چرا حسن روحانی با خودش حرف می‌زند؟!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

اعتراض چند زن به نداشتن «اختیار بدنی» و خشونت در دانشگاه!

«روزنامه شرق»، اخیراً در گزارشی با عنوان «این زنان به خشونت اعتراض نمی‌کنند» ؛ به مصاحبه و گفت‌وگو با چند دانشجوی خانم فعال در امور سیاسی و دانشجویی نشسته است.

خانم (س. ح)، ورودی ۹۲ مهندسی شیمی دانشگاه تهران در بخشی از این نشست با اشاره به فعالیت یک نشریه دانشجویی به نام «زنبق» در مقولات مرتبط با دختران دانشجو گفته است:

«سعی می‌کردیم گاهی تلنگری به تابوهای جنسیتی؛ مثل حق بر بدن یا ناموس‌تلقی‌کردن زن‌ها یا افکار کلیشه‌ای دیگری که در دانشگاه وجود داشت وارد کنیم.»

این خانم در بخش دیگری از مصاحبه با شرق درباره خشونت کلامی و جنسیتی در دانشگاه تهران اظهار می‌کند:

«ما نظرسنجی‌ای درباره آزار کلامی از طرف دانشجویان، استادان و کارمندان دانشگاه به زنان وارد می‌کنند، انجام دادیم. براساس این نظرسنجی که سؤال‌های آن را دانشجویان جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی طراحی کرده بودند، در یک پرسش از دانشجویان دختر دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ٤٩,٦ درصد پاسخ‌دهندگان گفته بودند که در دوره تحصیل در دانشگاه مورد خشونت‌های کلامی، اعم از شوخی‌ها و متلک‌های جنسی، تحقیر جنسیتی و... واقع ‌شده‌اند و بیش از ٧٠ درصد از این خشونت‌ها از سوی دیگر دانشجویان و استادان بوده است. ٥٢.٢ درصد از سوی سایر دانشجویان و ٢٢.٤ درصد از سوی استادان با خشونت کلامی روبه‌رو شده بودند. ١٣ درصد از این افراد برای شکایت به حراست دانشگاه- یا مسئول مربوطه- مراجعه کرده‌اند و باقی افراد به بحث و مشاجره در صحنه یا یک نگاه معنادار بسنده کرده‌اند و ٢٨ درصد از این افراد هم گفته بودند که بدون هیچ واکنشی صحنه را ترک کرده‌اند. از میان اندک تعداد شکایت‌کنندگان، تنها ٥.٧٥ درصد کاملا از نتیجه شکایت و پیگیری‌شان راضی بودند. ٢١.١ درصد رضایت نسبی، ٥٢.٦ درصد خیلی کم رضایت داشتند، ١٦ درصد ناراضی بودند و ٥.٥٥ درصد هم شکایتشان را پیگیری نکردند.»

خانم (م. م)، ترم ٨ مهندسی برق، دانشگاه صنعتی شریف هم در بخش دیگری از این نشست در اشاره به فعالیت‌های خود گفته است:

«در نشریات دانشگاه در زمینه خشونت علیه زنان یا همچنین به مسئله آزار زنان در محل کار پرداخته‌ایم. مشکلات زنان دانشجو یکی دیگر از دغدغه‌های ما در نشریاتمان بوده و در برهه انتخابات مسئله رجل سیاسی را دنبال می‌کردیم. دغدغه نشریات ما صرفا درباره موضوعات صنفی و داخلی خود دانشگاهمان نبوده است؛ برای مثال ما به برخوردهای سلیقه‌ای و نامناسب انتظامات دانشگاه درباره پوشش دختران یا محدودیت‌های غیر منطقی درباره ورود و خروج آنها به خوابگاه که زندگی‌شان را مختل کرده و واردشدن مسئولان دانشگاه به حریم زندگی شخصی زنان دانشجو نوشته‌ایم و از سوی دیگر به بازار کار مردانه صنعت هم پرداخته‌ایم!»

در این نشست صحبت‌هایی در نقد عدم اختلاط و سطح حجاب قانونی در دانشگاه هم مطرح شده است. [۱]

*ما قضاوت درباره اظهارات این دانشجویان اصلاح‌طلب را به عهده مخاطبان وامی‌گذاریم.

