به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود اورده است:
دست ترامپ رو شده/چرا روزنامه اجارهای ناراحت است؟!
تأکید مدیر مسئول روزنامه کیهان بر دیوانه نبودن ترامپ و فریبکاری و اخاذی رئیسجمهور آمریکا از این طریق، موجب عصبانیت روزنامه زنجیرهای شد که سردبیر آن به آمریکا گریخته و پناهندگی گرفته است.
روزنامه اجارهای آفتاب یزد در بیانی متناقض مدعی شده که ترامپ هم دیوانه و هم تاجر است اما توضیح نداد که یک دیوانه فاقد عقل چگونه میتواند تاجر باشد؟! این روزنامه از اینکه مدیر مسئول کیهان مشت رئیسجمهور کلاهبردار آمریکا را باز کرده، ابراز ناخرسندی کرده و این در حالی است که بنابر گزارش رسانههای غربی، ترامپ در نشست با مشاوران و اعضای دولت خود تصریح میکند برای امتیاز گرفتن از کره جنوبی بگویند ترامپ دیوانه است و اگر امتیاز مد نظر آمریکا واگذار نشود، ممکن است ترامپ با دیوانگی توافق موجود میان آمریکا و کره جنوبی را لغو کند(!)
آفتاب یزد در عین حال کیهان را روزنامه اصلی جناح راست معرفی کرده و این در حالی است که تقسیمبندی جعلی چپ و راست سالهاست از موضوعیت افتاده است. در ادبیات سیاسی، «راست» به جریانهای لیبرال طرفدار غرب و سرمایهسالاری گفته میشود؛ و چنین عنوانی طبعاً با رسانههای زردی مانند آفتاب یزد منطبق است. همچنین منطقاً باید آفتاب یزد در صورت راست خواندن کیهان، خود را چپ پنداشته باشد که این هم اسم بیمسماست؛ مگر اینکه از آن تداعی چپکردگی شود.
این نکته هم گفتنی است که برخی روزنامههای زنجیرهای و اجارهای برای دیده شدن، با ربط و بیربط سعی میکنند خود را طرف حساب کیهان جا بزنند تا به اصطلاح معروف از طریق در افتادن با بزرگان به هر قیمت دیده شوند.
یک سؤال مهم از دلال ورشکسته مذاکره
در بحبوحه تشدید بدعهدیها و خباثتهای آمریکا، یک دلال ناکام رابطه خواستار از سرگیری مجدد مذاکرات شد.
هوشنگ امیراحمدی در یادداشتی مینویسد: ترامپ 15 اکتبر گواهی نخواهد کرد که ایران دارد برجام را به طور کامل اجرا میکند، ولی از برجام هم خارج نمیشود. این سیاست، آینده برجام و احتمال برگشتن تحریمها را به کنگره ضدایرانی آمریکا محول میکند. داستان برجام از اینجا سر درازی خواهد داشت اما نتیجه اصلیاش برای ایران ترسیدن شرکای تجاری و فرار تدریجی آنها خواهد بود. امیدی هم به آن کشورهای دیگر عضو 5+1 نیست. آنها خواهند ایستاد، غر خواهند زد و بعد هیچ.
یک مشکل عمده ترامپ با برجام که دربارهاش کسی حرف نمیزند، نه در ایران و نه در آمریکا، جامع نبودن آن است. ترامپ از اینکه برجام مسائل دیگر نظیر مسئله موشکها، حمایت ایران از نیروهای مخالف اسرائیل در منطقه، حمایت از اسد و حقوقبشر و غیره را در برنمیگیرد دلخور است (البته حقوق بشر برایش فقط یک بهانه است). در واقع ترامپ جویای یک معامله جامع با ایران است که طی آن همه مسائل آمریکا با ایران حل بشود. چیزی که ترامپ به آن اعتراف نمیکند این است که ایران هم با آمریکا مسائل عدیده دارد و باید حل شوند. سوای یک جانبه بودن خواست جامعیت ترامپ، ایشان را باید برای مطرح کردن این راهحل جامع تشویق کرد نه سرزنش. در همین حال هم باید ترامپ را متقاعد کرد که این جامعیت شامل مسایل هر دو طرف باشد وگرنه راه حل مورد نظر غیرممکن میشود.
فکر «معامله بزرگ» البته فکر جدیدی نیست و بارها درگذشته مطرح شده است. در واقع مبتکر اصلی آن هم شورای آمریکاییان و ایرانیان بود. شورا طرح راهحل جامع را برای اولینبار در سال 2004 با دکتر کمال خرازی که آن موقع وزیر امور خارجه بود و دکتر جواد ظریف که سفیر ایران در سازمان ملل بود مطرح کرد و آنها هم ضمنی و مشروط پذیرفتند و به من حتی اجازه دادند که از طرف ایران خصوصی به آمریکاییان برسانم که جمهوری اسلامی آماده «عادیسازی» رابطه است که من هم این کار را کردم.
