روزنامه اصلاح‌طلب بعد از توهین به مدافعین حرم و سپاه پاسداران، برای فرار رو به جلو، فحاشی و ادبیات چاله میدانی را نسبت به منتقدین انتخاب کرد.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** اقدام سخیف روزنامه اصلاح طلب در شبیه دانستن رفتار سپاه پاسداران و داعش! افکار عمومی آلزایمر ندارد!

پس از انتشار خبر شهادت محسن حججی که بامداد سه شنبه گذشته در منطقه التنف (مرز سوریه و عراق) به اسارت داعش در آمده بود، نوع شهادت وی و تصویر مقتدرانه و ویژه‌ای که از او در زمان اسارت منتشر شده بود، موج واکنش‌ها را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت. ساعاتی از انتشار این خبر در شبکه‌های مجازی نگذشته بود که بسیاری از مقامات سیاسی، بازیگران و هنرمندان و... به آن واکنش نشان دادند و شجاعت و دلیری این رزمنده مدافع حرم را ستودند.

اما متاسفانه در سوی مقابل برخی روزنامه‌های اصلاح طلب این موضوع مهم را نادیده گرفته و آن را سانسور کردند. در این میان روزنامه اصلاح طلب «قانون» به این موضوع پرداخت، اما در متنی توهین آمیز!

این روزنامه اصلاح طلب در این مطلب توهین آمیز به تخطئه جریان انقلابی و ارگان‌های ارزشی که امنیت کشور را به ارمغان آورده‌اند، پرداخت.

بر همین اساس روز گذشته در ویژه‌های مشرق در گزارشی با عنوان «توهین روزنامه اصلاح طلب به سپاه قدس و مدافعان حرم» به بررسی این مطلب توهین آمیز پرداختیم.

انتشار مطلب فوق در مشرق با واکنش گسترده مخاطبین و بازنشر این مطلب در رسانه‌های دیگر همراه بود. این مطلب همچنین واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی را نیز به دنبال داشت و آنان با هشتگ # نمک_نشناس به مطلب منتشر شده در روزنامه اصلاح طلب واکنش نشان دادند.

انتظار این بود که این روزنامه اصلاح طلب به دلیل انتشار این مطلب توهین آمیز، از افکار عمومی عذرخواهی کند اما این روزنامه امروز در مطلبی سراسر توهین، باز هم به تخطئه جریان انقلابی و فحاشی پرداخت.

روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «شهادت انصاف»، منتقدان خود را «خودبرتربینان کوردل»، «فاسقان مؤمن نما»، «کذابان»، «افرادی با ذهن معیوب» و «اشخاصی با حیات مفسده» نامید. البته این نوع ادبیات از سوی یک رسانه اصلاح طلب به هیچ عنوان عجیب نیست. رسانه‌های این جریان به دلیل سستی استدلال و فقدان دلایل کارشناسی، معمولاً توهین، تخریب و ناسزاگویی را به عنوان تنها گزینه موجود در مقابل منتقدان خود انتخاب کرده و توپخانه خود را علیه آنان نشانه می‌روند.

این روزنامه اصلاح طلب در مطلب مذکور تاکید کرده است که: «ما سعی داشتیم تا مظلومیت شهدای کشورمان را به نوعی دیگر بیان کنیم». این در حالی است که این روزنامه در مطلب روز گذشته، حمله موشکی سپاه پاسداران به تروریست‌ها و حمله ارتش سوریه به داعشی ها را تنش زا معرفی کرده است.

این روزنامه اصلاح طلب در مطلب امروز تاکید کرده است: «شهدا، نه مقام سیاسی هستند و نه شخصیت عالی جناحی که کسی به عملکرد آن‌ها نقد داشته باشد و اقدامات‌شان را در جناح‌بندی‌های سیاسی زیر سؤال ببرند. شهدا، شهدا هستند؛ فرزندان ملتی که قدر آن‌ها را می‌دانند. ما نیز قدردان آن‌ها هستیم و این برچسب‌ها به سینه ما نمی‌چسبد».

