به گزارش مشرق، روزنامه «حمایت» در یادداشتی از « اصغر زارعی» نوشت:
در ماههای اخیر که برچیده شدن بساط داعش در عراق در آخرین مراحل خود قرار دارد، «مسعود بارزانی» با تکیه زدن غیرقانونی و بدون انتخابات بر کرسی ریاست اقلیم کردستان عراق، درصدد اعمال سلطه غیرقانونی خود، نه در حوزه نفوذ سنتی یا در مرزهای اقلیم، که حتی در مناطقی که رسماً جزو اقلیم کردستان شناخته نمیشوند، برآمد. همهپرسی اقلیم کردستان عراق که توسط «مسعود بارزانی» و با تحریک بازیگران پشتصحنه ازجمله رژیم صهیونیستی برگزار شد، در حالی بود که مقامات این اقلیم، سودای استیلا بر مناطق حیاتی و اقتصادی کرکوک را در سر میپروراندند ولی درنهایت با حمله نیروهای عراقی و سیطره آنها بر این نواحی، طعم تلخ شکست را به آنها چشاند.
گفتنی است بر اساس ماده 110 قانون اساسی فدرال عراق، دولت مرکزی، مسئولیت مستقیم اداره امور نفت و گاز استخراجشده را برعهده دارد و درآمدهای حاصله از آن نیز بهصورت منصفانه و متناسب با فراوانی جمعیت مناطق مختلف عراق، تقسیم میشوند. افزون بر این، در ماده 111 قانون اساسی عراق، ترسیم سیاستهای کلان در حوزه انرژی باهدف تضمین عادلانه آن، از وظایف دولت فدرال با هماهنگی با دولتهای منطقهای برشمرده شده است؛ اصولی که بارزانی در عمل نشان داد که به آنها پایبند نیست و با رفتار غیرقانونی خود در برگزاری همهپرسی، مردم عراق و شهروندان کرد این کشور را بهسوی سرنوشتی مبهم سوق داد.
در این میان و پس از انتشار تصاویر شادمانی مردم کرکوک عراق از پیروزی نیروهای ارتش و برگزاری جشن الحاق مجدد به دولت مرکزی، رویگردانی غیرقابلانکار مردم این منطقه از حکومت بارزانی و حمایت آنها از اتحاد و یکپارچگی کشورشان بار دیگر به اثبات رسید و روشن شد که ادعای رهبران اقلیم کردستان در خصوص طرفداری قطعی مناطق تحت سیطره خود از نتیجه همهپرسی، خوابوخیالی بیش نبوده است. بارزانی مدعی است که خیانت بخشی از نیروهای پیشمرگه عامل شکست در کرکوک بوده، حال اینکه اخبار موثق حاکی از آن است که این نیروها بدون درگیری، مواضع خود را به نیروهای عراقی تحویل و اتحاد را به جنگ و تفرقه ترجیح دادهاند.
نکته دیگری که حائز اهمیت است، ابراز برائت رهبران جریانهای تأثیرگذار کرد از فرقه بارزانی و حلقه اطراف اوست که بهعنوان نمونه باید به اظهارنظر، «لاهور شیخ جنگی» موسوم به «زانیاری»، مسئول عالیرتبه امنیتی «اتحادیه میهنی کردستان» اشاره کرد که علناً اعلام کرده مسعود بارزانی را رهبر خود نمیدانند و آنچه در کرکوک رویداده را نتیجه توطئه رفراندوم بارزانی قلمداد کرده است. جنبش «تغییر»، یکی دیگر از احزاب منتقد رفراندوم برگزارشده نیز طی بیانیهای انحلال حکومت اقلیم کردستان را خواستار شده و اعلام کرده است مسئولیت حوادث فعلی متوجه کسانی است که دستاوردهای چندین ساله کردها را فدای منافع شخصی و حزبی خود کردهاند.
بااینحال، به نظر میرسد که بارزانی همچنان بر اوهام و تخیلات خود در خصوص عدم تمکین از دولت فدرال عراق و استقلال منطقه کردستان، باوجود مغایرت این تصمیم با قانون اساسی این کشور اصرار دارد که بیشک عاقبت خوشی را برای این منطقه رقم نخواهد زد، ضمن اینکه زیان چنین بلندپروازی جاهلانهای که با ضرب شست ارتش عراق در کرکوک مواجه شد، بیش از همه متوجه شهروندان کرد این اقلیم خواهد شد.
