با درخواست جدید فرماندهان نیروی دریایی آمریکا، مشخص شده ایالات متحده به این نتیجه رسیده که در خلیج فارس، قایق‌های تندرو یک هشدار جدی است که ناوهای غول پیکر توان مقابله با آن را ندارند.

به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به شکلی که امروزه شناخته می شود در حقیقت حیات خود را از جنگ دوم جهانی آغاز کرد. نبرد در دو اقیانوس، یانکی ها را به سمت استفاده از ناوهای هواپیمابر، رزم ناوها و ناوشکن های بسیار سنگین سوق داد و در طول جنگ سرد نیز همین سیاست از سوی آمریکایی ها دنبال شد.

امروزه نیز زیردریایی های اتمی بزرگ، ناوشکن و رزم ناوهای سنگین در کنار در ناوهای هواپیمابر اتمی بخش اعظم توان رزمی نیروی دریایی آمریکا را تشکیل می دهند. اما طی سالهای اخیر و با بهره گیری نیروهای مسلح کشورهایی جون ایران از ابزارها و تاکتیک های نامتقارن، مشخص شده دوره جدید، دوره ای با بازیگران جدید و تاکتیک های متفاوت است.

با توجه به اینکه ترامپ رییس جمهور آمریکا طی روزهای اخیر از ناو هواپیمابر "جرالد فورد" (CVN ۷۸) بازدید و به نوعی بزرگترین و مدرنترین ناو هواپیمابر دنیا را معرفی کرد، توجه به ساختار فعالیت ناوهای هواپیمابر و چالش هایی که شناورهای غول پیکر آمریکا با آن مواجهند، بار دیگر مورد توجه قرار می گیرد.

آب های کم عمق و چالش برای شناورهای بزرگ

با ورود به قرن جدید، آمریکا در دو منطقه با چالش های جدیدی رو به رو شد؛ یکی منطقه تنگه تایوان و دیگری تنگه هرمز و خلیج فارس. در این فضا آمریکا با حجم زیادی از پرتابگرهای موشک های کروز زمینی، ناوچه های موشک انداز سریع کوچک و در مورد ایران در خلیج فارس با قایق های مسلح تندرو رو به رو شد.

در فضای پس از یازدهم سپتامبر بحث حمله نظامی به ایران بسیار داغ بود و شاید همین تفکرات بود که مسئولین آمریکایی را به اجرای یک رزمایش به نام "چالش هزاره" در سال ۲۰۰۲ میلادی ترغیب کرد؛ رزمایشی که نتایجی عجیب در پی داشت.

وبگاه آمریکایی «بریت بارت» در گزارشی با اشاره به رزمایش شبیه سازی شده «چالش هزاره ۲۰۰۲ و شکست نیروی دریایی آمریکا مقابل ایران» نوشت: هشت گذرگاه مهم دریایی برای تردد نفتکش‌ها در جهان وجود دارد که بین آن‌ها تنگه هرمز در خلیج فارس مکانی است که روزانه ۱۷ میلیون بشکه نفت خام از آنجا عبور می‌کند. تنگه هرمز مکانی در سواحل ایران و بین خلیج فارس و دریای عمان است و عبور بی‌وقفه جریان نفت از آنجا، نیاز روزانه انرژی اروپا و آسیا را فراهم می‌کند.

بریت بارت با اشاره به رزمایش سال ۲۰۰۲ آمریکا در خلیج فارس موسوم به «چالش  هزاره ۲۰۰۲» یا «Millennium Challenge » نوشت: آنچه که کمتر اعلام شد این بود که در این رزمایش شبیه سازی شده برای باز نگه داشتن تنگه هرمز برابر تهدیدهای ایران، نیروی دریایی آمریکا مغلوب این کشور شد و ۱۶ کشتی خود را از دست داد.

برت بارت نوشت: خوشبختانه این رویداد تنها «یک رزمایش» بود که البته ۲۵۰ میلیون دلار هزینه در برداشت و دو سال طول کشید. این ماجرا برخلاف سال ۱۹۸۸ میلادی و مواجهه نیروی دریایی دو کشور ایران و آمریکا که در آن نیروی دریایی آمریکا قاطعانه ایران را مغلوب ساخت، به اهدافش نرسید و نتیجه متفاوت در برداشت و کار را به جایی رسانید که ایران اخیرا نیز از آن استفاده و تهدید به بستن تنگه هرمز بر آمریکا و متحدانش در منطقه نموده است.

در این رزمایش تیم مهاجم با استفاده از ترکیبی از موشک اندازهای ساحلی و شناورهای تندرو مجهز به موشک یا حمله به صورت انتحاری موفق شدند تا نیروی تهاجمی آمریکا در دریا را نابود کنند. از طرف دیگر در سالهای بعد از نیز چالش زیردریایی های دیزل الکترونیک خصوصا در سمت تنگه تایوان و چین نیز برای آمریکایی ها مشکل ساز شد.