در پاسخ به این ادعا، به بازخوانی یکی از اقدامات سخیف این روزنامه اصلاح طلب در تخطئه حافظان امنیت کشور می‌پردازیم.

روزنامه قانون در ۲۵ بهمن ۹۴ در یادداشتی در صفحه اول با عنوان «چرا اسیر آمریکایی می‌گریست؟!» با زیر سؤال بردن اقدام شجاعانه و مقتدرانه نیروی دریایی سپاه پاسداران در خصوص دستگیری سربازان آمریکایی در آب‌های کشورمان، در اقدامی سخیف، با تشبیه رفتار نیروهای سپاه پاسداران به جلادان داعش، نوشت: «نشان دادن فیلمی در صدا و سیما از اسیران زانو زده که یکی از آنان می‌گریست. نمی‌دانم تنظیم‌کنندگان آن برنامه چه فکری در سر داشته‌اند...نشان دادن صحنه گریستن اسیری آمریکایی لابد برای تحقیر آمریکا بود. پرسش این است که سربازی جوان که پشت گرم به ابرقدرت شماره یک جهان و آن ناوشکن‌ها و غول‌های دریایی و هوایی است، با چه احساسی و در چه شرایطی به گریه افتاده است. ظواهر نشان می‌دهد که شرایط عمومی اقدامی با قصد به گریه انداختن آنان انجام نشده است. پس چرا؟ نوع برخورد و به زانو نشاندن آنان با دست‌های نهاده بر پشت سر... برای آن جوان می‌توانست یاد آور شباهت صحنه با صحنه‌های اسیران آمریکایی و اروپایی با لباس نارنجی و دست نهاده بر پشت گردن  در صحنه اعدام داعش  باشد که لحظاتی بعد گردن‌شان بریده می‌شد یا تیر خلاص دریافت می‌کردند. متأسفانه آن فیلم تحقیر آمیز بیشتر حکایت از  چنین احساسی در آن سرباز داشت که با توجه به تبلیغات ایران هراسانه پیشین  و نمایش‌های داعشی خود را در آستانه فنا می‌بیند و نومیدانه به یاد خانه و خانواده و همسر و فرزند و شهر و دیار می افتد وطبیعتاً به خاطر سرنوشت شوم و محتوم خود می‌گرید».

ملوانان و دولتمردان آمریکایی در اظهارات متعدد و جداگانه به رفتار منطقی و بدون هیچ‌گونه خشونت نیروهای سپاه پاسداران با ملوانان آمریکایی صحه گذاشته و بر آن تاکید کردند.

و اما تخطئهٔ این اقدام سپاه پاسداران توسط این روزنامه اصلاح طلب در حالی بود که این اتفاق باعث احساس غرور بسیاری از ایرانیان به علت این توانمندی نظامی و سیطره بر مرزهای جمهوری اسلامی بود.

این اقدام سخیف روزنامه اصلاح طلب قانون موجی از انتقاد و تعجب مردم و مسئولان را به همراه داشت. برای نمونه، سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران در پاسخ به سوالی مبنی بر انتشار مطلبی در روزنامه قانون و نحوه انتقاد تأمل‌برانگیز این روزنامه از سپاه پاسداران در مواجهه با تفنگداران دریایی آمریکا گفت: «این روزنامه کار بسیار اشتباهی انجام داده است و باید به خاطر این کارش توبه کند و امید است که ان‌شاءالله دیگر شاهد چنین مواردی نباشیم».

متاسفانه مصادیق بسیاری درخصوص زیر سئوال بردن و تمسخر عقاید، باورها و ارزشهای دینی و ملی مردم در مطبوعات اصلاح طلب موجود است. این شبهه پراکنی ها که با ادعای آزادی بیان به جنگ آزادی آمده است، هیچ گونه حد و مرزی نمی‌شناسد. از هتک حرمت و جسارت به ساحت ائمه اطهار و قرآن کریم گرفته تا ابهام پراکنی در مورد شهادت، ولایت و... و مورد هجو قرار دادن آرمان‌های انقلابی تا جایی که در اقدامی سخیف، شهادت امام حسین (ع) نتیجه خشونت طلبی رسول خدا (ص) در جنگ بدر شناخته شد.

