به گزارش مشرق، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای با اشاره به سفر ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه به سوریه و مصر و ترکیه نوشت: سفر ناگهانی کنونی ولادیمیر پوتین به منطقه خاورمیانه که شامل سه ایستگاه اصلی یعنی سوریه و مصر و ترکیه میشود، نشان دهنده نفوذ روزافزونی است که این کشور از آن بهرهمند است و این نفوذ با وجود صعود محور مقاومت و بازگشت آن به آرمان اصلی عربی به صورت قویتر از هر زمان ممکن، با سرعت بیسابقهای در برابر نفوذ رو به افول آمریکا در حال افزایش است.
طبیعی است که رئیسجمهور روسیه این سفر را با دیدار از پایگاه هوایی حمیمیم در منطقه لاذقیه در شمال سوریه آغاز کند. پایگاهی که نقش بزرگی در یکسره کردن بحران سوریه به نفع ارتش عربی سوریه داشت و تمامی توطئههای صورت گرفته برای براندازی دولت دمشق را به شکست کشاند. پوتین در جمع خلبانان خود اعلام کرد که مأموریت انجام شده است. او به عنوان عالیترین مقام نیروهای مسلح روسیه، دستورات خود را در این راستا صادر کرد و به اکثریت خلبانان و جنگندههای روسیه دستور داد که از این کشور خارج شده و به کشور خود بازگردند تا بهانه را از دست آمریکا برای باقی نگه داشتن نیروهای خود در عراق و سوریه بگیرند.
پیروزی که ولادیمیر پوتین در سوریه به دست آورد، درهای خاورمیانه را به روی او باز کرد و پیامهای مهمی را به دولتها و ملتهای خاورمیانه ارسال کرد مبنی بر اینکه معجون سحرآمیز سیاست روسیه مبتنی بر دیپلماسی مورد حمایت نیروهای نظامی، یک تئوری جهانی جدید است که دستاوردها و پیروزیها و متحدان خوبی برای این کشور جلب کرده است.
تفاوت عمده میان جورج بوش رئیسجمهور اسبق آمریکا در زمان اعلام پیروزی در آوریل سال 2003 بعد از ورود نیروهای این کشور به بغداد و ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در استفاده از این تعبیر در پایگاه نظامی کشورش در لاذقیه مشخص است. جورج بوش شکست سختی را به دست عناصر مقاومت عراق متحمل شده و هزاران نفر از نظامیان خود را از دست داد. به علاوه اینکه هیبت ارتش خود را نیز از دست داد. چرا که او براساس تحریکات و دروغهای لابی اسرائیلی مانند یک دزد وارد عراق شده بود. اما پوتین ثمره پیروزی را چشید که با جرأت و شجاعت و مدیریت خوب بحران به دست آمده بود، او در ارسال هواپیماها و ژنرالهای خود برای کمک به متحد سوری و شکست پروژه آمریکایی در سوریه تردید نکرد و همین موضوع باعث شد قلب و جان صدها میلیون نفر را در جهان عربی و اسلامی به دست آورد.
پوتین از سوریه به قاهره رفت و در این کشور با عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر دیدار کرد. مصر دومین خریدار تسلیحات روسی در جهان به شمار میرود. در این دیدار معاهده احداث نیروگاه هستهای توسط روسیه در منطقه الضبعة به امضا رسید و قرار شد تعدادی از کارشناسان برای نظارت بر روند راهاندازی نیروگاه و آموزش کادر علمی مصر جهت انجام این مأموریت به این کشور اعزام شوند.
سفر پوتین به مصر مرحلهای جدید از مناسبات روسیه و مصر به شمار میرود که قاهره را بیش از پیش به سمت محور روسی سوق میدهد و او را به بستر طبیعی خود باز میگرداند. این در حالی بود که مصر طی دهه های اخیر به دست محمد انور سادات راه خود را گم کرده و به سمت آمریکا تمایل پیدا کرده بود. انور سادات زندگی خود را بر سر این انحراف داد و نقش فرماندهی و پیشتازی مصر در منطقه را نیز از بین برد و آن را در بدهی ها و وابستگی خارجی غرق کرد.
