سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
روایت یک نماینده از تدابیر دیرهنگام نظام برای رفع حصر «موسوی و کروبی»!
«غلامرضا حیدری» از نمایندگان اصلاحطلب مجلس و عضو فراکسیون امید که گویا در گروهی به نام «کمیته حصر فراکسیون امید» هم عضویت دارد؛ به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با ایسنا پیرامون ماجرای حصر فتنهگران تأکید کرده است:
«ما امیدوار بوده و هستیم که حصر به مرور برداشته شود. هر چه به عید نزدیکتر میشویم انشاءالله محدودیتها کمتر خواهد شد به طوریکه اقوام و دوستان نزدیک محصورین به راحتی بتوانند با آنها ملاقات کنند.»
او در عین حال تصریح میکند:
«حاکمیت به این نتیجه رسیده که ادامه حصر در راستای منافع ملی کشور و حاکمیت نیست لذا تدابیری به خرج میدهند اگرچه دیر شده است اما همین که دیرتر نشده جای تشکر دارد.»[1]
*مشخص نیست چهرههای اصلاحطلب و مشاهیر جریان سیاسی خاص، در قبال مسئله حصر خود را به تجاهل میزنند یا اینکه واقعا اینطور میپندارند که این حرفها حقیقت دارد و باید گفته شود!؟
چه اینکه آنها بهتر از هرکسی میدانند که فکّ حصر موسوی و کروبی تنها با اعلام «توبه رسمی» ممکن خواهد بود.
از طرفی اگر قرار بود حرفهای آقای حیدری درست باشد؛ طی سالهای گذشته از فتنه 88 تاکنون، تخفیفی و یا حتی اندک تخفیفی در انزوای لیدر اصلاحطلبان رخ میداد اما این وضعیت به قاعده ذرهای هم تکان نخورده و مقامات دفتر رهبر معظم انقلاب نیز از دیدار با خاتمی پرهیز دارند.
ضمن اینکه مردم شاهدند که این فرد حتی اجازه احوالپرسی از رهبر معظم انقلاب در زمان بیماری کوتاه معظمله را نیز نیافت.
اظهارات حیدری البته مسبوق به سابقه است...
پیش از این و حوالی 3 ماه قبل بود که «اشرف بروجردی» فعال اصلاحطلب و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی طی اظهاراتی گفته بود: توافقی صورت گرفته که تا پایان سال ۹۶ دامنه حصر آرام آرام کم و یا برداشته شود.»[2]
پس از او، رسول منتجبنیا، دیگر چهره جریان سیاسی خاص و قائم مقام حزب اعتماد ملی هم در یک میتینگ دانشجویی تصریح کرده بود: حصر موسوی و کروبی، ۳ ماه دیگر و شاید زودتر تمام میشود! [3]
در همین گیر و دار، نیز غلامعلی رجایی، مشاور مرحوم هاشمی طی مصاحبهای لب به انتقاد از دولت گشود که چرا از موسوی و کروبی خبری نمیگیرید. [4]
لازم به توضیح است که در سرجمع این موارد ممکن است مواردی از مقولات مرتبط با حصر که دارای پیوست امنیتی بوده است؛ به مرور زمان منسوخ شود و نیازی به ادامه آنها نباشد اما بحث جدایی و نقار سه رأس فتنه سال 88 از نظام اسلامی زخمی است که جز با داروی «توبه رسمی» شفا پیدا نمیکند.
ماجرایی که در پرونده مرحوم منتظری نیز شاهد آن بودیم و اگرچه بسیاری از مقولات مرتبط با حصر آن مرحوم به مرور زمان، دیگر نیازی به اجرا نداشت اما جدایی او از نظام اسلامی و مردم تا آخر عمر ادامه یافت و هیچکس نتوانست مرحوم منتظری را دوباره در ساختار نظام و روند سیاسی کشور مطرح کند.
***
خدمات شهرداری «خارج» بهتر است یا تهران!؟ اصلاحطلبان پاسخ میدهند...