مسئله اینجاست که شناورهای آمریکایی اصولا برای یک نبرد سنگین و مقابله با حجم زیادی از این نوع تهدیدات در فضایی مثل تنگه هرمز، تنگه تایوان یا خلیج فارس طراحی نشده اند.

LCS: یک تراژدی آمریکایی در دریا

در سالهای قبل آمریکایی ها از ناوهای محافظ کلاس  Oliver Hazard Perry برای امور رزمی در مناطق آبی کم عمق بهره می بردند اما با خروج از خدمت این ناوهای محافظ، عملا نیروی دریایی آمریکا فاقد ناو محافظ شد. در نهایت و برای پاسخ دادن به تمامی این مشکلات در آبهای کم عمق، آمریکایی ها به سراغ طراحی نسل جدیدی از شناورها رفتند که به LCS یا Littoral combat ship معروف شدند. این شناورها برای ماموریت هایی مثل حفاظت خطوط ساحلی، مین روبی، مقابله با زیردریایی ها در آب های کم عمق و همچنین تهدید قایق های تندرو توسعه پیدا کردند.

دو نمونه از شناورهای کلاس LCS

اما نکته اینجاست که این شناورها که در دو کلاس Independence و Freedom ساخته شدند با مشکلات زیاد فنی، افزایش قیمت و کم بودن قدرت آتش رو به رو شدند. در چندین مورد موتور این شناورها دچار مشکل شد. از طرف دیگر تسلیحات آن بسیار محدود بوده و قاعدتا توان دوام آوردن در یک درگیری سنگین را نخواهند داشت.

قرن بیست و یکم و چالش های پیش روی نیروی دریایی آمریکا

اما نیروی دریایی آمریکا هر روز بیشتر در حال درگیر شدن در چالش های قرن بیست و یکم در دریا است. از طرفی بحث تنگه تایوان و دریای چین جنوبی در کنار نیروی دریایی چین که با سرعتی بسیار عجیب در حال رشد کمی و کیفی است و از طرف دیگر ایران که در سال های اخیر سرمایه گذاری سنگینی را در بحث موشک های کروز و شناورهای تندرو و البته زیرسطحی های مخصوص آب های کم عمق انجام داده است.

ناو هواپیمابر جرالد فورد - جدیدترین ناوهواپیمابر اتمی آمریکا

ایالات متحده اگرچه در حال وارد کردن نسل جدید ناوهای هواپیمابر کلاس فورد به خدمت است، اما در عین حال مشکلات مربوط به مواجهه با تهدیداتی چون قایق های موشک انداز و سریع سپاه را به خوبی درک کرده و مسلما از جمله مناطقی که این ناو برای حضور به آنجا فراخوانده خواهد شد چین جنوبی و خلیج فارس خواهد بود.

نکته جالب اینجاست که بر اساس اعلام برخی پایگاههای تخصصی نظامی غربی، فرماندهان ارشد نیروی دریایی آمریکا که از وضعیت فعلی شناورهای LCS رضایت ندارند، اخیرا با ارائه درخواست هایی محرمانه به صنایع دفاعی این کشور، خواستار دریافت اطلاعات و طرحی جدید مربوط به یک ناو محافظ مدرنتر را کرده اند.

در نیازمندی نیروی دریایی آمریکا برای این ناو جدید، توان حضور در کنار گروه رزمی ناوهواپیمابر برای ماموریت های حفاظتی ، انجام عملیات ضد شناور سطحی، ضد زیردریایی و دفاع هوایی و همچنین عملیات به صورت مستقل ذکر شده است. از دیگر بحث های مطرح شده به صورت خاص در نیازمندی اخیر نیروی دریایی آمریکا، توان مقابله با حمله دسته جمعی قایق های تندرو است.

البته هنوز مشخص نیست که آیا قرار است با توجه به این درخواست نیاز رسمی، یک ارتقاء سنگین روی ناوهای ال سی اس صورت بگیرد یا طرح متفاوتی برای نسل جدید ناوهای محافظ آمریکا ارائه می شود، اما مشخصا ایالات متحده به این نتیجه رسیده که در خلیج فارس، قایق های تندرو یک هشدار و موضوع جدی است که نه تنها ناوهای غول پیکر توان مقابله با آن را ندارند، بلکه حفاظت از ناوهای هواپیمابر را به چالش کشیده و می کشد، چه برسد به آنکه این ناوها، حتی نمونه جرالد فورد، بتوانند در مقابل زنبورهای آتشین سپاه، حرفی برای گفتن داشته باشند.

البته ترامپ در خلال حضور در این ناو جدید، آنرا نماد قدرت آمریکا دانسته و گفته بود: "سه نسل از نظامیان آمریکایی روی عرشه این ناو هواپیمابر خواهند ایستاد و خدمت خواهند کرد"؛ که به نظر می رسد هنوز تحلیل ها و آینده پژوهی فرماندهان ارتش آمریکا درباره چالش های بزرگ این نیرو با قدرت هایی چون ایران و چین، به روی میز رییس جمهور این کشور نرسیده است.

برچسب‌ها