لازم است که روزنامه اصلاح طلب قانون به جای نوشتن «فحش نامه» و «چشم پوشی از توحش تکفیری‌ها و نقش اربابان غربی آنها» و «پیداکردن مقصر داخلی» و «تخطئه جریان مقاومت» کمی هم به فکر منافع ملی و عزت مردم کشورمان باشد.

** ترکیب تیم اقتصادی دولت تفاوت چندانی با دولت یازدهم ندارد!

داوود سوری اقتصاددان حامی دولت در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: «ترکیب تیم اقتصادی دولت تفاوت چندانی با دولت یازدهم ندارد. با توجه به اینکه این دومین دوره ریاست جمهوری روحانی است، انتظار می‌رفت که وی در انتخاب کابینه جسورانه‌تر عمل کند».

گفتنی است دولت یازدهم با شعار چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد، موفق به کسب رأی مردم شد. با گذشت چهار سال مشخص شد دل بستن به مذاکره و توافق با قدرت‌های غربی برای گشودن گره‌های اقتصادی، نسبتی با واقعیت‌های اقتصادی ندارد. نگاهی به نتایج نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد مردم علی رغم رأی دادن به آقای روحانی، همچنان مطالبه اصلی‌شان حل مشکلات اقتصادی است و از این منظر به آقای روحانی و دولت قبلی ایشان نمره قبولی نمی‌دهند. حال باید پرسید آیا دولت دوازدهم برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، می‌خواهد همان راه پیشین را طی کند؟
چند برابر شدن نقدینگی، عملکرد ضدتولید و فسادزای بانک‌ها، مشکلات ناشی از مؤسسات مالی غیرمجاز، رکود بازار خرید و فروش مسکن، افزایش سرسام‌آور اجاره‌خانه و موارد دیگری که می‌توان به اینها افزود، ربط چندانی به تحریم و بهانه‌های اینچنینی ندارد. همتی می‌خواهد که به آنها بپردازد و حرکتی کند.

دولت در سال ۹۲ مدعی بود ویرانه‌ای با خزانه‌ای خالی تحویل گرفته و هرگاه پرسیده شد پس اثر آن تدبیرها و امیدها کجاست، می‌گفتند فعلاً مشغول آواربرداری هستیم و عمران و آبادانی بماند برای دولت بعد. حال دیگر دولت قبل همین دولت تدبیر و امید است و نمی‌توان تقصیرها را متوجه آن کرد. مردم منتظر اقدام و عمل هستند.

** اگر برجام فتح الفتوح است، چرا از قبول مسئولیت آن شانه خالی می‌کنید؟!

روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «آغاز شانتاژ علیه ظریف» نوشت: «روال قانونی مشخص در کشور آن قدر روشن است که همگان بدانند برجام پس از تبیین سیاست‌های کلی نظام از سوی مقام معظم رهبری و مذاکرات پرفشار تحت نظر ایشان و با مجاهدت تیم مذاکره کننده، دست آخر به امضای نمایندگان مجلس رسید و قابلیت اجرایی پیدا کرد که این خود نشان از همراهی خوب وزارت امور خارجه با مجلس شورای اسلامی دارد».

پیش از این مقامات دولتی نیز در اظهارات جداگانه مدعی شده بودند که «جزئیّات مذاکرات هسته‌ای تحت نظر رهبری انجام شده است». در پاسخ به ادعای این روزنامه اصلاح طلب باید گفت: اولاً علیرغم اینکه اجرای برجام از سوی دولت، به ۲۹ شرط ابلاغ شده از طرف رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مشروط شد، اما متاسفانه دولت مرتکب قصور و تقصیرهای فراوان در مراعات آن ۲۹ شرط شد.

در همین رابطه، «علی‌اکبر ولایتی» عضو هیئت نظارت بر برجام - تیرماه ۹۵- گفت: «به برخی شروط ۹ گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب در خصوص اجرای تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد».

