آیا آمریکا به عنوان متحد راهبردی اسرائیل و طرفی که مهم‌ترین اولویتش حمایت از صهیونیست‌ها است،می‌تواند نیازمندی‌های تسلیحاتی لبنان را تامین کند تا بازدارندگی این کشور در برابر رژیم صهیونیستی تأمین شود؟

سرویس جهان مشرق - پایگاه خبری المنار با اشاره به تحولات و پیامدهای جنگ اخیر ارتش لبنان در برابر گروه‌های تروریستی نوشت: دستاوردهای بزرگی که ارتش در عملیات فجر الجرود به فرماندهی جوزف عون در مبارزه با گروه های تروریستی به دست آورد، مورد استقبال گسترده مردمی و گروه‌های مختلف لبنان قرار گرفت. این عملیات به صورت مستقیم تحت نظارت و پیگیری میشل عون رئیس‌جمهور صورت‌ گرفته و تصمیم گیری مناسب برای آغاز عملیات و آماده سازی طرح های مورد نیاز برای آن بخشی از مراحل مقدماتی و اطلاعاتی بود که قبل از عملیات انجام شد تا بهترین نتیجه ممکن بر اساس محاسبات هزینه و فایده به دست آید.

دستاوردهای بزرگ و سریعی که ارتش لبنان به دست آورد، ثابت کرد که اگر دستورات سیاسی برای حمایت از ارتش و تأمین نیازمندی‌های آن برای حفاظت از لبنان در برابر دشمن تکفیری محقق شود، این ارتش توانا بوده و پتانسیل انسانی و عزم و اراده بالایی دارد که آن را قادر به ایستادن و به دست آوردن پیروزی در سخت‌ترین شرایط می کند. همین اتفاق امروز در عرسال رخ داده و پس از آن نیز در برابر دشمن اصلی لبنان یعنی اسرائیل که همچنان سرزمین‌های این کشور را تحت اشغال خود دارد و به صورت تقریباً روزانه در عرصه هوایی و زمینی و دریایی به تمامیت ارضی لبنان تجاوز می‌کند و منتظر فرصتی برای حمله به آن است، عاملی برای حفاظت از این کشور  است.

آیا متحد راهبردی اسرائیل می تواند منبع تجهیز ارتش لبنان باشد؟

قطعا فضای کنونی نیاز به تضمین واقعی برای حمایت از ارتش را مسلم می کند و نشان می‌دهد که موضوع حمایت تنها منحصر به موضع گیری در مسایل مختلف نمی شود، بلکه حمایت باید در مسیر پشتیبانی از ارتش و موسسات قانونی آن صورت گیرد و کسی در کنار موسسات و گروه های تروریستی نباشد. این در حالی است که برخی گروه ها عادت کرده بودند در ابعاد سیاسی از وجود تروریست‌ها در لبنان بهره ‌برداری کنند و به بهانه های مختلف  مانع ار رسیدن ارتش به مرزها و عملیات آنها برای آزادسازی عرسال و ارتفاعات آن شوند. این بهانه ها شامل حمایت از آوارگان سوری یا صحبت درباره فتنه مذهبی و فرقه‌ای بود که از سوی برخی گروه‌ها به عنوان سلاحی برای جلوگیری از عملکرد مقاومت و ارتش در بازسازی لبنان و به پاک‌سازی آن از جرثومه فساد به کار می رفت. 

در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آیا با وجود تمامی این دستاوردها برخی در لبنان همچنان به دنبال انصراف از تصمیمات سیاسی در حمایت از ارتش با تامین تجهیزات نظامی و سلاح‌های مورد نیاز و ضروری هستند؟ آیا برخی از دولت‌ها به ویژه آمریکا اجازه این کار را به لبنان خواهند داد ، این در حالی است که مهم‌ترین اولویت آمریکا حمایت از دشمن صهیونیستی در برابر هر خطری است. آیا اولین متحد رژیم صهیونیستی می‌تواند نیازمندی‌های تسلیحاتی مورد نظر در عرصه‌های زمینی و دریایی و هوایی را بدون مشکل به لبنان برساند تا بازدارندگی این کشور در برابر رژیم صهیونیستی تأمین شود یا این کشور به خطری برای اسرائیل تبدیل شود؟ آیا در گذشته ارتش لبنان بارها از دستیابی به این سلاح ها منع نشده است؟

