عبدالواحد موسوی‌لاری به تازگی در کنایه به بی‌نصیبی اصلاح‌طلبان از کابینه دوم رئیس‌جمهور روحانی گفته است: «خود به خود دچار مشکل می‌شود...» !

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

سیاه‌نمایی خدمات قالیباف در غفلت از «فنر قلب نجفی»

«محمدمهدی تندگویان» عضو اصلاح‌طلب شورای شهر چهارم که از حضور در فهرست جریان چپ برای انتخابات اخیر باز ماند، به تازگی طی اظهاراتی درباره قالیباف گفته است:

«همه می‌دانند که پایتخت چقدر شلختگی دارد و به همین دلیل لازم است تا شهردار جدید یک ساماندهی را انجام دهد تا بلکه بتواند زیرساخت درآمدزایی پایدار در شهر ایجاد کند. همچنین به گرفتاری­‌های شهردار آتی باید بهم ریختگی مالی را هم افزود. شرح این شرایط نشان می­‌دهد که هرکسی شهردار تهران شود، باید حداقل یک تایم شش ماهه را به رفع گرفتاری مالی شهرداری اختصاص دهد.»

به گزارش ایسنا، او همچنین اظهار می‌کند:

محمدباقر قالیباف به این دلیل که در فکر رئیس‌جمهور شدن بود، در ساختمان شهرداری فقط حضور فیزیکی داشت و تهرانی شلخته، بدهکار با پروژه‌های نیمه‌تمام و ضرر رسان را به شهردار جدید تحویل داد و به همین دلیل شهردار جدید لازم است تمام هم و غمّ‌اش را به کار بگیرد تا بتواند با استفاده از پتانسیل‌های موجود در شهر، تهران را بعد از بیش از یک دهه نابسامانی، به سامان برساند![۱]

*بر خلاف گفته‌های تندگویان اتفاق هیچکس غیر از ستاد جریان سیاسی چپ، سراغی از شلختگی تهران ندارد...

بر عکس این افراد، پایتخت بزرگ ایران اسلامی هم اکنون به گواه سازمان‌های جهانی و حتی به گواه دشمنان مسلم ایران، شهری پیشرفته و در ترازی بالاتر از کشورهای اروپایی قرار دارد که اثری از تحریم‌ هم در آن دیده نمی‌شود[۲] و شهردار آن یعنی محمدباقر قالیباف در زمره چند شهردار برگزیده جهان است.[۳]

تندگویان همچنین در حالی از بدهکاری، پروژه‌های نیمه‌کاره و پرونده‌های مالی در شهرداری تهران بعنوان معضل یاد می‌کند که گویا مأموریت اصلی تخریب «مدیریت جهادی» نگذاشته متوجه این مسئله باشد که در سیستم‌های کلان مدیریت اجرایی، هر سه این موارد جزئی لاینفک از فرایندهای کاری هستند و در بهشت هم گریزی از آنها نیست چه برسد به جهنّمی که جریان سیاسی خاص قصد دارد آنرا برای قالیباف ایجاد کند!

آقای تندگویان بایستی متوجه این مسئله باشد که بدهکاری، پروژه‌های نیمه‌کاره و پرونده‌های مالی هنگامی باید بعنوان یک معضل تلقی شوند که دارای مشکلات قضایی، امنیتی یا توجیهی باشند.

و گرنه در تهران نوینی که در فرایند مدیریت جهادی و طی ۱۲ سال گذشته برای مردم ساخته شد؛ هم‌اکنون نقشه مترو به اتمام رسیده، به ازای هر شهروند ۱۷ مترمربع سرانه فضای سبز وجود دارد، بزرگترین مجموعه کتاب جهان در حال فعالیت است، مجموعه‌های بزرگ گردشگری همچون بوستان ولایت، پل طبعیت، دریاچه مصنوعی و برج میلاد ساخته شده و غیره و غیره.

مقولاتی که یک نگاه حتی دشمنانه به آنها هم نمی‌تواند نتیجه‌ای به نام «شلختگی» بگیرد.

گفتنیست، برخی محافل سیاسی از این می‌گویند که اصلاح‌طلبان به دلیل اینکه معترف‌اند توانایی تکرار کارنامه اجرایی قالیباف در شهرداری تهران را ندارند به تخریب او و دستاوردهایش رو آورده‌اند تا بدین ترتیب قیام و قعود و فرتوتی شهردار جدید تهران به چشم مردم نیاید.

حجم سیاه‌نمایی چهره‌های اصلاح‌طلب علیه خدمات محمدباقر قالیباف به حدّیست که حتی از چارچوب خدعه‌های سیاسی نیز خارج شده و اثری از تدبیر در آن دیده نمی‌شود!

به این معنی که جریان خاص گویا از یاد برده است در مابه‌ازای معرفی یک شهر سوخته، شلخته و خرابه! بعنوان میراث قالیباف به مردم؛ شهرداری را معرفی کرده است که به اذعان دوست و دشمن توانایی قالیباف جوان را ندارد، به دلیل کهولت سن قدرت مقابله با انتظارات ایجاد شده از جانب اصلاح‌طلبان در نزد مردم را نخواهد داشت و البته با مشکلات جسمی هم مواجه است.

