سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
بهزاد نبوی در مصاحبه با روزنامه ایران گفت:«برجام به خودی خود نمیتواند کاری انجام دهد. برجام شرایط ماقبل خود را تغییر داد. قبل از برجام روابط اقتصاد خارجی ایران با دنیا تقریباً تعطیل بود و تنها از طریق کسانی مثل بابک زنجانی میتوانستیم با جهان خارج ارتباط برقرار کنیم. برجام این مانع را از بین برداشت و امکان ارتباط با جهان خارج در زمینه اقتصادی را فراهم کرد. برجام بسترساز بود نه اینکه خودش معجزه باشد. تصور ما و همه مردم این بود که بعد از امضای برجام سیل سرمایه خارجی به سوی کشور روانه شود. ما برای تولید اشتغال و گردش چرخ اقتصاد به وجود سرمایهگذار خارجی نیازمندیم».
جماعتی که تا دیروز برجام را «فتحالفتوح»! «آفتاب تابان»! «معجزه قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»! «ورقخوردن تاریخ به نفع ایران»! «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر»! و...میدانستند و با غرور و نخوت، آن را ثمره کاردانی و تدبیر خود میدانستند، حالا که کار به اینجا رسیده و دستاورد برجام، از تقریباً هیچ به تحقیقاً هیچ تبدیل شده و همه پیشبینیهای نخبگان و دلسوزان، مو به مو و واژه به واژه درست از آب درآمده،به تقلیل مطالبات و پاک کردن صورت مسئله روی آورده اند.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
حجاریان: مشکلات فعلی ارتباطی با عملکرد روحانی ندارد / مصاحبه روحانی خوب نبود چون به نیروهای مسلح و ائمه جمعه حمله نکرد
پیروزی های سردار قاسم سلیمانی مدیون برجام است/ باید با امتیازات جذاب،شرکتهای اروپایی را جذب کنیم
زیباکلام با ۳ میلیارد و چهارصد میلیون تومان کمک مردم به زلزله زدگان چه کرد؟
براساس تبلیغات گسترده نشریات اصلاح طلب و رسانههای حامی دولت قرار بر این بود که برجام دو دستاورد عمده داشته باشد؛ اول «لغو تمامی تحریمها» و دوم «گشایش اقتصادی برای عموم مردم». دولتمردان بعد از امضای برجام-تیرماه 94- اعلام کردند که «امسال(سال 94) اقتصاد ایران بعد از توافق هستهای شکوفا خواهد شد.(سیف، رئیسبانک مرکزی)»،«منتظر هجوم سرمایههای خارجی بعد از توافق هستهای باشید.(اکبر ترکان، رئیسمناطق آزاد دولت یازدهم)»،«بعد از توافق منتظر رشد اقتصادی، کاهش تورم و خروج از رکود باشید. (محمد نهاوندیان)»،«توافق هستهای موجب خروج سریع کشور از رکود خواهد شد.(محمد علی نجفی،دبیر وقت ستاد هماهنگی اقتصادی دولت)» و...
آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمی آمار جذب سرمایه خارجی در دنیا است در اوایل امسال در گزارشی اعلام کرد که ایران از سال ۹۲ تاکنون در جذب منابع نزولی عمل کرده و در سال ۹۵ نسبت به ۹۴ به منفی ۵۱ درصد رسیده است. درحالیکه رئیسجمهور وعده جذب ۳۰ میلیارد دلاری سرمایهگذاری خارجی در پسابرجام را داده بود و برای سال ۹۵ نیز حدود ۱۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی مصوب شده بود، آمارهای رسمی نشان میدهد تنها ۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در سال گذشته جذب شده است!
بسیاری از کارشناسان مسائل اقتصادی و حتی حامیان دولت بارها اعلام کرده اند که جیدن تمام تخم مرغ ها در سبد برجام اشتباه است. اکنون قریب به پنج سال است که اقتصاد کشور به مذاکره با غرب گره خورده است.
مرحوم هاشمی رفسنجانی- تیر ۹۵ – در دیدار جمعی از مدیران و کارشناسان حوزه رسانه و صنعت، به انتقاد ازافزایش ۹۰۰ هزار میلیاردی نقدینگی و معمای محل نگهداری و مصرف آنان پرداخت و گفت: «اگر ۲۰ درصد این نقدینگیها برای تأمین نیازهای واحدهای تولیدی تعطیل شده برگردند، علاوه بر برگشت رونق به اقتصاد، مشکل بیکاری جوانان تحصیل کرده، مخصوصاً کارگران بیکار شده را حل میکند که معضل بسیار خطرناک برای جوانان، خانوادهها و جامعه شده است». وی همجنین- شهریور ۹۵ -در دیدار وزیر و معاونان وزارت کار و رفاه برای دومین بار تصریح کرد «اگر نقدینگی کشور که رقم قابل توجهی است، مدیریت شود، موجب جبران رکود و کاهش تورم میشود».