ثانیاً رهبر حکیم انقلاب این روزها را پیش‌بینی می‌کردند و به این ادعای کذب قبلاً پاسخ داده بودند: «آیا جزئیّات مذاکرات هسته‌ای تحت نظر رهبری است؟ بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمی‌کنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوب‌های مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفته‌ام؛ عمدتاً به رئیس‌جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ این‌ها در اختیار آنها است، می‌توانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست.»(۲۰/۰۱/۱۳۹۴).

ثالثاً رهبر معظم انقلاب، صراحتاً فایده و خاصیت برجام را تنها و تنها لغو تحریم‌ها دانسته بودند و بر این موضوع تاکید فرموده بودند: «اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها می‌گوید تحریمها شش ماه دیگر لغو می‌شود، یکی می‌گوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر می‌گوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، این‌ها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ این‌ها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریم‌ها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق به طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریم‌ها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریم‌ها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.»(۲۰/۰۱/۱۳۹۴).

رابعاً این روزها و پس از اینکه آمریکایی‌ها آخرین میخ‌ها را بر تابوت برجام زدند، عده‌ای در تلاشند شانه از زیر مسئولیت این فاجعه بزرگ خالی کنند. همان جماعتی که تا دیروز برجام را فتح الفتوح، آفتاب تابان و فتحی بزرگ‌تر از فتح خرمشهر می‌دانستند و با غرور و نخوت، آن را ثمره کاردانی و تدبیر خود می‌دانستند، حالا که کار به اینجا رسیده و دستاورد برجام، از تقریباً هیچ به تحقیقاً هیچ تبدیل شده، در پی آن هستند تا با فرافکنی از زیر بار مسئولیت خسارت محض برجام شانه خالی کنند.

** الگوی توافق برد-برد هسته‌ای را درباره قدرت منطقه‌ای ایران پیاده کنید!

روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «مأموریت‌های دولت اعتدال» نوشت: «یکی از مهم‌ترین ماموریت‌های ظریف در دور تازه فعالیت‌ها می‌بایست سروسامان دادن به تنش‌های منطقه‌ای باشد. الگوی توافق برد-برد در برجام بسیاری را امیدوار کرده است که همان سیاست بتواند همانطور که باعث بسته شدن پرونده‌ای پیچیده و سخت همچون پرونده هسته‌ای ایران شد بتواند از تنش‌های موجود در منطقه نیز بکاهد. اجرایی شدن این مهم نیازمند هماهنگی‌هایی گسترده در داخل و مدیریتی هماهنگ در موضوعات منطقه‌ای است. از همین رو می‌توان این گونه گفت که ظریف برای اجرای این مأموریت مهمش که شاید بتوان آن را مهم‌ترین مأموریت تیم سیاست خارجی دولت اعتدال دانست می‌بایست از پشتیبانی واقعی و کامل از طرف تصمیم‌گیران کشور برخوردار باشد».

این سؤال را باید از طراحان برجام منطقه‌ای پرسید که آمریکا در برجام هسته‌ای بر کدام یک از تعهداتش پایبند بوده که اینک ایران باید در حوزه حساس دیگری بر روی قدرت منطقه‌ای‌اش دست به معامله بزند و مابه ازایی هم دریافت نکند؟!

بزک کنندگان چهره کریه آمریکا، بدون توجه به منافع ملی، لزوم کوتاه آمدن از سیاست‌های انقلابی ایران در منطقه، کاهش حمایت از متحدان استراتژیک منطقه‌ای و گفتگوی بی پشتوانه با کشورهای مرتجع منطقه را ترویج می‌دهند.

سهل اندیشی اصلاح طلبان و مدافعان برجام منطقه‌ای، تله‌ای است که باعث عقب نشینی کشور از بسیاری از مؤلفه‌های قدرت ساز می‌شود. لازم به ذکر است که در هفته‌ها و ماه‌های اخیر، رسانه‌های اپوزوسیون همچون بی بی سی فارسی و صدای آمریکا بارها بر لزوم پیاده سازی برجام منطقه‌ای تاکید کرده‌اند.

