سرویس جهان مشرق - پروفسور محمت آکیف اکور رئیس بخش علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه فنی یلدیزتکنیک طی تحلیلی نوشت:
ترکیه سال نو ۲۰۱۷ میلادی را در حالی آغاز کرد که حمله تروریستی گروه داعش در شهر استانبول و قتلعام مردم، این کشور را در یک شوک فروبرد. حمله تروریستی باعث شد تا بخش مهمی از دستور کار سیاست خارجی دولت ترکیه بهطور مستقیم به مبارزه با تروریسم اختصاص پیدا کند و مسائلی از قبیل جغرافیا و توازن قدرت در اولویت قرار گیرد.
این اتفاقات بیانگر این مسئله بود که حوادث خاورمیانه از مهمترین موضوعاتی است که باید آن را در دستور کار آتی خود قرار دهیم. بنابراین باید چارچوبهای مشترکی را تعریف کنیم که بهطور سامانمند به ما امکان بدهد تا با در نظر گرفتن نشانههای موجود در مورد حوادثی که در آینده نزدیک با آنها روبرو خواهیم شد تصمیمات مناسبی اتخاذ کنیم. با توجه به فراوانی علتها و عوامل موجود انجام این کار بهآسانی میسر نخواهد بود. بااینحال، بحث و گفتگو در مورد موضوعات ساده میتواند توسعه برخی سیاستها و درک سریع از عوامل، مانند بازیگران کلیدی را برای ما آسان کند.
تحولات اخیر منطقهای (مانند برخی اعتراضات پراکنده در ایران) که توجه جهانیان را به خود جلب کرد میتواند نقطه شروع خوبی در این رابطه باشد. البته تهران از اعتراضات سال ۲۰۰۹ که سرتاسر کوچه و بازار این کشور را فراگرفته بود؛ درسهای بسیاری آموخته است. سیاست سوارشدن بر تحولات و اتفاقات مداخلهجویانهای که در پیرامون این کشور روی میدهد (بازی کردن بهعنوان یک بازیگر قابل با فرایندهای مداخلهجویانهای که در اطراف او در حال انجام است) باعث بالا بردن توان و قدرت ایران شده است. حضور ایران در سوریه نیز در این پازل قابلفهم است.
تحولات اخیر منطقهای مانند برخی اعتراضات پراکنده در ایران و بحران سوریه باعث بالارفتن توان و قدرت ایران شده است.
این فرایند باعث گردید تا جنبشهای آزادیخواه مردمی در کشورهای خاورمیانه تحت تأثیر محاسبات ژئوپلیتیک و با دخالت عوامل خارجی و داخلی به جنگهای نیابتی بین کشورها تبدیل شود که باگذشت هر چه بیشتر زمان اوضاع اقتصادی و اجتماعی منطقه با بحران شدید روبرو گردید که در حال حاضر موضع اصلی بحث است. آتش جنگ هرجایی را که لمس کرد آنجا را به رنگ منطق خود آغشته کرد.
نشانههای از آغاز پرده دوم تحولات منطقه خاورمیانه در حال رونمایی است. البته پر مشخص است که موضوع اصلی تمامی روزنامهها در سال جدید میلادی ۲۰۱۸ خبرها و تحولات خاورمیانه خواهد بود. در این پرده جدید به نظر میرسد محور جدیدی علیه ایران و متحدانش شکلگرفته است. عربستان سعودی و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس از یکسو برنامههای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی خود را توسعه دادهاند و از سوی دیگر، روابط ثابتی با رژیم اشغالگر اسرائیل برای خرید تسلیحات جدید و پیشرفته برقرار کردهاند. علاوه بر این برنامهای را برای کاهش وجهه منفی آمریکا در افکار عمومی عربستان سعودی و اکثر کشورهای عربی طراحی کردهاند و فرمولی جدید در جهت ایجاد تعادل داخلی در این کشورها برای دوران جدید طراحیشده است، همانند منطق پادشاهی روشنفکرانه که در قرن هجدهم و نوزدهم مورداستفاده قرار گرفت.
برخی از جوانانی که در خارج از کشور تحصیلکردهاند خواهان مشارکت در امور سیاسی کشور خود هستند، آنها درخواست دارند تا برخی اصلاحات اقتصادی و سیاسی که با نظر ولیعهد و بهصورت وراثتی در حال انجام است به تعویق بیافتد. البته مشخص نیست که این ابتکارات نتایج پایداری را با خود به همراه داشته باشد؛ اگرچه در وضعیت کنونی بهعنوان یک عامل مؤثر در برابر ما قد علم کرده است.