مبالغه نیست اگر بگوییم که ترکیه ایستگاه آخر سفر پوتین، مهمترین ایستگاه به شمار میرود. این اهمیت تنها از آن منظر نیست که این کشور دو روز بعد میزبان نشست سران کشورهای اسلامی خواهد بود تا دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا و تصمیم وی مبنی بر به رسمیت شناختن یهودیت قدس اشغالی را محکوم کند، بلکه از این منظر است که دیپلماسی این کشور ترکیه را از زیر چتر آمریکا ولو به صورت جزئی خارج کرد و باعث شد نقش مهمی در شکست تروریسم و گروه های تروریستی ایفا کرده و زمینه را برای راه حل سیاسی مهیا کند.
عطوان در ادامه مقاله خود تأکید میکند: پوتین مهندس ایجاد پل همکاری و حتی ائتلاف بین ایران و ترکیه است و آنها را در سوچی در کنار هم قرار داد تا بتوانند نتیجه جدیدی برای منطقه خاورمیانه ترسیم کنند. ما بعید نمیدانیم که رئیسجمهور روسیه بشار اسد را نیز به این اجلاس ملحق کند، چرا که در فضایی دوستانه در پایگاه حمیمیم با او دیدار کرد تا این محور جدید را تشکیل دهد و زمینه را برای دیدار او با رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه مهیا کند. مواضع اردوغان در مخالفت شدید با تصمیم واشنگتن در زمینه انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی و اتهامزنی به واشنگتن در حمایت از تروریسم و تهدید به قطع مناسبات با اسرائیل و ورود به مشاجره شدید با بنیامین نتانیاهو باعث شده تا آشتی سوریه و ترکیه نزدیکتر از هر زمان گذشته به نظر برسد.
پوتین به این ترتیب موفق شد افکار عمومی صدها میلیون نفر را در جهان عرب و اسلام و حتی جهان سوم با خود همراه کند، این در حالی است که ترامپ با سیاستهای نژادپرستانه و حمایت از تروریسم اسرائیلی تنها نفرت را برای خود خریده و حتی متحدان عرب خود را نیز به دردسر انداخته و انزوای آنها را افزایش داده و آنها را در شرایط دفاع از خود در برابر سیل اتهامات مربوط به خیانت به علت عادیسازی روابط با اسرائیل قرار داده است. این رژیمها همچنین متهم شدند که صدها میلیارد دلار برای اقتصاد آمریکا به این کشور کمک کردهاند و آن را از نان شب ملت های خود برداشته و ملت خود را از حد اقل های زندگی عزتمندانه محروم کرده اند.
متحدان پوتین در حال حاضر در صدر تحولات قرار دارند. ایران و متحدانش در عراق پیروزی بر "داعش" را جشن گرفتند. بشار اسد در کاخ المهاجرین پاهای خود را برای استراحت دراز می کند و خنده ای عمیق بر چهره دارد. اردوغان نیز موفق شده با ریاست بر اجلاس سران کشورهای اسلامی، بیشتر محبوبیت خود در جهان اسلام را بازگرداند و رهبری افکار عمومی را از رقبای خود در عربستان باز پس بگیرد. با ریاست آنکارا بر نشست سران اسلامی، عملا ائتلاف اسلامی – آمریکایی که طرف در جریان سفر ترامپ به ریاض شکل گرفته بود، ملغی خواهد شد.
در سایه این تحولات سید حسن نصرالله که در مقاومت از آغاز انتفاضه سوم خبر میدهد و تهدید میکند و تمام کسانی که به فلسطین اشغالی سفر کنند، با کفش های مردم کتک می خورند. وی تأکید کرد که محور مقاومت وارد هیچ جنگی نشده، مگر اینکه از آن پیروز خارج شده است. وی در جمع دریایی از تظاهراتکنندگان در ضاحیه جنوبی بیروت پیش بینی کرد که پایان دولت اشغالگر اسرائیلی نیز نزدیک است.
پوتین با زیرکی بیسابقه خود نقش مهمی در حمایت از محور مقاومت ایفا کرد و حق دارد که پیروزی این محور در سوریه و عراق و لبنان و به زودی در یمن و قدس اشغالی را جشن بگیرد.