ابراهیم اصغرزاده در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«اصلاحطلبان مقداری اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند. اگر راجع به این موجی که در حال نزدیک شدن است، تحلیل کنند و بگویند که اعتراض حق مردم است، فرصتطلبی است. به آن دلیل فرصتطلبی است که نیروهای اصلاحطلب در این اعتراضها حضور نداشتند در کنار این موضوع، اصلاحطلبها در این اعتراضها تحلیل غلط دیگری هم داشتند و آن این بود که فکر میکردند معترضین کسانی بودند که صندوق رای را تحریم کرده یا لاییک هستند. بنابراین اصلاحطلبان در تحلیل خود از اعتراضهای اخیر دچار اشتباه شدند. در حالی که بخش مهمی از معترضین ناامیدانی بودند که در اردیبهشت ماه با امید به روحانی رای دادند و امروز از رای خود ناامید شدهاند».
گفتنی است در هفته های گذشته در پی ناآرامی ها در برخی از شهرهای کشورمان، در ابتدا،اصلاح طلبان بدون توجه به اعتراضات معیشتی مردم، این تجمعات را به رقبای انتخاباتی روحانی نسبت داده و از آن به تسویه حساب سیاسی تعبیر کردند.اما پس از آنکه عده ای آشوبگر با موج سواری بر اعتراضات معیشتی مردم به آدم کشی و تخریب اموال عمومی روی آوردند، آنها را معترضین نامیدند و در نقش وکیل مدافع خواستار آزادی اغتشاشگران شدند.
نکته قابل تأمل اینکه یکی از موارد اصلی مطرح شده از سوی مردم،مشکلات معیشتی و اقتصادی بود ولی اصلاح طلبان و برخی دولتمردان،از اساس مشکلات معیشتی را انکار می کردند.
نکته قابل تأمل دیگر اینکه فضاسازی اصلاح طلبان برای آزادی اغتشاشگران و «معترض» و «دانشجو» نامیدن آشوبگران ،همزمان با فشارهای آمریکا جهت تصویب تحریم های حقوق بشری علیه ایران اجرا شد.
روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «بحران غیرقابل پیش بینی بودن» نوشت:«اقتصاد ایران را میتوان یکی از غیرقابل پیش بینیترین اقتصادهای دنیا دانست. نمونه واضح و روشن آن که هر ساله با آن درگیر هستیم تلاطمها و بی ثباتیهای بازار ارز است. یا در موضوع گرانیها و معیشت مردم، ادعای دولت کاهش نرخ تورم است اما واقعیت این است که همین تورم کاهش یافته هم در مقایسه با میانگین نرخ تورم در سایر کشورهای جهان که وضعیت مشابهی همچون شرایط کلی اقتصاد ایران و حتی بدتر از کشورمان دارند هم نرخ تورم بسیار بالایی است که فشار شدیدی را بر معیشت روزمره مردم وارد میآورد. اما آنچه از میزان تورم مهمتر و غیرقابل تحملتر است پیش بینی پذیر نبودن میزان افزایش قیمت هاست، به شکلی که ممکن است از یک شب تا صبح یک کالای اساسی مورد نیاز مردم چندین و چند درصد افزایش قیمت پیدا کند».
«حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت-7 بهمن 96- در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته بود:«بارها پیش آمده که دولت آماری را اعلام کرده باشد اما آنچه اعلام شد با واقعیتهای اقتصادی در جامعه جور در نیاید. به عنوان مثال، سیاستمدار اعلام میکند تورم تک رقمی شد اما هنوز بخشی از جامعه از گرانی مینالند و درباره آن شعار میدهند. میگویند رشد اقتصادی بالا رفته اما رکود کماکان وجود دارد. اعلام میکنند چند صد هزار شغل ایجاد شده اما میبینیم که وضع بسیار نگرانکنندهای درباره اشتغال وجود دارد. حال سبب چیست که آمارهای رسمی با واقعیتهای ملموس زندگی مردم همخوانی ندارد و آنان اثر مثبت شاخصهای کلان اقتصادی را حس نمیکنند. در این باره چند دلیل قابل طرح است. نخست آنکه در خصوص کلیه آمارهای رسمی شک کرد و آنها را سفارشی دانست و گفت که از اصالت به دور هستند. این نوع برخورد با آمارهای رسمی اگرچه تند است اما در میان برخی از اقتصاددانان طرفداران زیادی دارد. آنان هم در دولت قبل و هم در دولت فعلی نسبت به آمارهای اعلام شده درباره شاخصهای کلان به ویژه نرخهای تورم، رشد اقتصادی و بیکاری نقد دارند و معتقدند که برخی ارقام اعلام شده با واقعیتهای اقتصادی بسیار فاصله داشته و خارج از دایره بحث کارشناسی است. به اعتقاد آنان سیاستمداران و سران هر دو دولت بطور مستقیم در آمارها دخالت کردهاند بطوری که یا از اعلام آمار واقعی جلوگیری کردهاند و مصالح سیاسی را بر شفافیتهای اقتصادی ترجیح دادهاند یا اینکه گاه با دست بردن در این آمارها آنچه خلاف واقع بوده را اعلام کردهاند».
در هفتههای گذشته روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشته بود: «علیرغم شعارهای معیشتی حسن روحانی، سفره مردم رونقی ندارد. نیاز به گزافه گویی نیست؛ یک ساعت به معابر پرتردد شهر محل سکونت خود بروید ماجرا دستتان میآید».