استراتژی و نقشه سازمان امنیت ملی کاخ سفید در منطقه خاورمیانه بهروشنی منعکسشده است که در آن هر دو طرف این جبهه را مدنظر خود قرار داده است. پیشبینی میشود نوع و شدت برخورد بسیار شدید باشد. بااینحال نداشتن یک برنامه کامل بهراحتی میتواند درنتیجه این مبارزه، رفلکسها و تاکتیکهای انتخابشده تأثیرگذار باشد. واشینگتن خواهان ایجاد یک ائتلاف علیه ایران به همراه حضور نظامی خود در منطقه خاورمیانه است. لابیهای پرنفوذ و سازمانیافته در ایالاتمتحده از سیاستهای پیشرو برای ورود به جنگهای جدید در منطقه خاورمیانه حمایت میکنند. بااینحال، اکثریت قریب بهاتفاق مردم آمریکا مخالف مداخله نظامی آمریکا در یک جنگ جدیدی بهمانند عراق هستند. تغییر این مسئله (دیدگاه مردم به جنگطلبی) که امنیت امریکا مورد تهدید مستقیم قرار دارد هم سخت به نظر میرسد.
آنکارا و تهران ممکن است باهم دریک سیاست مشترک هماهنگ شوند
با نگاهی به تعادل موجود انتظار میرود واشینگتن برای مقابله بانفوذ ایران در مناطق مختلف انواع استراتژیهای نظامی، سیاسی و عملیات مخفی و غیره را علیه ایران در دستور کار خود داشته باشد. حمایت و تشویق اعتراضات در ایران را میتوان ازجمله همین برنامهها برشمرد. اینگونه اعتراضات باوجوداینکه توان لازم را برای تغییر رژیم در ایران ندراند ولی دقت و انرژی ایران را از مسائل خارجِ کشور، به داخل کشور هدایت خواهد کرد. احتمال دارد با دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی، گروههای مسلح وابسته به آنها (قومیتی و نژادی) در این اعتراضات واردشده و باعث سردرگمی و تشدید هر بیشتر بحران شوند. با توجه به بیانیههای گروههای مسلح وابسته به خارج مخالف دولت (بهویژه در مناطق کرد و عرب نشین) که درباره اغتشاشات ایران صادر میکنند امکان بروز چنین احتمالی دور از ذهن نیست. بااینحال، لازم به ذکر است که اقلیتهای سنی عرب و کرد دارای سهم کوچکی از جمعیت ایران هستند.
در ۱۰ _۲۰ سال گذشته یک جریان شدید ملیگرایی (آذری) در میان مردمان آذربایجان ایران شکلگرفته است. آذریهای ایران که خواستار به رسمیت شناختن هویت خود هستند ازجمله آموزش زبان ترکی همواره مطالبات خود را بهدوراز هرگونه خشونت و تروریسم طلب کردهاند که دلایل زیادی برای این انتخاب وجود دارد.
اگر اعتراضات داخلی ایران به یک درگیری مسلحانه تبدیل شود، موقعیت ائتلاف به رهبری ایالاتمتحده در کشورهای لبنان، سوریه، خلیجفارس و یمن را تقویت کرده و باعث تضعیف موقعیت تهران در منطقه خواهد شد. ترکیه هم ازجمله کشورهای است که این تحولات میتواند آن را تحت تأثیر خود قرار دهد. حالا ایران تهدید را بهخوبی در اطراف خود احساس میکند خصوصاً در سوریه، عراق و همچنین در مسائلی از قبیل وجود نیروهای کرد (پ ک ک) که باعث میشود ایران در این راستا با ترکیه سیاست و خطمشی مشترکی داشته باشد.
چشمانداز همکاری ترکیه-ایران
کشور عراق امروزه بهجایی تبدیلشده است که در آینده نزدیک همکاری ترکیه و ایران میتواند در آن مثمر ثمر باشد. اجماع جمعی در برابر رفراندوم بارزانی مانع از ورود منطقه به بحران و بنبست دیگری گردید. در ماههای آینده و با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات کشور عراق یکروند جدید در این کشور آغاز خواهد شد. رابطه و منافع ترکیه در عراق بهگونهای است که ایجاب میکند انتخابات در این کشور باعث تقویت دولت مرکزی عراق شود. این تعادل دوطرفه میتواند به آنکارا قدرت مواجهه با تنشها و چگونگی اداره آنها با انواع روشها را بدهد. یک دیپلماسی قوی که منافع هر و طرف در آن حفظ شود. برای داشتن قابلیت انعطافپذیری در مسیری که از آن عبور میکنیم قبل از اینکه روابط وارد تنش و قطع رابطه شود باید تنشها و همکاریها بهصورت جداگانه موردبحث و بررسی قرار گیرد. ازآنجاییکه انجام این کار با دشواری همراه است باید از قبل مقدماتی برای آن آماده کرد. بهعنوانمثال حمایت از بازگشایی مرزها و رفت آمد آزاد بین مرزهای دو کشور.
امروزه بحران در اطراف ما تبدیل به یک زنجیره شده که عدم مدیریت آن میتواند بحرانهای جدیدی را به همراه خود به دنبال داشته باشد که البته با آیندهنگری و تدبیر میتوان آن را تا حد زیادی محدود کرد.
http://strateq.az/manshet/۲۲۵۰۶۳/turkiy%c۹%۹۹-v%c۹%۹۹-iran.html