سرویس سیاست مشرق - در روزهای اخیر، اقدام دیرهنگام و دقیقه نودی رئیسجمهور در تغییر وزرای کابینه و همچنین جا به جایی در وزارتخانه هایی که خیلی ربطی به مشکلات رفاهی و اقتصادی مردم ندارد، ابهامات بسیاری برای مردم بوجود آورده است، از سوی دیگر، معرفی سه فرد جایگزین برای وزارت خانهها بدون وزیر، آن هم افرادی که همگی توسط مجلس قبلی برای تصدی سِمت وزارتخانه رأی به عدم صلاحیت آنها داده شده است، نشان می دهد دولت به دنبال هدف دیگری به غیر از کمک به معیت مردم است.
در همین زمینه و برای تبیین بیشتر، نظر دکتر «محمد صادق کوشکی» کارشناس و تحلیلگر مسایل سیاسی را جویا شدهایم.
* هدف دولت از عزل این سه وزیر و معرفی سه وزیر که حاشیههای جدی دارند، چه میتواند باشد؟
بر همین اساس است که افرادی معرفی شدهاند که قبلاً هم در این آزمون شرکت کردهاند و مردود شدهاند و نقاط خاصی در پرونده و کارنامهشان وجود دارد که رغبتی ایجاد نمیکند که مجلس به این افراد رأی بدهد به همین خاطر میتواند این بحران تا چند ماه ادامه پیدا کند. بعد از گذشت مدتی، این بحران ساختگی و مصنوعی باعث مظلومنمایی دولت و باعث تکرار شعار نگذاشتند از سوی دولت خواهد شد.
* آیا دولت اهداف دیگری را نیز از تغییر وزرا دنبال میکند؟
دولت با این کار چند هدف را دنبال میکند. اول اینکه حواس جامعه را از تخلفات مالی پیدرپی که رخ داده و آخرین حلقه آن تخلف مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان است، معطوف کند به ماجرای تغییر وزرا و توجه جامعه معطوف بشود به اینکه این وزیر آن مشکل را دارد، آن وزیر این مشکل را دارد و از این طریق حواس جامعه از این زنجیره مفاسد مالی مثل حقوق نجومی و پرونده فساد مالی در صندوق فرهنگیان پرت شود و این در حالی است که دولت هم هیچ ارادهای در برخورد با این مفاسد نداشته است.
دومین هدف دولت این است که ما سال گذشته شاهد بودیم که عملکرد نامطلوب وزارت آموزشوپرورش منجر به موجی از اعتصابات و نارضایتیها در بدنه آموزشوپرورش در بسیاری از نقاط کشور شد.
از سوی دیگر، با توجه به فساد وحشتناکی که در صندوق ذخیره فرهنگیان وجود داشته و دولت نمیتواند این فساد را به دولت قبل منتسب کند، چون تماماً در دولت فعلی اتفاق افتاده است. این فساد میتوانست موج اعتصابات و نارضایتیهای زیادی را در بین فرهنگیان به وجود بیاورد و نارضایتی عمومی و ملی علیه دولت ایجاد بکند. به همین دلیل دولت این ابتکار را به خرج داده و امیدوار است که با تغییر وزرا حواس فرهنگیان و عامه مردم معطوف به این وزرای پیشنهادی و رأی نیاوردن آنها و افراد جایگزین و سناریویی که ادامه خواهد داشت، معطوف بشود و در عمل سرپوشی گذاشته بشود بر نارضایتی فرهنگیان و فرهنگیان هم به جای اینکه به دولت اعتراض کنند که اندوختههای آنان را به خوبی نگهداری نکرده، حواسشان به ماجرای تغییر وزیر و جانشین او معطوف شود و تا مدتی این قضیه کش پیدا کند تا اینکه فرهنگیان هم به جای اعتراض کردن سرگرم این وزیر پیشنهادی و جانشین آشتیانی و ما بعد آن شوند.
نکته دیگری که دولت به دنبال آن است این است که الآن مقطع و زمانی است که دولت وعده داده بود نتایج اقتصادی برجام مشهود خواهد شد، اما به تدریج شاهد آن هستیم که نرخ تورم رو به افزایش است، بخصوص درباره کالاهای مصرفی، دولت بههیچعنوان پاسخگوی مشکلات اقتصادی جامعه نیست و هیچ طرح و برنامهای حتی برای به نوعی راضی کردن مردم تا آستانه انتخابات ندارد. دولت امیدوار بود بخشی از پولهای کشور آزاد شود تا بتواند آنها را هزینه کالاهای مصرفی بکند و بتواند مقداری آرامش در بازار ایجاد بکند و به نوعی رضایتبخشهایی از جامعه را به دست بیاورد تا در انتخابات حرفی برای گفتن داشته باشد، اما این امکان هم برای دولت فراهم نشده و دست دولت در خصوص فرایند برجام و فرآوردههای اقتصادی برجام کاملاً خالی است.
موجی که ماجرای قربانی کردن این سه وزیر و مشغول کردن جامعه به جانشین پیشنهادی و امثالهم ایجاد میکند، دولت را امیدوار کرده است که سرپوشی بر مطالبههای اقتصادی مردم باشد و عدم موفقیت دولت در بهبود اقتصاد در پسابرجام، معطوف به ماجرای استعفای اجباری وزیران بشود و اینکه روزنامههای زنجیرهای این قضیه را بازتاب بدهند، مخصوصاً که استارت این قضیه را آقای حضرتی زده است که یکی از سردمداران روزنامههای زنجیرهای است. سؤال اینجاست که چرا ایشان این اسامی را مطرح کرده و تقویت میکند؟ به نظر میرسد که جواب این است که قرار است روزنامههای زنجیرهای چنان فضای تبلیغاتی روی این سه وزیر ایجاد کنند که جامعه دیگر مطالبهای برای پیامدهای اقتصادی برجام نداشته باشند.
