سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** روزنامه اصلاح طلب (دی ۹۴): تحریمها به تاریخ پیوست؛ (شهریور ۹۶): قرار نبود تحریمها لغو شود!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:
«تحریمهای آمریکا علیه ایران ناقض برجام نیست، چراکه بهدلیل مخاصمه دیرینه میان دو کشور، ایالات متحده، تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرده بود و اکنون آن تحریمها را ادامه میدهد».
پس از امضای برجام-تیرماه ۹۴- و همچنین در روز آغاز اجرای-تعهدات ۱+۵ ذیل- برجام (دی ماه ۹۴) روزنامههای زنجیرهای اصلاح طلب با تیترهایی همچون «تحریمها به تاریخ پیوست (روزنامه آرمان)»، «خلاص شدیم، سلام بر ایران بیتحریم»، «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»، «اینک بدون تحریم»، «تحریم رفت»، «کلید تدبیر، قفل تحریمها را گشود»، «غروب تحریم، ساحل توافق»، «پیروزی، بدون جنگ» و... به استقبال این توافق رفتند.
براساس تبلیغات گسترده نشریات اصلاح طلب و رسانههای حامی دولت قرار بر این بود که برجام دو دستاورد عمده داشته باشد؛ اول «لغو تمامی تحریمها» و دوم «گشایش اقتصادی برای عموم مردم» اما همانطور که منتقدان نیز به درستی اشاره کرده بودند، به دلیل رعایت نکردن قاعده «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیش بینی برگشت پذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است، برجام نمیتوانست برآورده کنندهٔ این شعارها باشد.
پس از اجرای یکطرفه و نامتوازن تعهدات ایران، روز اجرای تعهدات ۱+۵ ذیل برجام فرارسید. آمریکا در اولین روز اجرای تعهدات- دی ماه ۹۴- با تصویب تحریمهای ضد ایرانی، برجام را پاره کرد و نقض توافق هستهای را کلید زد.غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون تحریمی آیسا، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضد ایرانی در کنگره آمریکا، پابرجا ماندن تحریم سوئیفت، تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران و در نهایت تصویب طرح سیاه چاله تحریم. تحریمی که کارشناسان آن را جامعترین بسته تحریمی آمریکا علیه ایران در طول تاریخ نامیدند.
اکنون نه تنها تحریمهای قبلی سر جای خود باقی ماند بلکه تحریمهای بیسابقه؛ شدید و جدیدی در پسابرجام علیه ایران تصویب شد، با این تفاوت که دیگر بخش زیادی از توان هستهای را از دست دادهایم و همزمان تحریم هم میشویم.
با این وجود روزنامههای اصلاح طلب با توهین به شعور مردم، ادعا میکنند که اصلاً قرار نبوده که تحریمها لغو شد. برای این جریان، برجام و تحریمها جزئی از حواشی محسوب میشود. این جماعت قصد دارند تا دولتمردان را نیز به این انگاره سوق دهند که مهمتر از برجام و منافع ملی، همان ارتباط صوری و فرمالیستی با آمریکاست و مهمتر از شکستن دیوار تحریمها همانا شکستن دیوار طویل بیاعتمادی نسبت به استکبار جهانی است.
** از همنوایی با اسرائیل تا حمله به شورای نگهبان
«احمد شیرزاد» در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «روحانی برجام داخلی را کلید بزند» نوشت:
«آقای روحانی میتواند وارد یک گفتوگو شود و به نوعی برجام داخلی را کلید بزند...باید با شورای نگهبان بنشینند و با یک گفتوگوی سالم و منطقی یک راهحل ملی برای مسائل سیاست داخلی پیدا کنند. مساله برجام داخلی و نظارت استصوابی شورای نگهبان بسیار مهم هستند که باید حل شوند... آقای روحانی اگر میخواهد گام جدی بردارد، باید بتواند با گفتوگو نظارت استصوابی و سلیقهای برخورد کردن را حل کند».
در این خصوص باید گفت با توجه به ضرورت احراز صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس نمیتوان از کنار اصرار کسانی که بر طبل پر سر و صدا - و البته توخالی- حذف نظارت استصوابی میکوبند به سادگی عبور کرد، چرا که این جماعت چه آگاهانه و چه ناخودآگاه برای نفوذ دشمن در اصلیترین کانونهای تصمیمساز و سیاستپرداز نظام زمینهسازی میکنند. نباید سادهاندیشی کرد و از این نکته غافل بود که حذف نظارت استصوابی یعنی دروازهبانی مراکز تصمیمساز نظام، یکی از اهداف تعریف شده در استراتژی آمریکا علیه موجودیت جمهوری اسلامی ایران است که بارها به صراحت از آن یاد کردهاند و در تمامی فتنههای ریز و درشت از سوی فتنهگران آماج حمله و تاخت و تاز بوده است.
