به گزارش مشرق، سينماي ايران و هند به تازگي علاقه خاصي در توليد مشترک نشان دادهاند، پس از توليد پرسروصداي فيلم سلام بمبئي با بازي محمدرضا گلزار و بنيامين بهادري که در پروژهاي تجاري، در يک توليد مشترک سينماي ايران و هند شرکت کردند، حالا مجيد مجيدي نيز به عنوان فيلمسازي که سينمايش لزوماً متکي بر سرگرمي نيست در تدارک توليد تازهترين اثر سينمايي خود در هندوستان است.
باليوود چون بديلي از هاليوود به عنوان کارخانه رؤياسازي براي هندوستان عمل ميکند و طي نزديک به يک قرن است که توانسته ملت هند و کشورهاي حوزه فلات هند را جذب خود کند. برخلاف سينماي ايران که برخي مديرانش به غلط از آن به عنوان جرياني مقابل هاليوود ياد ميکنند، ولي حتي نتوانسته در کشورهاي همسايه نفوذ داشته باشد، سينماي هند ماهيتي فراملي دارد و مخاطب انبوهي را وراي مرزهاي اين کشور جذب خود کرده است، به عنوان مثال مردم فارسيزبان افغانستان بيش از سينماي خسته و شبهروشنفکرانه ايران از سينماي رنگارنگ و پوياي هند استقبال ميکنند.
حالا مدتي است که سينماي دو کشور بار ديگر براي همکاري با هم علاقه نشان دادهاند. «سلام بمبئي» ملودرامي عاشقانه است و داستان آشنايي يک دختر هندي و يک پسر ايراني را روايت ميکند که هر دو دانشجوي پزشکي هستند و درگير اتفاقات پيچيدهاي ميشوند. آنچه تيزرها و عکسهاي فيلم سلام بمبئي به دست ميدهد، تفوق حال و هوا و فضاي فيلمهاي هندي بر اين اثر است. غلبه ساز و آواز و رقص از وجوه اصلي و غيرقابل تفکيک سينماي هندوستان است و اين موضوع با توجه به مميزيهايي که در سينماي ايران وجود دارد تا حدودي با حذف زنان قابليت ارائه پيدا ميکند.
اما از سوي ديگر مجيد مجيدي کارگرداني است که جنس فيلمهايش با غلبه سرگرمي و ملودرامهاي عاشقانه هندي زياد همخوان نيست. او هماکنون در بمبئي به سر ميبرد و پروژه تازهاش را در اين کشور کليد زده است. اينکه چه چيزي باعث شده کارگردان مطرح سينماي ايران و همچنين بخش تجاري سينماي ايران به توليد مشترک با سينماي هند علاقه نشان دهند، مسئلهاي جالب محسوب ميشود و اين گرايش اگر به يک موج تبديل شود، ميتواند فصل مهمي براي سينماي ايران قلمداد شود.
صنعت سينما در ابتداي ورود به ايران رابطه زيادي با سينماي هند داشت. اولين ايرانى که نخستين فيلم ناطق را مىسازد، در آنسوى مرزها، در هند اجازه کار پيدا مىکند. جالب است بدانيد يک کارگردان ايراني نخستين فيلم بلند و ناطق سينماي هند را ساخت و واژه باليوود از ترکيب هاليوود و اول کلمه بمبئي آمده است. اردشير ايراني از پارسيان مطرح هند و مدير شرکت فيلمسازي امپريال، در سال ۱۹۳۱ نخستين فيلم بلند و ناطق سينماي هند را به نام «عالم آرا» کارگرداني کرد. تأثير سينماي هند بر ايران تا پيش از انقلاب تا حدودي غيرقابل انکار است. پديده فيلمفارسي که در آن شاخصههايي چون کافه، رقص و مرد جاهل پررنگ بود، به نوعي تحت تأثير حال و هواي فيلمهاي هندي البته در مرتبهاي بسيار نازل و سطحي در ايران ايجاد شد و اين گرايش چندين دهه از تاريخ سينماي ايران را به خود اختصاص داد. توليد مشترک فيلم ميان کشورها پديده تازهاي در صنعت سينما نيست. عقايد، راهبردها، ديدگاهها و آدمهاي مشترک اغلب باعث ميشوند يک فيلم سينمايي با حضور عوامل چند کشور در کنار هم توليد شود. معمولاً کشورهايي که نسبت به سوژهاي مشخص با يکديگر اشتراک نظر دارند يا از دغدغههاي موضوعي برخوردارند، راغب براي چنين توليداتي هستند.
نزديکي سينماي ايران و هند را بايد از يک جهت براي سينماي ايران به فال نيک گرفت و آن هم اميدواري به اين مسئله است که سينماي سرگرمکننده هندوستان که قرابت زيادي با مؤلفههاي ملي و فرهنگ اين کشور دارد قدري روي سينماي دلمرده و شبهروشنفکرانه ايران تأثير بگذارد و قدري هم حق را به تماشاگر ايراني بدهد که براي فارغ شدن از مشکلات و واقعيتهاي جامعه به دنبال تجربه تازهاي از زندگي و ديدن رؤياهاي خود پا به سينما ميگذارد.
