سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
پیشنهاد وزیر شدن یک محکوم فتنه 88!
«محمود میرلوحی»، فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران، طی اظهاراتی درباره فعالیتهای اقتصادی دولت روحانی و عزل مسعود کرباسیان از وزارت اقتصاد گفته است:
ما باید پیامی به جامعه دهیم. آقای روحانی نیز باید بسیار زودتر از این تیم اقتصادی خود را ترمیم میکرد. بسیاری از اصلاحطلبان به این ضرورت اشاره کردند و تاخیر در این تحول را جایز ندانستند. اگر مدیران اقتصادی آقای روحانی در دوره اول وی، موفق شدند تورم را مهار کنند، کاری عمیق و اصولی نبود و دوام نداشت!
به گزارش جماران، وی ادامه داد: تیم اقتصادی رئیسجمهور دارای آن ظرفیت لازم و موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فنی نبود. لذا امروز اگر میخواهیم پیامی به جامعه دهیم؛ باید کسانی همچون «آقای صفاییفراهانی» برای وزارت اقتصاد معرفی شوند.
میرلوحی تصریح میکند: نباید دوباره به عقب بازگردیم و همان کاستیهایی که وجود داشت را تکرار کنیم. اصلاحطلبان نیز باید باور پیدا کنند که خودسانسوری راهحل نیست و گفت و گو با مردم بهترین راهکار است.[1]
*محسن صفاییفراهانی، نماینده مستعفی مجلس ششم، عضو حزب منحلّه مشارکت و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 است.
او همچنین طی 9 سال گذشته، بار زیادی را در قضیه سیاهنمایی از اقتصاد کشور به دوش کشیده است و اظهاراتی با محتوای «اقتصاد ایران بحرانزده و غارتزده است»، «عوامل حکومت هر کاری بخواهند میکنند»، «اقتصاد ایران جهانسومی، غارتزده، حاوی افتراق، دارای اوضاع بد، دچار عدم پیوستگی در ارکان حکومت و دارای فساد است» و «نظام برای مبارزه با فساد اراده ندارد»[2] همگی صادر شده از سمت اوست.
جالب آنکه رئیسجمهور روحانی در سخنرانی اخیر خود در مجلس به گلهگذاری از «سیاهنمایان» پرداخت و به درستی تأکید کرد که سیاهنمایی زندگی مردم را سیاه میکند و ما در ایران بحران اقتصادی نداریم.
گفتنیست، الیاس حضرتی نیز طی اظهاراتی در خبرگزاری ایسنا پیرامون گزینههای تصدّی وزارت اقتصاد گفته است:
«اگر دولت واقعا به دنبال حل مشکلات اقتصادی است باید سراغ کسانی برود که صاحب نظر هستند و نقشه راهی برای عبور از مشکلات اقتصادی دارند؛ آقایان طیبنیا و عبده تبریزی به نظر من دو نفری هستند که استاد مسلم اقتصاد هستند و بودنشان در این وزارتخانه به آن اعتبار خواهد داد.»[3]
***
«ترور شخصیت روحانی» چگونه ممکن شد؟
رئیسجمهور روحانی، در بخشی از صحبتهای اخیر خود در مجلس و در پاسخ به نمایندگان ملت، پیرامون مسئله ترور صحبت کرد.
او گفت: بدانید تخریب خرابی میآورد و سیاهنمایی، زندگی مردم را به سمت سیاهی میبرد.
