به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
امریکا برای اینکه در مناطق گوناگون جهان حضور و نفوذ و امکان مداخلهگری و هژمونیسازی را فراهم کند، نیازمند یک راهبرد ثابت بحرانسازی و استمرار آن است. اگر بوش پسر و اوباما با تمامی تلاش و هزینههای گوناگون، به اهداف اصلی در افغانستان و غرب آسیا دست نیافتند، ترامپ برای پساداعش در عراق و سوریه، چند پروژه محرمانه را در دستور کار خود قرار داده است. ساماندهی به داعش جدید با کارکردهای امنیتی و ضدثبات به موازات اصرار بر تجزیه عراق و سوریه، مهمترین برنامه امریکاست.
با اینکه در مواضع اعلامی تلاش کردند از رفراندوم تجزیه عراق فاصله بگیرند ولی تحرکات اخیر امریکا و انگلیس در عراق و دستگاههای نظامی و اطلاعاتی آنها، به بارزانی اطمینان حمایت کامل را داده بودند تا پروژه بحران فراگیر و تجزیه کامل منطقه از کردستان عراق آغاز شود. این پروژه خطرناک با تدبیر و هوشمندی عراق و منطقهای آنچنان درهم پیچیده شد که نهتنها حاصل و دستاوردی برای امریکا در عراق باقی نگذاشت، بلکه در شرایطی قرار گرفت که سرمایههای سیاسی و عناصر وابسته به خود را در بحران موجودیتی مشاهده کرد.
با اینکه بارزانی درحال نامه پراکنی و التماس برای متوقف کردن اقدامات یکسرهساز دولت مرکزی عراق است ولی با کمک صهیونیستها و امریکا، که در سفر اخیر تیلرسون به بغداد تکمیل شد، بازهم نشان دادند که هردو بر تجزیه عراق اصرار میورزند.
بیانیه حکومت کردستان و در واقع حکومت بارزانی، پیشنهاد آتشبس در مقابل تعلیق را مطرح کرد که به معنی پذیرش حقوقی اقلیم در طرح یک کشور مستقل بود.
تیلرسون هم با درخواستی مأیوسانه دو درخواست را عنوان کرد و از یکسو برای جلوگیری از حذف کامل تیم بارزانی برای تجزیه عراق، خواستار توقف اقدامات دولت مرکزی عراق شد و از سوی دیگر از نیروهای نظامی و حشدالشعبی خواسته است که به مناطق خود بازگردند.
این معنای روشنی دارد که امریکا از نگاه خود، عراق را به یک تقسیم و تجزیه مذهبی و قومی ثبت کرده و مرزهای جغرافیایی برای آن قائل است.
اگرچه پاسخ این مداخلهگری تیلرسون را نخستوزیر و بقیه بازیگران عراقی به خوبی دادند ولی نکته مهم این است که همانگونه که مک کین عنوان کرده، امریکا باید خود را برای اخراج از عراق و غرب آسیا آماده کند و بداند که باقی ماندن اشغالگرانه در عراق و سوریه، از این پس با هزینههای غیرقابل تحمل روبهرو خواهد بود و از زاویهای دیگر، با مواضع و درخواست مداخلهگری در مسئله اقلیم و بغداد، سیاست پنهان اصرار بر تجزیه عراق و حفظ ظرفیتهای تولید بحران (هم از نوع داعش و هم از نوع بارزانی) را کنار نگذاشته و این مسئلهای مهم برای حکومت عراق و همه بازیگران عراقی است که کوچکترین فرصتی به تیلرسون و دستگاههای امریکایی ندهند.