دوویکتور معتقد است که آوینی و کیارستمی به یک اندازه از سینمای انقلاب بهره ‌برده‌اند و وامدار سینمای انقلاب هستند. به این معنا که سینمای انقلاب سینمایی است که به امر انقلابی و موضوع انقلاب می‌پردازد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نشستی با عنوان بررسی روایت‌شناسیِ اگنس دوویکتور از روایت فتح شهید آوینی هفته گذشته به همت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در این دانشکده برگزار شد که آقای مهدی شاکری (دانشجوی دکتری علوم سیاسی از دانشگاه تولوز فرانسه) مهمان آن بود.

شاکری ابتدا به کتابی اشاره کرد که دوویکتور با عنوان «تصاویر، رزمندگان و شهدا؛ جنگ ایران و عراق از منظر سینمای ایران» درباره سینمای شهید آوینی تألیف کرده است. او از ترجمه این کتاب به فارسی توسط خودش و انتشار آن در آینده نزدیک خبر داد و گفت: این کتاب محصول 10سال تحقیق و تدریس دوویکتور در دوره‌های دکتری و ارشد دانشگاه‌های فرانسه است. عمده بحث من معرفی این کتاب و برداشت خانم دوویکتور از اثر شهید آوینی است. در فرانسه آوینی را با مجموعه مستند «حقیقت» بیشتر می‌شناسند. دوویکتور معتقد است آوینی جوهره سینمای خودش رو بیشتر در «حقیقت» نشان داده است. موضوع تز دکتری دوویکتور بررسی سیاست‌گذاری فرهنگی سینمای ایران بعد از انقلاب تا دوران اصلاحات است. آشنایی دوویکتور با آوینی یک تصادف بوده است. ایشان در زمان انجام تحقیقات پایان‌نامه دکتری به علت آشنایی نداشتن با زبان فارسی، فیلم‌های کم‌دیالوگ را انتخاب می‌کند و به فیلم‌های جنگی روی می‌آورد و این‌گونه با آوینی آشنا می‌شود. دوویکتور روایت روشمندتری از فیلم روایت راوی آقای معززی‌نیا درباره آثار آوینی انجام می‌دهد. دوویکتور با همه عوامل تولید فیلم‌های آوینی مصاحبه می‌کند و روش فیلم‌سازی آوینی را استخراج می‌کند. البته او آوینی را به‌عنوان سوژه می‌بیند و دلبستگی به او ندارد، هرچند او و فیلم‌هایش را می‌فهمد.

او با بیان اینکه ضعف زبانی دوویکتور منجر شد که بر روی فرم مستندهای شهید آوینی تمرکز بیشتری داشته باشد، گفت: مستندهای شهید آوینی ازنظر او یک رپورتاژ تلویریونی نیست، بلکه یک فیلم سینمایی است اگرچه در تلویزیون نمایش داده شده است، آوینی آنها را با این هدف ساخته که در سینما دیده شوند. زمان، در رپورتاژ خبری تلویزیونی بسیار اهمیت دارد، با یک ریتم تند سعی می‌کند بیشترین اخبار را بدهد و جزئیات را بگوید. کاری که آوینی می‌کند دقیقاً برعکس است، ایشان این ریتم را می‌شکند و کند می‌کند. سعی می‌کند چیز دیگری را نشان بدهد. از خلال تصاویر جنگ بیننده را متوجه چیز دیگری کند.
او با اشاره به نگاه اشراقی و عرفانی شهید آوینی گفت:

دو ویکتور تعبیری دارد که می‌گوید سینمای آوینی سینمای شهودی است اما سینمای «نشان ندادن» است.

در مقابل مثلاً سینمای داعش سینمای نشان دادن است و سعی می‌کند با آهنگ و افکت جزئیات را کامل نشان دهد اما سینمای آوینی در کنار ریتم کند، سینمای امر باطن است اما امر باطنی که در خلال امر ظاهر نشان داده می‌شود. آوینی بارها به آهنگ‌ساز روایت فتح گفته است که این فیلم است که باید بر آهنگ سوار باشد نه آهنگ بر فیلم.

شاکری ادامه داد: دوویکتور معتقد است که آوینی و کیارستمی به یک اندازه از سینمای انقلاب بهره ‌برده‌اند و وامدار سینمای انقلاب هستند. به این معنا که سینمای انقلاب سینمایی است که به امر انقلابی و موضوع انقلاب می‌پردازد، فارغ از آن‌که موافق انقلاب و یا مخالف آن باشد؛ سینمایی که در زمان انقلاب و بعد از انقلاب و بعد از موج نو دهه 60 شکل گرفت.

دوربین رها شد و از روی سه‌پایه برداشته شد و روی شانه قرار گرفت که به دلیل وضعیت انقلابی بود و برای آن‌که بتواند در گریز و جدالی که بین نیروهای حاکم باشد و فعال‌تر فیلمبرداری کند. آزادسازی دوربین آوینی و گروه روایت فتح به دلیل به‌کارگیری دوربین در موقعیت‌های جنگی و قبل از آن روستایی بود.
او با توجه به نحوه تعامل دوربین و مصاحبه‌شونده توسط گروه روایت فتح گفت: دوویکتور معتقد است کارهای جنگی آوینی بسیار متأثر از کارهای روستایی اوست.
چون برای نخستین بار به جاهایی می‌رود که تابه‌حال دوربین آنجا نرفته و به عوامل خودش می‌گوید که یک ماه دو ماه در آن مناطق بمانید تا دوربین با مردم آشنا شود، رام شود و مردم به‌واسطه شما حرفشان را باقدرت بزنند.