آنطور که روزنامه شرق گزارش داده، نجفی چندی قبل درباره مشکل جسمی خود گفته بود: «باید اعلام کنم که در سال ۹۲ به دلیل مشکل قلبی به بیمارستان رفتم و در قلبم استنت (فنر) قرار دادند و پزشک معالج همان موقع اعلام کرد که تا یک سال خطر تشدید بیماری وجود دارد اما سه‌سال‌ونیم از آن ماجرا گذشته و من مسئولان اجرائی و قانون‌گذار زیادی می‌شناسم که چهار، پنج استنت در قلب دارند اما به‌راحتی فعالیت می‌کنند البته هیچ‌کس از فردای خود مطمئن نیست.»

***

تاجیک: اصلاح‌طلبان را وامدار و باردار روحانی ندانیم؛ چشم...!

محمدرضا تاجیک، فعال اصلاح‌طلبان و از تئوریسین‌های این جریان به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز گفته است:

اینکه ما فرض کنیم حیات اصلاح‌طلبی مدیون کسانی است که به ما اجازه دادند از فضای قدرت نصیبی ببریم و حظی ببریم و جایی در سریر قدرت بنشینیم، این مساله را به حیات اصلاح‌طلبی وصل کردن خطایی فاحش و جفا به جریان اصلاح‌طلبی است. جریان اصلاح‌طلبی در هر شرایطی جریانی توفنده، مردمی و تاریخی است که با تمام و فرازوفرودهای تاریخ ما، حیات خود را حفظ کرده است.

او می‌افزاید:

اساسا بر این تصور و تحلیل نیستم که جریان اعتدال از یک پشتوانه اجتماعی وسیعی برخوردار بوده که به سبب آن پشتوانه، مشروعیت و مقبولیت مردمی توانسته هژمونیک و آلترناتیو برتر شود و در این راستا با بالا رفتن خود دست اصلاح‌طلبان را نیز گرفته و از ته چاه بالا آورده است؛ این تحلیل غلطی است. آن کسانی که سازمان رأی و پایگاه اجتماعی این جریان را ایجاد کردند، اصلاح‌طلبان بودند. این جریان اصلاح‌طلبی است که در بدنه اجتماعی و ریزبدنه‌های جامعه حضور دارد، چون اعتدال که اساسا شکل جریانی و گفتمانی نداشت. بنابراین باید توجه داشته باشیم که برای اصلاح‌طلبی هویت تبعی ایجاد نکنیم و جریان اصلاح‌طلبی را وامدار و باردار عده‌ای ندانیم. این موضوع تبعات خاصی دارد.[۴]

*آقای تاجیک درست می‌گوید اما خودکرده را تدبیر نیست...

کسی که ۴ سال آزگار سرنوشت خود را به آقای روحانی و تمام قیام و قعود دولتش گره زد و صدر تا ذیل اقدامات کابینه را «قانونی» خواند؛ نه مردم و نه خواصی ارزشی کشور که خود اصلاح‌طلبان بودند.

این، رسول منتجب‌نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی بود که می‌گفت ما اصلاح‌طلبان فدائیان دولتیم و این حسین مرعشی بود که به روزنامه اعتماد گفته بود آقای روحانی هرکاری می‌کند قانونیست.[۵]

آیا این اصلاح‌طلبان نبودند که تندتر و جوانانه‌تر از آقای روحانی برجامش را تبلیغ می‌کردند و به مردم وعده ۱۸۰ روز دیگر تا وقوع ارزانی و صبح بدون تحریم را می‌دادند؟!

و آیا مگر دوستان آقای تاجیک نبودند که صبح تا شب در گوش جامعه خواندند که اعتدال و اصلاحات یکی هستند و یک روح‌اند در دو بدن و غیره؟!

بایستی حتما به آقای تاجیک و سایر اصلاح‌طلبانی که این روزها و در چارچوب پروژه «طلاق سیاسی اصلاحات از روحانی» قصد دارند آرام آرام پا بر این همسانی بگذارند و منکر لاله و لادن بودن خود با روحانی باشند، تذکر داد که چنین کاری نه ممکن است و البته نه عقلانی!

بدین لحاظ که اکنون موسم درو است و مردم بیش از آقای روحانی از اصلاح‌طلبان سؤال دارند که چرا ثمره برجام «تقریباً هیچ» شد و ثمره مجلس دهم با اصلاح‌طلبان امیدوارش، تهیه قانون حبس منتقدان و سلفی حقارت با خانم موگرینی؟!

بدیهیست که در صورت فرار اصلاح‌طلبان از سؤال و تکرار بازی کودکانه «کی بود کی بود، ما نبودیم؟!» آینده‌ای بدتر از ۱۶ سال شکست اکثریتی در تمام انتخابات‌های کشور دامان چپ‌های ایرانی را خواهد گرفت.