وی در ادامه مینویسد: در حالی که اوباما جدا به دنبال آن راهحل جامع بود، متاسفانه به دلیل بیاعتمادی به آمریکا، رهبری در ایران با طرح جامع مخالفت کرد. اوباما هم تدریجا تغییر روش داد و با عمده کردن مشکل هستهای شروع کرد به افزایش تحریمهای کشنده علیه ایران. اینجا بود که تهران تصمیم گرفت به جای یک راهحل جامع به یک راهحل محدود با تمرکز روی مشکل هستهای تن بدهد. نتیجهاش هم برجام بیسرانجام شد.
حالا دوباره آقای ترامپ نادانسته و ناخواسته دارد آن طرح را زنده میکند. چرا که نه. تاریخ رابطه ایران و آمریکا نشان میدهد که راهحل وصلهپینهای کار نمیکند. ایران باید به جای مخالفت با این خواست جامعیت ترامپ و تکیه یک سویه روی برجام که به هر حال سرانجامی نخواهد داشت پیشنهاد حتی جامعتری به ترامپ بدهد و توپ را در زمین ایشان بیاندازد. همانطور که بارها گفتهام، ترامپ هم یک تهدید است و هم یک فرصت. با قبول مذاکره جامع، ایران میتواند از ترامپ حتما یک فرصت بسازد به شرط اینکه بداند باید با ایشان چگونه مذاکره کند. این طوری بهتر میشود برجام را هم به عنوان جزیی از آن جامعیت حفظ کرد. مشکل ایران و آمریکا راهی جز عادی کردن این رابطه ندارد و تنها مسیر هم مذاکره جامع است.
این کار چاقکن آمریکاییها که پیش از این، از در فریب برخی دیپلماتهای ایرانی وارد شده، توضیح نمیدهد که با عنایت به عهدشکنیهای پیاپی دولت آمریکا در برجام، اگر ایران امتیازات دیگری در حوزههای غیرهستهای هم واگذار کرده بود، اکنون باید این خسارت مضاعف را چگونه جبران میکرد؟ اینکه اوباما و سپس ترامپ به یک توافق محدود پایبند نماندند و اروپا هم اعتراض جدی نکرد، آیا نشانه این نیست که اگر توافق را به حوزههای غیرهستهای میکشاندیم، خسارتهای غیرقابل جبران دیگری به کشور وارد میشد؟
گفتنی است مقامات دولت ترامپ به سیاق عملکرد 4دهه گذشته دولتهای آمریکا، سیاست فشار و تهدید برای نشاندن ایران پای میز مذاکره و اخذ امتیاز را پیگیری میکنند. این سیاست در دولتهای بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما و سپس ترامپ پیگیری شده است.
از دولت محرمانهها تا جاسوسی که 50 سکه طلا جایزه گرفت
نظر شما درباره اهدای نشان خدمت و 50 سکه طلا به یک جاسوس دو تابعیتی چیست؟
در پی انتشار قطعیت حکم محکومیت عبدالرسول درّیاصفهانی (عضو موثر تیم مذاکرهکننده در امور بانکی، مالی و اقتصادی) به خاطر جاسوسی مردم از یکدیگر پرسیدند که جاسوس دو تابعیتی در این سطح بلندپایه در تیم مذاکره چه میکرد و چرا روحانی به وی نشان خدمت و 50 سکه طلا اهدا کرد.
سایت فردا ضمن انتشار عکس اعطای نشان و سکه به درّی اصفهانی از سوی روحانی، از مخاطبان خود پرسید نظر شما درباره این عکس چیست؟ مخاطبان دیدگاههای خود را به این شکل ذیل پرسش مذکور منتشر کردهاند:
- وقتی در دو دورهای که حسن روحانی مدیریت پرونده هستهای کشور را برعهده داشته (82 تا 84 و 92 تا امروز)، دو نفر از اعضای تیم مذاکرات هستهای به جرم امنیتی و درز اطلاعات محرمانه به بیگانگان بازداشت و در دادگاه محکوم میشوند، خندهدار نیست انتظار داشته باشیم چرا بر اساس این مذاکرات تحریمها نه تنها لغو نشد که بیشتر هم شد؟
- کاملا موافقم. گل گفتی.
- هیچ نظری ندارم. شما بروید خودتون رو درمان کنید و اینقدر نسبت به رئیسجمهور محترم کینهورزی نکنید.