باليوود چون بديلي از هاليوود به عنوان کارخانه رؤياسازي براي هندوستان عمل ميکند و طي نزديک به يک قرن است که توانسته ملت هند و کشورهاي حوزه فلات هند را جذب خود کند. برخلاف سينماي ايران که برخي مديرانش به غلط از آن به عنوان جرياني مقابل هاليوود ياد ميکنند، ولي حتي نتوانسته در کشورهاي همسايه نفوذ داشته باشد، سينماي هند ماهيتي فراملي دارد و مخاطب انبوهي را وراي مرزهاي اين کشور جذب خود کرده است، به عنوان مثال مردم فارسيزبان افغانستان بيش از سينماي خسته و شبهروشنفکرانه ايران از سينماي رنگارنگ و پوياي هند استقبال ميکنند.
حالا مدتي است که سينماي دو کشور بار ديگر براي همکاري با هم علاقه نشان دادهاند. «سلام بمبئي» ملودرامي عاشقانه است و داستان آشنايي يک دختر هندي و يک پسر ايراني را روايت ميکند که هر دو دانشجوي پزشکي هستند و درگير اتفاقات پيچيدهاي ميشوند. آنچه تيزرها و عکسهاي فيلم سلام بمبئي به دست ميدهد، تفوق حال و هوا و فضاي فيلمهاي هندي بر اين اثر است. غلبه ساز و آواز و رقص از وجوه اصلي و غيرقابل تفکيک سينماي هندوستان است و اين موضوع با توجه به مميزيهايي که در سينماي ايران وجود دارد تا حدودي با حذف زنان قابليت ارائه پيدا ميکند.
اما از سوي ديگر مجيد مجيدي کارگرداني است که جنس فيلمهايش با غلبه سرگرمي و ملودرامهاي عاشقانه هندي زياد همخوان نيست. او هماکنون در بمبئي به سر ميبرد و پروژه تازهاش را در اين کشور کليد زده است. اينکه چه چيزي باعث شده کارگردان مطرح سينماي ايران و همچنين بخش تجاري سينماي ايران به توليد مشترک با سينماي هند علاقه نشان دهند، مسئلهاي جالب محسوب ميشود و اين گرايش اگر به يک موج تبديل شود، ميتواند فصل مهمي براي سينماي ايران قلمداد شود.
صنعت سينما در ابتداي ورود به ايران رابطه زيادي با سينماي هند داشت. اولين ايرانى که نخستين فيلم ناطق را مىسازد، در آنسوى مرزها، در هند اجازه کار پيدا مىکند. جالب است بدانيد يک کارگردان ايراني نخستين فيلم بلند و ناطق سينماي هند را ساخت و واژه باليوود از ترکيب هاليوود و اول کلمه بمبئي آمده است. اردشير ايراني از پارسيان مطرح هند و مدير شرکت فيلمسازي امپريال، در سال ۱۹۳۱ نخستين فيلم بلند و ناطق سينماي هند را به نام «عالم آرا» کارگرداني کرد. تأثير سينماي هند بر ايران تا پيش از انقلاب تا حدودي غيرقابل انکار است. پديده فيلمفارسي که در آن شاخصههايي چون کافه، رقص و مرد جاهل پررنگ بود، به نوعي تحت تأثير حال و هواي فيلمهاي هندي البته در مرتبهاي بسيار نازل و سطحي در ايران ايجاد شد و اين گرايش چندين دهه از تاريخ سينماي ايران را به خود اختصاص داد. توليد مشترک فيلم ميان کشورها پديده تازهاي در صنعت سينما نيست. عقايد، راهبردها، ديدگاهها و آدمهاي مشترک اغلب باعث ميشوند يک فيلم سينمايي با حضور عوامل چند کشور در کنار هم توليد شود. معمولاً کشورهايي که نسبت به سوژهاي مشخص با يکديگر اشتراک نظر دارند يا از دغدغههاي موضوعي برخوردارند، راغب براي چنين توليداتي هستند.
نزديکي سينماي ايران و هند را بايد از يک جهت براي سينماي ايران به فال نيک گرفت و آن هم اميدواري به اين مسئله است که سينماي سرگرمکننده هندوستان که قرابت زيادي با مؤلفههاي ملي و فرهنگ اين کشور دارد قدري روي سينماي دلمرده و شبهروشنفکرانه ايران تأثير بگذارد و قدري هم حق را به تماشاگر ايراني بدهد که براي فارغ شدن از مشکلات و واقعيتهاي جامعه به دنبال تجربه تازهاي از زندگي و ديدن رؤياهاي خود پا به سينما ميگذارد.
منبع: روزنامه جوان