اما پارادوکس بزرگ موجود در کلام این فعالان چپ، آنست که چرا علیرغم ادعای این سطح از بروز خشونت‌های جنسیتی، کلامی و غیره در محیط دانشگاه؛ اما آنها همچنان به تقبیح مفاهیمی مثل نگاه ناموس‌دارانه به دختران، حساسیت جنسی در مورد بانوان بویژه با بهانه نداشتن حق بر بدن، عدم اختلاط، حجاب و غیره می‌پردازند!؟

آیا این مسئله روشن نیست که بخش عظیمی از خشونت جنسیتی، کلامی و غیره صرفاً به دلیل فضایی است که همین سرزنش‌ها و خواسته های نامشروع ایجاد می‌کنند!؟

سؤال ما واضح است. آیا دلیل رخداد غیر متمدنانه‌ای مثل «دختران خیابان انقلاب» و کشف حجاب چند خانم بر روی یک بلندی، و همین قبیل مشی و مرام‌ها و رفتارهای سبب‌ساز خشونت جنسیتی و تحقیر خانم‌ها نیست!؟

***

بازجویی که «نقد ولایت فقیه» درس می‌دهد

«محسن آرمین»، فعال اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه سال ۸۸ که گفته می‌شود در دهه ۶۰ یکی از بازجویان خشن منتسب به جریان چپ بوده است، به تازگی طی اظهاراتی در نشست آموزشی حزب اتحاد ملت ضمن تبریک ایام پیروزی انقلاب اسلامی گفته است:

اساسا اندیشه سیاسی دینی تصور اشتباهی به وجود آورده که چون بر اساس مراجعه به متن مقدس به وجود می‌آید، چگونه می‌تواند در یک برداشت به دیکتاتوری برسد و در یک برداشت به جمهوری.

نائب رییس مستعفی مجلس ششم با طرح این پرسش که چطور از یک متن چنین برداشت‌های متفاوتی به دست می‌آید، ‌ اظهار کرد:

جواب این سوال این است که اندیشه‌های سیاسی دینی، همگی نشأت گرفته از متن مقدس نیست و چهار عامل در شکل‌گیری آن موثر است.

به گزارش ایلنا، او توضیح می‌دهد:

عامل اول حدیث و قرآن و دومین عامل تجربه تاریخی است؛ به خصوص در طول سه، چهار قرن نخست و دوره‌هایی که ایران و روم با مسلمانان برخورد داشتند، چرا که مثلاً اگر این برخوردها در یونان اتفاق افتاده بود، حتماً تفاوت‌هایی ایجاد می‌کرد.

آرمین می‌افزاید:

عامل سوم عقل و عامل چهارم نیز ساختار قدرت است. چنانچه بخش زیادی از اندیشه سیاسی ما نیز متاثر از ساختار قدرت است؛ بنابر این می‌توان گفت که این اندیشه سیاسی هیچ تقدسی ندارد و می‌تواند تغییر کند. چنانچه پیش از این هم تغییر کرده که در بازه زمانی طول زندگی یک فرد یا در بازه طولانی‌تر تغییر می‌کند؛ چنانچه آرای امام و آیت‌الله منتظری در طول زندگی‌شان دستخوش تغییر بود و این درباره دیگران هم صدق می‌کند.

این فعال اصلاح‌طلب در تکمیل تئوری خود تصریح می‌کند:

شما هم آن را باز بگذارید و فکر نکنید قابل تغییر نیست. این مطالب هیچ تقدسی ندارد مثل نظریات متعددی همچون ولایت فقیه و ولایت امت که آقای مومن در کتاب خود نوشتند و آقای سروش محلاتی توضیح دادند که می‌تواند نقد شود! [۲]

*تأ‌کید آرمین مبنی بر تغییر آرای امام راحل امری مسبوق به سابقه در میان اصلاح‌طلبان است.

پیش از این و چند سال قبل بود که «سعید حجاریان» نیز طی اظهاراتی مدعی تغییر امام راحل در بعد از انقلاب اسلامی به نسبت قبل از انقلاب شده بود. [۳]

غیر از این علاقه ژنتیکی اصلاح‌طلبان به اینکه مفاهیمی مثل «ولایت فقیه» هم قابل نقد و تبتّل هستند! اما بایستی در اشاره به اظهارات آرمین، بیان کرد که فرق است میان قدسی بودن و قابل اثبات بودن.

به این معنی که ممکن است امری برای همیشه تاریخ قابل اثبات، مدلل و صحیحی باشد اما لزوما قدسی و برآمده از نصّ وحی هم نباشد.

به سخن دیگر اینکه عقل با پیروی از حق و زانو زدن در مقابل وحی می‌تواند اموری را استنتاج کند که تا همیشه درست هستند و اتفاقا امر نادرست در این راستا؛ ایجاد تبتّل عمدی در آنها و استحاله آنهاست.

آقای آرمین توضیح نداده است که نظرات مبنایی امام راحل مثل «ولایت فقیه» از زمان درس‌های ایشان با موضوع ولایت فقیه تا دوران بعد از انقلاب اسلامی چه تغییری کرده است که اکنون به استناد به آن تغییرات می‌توان مدعی نقد ریشه‌ای اصل ولایت فقیه بود!؟

فی‌الواقع، مادام که عقلانیت استدلالی و پیرو حق، امری را اثبات می‌کند آن امر مقدس و غیر قابل خدشه است.

