کد خبر 643085
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۲

جریان‌های سیاسی، دهه محرم را که پشت سر بگذارند، با شیب تندتری رنگ و بوی انتخابات سال ۹۶ را به‌خود خواهند گرفت هرچند باید مراقبت کرد فضای عمومی فعلاً تحت تأثیر این رنگ وبو، انتخاباتی نشود.

به گزارش مشرق، ظاهر صحنه سیاسی کشور اینگونه است که جریان دولت و اصلاح طلبان تکلیف‌شان روشن‌تر است و نامزدشان معلوم، هرچند نگاه عمیق‌تر، صحنه را تا این حد شفاف نشان نمی‌دهد.

در توجه دقیق‌تر به صحنه سیاسی، هم خبر تردید آقای روحانی به‌گوش می‌رسد و هم شاخ و شانه کشیدن اصلاح‌طلبان برای رییس دولت یازدهم، به‌طور علنی و آشکار مشاهده می‌شود!

 با همین نگاه، البته تعیین تکلیف اصولگرایان هم با اما و اگرهایی روبروست و همه منتظرند ببینند از مطبخ این جریان پرسابقه و ریشه‌دار، اولاً «دودی بلند می‌شود یا نه» و ثانیاً«رنگ این دود به چه رنگ است؛ سیاه،خاکستری یا سفید؟!»

از جمله چیزهایی که می‌تواند به تعیین تکلیف اصولگرایان کمک کند، ارزیابی دقیق از وضعیت رقیب است.

واقعیت این است که رقیب اصلی اصولگرایان در میدان انتخابات ریاست جمهوری سال آینده با دو ضعف جدی دست و پنجه نرم می‌کند و اگر اصولگرایان بتوانند از این دو ضعف درست بهره‌برداری کنند، شکست او دشوار نخواهد بود!

نخستین ضعف جدی حسن روحانی در انتخابات آینده، دست‌های خالی اوست!

مروری بر وعده‌های روحانی در رقابت‌های انتخاباتی سال ۹۲ در عرصه‌های گوناگون، از اقتصاد گرفته تا فرهنگ و از سیاست خارجی تا سیاست داخلی، این دست‌های خالی را به‌وضوح نمایان می‌کند. این نقطه ضعف آنچنان جدی است که حامیان اصلی وی برای توجیه آن به این حربه متوسل شده‌اند که برای مشاهده نتیجه اقدامات دولت حسن روحانی، باید یک دور دیگر به او مهلت داد!

اگر عرصه اقتصاد را مهم‌ترین میدانی بدانیم که بیشترین توقعات و مطالبات نه فقط توده مردم بلکه خواص هم در آن رقم می‌خورد، روحانی و دولتش ضعیف‌ترین کارنامه را دارند. این ضعف مفرط موجب شده دولتمردان پی‌در‌پی فقط به یک رقمی شدن رکود متوسل شوند که آن‌هم برای مردم چندان محسوس نیست.

رکود بی‌سابقه، بیشترین حجم نقدینگی تاریخ ایران، موج فزاینده بیکاری، وضعیت نگران‌کننده بانک‌ها و ده‌ها مشکل ریز و درشت دیگر فقط در همین حوزه اقتصاد کافی است تا اوضاع نابسامان دولت و انبوه وعده‌های عمل نشده و در یک کلام، ناکارآمدی دولت یازدهم را آشکار سازد.

دومین ضعف جدی و مهم حسن روحانی، فقدان پایگاه اجتماعی اوست.

حسن روحانی رییس‌جمهوری است که در بین همه روسای جمهور 10دوره قبل خود، با پایین‌ترین رأی در مرحله اول به پاستور راه پیدا کرده است.

حسن روحانی همچنین رییس‌جمهوری است بلاتکلیف در بین دو جناح اصلی کشور؛ لذا نه اصولگرایان او را از خود می‌دانند تا به حمایتش برخیزند و نه اصلاح‌طلبان به او تعلق خاطری دارند تا عده خود را با خیال راحت به میدان بیاورند و با انگیزه از او دفاع کنند.

شرایط نه این و نه آن روحانی حتی مثل بزرگ‌ترین حامی خود یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی هم نیست؛ چرا که هاشمی از پیشقراولان انقلاب اسلامی بوده و در دو دهه اول انقلاب، خود هویتی مستقل یافته و اعتباری کسب کرده است اما روحانی هیچ یک از این ویژگی‌ها را ندارد و نیازمند حمایت فردی چون هاشمی است. البته هاشمی رفسنجانی هم دیگر اعتبار و نفوذ گذشته را ندارد زیرا بخش عمده اعتبار و سرمایه خود را پای جریان فتنه و خانواده پرهزینه و کم فایده‌اش، خرج کرد!

روحانی طی بیش از سه سال از دولت اول خود هم بدلیل ویژگی‌های شخصیتی‌اش، نتوانست جذابیتی برای خود در افکار عمومی دست و پا کند که استقبال‌های سرد و دولتی از وی در سفرهای استانی یکی از گویاترین نمودهای آن است. موقعیت ضعیفی که نظرسنجی‌های گوناگون هم همگی آن ر‌‌ا تأیید می‌کند و بیانگر افت موقعیت او خصوصاً پس از دوره اجرای برجام است.

آنچه گفته شد، دو مورد از مهم‌ترین ضعف‌های جدی‌ترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم است. ضعف‌هایی که اگر بخواهیم صریح و بی پرده از آن سخن بگوییم در یک کلمه، دولت «نا کار آمد» را تداعی می‌کند.

اصولگرایان در این شرایط باید مراقب باشند تا مرتکب خطای محاسباتی نشوند و ساده اندیشی، آنها را به ورطه تصمیمات غلط نیندازد؛ زیرا به‌رغم همه این ضعف‌ها، روحانی رییس‌جمهور مستقر است و متقاعد کردن مردم برای کنارگذاشتن وی، نیازمند اقناع کافی است و اولین شرط اقناع مردم، وحدت اصولگرایان است.

اصولگرایان در صورت حفظ انسجام کامل، معرفی یک نامزد کارآمد برنامه‌ریزی نوآورانه و ارائه یک کار تیمی قوی، می‌توانند امیدوار به خلق یک رویداد باشند و روحانی را یک دوره‌ای کنند.
 
 
منبع:صبح نو