در حال حاضر، مرزهای کردستان عراق از سوی همسایگان به درخواست دولت مرکزی مسدود شده و اوضاع اقتصادی نامناسبی بر این منطقه حاکم است. از سوی دیگر، اصرار بارزانی و دوره افتادن او برای یافتن حامی و شریک از میان کشورهای اروپایی میتواند خطر جنگ داخلی، درگیری و کشتار مردم را در پی داشته باشد که قطعاً به سود رژیم صهیونیستی و آمریکا تمام خواهد شد و در راستای سیاست تضعیف کشورهای مسلمان منطقه و از بین بردن منابع و به محاق بردن توان آنان به شمار میآید.
بهعنوان نمونه، «جان مککین»، رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا چندی پیش نسبت به عواقب استفاده از سلاحهای آمریکایی ارتش عراق در دفاع از تمامیت ارضی این کشور و علیه کردهای تجزیهطلب هشدار داد و آنها را یکی از «مهمترین و سنتیترین» شرکای واشنگتن توصیف کرد. رژیم صهیونیستی هم به کرات از استقلالطلبی اقلیم کردستان حمایت کرده و تنها حامی این اقدام بوده است، چراکه این رژیم از طریق اربیل میتوانست خود را دیواربهدیوار ایران ببیند. ازاینرو، بعد از شکست طرح امنیتی آمریکا در مرزهای شرقی سوریه، هیچچیز بهاندازه تشکیل کشور کردی برای تلآویو و واشنگتن جذاب نبود اما بازپسگیری اربیل و پیش از آن، آزادسازی موصل، این توهمات را باطل کرد.
از ذکر این نکته نباید غافل بود که همزمان با نبرد سنگین دولت مرکزی عراق و حشدالشعبی با داعش، تروریستهای تکفیری بخش عمدهای از نیروهای خود را از مرزهای کردستان عراق به مناطق مرکزی گسیل کردند و بارزانی با استفاده از این فرصت، سلطه خود را بر سراسر مناطق کردنشین تحکیم بخشید و مناطقی خارج از این حوزه مثل کرکوک را نیز به تصرف درآورد. منطقی بود که بغداد در آن برهه ترجیح دهد این مناطق، بهجای اینکه در اشغال داعش باشند، توسط نیروهای کرد عراقی کنترل شوند ولی شرایطی که بارزانی به وجود آورد، دولت را مجبور کرد که این مناطق نفتخیز را بازپس گرفته و با استفاده از حربه نظامی، مقامات کردستان را بین لغو نتایج همهپرسی یا تشدید فشارها برای تضمین تمامیت ارضی عراق مخیر کند.
بارزانی و کسانی که به او مشاوره میدهند گمان میکردند پس از برگزاری همهپرسی، سرنوشت استان کرکوک را هم در دست خواهند گرفت ولی برخلاف آنچه تصور داشتند، نبردی که در آن مغلوبه شدند، وضعیت آتی سلیمانیه، اربیل و دهوک را به نفع دولت مرکزی رقم خواهد زد. به این مفهوم که ارتش عراق و نیروهای مردمی نمیتوانند کرکوک را از حضور شبهنظامیان پیشمرگه پاکسازی کنند ولی به مراکز تصمیمگیری آنها در سلیمانیه و اربیل بیتوجه باشند. ازاینرو، برگزاری رفراندوم نهتنها به آنچه استیفای حقوق کردها میخواندند، منجر نشد و آنها در مضیقه اقتصادی و سیاسی قرار داد بلکه به تعبیر رهبر اتحادیه میهنی کردستان، کرکوک هم از دست نیروهای وابسته به بارزانی خارج شد.آنچه در کردستان عراق روی داد، به بیان ساده مترادف است با درگیر کردن چهار کشور منطقه (عراق، ایران، ترکیه و سوریه) که به تعبیر مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهور ترکیه، «خیانت به منطقه و موجب تهدید آینده آن» و دارای «عوارض درازمدت برای همسایگان» است. لذا قطعاً میتوان گفت که اگر این توطئه به مرحله اجرا برسد، تمام منطقه غرب آسیا درگیر فتنهای فراگیر و شدیدتر از داعش خواهد شد.
بنابراین، حمله نیروهای عراقی، با توجه به نپذیرفتن شرایط مذاکره و عدم تعامل بارزانی با دولت مرکزی عراق، پس از تعیین ضربالاجل بغداد نسبت به استیفای حق قانونی خود برای اعمال حاکمیت بر کل کشور و برابر قانون، در مناسبترین زمان ممکن صورت گرفت و بازگشت دوباره کرکوک زیر پرچم عراق، پیامی قاطع به حامیان منطقهای و فرا منطقهای بارزانی در خصوص قاطعیت دولت و ارتش عراق در مقابل هرگونه شیطنت تجزیهطلبانه ارسال کرد.