این احتمال وجود دارد که حملهکنندگان به نظارت استصوابی از سوابق خود نگران بوده و بیم آن داشته باشند که این سوابق آلوده و سیاه مانع احراز صلاحیت آنان شود. از این روی دقت شورای نگهبان در بررسی صلاحیت این طیف و نامزدهای همسو با طیف یاد شده ضرورت بیشتری دارد.
گفتنی است «احمد شیرزاد» از اعضای فراکسیون افراطیون در مجلس ششم است. وی در مجلس ششم مدعی شد درباره فناوری هستهای ۱۹ سال به دنیا دروغ گفتهایم و کروبی رئیس مجلس ششم این سخنان را بازگویی ادبیات رادیو اسرائیل توصیف کرد و پس از آن تعداد زیادی از نمایندگان اکثریت و اقلیت مجلس ششم، شیرزاد را به خاطر همنوایی با اسرائیل مورد سرزنش قرار دادند. برای نمونه، ابوالفضل شکوری (نماینده اصلاح طلب) وی را وطن فروش نامید.
** فاصله گذاری با روحانی، پس از گرفتن سهم و غنیمت
اصلاح طلبان با وجود افزایش سهم در کابینه دوازدهم، همچنان ابراز طلبکاری و ناخرسندی میکنند.
احمد نقیب زاده در مصاحبه با روزنامه آفتاب یزد گفت:
«من فکر میکنم ضعفهایی در کار است. اینکه شما چند وزارتخانه بیاهمیت را به پارهای از آدمها بسپارید آنچنان مهم نیست اما تکلیف وزارتخانههای اساسی باید مشخص شود. همه بر سر وزارت ارتباطات حرف و حدیث دارند و یک سوالاتی برایشان مطرح است یا بر سر وزارت دادگستری همینطور. تنها وزارتخانهای که کسی پیرامون آن سخنی نمیگوید وزارت امور خارجه است که امتحان خود را پس داده است از همین روی، متاسفانه با ضربههایی که به آقای روحانی وارد آمد، مجبور به کوتاه آمدن شد و با ساز دل اصولگرایان کنار آمد».
نقیب زاده افزود: «نه کابینه دولت یازدهم و نه کابینه دولت دوازدهم هیچ کدام فراجناحی نبودند بلکه کابینه اضطراری بودند؛ یعنی روحانی با تنگناهایی که وجود داشت افرادی را در آخرین لحظات انتخاب کرده است. مقصود من از فراجناحی بودن این است که افراد تکنوکرات غیر ایدئولوژیک را روی کار بیاورید و شروع به کار کردن کنید و محکم پیش روید. در چنین شرایطی موفق هستید ولی اگر بخواهید یک نوع کابینه «زد و بندی» سرهم کنید و هر گروهی را راضی نگه دارید، در چنین شرایطی کارکرد خوبی هم نخواهید داشت».
گفتنی است دولت دوازدهم برآمده از دولت یازدهم است و ترکیب کابینه با اندکی تغییر که تعیینکننده به نظر نمیرسد همان ترکیب قبلی است. ۱۱ تن از وزرای کابینه جدید، در کابینهقبلی نیز حضور داشتهاند، ۵ تن از وزرای جدید هم در کابینه قبلی معاون وزیر بودهاند و طبیعی است که در جایگاه وزارت نیز ادامهدهنده مواضع و عملکرد وزیری باشند که در دولت قبلی معاون او بودهاند. ۲ سرپرست که برای وزارتخانههای نیرو و علوم انتخاب شدهاند نیز به ترتیب، قائممقام و معاون وزیران نیرو و علوم دولت یازدهم بودهاند. در مجموع اکثریت قریب به اتفاق اعضای کابینه اعم از وزرا و یا معاونان رئیسجمهور برگرفته از میان اصلاحطلبان و کارگزاران هستند.
اصلاح طلبان پس از گرفتن سهم و غنیمت، در حال فاصله گذاری با روحانی و دولت هستند. هدف اصلاح طلبان این است که- علیرغم تصاحب کابینه- به گونهای فضاسازی کنند که ناکارآمدی احتمالی دولت به حساب آنها نوشته نشود و مردم از اصلاح طلبان انتظار پاسخگویی نداشته باشند. این جاعت بدشان نمیآید که با سرگرمیهایی مانند حصر و ... نیز مردم را دوباره دنبال نخود سیاه بفرستند.
این فعال مدعی اصلاحات تاکید کرده است که باید «افراد تکنوکرات غیر ایدئولوژیک» در کابینه حضور یابند. چندی پیش محمدرضا تاجیک مشاور رئیس دولت اصلاحات گفته بود: «من به صورت خیلی جدی تکنوکراتها و بروکراتهای جامعه خودم را مانعی در روند طبیعی دموکراسی در جامعهام میدانم. دلمشغولی و دلآشوبی تکنوکراتها و بروکراتها اصلاً دموکراسی و گفتمان نیست. بحثهای نظری و اندیشگی هم نیست. دغدغه و دلآشوبی چنین افرادی قدرت و ثروت است».