* اگر عملکرد این وزرا را بررسی کنیم، متوجه میشویم که این وزرا عملکرد قابلقبولی نیز نداشتند. آیا این تغییرات به نفع دولت نیست؟
باید توجه داشت که بخشهای زیادی از مردم از عملکرد وزیر ارشاد، وزیر ورزش و وزیر آموزش و پروش به ناراضی بودند. متدینین، مؤمنین و مراجع از عملکرد وزیر ارشاد ناراضی بودند و حتی طبقات متوسط جامعه از اینکه وزیر ارشاد نتوانسته است آن وعدههای دولت تدبیر را اجرایی بکند، ناراضی بودند. عموم فرهنگیان از وزیر عملکرد آقای فانی ناراضی بودند و همینطور عملکرد وزارت ورزش بهگونهای بود که بخش عظیمی از ورزشکاران و کسانی که به نوعی چهره هستند، دلخوشی از وزارت ورزش نداشتند. آقای روحانی با قربانی کردن این سه وزیر تلاش کرد بتواند یک چهره دیگری از خودش نشان بدهد و یک مقدار خودش و دولتش را در آستانه انتخابات تبرئه کند، زیرا اگر آقای جنتی تا اردیبهشتماه سال آینده وزیر باقی میماند قطعاً آقای روحانی هدف انتقاد مراجع و متدینین و روحانیون بود که چرا یک چنین فردی با آن عملکرد غیرقابلدفاع کماکان وزیر فرهنگ است؟ یا ورزشکاران و ورزش دوستان که عموماً از عملکرد آقای گودرزی ناراضی هستند و همینطور فرهنگیان.
در واقع رئیسجمهور، با قربانی کردن این سه وزیر میتواند در تبلیغات انتخاباتی به نوعی خودش را تبرئه کند و بگوید من افرادی که مسئول این مشکلات بودند کنار گذاشتم و از این طریق چهره پاک و موجهی را از خودش ارائه بدهد. به همین خاطر اگر این مسیر را مرور کنیم متوجه میشویم آن کسانی که این عملیات روانی را برای آقای روحانی طراحی میکنند، خیلی امیدوار هستند که این سه وزیر پیشنهادی رأی نیاورند و ماجرای خالی بودن این سه صندلی وزارتی و جانشینانشان همینطور کش پیدا کند تا یکی دو ماه آینده و عملاً بهوسیله این حرکت تبلیغاتی، ضعفهای دولت در زمینه اقتصادی مخفی بماند تا کمکم هیجانات جامعه نسبت به این موارد حساس بخوابد و جامعه وضعیت عادی بگیرد.
جالب اینجاست که توضیحات دولت در مورد علل تغییر این سه وزیر توضیحی قانعکننده نیست؛ یعنی اینکه که آوردن سه وزیر تازه نفس، درحالیکه کمتر از یک سال فرصت برای کار کردن دارند، هیچ تأثیری در این سه وزاتخانه نمیتواند داشته باشد. آن نیروی تازهنفسی که آقای نوبخت صحبت میکنند که در این سه وزارت خانه تزریق بشود، عملاً هیچ تأثیر واقعیای در مطالبات مردمی نخواهد داشت و مشکلی را حل نخواهد کرد؛ به همین خاطر آن پاسخی که آقای روحانی و نوبخت دادند درباره تعویض این سه وزیر، بههیچعنوان قانعکننده نیست، سوای آنکه مطالبات اصلی مردم از آقای روحانی و دولت ایشان و قولهایی که ایشان دادند اصلاً در حوزه این سه وزیر نیست. آقای روحانی با این وعده رأی آوردند که مشکلات اقتصادی جامعه را حل خواهند کرد و با توافق هستهای صنعت را رونق خواهند داد، صادرات را رونق خواهند داد، فضای اقتصاد و کسبوکار را رونق خواهند داد. به همین خاطر عوض کردن این سه وزیر و آمدن به تعبیر آقای نوبخت وزرای تازه نفس باز هم هیچ تأثیری را در سرنوشت قولهایی که آقای روحانی داده، پدید نخواهد آورد. بر همین اساس به این نتیجه میرسیم که فلسفه اصلی این تعویض و انداختن مجلس و افکار عمومی در بازی انتخاب وزیر جدید، میتواند همین نکاتی باشد که عرض کردم.
* بحث دیگری که درباره این سه وزارتخانه مطرح است این است که دولت در این وزارتخانهها به دنبال شبکهسازی برای انتخابات است و باید وزرایی در این پست قرار بگیرند که همراهی بیشتری با دولت داشته باشند.
نکته این است که اگر قرار باشد استفاده ابزاری و انتخاباتی از این سه وزارتخانه بشود، نه آقای فانی مانع بودند کما این که میدانید آقای فانی بیشترین عزل و نصبهای سیاسی را در وزارتخانه خودشان انجام دادند و حتی از وزارت کشور هم بیشتر؛ یعنی اگر قرار بود از وزارتخانه آموزشوپرورش استفاده تبلیغاتی بشود، آقای فانی که مانع نبودند و اصلاً قدرت ممانعت نداشتند؛ آقای جنتی هم قدرت ممانعت نداشتند و اصلاً دلیلی هم نداشت که ایشان به این دلیل تعویض بشود، کما اینکه ایشان حرکتهای بسیار افراطی کرد که شاید آقای مهاجرانی هم چنین حرکاتی را نکرده بود. یا مثلاً در مورد وزارت ورزش آنجایی که امکان داشت بهرهبرداری سیاسی و جناحی و خطی انجام بشود، انجام شد و دیگر بیشتر از این، خود بدنه ورزش چنین کششی را نداشت.