رئیسجمهور تصریح کرد:
«تاثیر کلام و اجتماع و شعار فقط در گوشه و کنار نیست. البته اگر شعار علیه فردی مثل حسن روحانی باشد که اهمیتی ندارد. این یک نوکر و سربازی از نوکرها و سربازهای مردم است،دلم برای اینها نمیسوزد. اگر من به ترور تهدید بشوم برای من مهم نیست. در همه ماه رمضانها دعای قتلاً فی سبیلک فوفق لنا را زمزمه کردهایم و آرزوی ما است که این را داشته باشیم...اما در عین حال چه شد که عدهای جرأت پیدا کردند، رئیس جمهور کشور را به مرگ تهدید کنند. چون حس کردند بین ما و شما فاصله است. به غلط فکر کردند بین مجلس و دولت و بین مجلس و دولت و قوه قضائیه فاصله است. باید وحدت و اتحاد و یکپارچگی داشته باشیم.»[4]
*سابقهای که از رئیسجمهور روحانی وجود دارد نشان میدهد که ایشان خود بهتر از همه میداند محتوای پلاکاردی که در تجمع قم بالا رفت تذکر تمام شدن عمر و پاسخگویی در جهان آخرت بوده است نه تهدید به مرگ. اما به هر دلیل -که اینجا قصد پرداختن به آن را نداریم- تیم رسانهای آشنای دولت تصمیم گرفت این حاشیه را به متن تبدیل کند.
در ثانی صدر و ذیل صحبتهای فوقالذکر رئیسجمهور نشان میدهد که او از سیاهنماییها آزرده خاطر است و عامل ترور شخصیتی خود را القای شرایط تاریک، عدم فهم عمومی از خدمتگذاری دولت و... میداند.
البته این بلیّه فقط اختصاص به آقای روحانی ندارد و اساساً سیاهنمایی در قبال هر کسی که شکل بگیرد و با این سیاهنمایی مقابله هم نشود؛ آن فرد دچار ترور شخصیتی میشود و در ذهن مردم تصویر مثبتی از او وجود نخواهد داشت.
در واقع، ما پیش از این هم به کرّات در وبلاگ مشرق نوشتیم که بلیّه سیاهنمایی سبب میشود بهشتیان نیز به احساس «زیست جهنمی» برسند.
اما این قصه پر غصه گذشته مهمی دارد که دانستن آن اولا برای آقای روحانی و ثانیا برای هرکس که دلی در گرو اسلام و ایران دارد ضروریست.
و آن اینکه متأسفانه ریشه این سیاهنمایی منجر به ترور شخصیتی دولت را بایستی در ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان جستجو کرد.
آقای روحانی حکما روزی را که گفتند خزانه خالیست، صندوقها خالیست، آب خوردن مشکل دارد و... را خوب به یاد دارد.
و روزی که معاون اولش از «شرایط ته درّه» سخن گفت، وزیر کشورش به چیزی تحت عنوان «مردم گرسنه و فقیر و بیکار» اشاره کرد و معاون دیگرش هم از سرخوردگی و ناامیدی مردم گفت.
روحانی حتما بهتر از هرکسی میداند که اصلاحطلبان بعنوان حامیان ستادی او، طی 5 سال گذشته چه حجمی از بزرگنمایی تحریمها، سیاهنمایی از اقتصاد کشور، مفسدنمایی از نظام و غیره را انجام دادهاند و حتی نوید اغتشاشات میلیونی را هم دادهاند.
و این نوید را در خبرگزاری دولت هم تکرار کردهاند...[5]
جالب آنکه دلسوزان کشور و از جمله شخص مقام معظم رهبری بارها در صحبتهای خود تأکید کردهاند که ضریب جینی کشور بهبود یافته، اقتصاد ایران دارای نقاط قوتی از جمله تحریم اقتصادی دشمنان خود است و دولت خدماتش را به مردم بگوید...
اما هیچکدام از این گزارهها نه در بیان رئیسجمهور، نه در کلام اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان و نه در رسانههای وابسته به این دو جریان خاص سیاسی هیچ ظهور و بروز خاصی نداشته و همچنان هم ندارد.
آقای روحانی حقیقتی را بیان میکند و از چیزی شکوه دارد که 5 سال آزگار، دیر متوجه آن شده است.