لازم به ذکر است، تیپ مدیریتی کارگزارن نگاه متفاوتی به قدرت و انقلاب است. این تیپ سیاسی همه انگارههای سیاسی را از حیث ملاحظات فردی میبیند. رفتارشناسی تکنو کراتها را باید در زندگی فردیشان دنبال کرد. سبک زندگی این جریان رفاه طلبی فردی است و سبک زیست سیاسی این نحله نعل به نعل زندگی فردیشان رقم میخورد.
** تحریف تاریخ، جزو لاینفک روزنامههای اصلاحطلب
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «ابراهیم در وطن آرام گرفت» نوشت:
«] ابراهیم[ یزدی، چهرهای متعهد و پایبند به اصول و آرمانهایش بود. او شش دهه از عمرش را وقف خدمت به مردم ایران کرد تا مبلغ و مروج گفتمانی باشد که بعد از شهریور ۱۳۲۰ از سوی پیشگامان روشنفکری دینی شکل گرفته بود و چهرههایی مانند مهندس بازرگان و دکتر سحابی و آیتالله طالقانی پایهگذارانش بودند.
او به شاگردی این مکتب درآمد و همه زندگی خود و حتی خانوادهاش را برای بارورشدن آن به کار گرفت؛ بههمیندلیل هم شخصیت او به یک الگوی چندوجهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بیبدیل تبدیل شد. او پس از تبعید امام به پاریس به مشاورت دانشجویی امام برگزیده شد و از همانجا هم معتمد و امین بنیانگذار جمهوری اسلامی شد؛ آنچنان که به عضویت شورای انقلاب درآمد و بعدها هم از سوی مهدی بازرگان در دولت موقت به وزارت امور خارجه رسید. او قریب به یک سال بعد در انتخابات مجلس اول نماینده تهران شد و پس از پایان دوران چهارساله نمایندگیاش در مجلس اول دیگر فرصت حضور در مجلس و سمتهای اجرائی و دولتی را به دست نیاورد».
گفتنی است گروهکهایی مانند نهضت آزادی و ملی - مذهبی آن گونه که مهندس سحابی هم روایت میکرد، در انتخابات ۷۶ رأی سفید (تحریمی) دادند اما بعدها رأی مردم را مصادره به مطلوب کردند. مشابه همین رفتار مذبذب را درباره اصل انقلاب و سپس، تسخیر لانه جاسوسی و و جنگ تحمیلی داشتند.
امام خمینی (ره) با اشاره به نفاق و تظاهر نهضت آزادی فرمودند: «ضرر آنها به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین- این فرزندان عزیز مهندس بازرگان- بیشتر و بالاتر است». گفتنی است اسناد لانه جاسوسی گوشهای از همین پرده نفاق را بالا زده است.
** در دولت یازدهم شاهد حرکت رو به جلو در اقتصاد نبودیم
«کمال اطهاری» کارشناس اقتصادی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه قانون گفت:
«دولت] یازدهم[از لحاظ تیم اقتصادی یکپارچه نبوده است. در طول چهار سال گذشته، نه از لحاظ نظری و نه از نظر عملی، یک مدل اقتصاد توسعه در این دولت حاکم نبوده است و ائتلاف صورت گرفته میان نیروهای دولت یازدهم بیشتر سیاسی بوده یعنی دولتمردان فاقد ائتلاف نیز دارای پیوند اقتصادی بودند و همین مساله باعث شد که در دوره اول دولت روحانی، شاهد حرکت رو به جلو در اقتصاد نباشیم».
پیش از این «پدرام سلطانی» نایب رئیس اتاق بازرگانی در مصاحبه با روزنامه آرمان-تیرماه ۹۶- گفت: تیم اقتصادی دولت یازدهم، تیم تحول اقتصادی نبود و از فقدان اطلاعات و کهنسالی رنج میبرد.
تقریباً تمام ناظران داخلی و خارجی بر این نکته اتفاق نظر دارند که دولت یازدهم تمام تخممرغهای خود را در سبد سیاست خارجی و آن هم در یک نقطه خاص به نام برجام گذاشت و امیدوار بود که از این طریق سایر مشکلات را -بخصوص در حوزه اقتصاد- حل کند. با گذشت چهار سال از دنبال کردن این راهبرد و وضعیت برجام در آغاز سومین سال امضای آن، بیش از هر زمان دیگری موانع و مشکلات و ناکارآمدی آن اثبات شده است.
نگاهی به نتایج نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد مردم علی رغم رأی دادن به آقای روحانی، همچنان مطالبه اصلیشان حل مشکلات اقتصادی است و از این منظر به آقای روحانی و دولت قبلی ایشان نمره قبولی نمیدهند.