صادق زیباکلام روز دوشنبه گذشته در اشاره به غافلگیری مدیریت اجرایی شهر تهران از بارش بارف، طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:
«در این جا سوالی به وجود میآید و آن اینکه چگونه است در کشورهای دیگر نزولات جوی و تغییر آب و هوا، نه فرودگاهها را قفل میکند و نه جادهها را میبندد؟ نگارنده سالهای زیادی در انگلستان بوده و بهرغم مه گسترده که چشم چشم را نمیدید، فرودگاه هیترو لندن همواره باز و به رغم برف سنگین، اتوبانها باز و قابل تردد بودند. اما نمیدانم که چرا در میهن ما وقتی برف میآید، اتوبان تهران-قم بسته میشود، فلان بزرگراه و جاده مسدود میشود و وضعیتی پیش میآید که شاهد بودهایم. حتی نکته جالب این است که فرودگاه امام خمینی که علیالقاعده باید مجهزترین فرودگاه کشور باشد، در همان ساعات اولیه بارش برف عملا مسدود شد. از این رو بد نمیشد که مسئولان کشور میتوانستند در این زمینهها درسی از کشورهای دیگر بگیرند. در این راستا نیازی نیست که آقای نجفی به خودشان زحمت دهند و ببینند که فرودگاه هیترو لندن چگونه بهخاطر برف یا مه هیچ وقت بسته نمیشود؛ ایشان میتواند راه کوتاهتری رفته و به فرودگاه استانبول بروند و ببینند که چه میشود که حتی بارش برف سنگین نیز موجب بسته شدن فرودگاه استانبول نمیشود. این انتظار از مسئولان هست که قدری از شعارزدگی فاصله بگیرند و خود را بهتر در آینه نگاه کنند.»[5]
در همین حال حمیدرضا جلاییپور، دیگر فعال اصلاحطلب طی یادداشتی با اشاره به تجربیاتش از معضلات مشابه در هنگام بارش برف و نزولات آسمانی در آمریکا و اروپا و در دفاع تلویحی از نجفی نوشته است:
- دو بار در لندن برف ۵ سانتیمتری آمد و شهر برای دو روز کاملا فلج شد، اتوبوس و مترو کار نمیکرد و اغلب معابر و پیادهروها تا وقتی برف آب شد، برفروبی نشد.
- در آکسفورد یکبار سهساعت در جادهی کمربندی شهر در گره ترافیکی ناشی از برف چند سانتیمتری گیر کردیم.
- در بوستون که شهری سرد و برفی است، حتی یکبار هم کوچهمان برفروبی نشد و بعضا چند هفتهی متوالی نیممتر برف در اطراف کوچه بود، مسئولیت برفروبی با خود خانهدارانِ کوچه بود و پرهیزِ خانهداران از برفروبی روبروی خانه جریمه داشت.
- در زمستانِ پرینستونِ کوچک هم یکبار بیش از یکهفته کوچهمان پر از برف ماند و صرفا بعضی از خانهداران، مسیر رفت و آمد ماشینشان را پارو کردند.
- در استانبول یکبار برف ۱۰ سانتیمتری شهر را برای دو روز به کلی فلج کرد، محلهمان ۲۴ ساعت برق و گاز نداشت و حتی در پیادهراه مرکزیِ استقلال و اغلب کوچههای محلهی مرکزیِ سلطاناحمد هم تا وقتی برف آب شد شنونمکپاشی نشد.
او در پایان تصریح کرده است: تهران معضلات زیادی دارد، اما سرعت و گستردگیِ برفروبی، نظافت، جمعآوری زباله و امنیتاش حتی از پیشروترین ابرشهرهایی که دیدهام هم بهتر بوده است.[6]
*قضاوت درباره صحبتهای این دو فعال اصلاحطلب درباره «خارج» را به مخاطبان محترم وا میگذاریم.
در عین حال اما ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که اگرچه صحبتهای آقای جلاییپور بنا به تجربه عینی و اخبار موجود کاملا صحیح هستند اما این حرفها رافع غافلگیری آقای نجفی و تیم اصلاحطلبان شهرداری و شورای شهر از بارش برف سنگین در تهران بزرگ نیست.
چه اینکه اولا مسئله غافلگیری مورد اشاره خود این افراد نیز قرار گرفته و استاندار تهران هم از بابت مشکلات پیشامده رسماً عذرخواهی کرده است و ثانیا مردم تهران طی 12 سالی که محمدباقر قالیباف شهردار تهران بود هرگز دچار مشقّتی که در برف اخیر شدند؛ نشده بودند.
به سخن دیگر اینکه حتی اگر کیفیت خدمات شهری در تهران به مدد مدیریت جهادی قالیباف، هنوز هم بهتر از اروپا و آمریکاست اما تیم اصلاحطلبان بایستی این پاسخ را به افکار عمومی بدهد که چرا در حال بازگشت به دوران قبل از خدمات قالیباف است!؟
***
برهنگی هم برای کسی مهم نبود؛ چه رسد به برداشتن روسری!
در جریان فتنه اقتصادی دیماه امسال در برخی شهرهای کشور، تصویری از یک دختر منتشر شد که روسری خود را به چوبی آویزان کرده و بر روی یک جعبه پست برق ایستاده است.
جریانات برانداز از این تصویر تمجید فراوانی کردند اما در ادامه اعتراضات پرچم ایران هم به آتش کشیده شد و پس از حدود یکهفته بلوا فرونشست.
در عین حال اما به تازگی 2 یا 3 خانم دیگر، با تظاهر به همان عکس پیشگفته، در برخی معابر عمومی کشف حجاب کرده و با آویزان کردن روسری خود به یک چوب و انتشار تصویرشان در همین حالت، نوعی ژست معارضه سیاسی گرفتهاند.