گفتنیست، اصلاح‌طلبان در ساحات فکری و با عدم التزام به عقلانیت استدلالی، مشغول طرح مفاهیمی مثل تغییر امام خمینی(ره) و یا «اسلام رحمانی» در کنایه به «اسلام ناب محمدی» هستند.

***

چرا رئیس‌جمهور روحانی با خودش حرف می‌زند!؟

«حسن روحانی» رئیس جمهور، روز پنجشنبه گذشته هنگام افتتاح چند طرح عمرانی در استان کرمان گفته است:

باید قدم به قدم در بخش های مختلف توسعه و پیشرفت را ادامه دهیم چرا که سراسر ایران نور و امید است و در چنین فضایی نباید از ناامیدی و یاس سخن گفته شود.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری، او همچنین تصریح می‌کند:

به رغم برخورداری از نعمت‌های مادی و معنوی چرا باید در گوشه و کنار از یأس و ناامیدی و سیاه‌نمایی حرف زده شود؟ کشورمان سرشار از نعمت‌های مادی بوده و معنویت در میان اقشار مردم موج می‌زند.[۴]

*و اما واقعا چرا باید در گوشه و کنار از یأس و ناامیدی حرف زده شود!؟

این سؤالیست که لااقل ما در وبلاگ مشرق طی ۲ سال گذشته بارها در محضر مخاطبان، از مقامات دولت پرسیده‌ایم. [۵]

شاید، هم برای حسن روحانی و هم برای مخاطبان محترم جذاب باشد که صحبت‌های زیر طی ۵ سال گذشته از سوی مقامات ارشد دولت در ذهن افکار عمومی پمپاژ شده‌اند!

۱_ حسن روحانی: خزانه خالیست

۲_ اسحاق جهانگیری: کشور در شرایط ته درّه است

۳_ عبدالرضا رحمانی فضلی: قطعا با مردم گرسنه و فقیر و بیکار نمی‌توان امنیت را تأمین کرد... عموماً شاخص‌های اقتصادی ما غیر قابل قبول است [۶] [۷]

جالب آنکه کار این سیاه‌نمایی‌ها در دولت محترم به حدی بالا گرفت که سخنگوی دولت در اشاره به «خزانه خالیست»! از این گفت که این حرف‌ها گِرا دادن به دشمن است.

روی دیگر این سکّه اما اصرارهای ۷ ساله حامیان ستادی رئیس‌جمهور روحانی یعنی اصلاح‌طلبان بر سیاه‌نمایی از اوضاع کشور است.

مسئله‌ای که طی سال‌های گذشته کراراً هشدار داده شد که به «فتنه اقتصادی» منجر خواهد شد. که شد...

آقای روحانی حکماً می‌دانند که گزاره‌هایی مثل «و ما ادریک مالتحریم»، «تحریم‌ها استخوان مردم را خرد کرده است»، «اقتصاد ایران فروپاشیده است»، «اقتصاد ایران فلج شده است»، «مردم گرسنه‌اند»، «شاید مجبور به سیاست نفت در مقابل غذا شویم»، «بحران بیکاری» و... غیره را کسانی مثل مرحوم هاشمی، سعید حجاریان، رضا صالحی امیری و دیگران گفته‌اند نه منتقدان و مردم!

جالب آنکه حتی گزاره و کلیدواژه «ناامیدی» هم طی روزهای اخیر و بویژه پس از فتنه اقتصادی دیماه ۹۶ کراراً از جانب اصلاح‌طلبان مورد اشاره و تأکید قرار می‌گیرد.

ولی ما همچنان شاهد پارادوکس‌هایی مثل این هستیم که روحانی از خطاب قرار دادن مقامات دولت و اصلاح‌طلبان اِبا می‌کند و یا اصلاح‌طلبان نیز به نقش خود در قبال ناامیدی روانی ایجاد شده هیچ اشاره‌ای نمی‌کنند!

امید آن وجود دارد که صدایی ناطق و عاقل، همچون برخی در تاریکی شنیده شود و علت تمام این پارادوکس‌ها و البته دلیل حرف زدن‌های آقای روحانی با خودش را برای همه بازگو کند.

***

1_ http://sharghdaily.ir/Modules/News/PrintVer.aspx?Src=Main&News_Id=151435

2_ http://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/589418-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%87%DB%8C%DA%86-%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%B3%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D8%AF

3_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930807001263

4_ http://www.president.ir/fa/102637

5_ mshrgh.ir/810791

6_ mshrgh.ir/818894

7_ mshrgh.ir/671567

برچسب‌ها