سرویس فرهنگ و هنر مشرق - راهبری سلبریتیها در انتخابات سال ۱۳۹۶ موضوعی است که با محوریت هر کدام از این چهرههای سرشناس قابل بررسی است. حمید فرخ نژاد یکی از سلبریتیهایی است که عادت به اظهار نظرهای سیاسی – اجتماعی در فضای مجازی دارد و میتوان گفت او از آن دسته سلبریتیهای سیاسینمایی است که به فراخور هر رویدادی، نظراتش را در صفحه اینستاگرامش منتشر میکند.
موج این اظهارنظرها با انتخاب سال ۱۳۹۲ شدت گرفت و فرخنژاد را میتوان یکی از حامیان حسن روحانی در دو انتخابات اخیر برشمرد. اما چرخش سیاسی سلبریتیهایی نظیر فرخنژاد از آن دست مواردی است که پروسه پرسشگری را در مورد رفتارشناسی مجازی او فعال میکند. اصولا حمایت سلبریتیها از یک دولت سیاسی از سوی هنرمندان و سلبریتیهای سینمایی باید یک دلیل شاخص فرهنگی - سینمایی داشته باشد. سئوال قابل طرح از بازیگر «به رنگ ارغوان» که تحلیل سیاسی خود را خاص و ویژه میداند این است که چه ویژگی خاص فرهنگی را در دولت نخست حسن روحانی در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ کشف کردهاند که در انتخابات سال گذشته از ایشان حمایت کردهاند!؟
فرخ نژاد آخرین سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم استرداد دریافت کرد و در ادوار گذشته جشنواره برای دو فیلم خوب، بد جلف و گشت ۲ نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد درجشنواره فیلم فجر شده است. اگر مستقل از قضاوت سیاسی عملکرد چهار سال نخست دولت روحانی را در حوزه سینما بررسی کنیم، نسبت به دولتهای پیشین آیا سینمای ایران رشد صعودی داشته است؟ سینمای ایران اگر توفیقی هم در گیشه کسب کرده، اغلب این موفقیتها به خاطر ساخت زیرساختهای کلانی است که در قالب پردیسهای سینمایی، سینمای ایران را از ورشکستگی نجات داد، آنچنان که خود جناب فرخنژاد هم نسبت به این رویداد اعترافی مجازی را منتشر کردهاند.
سئوال نخست این است که اگر قرار قضاوتی صادقانه درباره مردان سیاسی داشته باشیم و از منظر کاملا فرهنگی - سینمایی عملکرد آنان را بررسی کنیم، میان دو نامزد انتخابات سال ۱۳۹۶ کدامیک چهره موثرتری در ساخت زیرساختهای سینمایی در قالب پردیس، در شهر تهران بودهاند؟ آیا تاثیر فرهنگی چهرههای فرهنگی باید دستمایه قضاوت هنرمندان سینما و عرصه نمایش باشد یا گرایشات سیاسی و شعارهایی که در فصل انتخابات صرفا در حد شعار باقی میمانند!؟
جشنواره فجر سال ۱۳۹۶ بزنگاه مناسبی برای قضاوتی دوباره است. فیلم لاتاری که فرخنژاد در آن ایفای نقش میکند مورد قضاوت داوران برگزیده جشنواره فجر قرار گرفت و طبق اعلام نظر داوران در برنامه هفت مشخص شد که سایه سنگین سیاست به خاطر گرایش سیاسی تهیهکننده به یکی از نامزدهای انتخاباتی سال ۱۳۹۶ با همه شایستگیها، اثر عمیقی در مورد قضاوت قرار نگرفتن فیلم دارد. فرخ نژاد به این بهانه واکنشی مجازی زیر را منتشر کرد.
با این رفتارشناسی فرهنگی - سینمایی، وضوح سایه سنگین سیاست در حوزه سینما عیان گردید تا نفی فیلم «لاتاری» با همه شایستگیها اثباتی اغنایی باشد بر رویکردهای سیاسی دولت حاکم. با این حساب فرخنژاد چگونه به کشفی خاص در مورد حسن روحانی رسید که ایشان میتوانند گزینه فرهنگیتریدر انتخابات اخیر باشند.