روند برنامه ریزی عملیات جرود

امین حطیط تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه و لبنان و سرتیپ بازنشسته در زمینه عملیات موفق ارتش در ارتفاعات جرود در گفت‌وگو با المنار تاکید کرد که ارتش طرح عملیاتی را به خوبی برای خود فراهم کرد و بی‌تردید حالتی از اطمینان برای آغاز موفقیت‌آمیز این عملیات به وجود آورد. اهمیت این عملیات بعد از حوادثی که در اردوگاه عین الحلوة به وقوع پیوست، کاملاً مشخص بود.

حطیط در این گفت‌وگو ادامه داد که ارتش اقدام به آماده‌سازی عملیاتی خوبی برای این درگیری ها کرد که شامل چند بند بود: تخریب مواضع عناصر مسلح به شکل مستمر در جرود، انتخاب یگان‌های ویژه برای انجام عملیات ، تحت کنترل گرفتن برخی مواضع فرماندهی تروریست ها و ایجاد خطوط تماس با عناصر مسلح ، آماده سازی‌های لجستیک بالا که در این درگیری ها لازم بود و جلوگیری از اشتباه در زمینه نیازمندها و تجهیزات لازم برای این درگیری ها. وی تحقق این شرایط را عاملی برای تأخیر در آغاز عملیات دانست و ادامه داد که ارتش روش هماهنگی بدون تحریک را دنبال کرد و به همین علت حذف امروز همه گروه‌ها را در بر گرفته و در عملیات پیروز شده است.

حطیط می افزاید که ارتش تمام اقدامات خود را بر اساس توافقات نظامی آغاز یک عملیات موفقیت‌آمیز انجام داده و در این زمینه بسیار موفق عمل کرد. ارتش فشار زمینی بی‌سابقه‌ای را همراه با فشار آتش در جریان عملیات آغاز کرد و همین موضوع عناصر مسلح را مجبور به عقب‌نشینی و دوری از درگیری ها کرد و ارتش موفق شد خسارت‌های زیادی به آنها وارد کند.  

این کارشناس مسائل راهبردی می‌افزاید که عناصر مسلح داعش طی روزهای آینده در برابر دو گزینه قرار دارند، یا باید به درگیری‌های هلاکت بار خود ادامه دهند که این روند جنگ خشونت آمیزی را به دنبال خواهد داشت یا اینکه در صورت تحقق شرایط، خود را تسلیم کنند. البته الان نمی توان در این زمینه نتیجه گیری کرد. ارتش برای ارزیابی اوضاع مهلت گرفته است،  عملیات تمام نشده و ارتش اعلام کرده که با عناصر مسلح آتش بس نکرده است.

وی ادامه داد که درگیری بزرگ منتظر ارتش است و ارزیابی ها در این رابطه در فرماندهی ارتش صورت می‌گیرد. روش‌های نظامی برای آغاز درگیری‌ها امری احتمالی است، اما بر اساس شرایط و روش‌های دیگری که وارد توصیف‌ آنها نخواهیم شد و این موضوع را به فرماندهی نظامی واگذار می‌کنیم، دنبال می شود. فرماندهی ارتش کفایت و شایستگی خود را نشان داده و اطمینان همگان نسبت به ارتش را جلب کرده است، اطمینانی که عناصر سیاسی در گذشته به شکل گسترده ای به آن آسیب زده بودند.

به هر حال عناصر قدرت لبنان باعث حفاظت این کشور شده است. این عناصر را می‌توان در معادله طلایی و حتی الماس گونه داخلی یعنی معادله ارتش، ملت و مقاومت توصیف کرد. ارتش عنصر اساسی این معادله است و معادله مذکور تأکید می‌کند که قدرت لبنان قابل خرید و فروش نیست و هیچ‌کس نمی‌تواند در این رابطه به لبنان منت بگذارد، بلکه اتفاقی کاملا داخلی است.