کما اینکه حتی بر طبق صحبت‌های شخص آقای تاجیک هم این اصلاح‌طلبان بوده‌اند که سبب ترویج و رأی‌آوری آقای روحانی شده‌اند و هم‌اکنون هیچ عقل سلیمی ادعای استقلال چپ‌ها از دولت‌های یازدهم و دوازدهم را نمی‌پذیرد.

قبل از تاجیک، «علی صوفی» عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نیز در چارچوب پروژه طلاق اصلاح‌طلبان از روحانی، طی اظهاراتی از این گفته بود که «اصلاح‌طلبان هیچگونه وابستگی به روحانی ندارند»[۶]

***

«خود به خود دچار مشکل می‌شوی...» کنایه کابینه‌ای موسوی‌لاری به روحانی!

عبدالواحد موسوی‌لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و از فعالان ستادی این جریان، به تازگی طی گفت‌وگویی که سایت جماران آنرا منتشر کرده، با لحنی انتقادآمیز نسبت به وزرای پیشنهادی رئیس‌جمهور روحانی برای کابینه دوم گفته است:

«آن ۲۴ میلیون در مقابل یک سلسله شعارها، خط مشی و اندیشه آقای روحانی که برآمده از اندیشه اصلاح‌طلبی بود، وی را انتخاب کردند. آقای روحانی در میتینگ‌های انتخاباتی‌اش گفتمان اصلاح‌طلبی را انتخاب کرده بود و با درود به آقای هاشمی و آقای خاتمی، سخنرانی‌های خود را شروع می‌کرد. پس نمی‌شود که آقای روحانی در چینش کابینه یا خط مشی‌های آتی این فضا و عقبه‌ای را که از ایشان حمایت کرده است، نادیده بگیرد. اگر این کار را بکند خود به خود دولت دچار مشکل می‌شود.»

موسوی‌لاری در این گفت‌وگو همچنین تصریح کرده است: اصلاح‌طلبان هیچ گاه نخواسته‌اند که آقای روحانی سهمی از قدرت به آنها بدهد، البته نیازی هم به سهم نداشته‌اند.[۷]

*کنایه‌های اصلاح‌طلبان به آقای روحانی در چارچوب پروژه طلاق سیاسی هر روز بیشتر از دیروز می‌شود.

کما اینکه روزنامه شرق چندی قبل در یک مقاله اینطور نوشت که «آیا روحانی آمادگی تنها ماندن را دارد یا خیر؟!»

یکی از فعالان اصلاح‌طلب نیز به تازگی صراحتا از نمایندگان مجلس خواسته است که به «رحمانی فضلی» چهره پیشنهادی رئیس‌جمهور برای تصدی وزارت کشور رأی ندهند.[۸]

این رفتارها نشان می‌دهد که آقای روحانی روزهای سختی را در قبال اصلاح‌طلبان پیش رو دارد و چپ‌ها برای اینکه برائت خود را از گفتمان اعتدال نشان بدهند، نقشه‌های بزرگی را در سر پرورانیده‌اند.

دقت شود که موسوی‌لاری گمانه «خودبه‌خود دچار مشکل می‌شود» را درباره کسی و درباره دولتی به کار برده‌ است که اصلاح‌طلبان از تمام اقداماتش دفاع می‌کردند و اجازه طرح حتی یک انتقاد از آن را هم نمی‌دادند.

پر واضح است که این دودهای برآمده از آتشفشان، خبر از چالش‌هایی می‌دهد که جریان سیاسی خاص قصد دارد برای روحانی و دیگران ایجاد کند تا خود را در انتخابات‌های ۹۸ و ۱۴۰۰ منجی مردم ایران نشان بدهد.

این منجی قصد دارد در دو مقطع سیاسی پیش رو، به جای خود، اصولگرایان را حامی اصلی و جریان مؤتلف با روحانی جلوه دهد و در ادامه ضمن سیاه‌نمایی از عملکرد روحانی، همه را با یک چوب رانده و اینطور به افکار عمومی القا کند که جریانی که آخرین پیروزی اکثریتی‌اش در یک انتخابات در سال ۱۳۸۰ بوده، جریان موعودیست که باید در افق ۱۴۰۰، قدرت اجرایی را در ایران به دست بگیرد!

در اشاره به صحبت‌های موسوی‌لاری مبنی بر اینکه اصلاح‌طلبان نیازی به سهم نداشته‌اند نیز بایستی سکوت کرد! به این دلیل که گویا آقای موسوی‌لاری در جریان پروپاگاندا، جیغ‌های بنفش و فضاسازی گسترده اصلاح‌طلبان برای سهم‌خواهی از کابینه دوم طی هفته‌های اخیر نیست. و نمی‌داند کار آنها به جایی رسید که حتی یکی از اعاظم اصلاح‌طلب به سهم‌خواهی عنوان یک فعل خوب را هم داد و ترجیح داد از آن برائت نجوید.[۹]

***

1_http://www.isna.ir/news/96052112859

2_http://www.yjc.ir/fa/news/4710970

3_http://www.mehrnews.com/news/764834

4_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/194481

5_ http://www.fardanews.com/fa/news/710030

6_ mshrgh.ir/759852

7_ http://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-719408

8_ mshrgh.ir/761831

9_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/194105

برچسب‌ها