اما خیل انتقادات به دولت روحانی خلاصه در حوزه فرهنگ نمیشود و دولت یازدهم در حوزه اقتصاد عملکردی کاملا منفعلانه دارد. فرخ نژاد در نخستین روزهای گران شدن دلار مثل اغلب سلبریتیها به این اتفاق واکنش نشان داد.
به دلیل موضع منفعلانه دولت و بیثباتی نرخ دلار فرخ نژاد مجبور به واکنش میشود و در صفحه شخصی خود مینویسد: الان مشکل کجاست!؟ من به برنامه ها و وعده های انتخاباتی آقای روحانی رای دادم و اکنون حق خودم میدونم تحقق و اجرای اون وعده ها رو مطالبه کنم. آیا دولت روحانی برنامهای مدون و از پیش تعیین شده را برای ثبات اقتصادی ارائه داد که فرخنژآد از آن حمایت کرده و این گزینه انتخاباتی را به مردم پیشنهاد داده است؟
با استمرار عدم پاسخگویی از سوی دولت، فرخ نژاد پست دیگری را منتشر میکند در آن مینویسد: آقای روحانی، به خاطر حمایت از شما، آبرو برای امثال من نمانده است. یه کم به فکر خودتون باشید.
با گران شدن ناگهانی خودرو فرخ نژاد مطالبه دیگری را با استفاده از کلمه تنبیه منتشر میکند و مینویسد: جناب آقای روحانی اجازه؟ خودرو سازان داخلی و بانک مرکزی از عوامل اصلی ایجاد جنگ روانی که فرمودید هستند. تنبیهشون بفرمایید، بی زحمت.
همانطور که در مورد حقوقهای نجومی در دولت یازدهم واکنشی قضایی، پیگیرانه و مستمر از سوی دولت اتفاق نیفتاد، در مورد تسلط دولت در بازار خودرو نیز اتفاقی نخواهد افتاد و فرآیند عدم توجه به ناهنجاریها مهم عرصه اقتصاد و مشکلات عظیم در زیر ساختهای خدماتی کشور به صورت مستمر ادامه پیدا خواهد کرد. با وجود طرح سئوال مستمر سلبریتیهای حامی دولت اما عدم پاسخگویی تبدیل به یک رویه میشود و زمانیکه فرخنژاد پست دیگری را در مورد مشکلات آبرسانی در آبادان منتشر میکند، مثل سایر مشکلات «مطروحه» در کارتابل «اقدام سریع» دولت قرار نمیگیرد. فرخ نژاد در پست دیگری مینویسد: به ولله بی معرفتین، این رسمش نیست، سرمایه و ثروت این مملکت از زمینهای این خطه تامین میشه اونوقت سهمشون از این ثروت این باید باشه؟ این مردم در دشوار ترین دوران این مملکت سپر بلا بودن، شهید دادن، جانباز دادن، آواره شدن، این حقشون نیست. شرم بر شما که نه توان مدیریت دارید و نه غیرت استعفا.
البته در اظهارات سیاسی فرخنژاد چند تناقض وجود دارد. با اینکه کارنامه دولت یازدهم در تامین نیازهای اولیه عمومی مردم چندان روشن نیست چرا مردم را تشویق به انتخاب حسن روحانی میکردند؟ مگر انتشار مطالبات به حق مردم با عدم اقدامات غیر راهبردی دولت مواجه نبود، پس چرا استمرار دولت یازدهم مطالبه نخست سلبریتیها بود؟ آیا آنان به دنبال افزایش نارضایتی عمومی بودند که نسخه غیرشفابخشی را در انتخابات به مردم توصیه کردند؟
به هر حال ناکارآیی دولت به حجم وسیعی از اعتراضات مردمی در صفحه مجازی فرخ نژاد منجر شد و بازیگر فیلم استرداد چنین به مخاطبانش پاسخ داد: «داری اشتباه میزنی برادر من، داری اشتباه میزنی داداش، داری اشتباه میزنی اخوی، با حمله کردن و بیسواد خوندن و فحش دادن و با اکانت فیک حمله جمعی طراحی کردن هیچی حل نمیشه! این جماعت به قول شما سلبریتی بیسواد، مفت خور و بیبند بار اگه عافیت طلب بود که خودشو می انداخت توی دامن قدرت! زدن حرف دل مردم و تذکر وضع موجود که پول توش نیست عزیز دل من! تعریف و تمجید از قدرتمندا منفعت توشه، داری اشتباه میزنی به والله! درس بگیرید اگه صدای اعتراض می شنوید به فکر اصلاحش باشید، به جای جواب دادن سئوال ها رو پاک نکنید، با فحش دادن و تهمت زدن مشکل حل نمیشه بفهم برادر من، اون سلبریتی چون چیزی رو گفته و خبر از دردی میده که تو خوشت نمیاد، بی سواده؟»
به هر حال بازیگر فیلم «عروس آتش»، وقتی از دولتی اعلام حمایت میکند و مردم را تشویق میکند که به کاندیدای منتخبش رای بدهد، چرا استدلال روشنی برای هم آوایی سیاسی خود ارائه نمیدهد؟ دولتی که حتی مطالبات این بازیگر را نسبت به گرانی دلار، بی آبی خوزستان و حتی مطالبه سینمایی او را درباره فیلم لاتاری نادیده میگیرد.