** دست و دلبازی اصلاح طلبان؛ در کابینه سهم داریم ولی پاسخگو نیستیم!

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم سردبیر نوشت: « این هم کابینه روحانی، کابینه‌ای که دنبال دردسر نمی‌گردد. روحانی دردسرهای بسیاری کشیده تا این کابینه را با یک وزیر غایب به مجلس معرفی کند. با اینکه حسن روحانی فرصت زیادی برای ارائه فهرست داشت، اما در شتابی ضروری از وزرای پیشنهادی رونمایی کرد تا کابینه را از سوءظن و حاشیه رسانه‌های موافق و مخالف و دخل و تصرف‌های ناخواسته در امان نگه دارد. کابینه دوازدهم، بیش از پیش، همدلیِ اصولگرایان معتدل و محافظه‌کاران سنتی را با روحانی برانگیخت و انتظارات اعتدالیون (حواریونِ) رئیس‌جمهور را منطقی کرد. در این میان، اصلاح‌طلبان سرد و گرم چشیده روزگار به حمایت بدون چشمداشت از روحانی پایبندند. آنان درصددِ حفظ اتحاد و انسجام بین دولت و مجلس و اصلاح‌طلبانِ بیرون از قدرت‌اند. این رویکرد، رویکردی استراتژیک است که بزرگان اصلاح‌طلب به آن باور دارند. آنان با پذیرش واقعیت سیاست ایران با حداقل انتظارات پیش می‌روند تا در شرایط مساعدتر بتوانند گام‌هایی بزرگ بردارند«.

این روزها اصلاح‌طلبان با هر دلیل و منطقی که بخواهند انتقادات خود به روحانی را توجیه کنند، یک چیز قابل کتمان نیست و نباید لوث شود و آن این‌که اصلاح طلبان نمی‌توانند دیگر از زیر بار عملکرد دولت یازدهم و دولت دوازدهم شانه خالی کنند. از ساعاتی پس از معرفی رسمی کابینه پیشنهادی دوازدهم از سوی معاون پارلمانی رئیس جمهور  و قرائت آن در صحن علنی مجلس، توپخانه رسانه‌ای جریان مدعی اصلاحات در اقدامی کاملاً هماهنگ و البته هدفمند، موجی از انتقادها و نارضایتی‌ها را با لحنی طلبکارانه علیه رئیس جمهور و کابینه پیشنهادی‌اش به راه انداختند و با تعابیری همچون «کابینه شکستنی»، «کابینه افولی»، «کابینه خنثی»، «اندکی تغییر»، «بیم‌های پررنگ کابینه امید» و... از کابینه پیشنهادی دوازدهم استقبال کردند.
این جریان  نارضایتی عمومی خود را از کابینه پیشنهادی روحانی را به صورت‌های مختلف اعلام کرده و رئیس جمهور را به باد انتقاد گرفتند.

اگر به هر دلیل، اصلاح‌طلبان از عملکرد روحانی در ۴ سال نخست ریاست جمهوری راضی نبودند، چه به لحاظ سیاسی و چه اخلاقی، موظف بودند که یا با یک نامزد مجزا از روحانی که کاملاً هویت اصلاح‌طلبانه داشت وارد عرصه رقابت می‌شدند، یا این که دیگر حمایت همه‌جانبه خود را مصروف روحانی نمی‌کردند؛ اما با وضعیت کنونی، همان کسانی در خوب و بد دولت دوازدهم شریک هستند که شعار «با روحانی تا ۱۴۰۰» را مطرح کردند.

اصلاح‌طلبان تا همین جا هم شریک عملکرد دولت حسن روحانی هستند و برگه قدیمی «اپوزیسیون‌نمایی» و «منزّه نمایی» آن‌ها دیگر کارکرد خود را از دست داده است.  کوبیدن دولت روحانی و انتقادات به نسبت تندی که این روزها، رسانه‌ها و شخصیت‌ها وابسته به اصلاحات نثار حسن روحانی می‌کنند، آن هم تنها دو ماه بعد از آن که تمام توان خود را مصروف انتخاب مجدد او نمودند، باعث آلزایمر سیاسی ملت ایران نمی‌شود و این جریان سیاسی هم باید به سهم خود، در کنار روحانی، پاسخگوی عملکرد دولت باشد.