در مستند «خان گزیده‌ها» و «هفت قصه از بلوچستان» دوربین واسط مردم و قدرت مرکزی می‌شود. تیم آوینی می‌پرسد بدون هیچ آموزش قبلی چه طور مصاحبه بگیریم؟ و به این فرمول می‌رسند که نماهای باز بگیریم و همه مردم را نشان بدهیم و قهرمان‌سازی نکنیم.

او افزود: آقای مصطفی دالایی یکی از دستیاران آوینی می‌گوید که ما می‌توانستیم دوربین را بکاریم وسط و از مردم بخواهیم یکی‌یکی از جلوی دوربین رد شوند و حرفشان را بزنند که در این صورت ما محور بودیم ازاین‌رو برعکس آن را انجام دادیم. ما دوربین را در دست می‌گرفتیم و به‌طرف مردم می‌رفتیم. اگر کسی وسط حرف دیگری، صحبت می‌کرد حرفش را قطع نمی‌کردیم و دوربین دنبال آن می‌رفت درواقع مردم محوری را این‌گونه در فیلم پیش می‌بردند و نشان می‌دادند.
شاکری با اشاره به موضوع تدوین در آثار آوینی گفت: دوویکتور می‌گوید آوینی بااینکه درس‌خوانده سینما نیست اما به‌عنوان یک مهندس معماری وقتی پشت میز تدوین

می‌نشیند، اصول زیبایی‌شناسی را بلد است و کاری را که یک معمار با آجرها می‌کند، او با اجزای فیلم و پلان‌ها انجام می‌دهد. از این منظر می‌گوید که آوینی سینمای مدرنی دارد. طول پلان‌ها و ارتباط پلان‌ها با یکدیگر و نحوه افکت‌ها مجموعاً مناسباتی است که در سینمای مدرن شکل‌گرفته است. مخاطب در سینمای مدرن خودش در شکل‌گیری معنا و حقیقت فیلم مداخله و مشارکت دارد. در فیلم‌های مدرن پایان فیلم را باز می‌گذارند. ازاین‌رو دو ویکتور معتقد است که فیلم‌های آوینی فیلم‌های خطرناکی هستند و بیش‌ازحد به مخاطب آزادی می‌دهند. این‌که بگویی این جنگ، جنگ حق و باطل است و تو جبهه خودت را انتخاب کن، کمی برای دوویکتور متزلزل کننده است؛ یعنی خیلی آزادی وجود دارد و مخاطب می‌تواند انتخاب کند که در کدام جبهه باشد. در فیلم‌های آوینی تصویر خودش، پشت میز تدوین نشان داده می‌شود و تلویحاً می‌گوید این فیلم، حرف من است و می‌توانید با آن همراه شوید یا نشوید.

او با پخش و بررسی قسمتی از مستندهای آوینی گفت: شما در مستند «حقیقت 11» و قسمتی که عنوانش فتح‌الفتوح است، پیروزی بزرگ و درخشانی نمی‌بینید. کاری که آوینی می‌کند این است که روایت عادی و بشری از آدم‌هایی می‌دهد که خارق‌العاده هستند و نیستند!

اگر این فیلم را ببینید از ابتدا تا انتها بسیجی‌هایی را می‌بینید که قبل از حمله و بعد از حمله آنها را می‌بینیم. برخلاف الگوی آمریکایی که دنبال ساختن قهرمان و محورشدن یک فرد است. آوینی به دنبال این است که بگوید یک واقعیتی است، جنگی است اما آن چیزی که فتح‌الفتوح است در پشت این‌ها قرار دارد، همین بسیجی‌های عادی هستند که به اینجا رسیده‌اند؛ یعنی یک جبهه باطنی وجود دارد که قبلاً فتح شده تا به جبهه ظاهر رسیده‌اند.

برای همین هیچ‌وقت شما اگر این تصاویر را ببینید، نمی‌پرسید اینجا کجاست؟ مستند شما را به آنچه قبلاً گذشته و آینده رخ می‌دهد حواله می‌دهد؛ یعنی شما را از امری که در حال روی دادن است منقطع می‌کند و به حقیقت دیگری مرتبط می‌کند.

شاکری یکی از دلایل مدرن بودن سینمای آوینی را توضیح داد: دوویکتور می‌گوید ما یک بحث طلایی در سینمای مدرن داریم که گاهی مونتاژ ممنوع است. اگر بخواهید شما دو چیز متضاد را در یک‌زمان نشان دهید باید پلان بلند بگیرید و کات نزنید، مانند کاری که آوینی انجام می‌دهد و پلان بلند می‌گیرد و می‌بینیم جایی که یک نفر نماز می‌خواند و در کنار او هم‌رزمش تیراندازی می‌کند. این درک بالای آوینی از سینمای مدرن است. البته خود آوینی معتقد است که اثرش تبلیغی است اما دوویکتور می‌گوید اثر اینجا از مؤلف جدا شده و به حیات خودش ادامه می‌دهد.

*صبح نو