اما بازیگر فیلم ارتفاع پست وارد فاز دیگری از اظهارنظرهای غیر تخصصی میشود. او با انتشار عکسی معنادار به حواشی اعتراضات مردمی منجر به اغتشاش اشاره میکند و به انتشار چند کلمه اکتفا میکند: "تو خواه پند گیر و خواه همین فرمون برو جلو..."
بازیگر فیلم استرداد از حامیان دولت و حسن روحانی رویه پستهای پر از ابهام و ایهام را همچنان ادامه میدهد او در پستی مینویسد:
بیشتر بخوانید:
و در پست دیگری مینویسد:
آیا علت رای دادن به حسن روحانی، دست دادن با رئیس جمهور ایالات متحده بود؟
اما تمام تناقضهای حمید فرخنژاد با بررسی یک پست اینستاگرامی بررسی کرد. او در این پست مینویسد:
بیشتر بخوانید:
آیا دستمزد ۴۸۰ میلیونی واقعیت دارد؟ / فرخنژاد: مصاحبه نمیکنم
بیشتر بخوانید:
نیما حسنی نسب: منابع ارتزاق خیلی از سلبریتیها فاسد است+فیلم
و این پست را میتوان به یک عبارت مهم از منتقد سینما نیما حسنی نسب ارجاع داد که با حضور در برنامه شهر فرنگ شبکه خبر گفت: سلبریتیها بیشتر اینکه حقیقت موضوع و جدیت در آن موضوع مدنظرشان باشد، واکنشهایشان بیشتر یک جور اداست که سوپاپ اطمینانی است برای کم کردن عذاب وجدان، اگر اندک وجدانی هنوز سلبریتی ها داشته باشند. یا برای مقاصد پیچیده پشت پرده است. و گرنه منبع ارتزاق یک عده از این سلبریتیها در همین ۵ سال اخیر از منابع بشدت مشکوک و فاسد و عمیقا مسئله دار از جیب همین مردم بوده است. چطور سلبریتیها میتوانند این پولهای بگیرند و در کشورهای مختلف تجارت راه بیندازند و خانه بخرند و زندگی های بینالمللی بسازی و بعد ناگهان غم نان مردم هم بخورند؟
فرخ نژاد در پست اخیرش اشاره میکند که دزدی در لایههای مختلف مدیریتی افزایش یافته است اما پاسخ درخوری که میتوان به این موضوع داد، تناقض در ارتباطهای سینمایی هاست که برخی از اختلاسگران و اخلالگران اقتصادی در حوزه کاری آنان، مشغول به پولشویی هستند و بخش اعظمی از این پول وارد حوزه فرهنگ شده است. به غیر از اینکه، این طیف خاص مورد انتقاد افکار عمومی هستند وابستگان و کسانی که از منابع پولشویی این افراد ارتزاق میکنند، در تیررس اعتراضات عمومی هستند. به هر حال حمایت از دولت روحانی و دسترسی به منابع مشکوک تناقضی است که بسیاری از سلبریتیها بدان دچارند و نمیتوانند با انتقادات سیاسی پر ایهام و ابهام خود را تبرئه کنند.