مایلی مسئولیت آموزش بسیاری از نیروها را بر عهده داشت. وی از نخبگان عرصه چتر بازی، سقوط آزاد و پرواز با هواپیماهای فوق سبک به شمار میرفت.
در ادامه ماحصل گفتوگوی «حجت الاسلام محمدرضا وکیل پور» از دوستان شهید «احمد مایلی» با خبرنگار ما را می خوانید. وی در این گفتو گو به معرفی شخصیت و نحوه برخورد این شهید بزرگوار با اطرافیان پرداخت.
در موضوع بصیرتبخشی با هیچ کس شوخی نداشت
از کودکی به خاطر همسایه بودن با حاج احمد، وی را میشناختم، اما در 10 سال اخیر که طلبه شدم پیش ازگذشته با حاج احمد مانوس شدم. به دلیل اینکه وی سن و سال را ملاک دوستی نمی دانستند و برایشان ولایتی بودن و حرکت در جهت اهداف انقلاب و ولایت اهمیت داشت، با ایشان دوست شدم.
گزاف نگفته ام اگر بگویم برای حضور در مناسبتها مساله ولایت برایش مهم بود. هرکسی که ارادت بیشتری به رهبر معظم انقلاب داشت، با او بیشتر مانوس میشد. حجت الاسلام شکوهی (امام جماعت صبح امام زاده حسن(ع)) در شب قبل از شهادت از وی نقل میکرد که دغدغه حاجی این بوده که رهبری تنهاست.
دل خونی؛ از کسانی که در مقابل ولایت ایستادهاند، داشت و برای بصیرتبخشی تلاش میکرد. در این مسئله با هیچکس نه با دوست و نه با دشمن تعارف نداشت. حرف حق را حتی اگر دوستان و نزدیکانش هم ناراحت میشدند، با صدای رسا میزد.
از سران فتنه 88 و حتی از مسئولینی که خانواده آنها از فتنه حمایت میکردند، بیزار بود و این بیزاری از آنها را فریاد می زد و همه این را میدانستند.
با هزینه شخصی تبلیغ بصیرتافزایی میکرد
به شدت به بصیرتافزایی اعتقاد داشت ؛حتی در این سالهای اخیر برای یادواره شهدای مسجد، شخصاً از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس برای حضور در مراسم دعوت میکردند و معتقد بودند که وی توفیق خوبی برای بصیرتبخشی پیدا کرده است.
حاج احمد با سردار شهید «محمد ناظری» همرزم بود. وی دغدغه روشنگری داشت. بارها سخنرانیهای بصیرتی بزرگانی همچون دکتر عباسی، استاد طائب، سردار شعبانی و... را با هزینه شخصی تکثیر کرده و بین دوستان توزیع میکرد.
حاج احمد تنها یک نظامی و یا یک استاد خلبان نبود، بلکه دارای ابعاد مختلف شخصیتی بود که محور این شخصیت تعبد در برابر ولایت است.
جوان انقلابی یک سرمایه است
وی همان طور که در چتربازی و خلبانی اعجوبه بود، در مسجد به عنوان هیات امنا نیز به نحو احسنت انجام وظیفه میکرد. حاج احمد یکی از افرادی بود که به شدت از کارهای فرهنگی حمایت مادی و معنوی میکرد. حتی در ماموریتهایش، تلفنی پیگیر کارها بود و اعتقاد داشت امروز به شدت به کار فرهنگی - تربیتی نیاز داریم.
دو سال پیش وقتی از وی درخواست اعزام به سوریه داشتم، در پاسخ گفتند که آنجا به قدر کافی رزمنده داریم. جنگ تعیین کننده، جنگ فرهنگی و عقیدتی است. شما بهتر است به جنگ فرهنگی در تهران مشغول باشید که اولویت مهم انقلاب در این برهه همین است.
وی گوشزد میکرد که دشمن برای منحرف کردن جوانان هزینه میکند و به من میگفت «تربیت جوانان انقلابی، یک سرمایه است.»
آموزش اخلاق به نسل جوان
تمام بچههای مسجد از کوچک به بزرگ با حاج احمد خاطره دارند. همیشه با بچهها رابطه خوبی داشت. آنها را به دور خود جمع کرده و با تبلت خود برای آنها عکس و فیلم انقلابی پخش میکرد.
بعد از برگزاری نماز جماعت و خروج نمازگزاران، نونهالان را جمع میکرد و آمادگی جسمانی را به آنها آموزش میداد. پس از تمرین برای آنها بستنی میخرید. دو هفته پیش از شهادتش که به محل آمده بود به ویتامینه نزدیک مسجد پولی داد تا بچههای مسجد در زمانی که او نیست، پس از اقامه نماز در آنجا شیرموز بخورند.
حاج احمد عارف بصیر و استاد خلبان بود
حاج احمد به خودسازی و اخلاق به شدت توجه داشت و مقید به حضور در درس اخلاق بود. نوجوانان و جوانان محل را به جلسات اخلاق آیت الله احدی میبرد. آیت الله احدی برایم نقل کرد که حاج احمد همیشه از من درباره شهادتش می پرسید، از این رو نزد علامه حسنزاده آملی رفتیم. زمانی که حاج احمد از شهادتش پرسید، علامه حسن زاده آملی به نشانه تایید سرشان را تکان دادند.
پیگیر مسائل روز و سیاسی بود و در سخنرانیهایی که در خصوص مسائل روز و مباحث سیاسی سخن به میان میآمد، بیشتر توجه میکرد.
از مسجد که خارج میشد زودتر از همه دست به سینه میگذاشت و به تمامی نمازگزاران چه کوچک و بزرگ سلام میکرد. مردم داری وی زبان زد خاص و عام بود.
اگر بخواهم این شهید را در یک جمله توصیف کنم، میتوان بگویم «حاج احمد عارف بصیر و استاد خلبانان بود».