بله! شخصیت دولت و نفر اول آن در معرض ترور قرار گرفته است... اما نه در تجمع قم و بواسطه یک پلاکارد، بلکه در همان روزی که آقای روحانی گفت «خزانه خالیست»!
البته اکنون هم برای گریختن از موضع ادامه این ترور و ترورها دیر نیست. به شرط آنکه دولت و اصلاحطلبان دندان لقّ سیاهنمایی را بکنند و اگر در شکایت از ترور صادق هستند؛ در پیشگاه مردم از تمام سیاهنماییهای صورت گرفته عذرخواهی کنند.
البته اگر جریان سیاسی خاص و پروژه بزرگ او یعنی «فتنه اقتصادی» اجازه بدهد...
***
«سانسورچی» و نانی که سلبریتیها بر سر سفره میبرند
برخی سلبریتیها و فعالان هنر سینما و سریالهای تلویزیونی به تازگی هشتگی تحت عنوان «من و سانسورچی» را در صفحات مجازی خود به راه انداختهاند با این محتوا که خاطرات خود از قوانین سانسور و ممیزی در سریالهای تلویزیونی را با طعنه به صدا و سیما بیان میکنند.
آنها با کنایه میگویند که صدا و سیما قوانینی دارد مبنی بر اینکه مثلا گوش بازیگران زن نباید معلوم شود. گردن آنها نبایستی پیدا باشد و غیره.
گفته میشود این هشتگ اولین بار توسط امیرمهدی ژوله به راه افتاده است.
میترا حجار نیز به تازگی ویدئویی را منتشر کرد و در اشاره به هشتگ من و سانسورچی، چسبهای زیر روسری خود که برای پنهان ماندن گوشهایش استفاده شده بود را نشان داد!
در همین راستا، «عزتا... ضرغامی»، رئیس سابق سازمان صدا و سیما نیز طی اظهاراتی در جشن «دکتر سلام» با بیان اینکه میخواهم آباژور را کنار بگذارم و بدون سانسور سخن بگویم، گفت: آباژور، از افتخارات ما در دوران مدیریت صدا و سیما بود.
به گزارش مشرق، وی با گفتن اینکه نمیدانم چرا برخیها با آباژور مشکل دارند اظهار داشت: به جای اینکه یک صحنه ناجور را کامل پخش شود، با قرار دادن گلدان یا چیزی دیگر، از پخش آن صحنه جلوگیری میشد.
ضرغامی تصریح کرده است: من به این موضوع افتخار میکنم و فیلمها را به قبل و بعد از وجود آباژور تقسیم میکنم.[6]
*مسئلهای اساسی که این روزها و ماهها در رفتار برخی سلبریتیها دیده میشود اینست که شکایتها و انتقادات آنها ربط مستقیمی دارد به حضور یا عدم حضور آنها در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی!
به سخن دیگر اینکه این چهرههای اشاره شده مادام که در حال بازی یا فعالیت در پروژههای صدا و سیما هستند؛ به خود اجازه چنین حرفهای تند و تیزی را نمیدهند اما به محض اتمام پروژه یا تحمل مدتی بیکاری، شروع به بیان حرفهایی میکنند که منهای محتوا، به لحاظ اخلاقی کار پسندیدهای نیست و مثل نمک خوردن و نمکدان شکستن میماند.
جالبتر آنجاست که تقریبا عمده این چهرهها به مدد تلویزیون و حسن توجه مدیران سازمان صدا و سیماست که توانستهاند چهره شوند و یا نانی به سر سفره ببرند.
اما مشخص نیست چرا بعداً طریقی دیگر برمیگزینند؟
ضمن اینکه بدیهیست که «رعایت قانون» و احترام به آن اولین بخش از هر رفتار متمدنانهایست که سبب ایجاد آبرو و تشخّص در داخل و خارج از کشور میشود.
***
1_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1000693
3_ https://www.isna.ir/news/97060904291/