جریانات برانداز نیز به استقبال این حرکات رفته و هشتگهایی را مبنی بر تکثیر این حرکت به راه انداختهاند.
شبکه BBC فارسی هم به پوشش گسترده این چند اقدام پرداخته است.
*درباره این اقدام غیر متمدنانه که در فتنه سال 88 نیز به انحاء مختلف روی داد؛ گفتنیهایی وجود دارد:
یکم: در هیچ فرهنگ و دایرةالمعارف سیاسی و حتی در کتاب ماکیاولی، کنش سیاسی ربط و ارتباط وثیقی با «هنجارشکنی» ندارد!
حجاب یکی از هنجارهای جامعه ایرانی است که منشأ آن هم نه لزوما حکومت که دین و اساس باورهای مردم است.
به سخن دیگر اینکه کشف حجاب این بانوان در مقابل مردم، عملی تقبیح شده محسوب میشود نه یک کنش سیاسی.
دوم: تجربه بشر از فعالیتهای سیاسی، به روشنی به ما میگوید که کدام عمل یک ابراز مخالفت فکر شده و کدامین عمل یک کار غیر متمدنانه و پر بلاهت است.
در واقع مردم دنیا اقداماتی مثل خودسوزی «بوعزیزی» در تونس، اعتصاب غذای منجر به مرگ «بابیساندز» در بلفاست، قیام منتج به اعدام عمر مختار در لیبی، قیام سیاسیون بلشویک علیه دیکتاتوری تزاری در 1917، قیام دینی مردم ایران در سال 57 علیه رژیم پهلوی و فعالیتهایی از این قبیل را بعنوان یک فعالیت ریشهدار و با اسلوب میشناسد.
واضح است که کشف حجاب چند خانم وقتی در کنار این سابقه قرار بگیرد؛ نتیجهای جز لبخند نخواهد داشت.
سوم: هفتههای اخیر نخستین باری نیست که چند خانم در ژست مخالفت با نظام جمهوری اسلامی کشف حجاب کردهاند.
پیش از این کسانی مثل «شیرین عبادی» و «نسرین ستوده» [7] هم به روش رسمیتری و بدون استفاده از چوب! این کار را کرده بودند اما طرفی برنبستند.
جالب آنکه حتی موارد برهنگی کامل در معبر عمومی هم در این پرونده وجود دارد که هماکنون دیگر خبری از آنها هم در ذهن مردم نمانده است. [8]
این در حالیست که در این پرونده معارضه رفتارهای دیگری مثل خودسوزی هم بوده اما از آنجا که پایه عقلانی نداشته؛ در نزد مردم ایران با عنوان خودکشی شناخته شده است.
و چهارم: چند رفتار معارضانه سیاسی در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران و در خیابانهای پایتخت این کشور در حالی است که همه میدانند نظام جمهوری اسلامی ایران توانایی شدیدترین برخوردها را با هر معارضی و هر جریان معارضانهای دارد.
خاصّه اینکه برخی از کشف حجابهای اشاره شده نیز تعمداً در فاصلهای نزدیک به دفتر رهبری رخ دادهاند و این مسئله بر کسی پوشیده نیست که توانایی جلوگیری از وقوع چنین صحنههایی در چنین نقطهای یک پروتکل معمولی است.
اما شاهدیم که برخورد امنیتی و یا شدیدی با این افراد نمیشود.
این مسئله در ذهن افکار عمومی به معنای بیاهمیت بودن کار این افراد برای نظام حکومتی تلقی میشود.
امروزِ روز همه میدانند که معارضین نظام جمهوری اسلامی ایران صرفا تعداد محدودی هستند که ردّ پایشان در حرکات اینچنینی و یا مثلا در برخی شبکههای اجتماعی دیده میشود و لاغیر. ضمن اینکه در اصلیترین منصههای وجودی خود مثل فتنه سال 88 نیز شکست خورده و مفتضح شدهاند.
و جالب آنکه همچنان از سوی نظام اسلامی مورد برخوردهای شدید و گازانبری نظیر آنچه که در غرب و آمریکا رایج است قرار نمیگیرند.
این سماحت و اتوریته نظام اسلامی است که مخالفتهای با خود را از قیام مسلحانه منافقین در دهه شصت به چند کشف حجاب تقلیل داده است و محو یا ادامه آنها هم برایش توفیری ندارد.
ضمن اینکه به نظر می رسد معارضین آگاه و ناآگاه نیز با فهم همین حقیقت است که سمت اشاره دشمنی خود را مردم و هنجارهای ایمانی آنها قرار دادهاند.
***
1_ https://www.isna.ir/news/96110905205/
2_ http://www.jahannews.com/news/564393
3_ mshrgh.ir/808494
4_ mshrgh.ir/798673
5_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/211768
6_ http://noandish.com/fa/news/69305
7_ mshrgh.ir/271999
8_ http://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-1053029