- الان هر کی از رئیسجمهور انتقاد کنه میشه کینهای؟؟؟
فکرت رو اصلاح کن
درسته بهش رای دادیم ولی قرار نیست تا ابد از همه کارهاش پشتیبانی کنیم. اشتباه کرده و توش بحثی نیست. بماند که به خیلی از وعدههاش هم عمل نکرد...
- این دولت، دولت محرمانههاست. قوانین، قراردادهای خارجی و... هیچ دولتی به اندازه این دولت در قالب ابهامات نبوده است.
- این یعنی دشمن از آنچه که ما تصور میکنیم به ما نزدیکتر و در اجرای برنامههای خود مصممتر است، نباید در این مسائل سادهانگارانه برخورد کرد.
بودجه 30 هزار میلیاردی ایجاد اشتغال یا پولپاشی محض؟!
وزیر تعاون دولت اصلاحات میگوید دولت در مورد طرح 30 هزار میلیاردی اشتغالزایی شفافسازی کند چرا که در صورت فقدان برنامهریزی روشن و مشخص، در ازای این هزینه بزرگ چیزی عاید بیکاران نخواهد شد.
به گزارش روزنامه آفتابیزد، اخیرا نشستی در سازمان برنامه و بودجه با حضور مسئولان ارشد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی و برخی بانکها برگزار شد و طی آن در مورد اجرای دو برنامه ملی ایجاد اشتغال توافقاتی انجام شد. براین اساس برنامه ایجاد اشتغال روستایی و عشایری و همچنین برنامه فراگیر اشتغال سال جاری در دستور کار قرار گرفت.
مسلما 30 هزار میلیارد تومان رقم کمی نیست و میتواند منشا تحولاتی برای اشتغال شوداما در این میان ملاحظاتی نیز مطرح شده مبنی بر اینکه آیا اساسا چنین طرحهایی بازدهی لازم را برای اشتغال خواهند داشت؟ علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات در این زمینه اظهار داشت: در همان آغاز اجرای هدفمندی یارانهها پیشبینی شده بود که بخشی از درآمدهای حاصل از گران شدن حاملهای انرژی برای صنعت و تولید اختصاص داده شود و رقم آن حدود 30 درصد درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها بود. دلیل این مسئله نیز روشن بود زیرا هدف این بود که قیمت انرژی به قیمتهای واقعی نزدیک شود. یارانهای که به انرژی داده میشد به اقشار متوسط و ضعیف نمیرسید و به همین دلیل با اجرای هدفمندی یارانهها مقرر شد که 30 درصد از درآمد حدود 96 هزار میلیاردی اجرای این قانون به تولید اختصاص یابد. قطعا اگر این 30 درصد به تولید اختصاص مییافت، اشتغال نیز رونق پیدا میکرد.
صوفی با اشاره به طرح جدید اشتغالزایی دولت گفت: من نمیدانم با این 30 هزار میلیارد تومان میخواهند چه کار کنند. اصل مسئله این است که آیا از این مبلغ میخواهند در راستای طرح هدفمندی یارانهها استفاده کنند یا به صورت مقطعی و جزیرهای قرار است طرحهایی اجرا شود، مثل همان طرحهایی که موسوم به زودبازده بود و معلوم نشد که چه دستاوردهایی داشته است؟ من پیشنهاد میکنم که مسئولان ذیربط در خصوص این طرح به خوبی شفافسازی کنند. طرحهای اشتغالزایی باید توجیه فنی و اقتصادی داشته و مورد تایید اقتصاددانان کشور باشند. اگر قرار باشد مثل طرحهای زودبازده، طرحهایی اجرا شود و تسهیلاتی به یک عدهای پرداخت شود و یک رقم کلانی بدهی روی دوش دولت قرار بگیرد، قطعا نتیجه مثبتی نخواهد داشت.
ابراز نگرانی نتانیاهو درباره بقای اسرائیل
نخستوزیر رژیم صهیونیستی نسبت به بقای اسرائیل در آینده ابراز نگرانی کرد.
به گزارش روزنامه هاآرتص، بنیامین نتانیاهو با هشدار به خطرات احتمالی که اسرائیل را تهدید میکند، درخصوص زوال این رژیم در آینده ابراز نگرانی کرد.
وی در جلسهای که به مناسبت عید عرش یهودی برگزار شد، گفت: اسرائیل از الان باید برای مقابله با خطراتی که علیه آن وجود دارد، آماده شود.
وی افزود: وجود ما بدیهی نیست، باید برای دفاع از این حکومت از هیچ کوششی دریغ نکرد.