سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
روحیه جهادی داشته باشید
کنایه قالیبافی عضو ارشد کارگزاران به «روحانی»
«علیمحمد نمازی»، فعال اصلاحطلب و عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی، طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز درباره رئیسجمهور روحانی نوشته است:
بعد از پیروزی انقلاب هیچ دولتی از لحاظ کاهش محبوبیت و مقبولیت در وضعیت دولت دوازدهم نبوده است. واقعا جای تعجب دارد چگونه آقای حسن روحانی آن مبارزه بسیار سخت اکثریت ملت ایران و پیروزی درخشان با بیش از ۲۴ میلیون رای را به این آسانی از دست دهد.
او در ادامه میافزاید:
در فاصله یکماه استیضاح دو وزیر دولت در مجلس رای میآورد و جالب است رئیسجمهور برای دفاع هیچکدام از دو وزیر درمجلس حاضر نمیشود، استیضاح وزیر آموزش و پرورش در دستور کار مجلس قرار دارد و استیضاحهای دیگر نیز راه در راهند. ملت در بهت و حیرت بسر میبرد و جای تعجب که رئیسجمهور تا کنون عکسالعمل مهمی از خود نشان نداده است؟
نمازی سپس به ارائه راهکارهایی با موضوع «دولت چه کارهایی باید انجام دهد» میپردازد که در راهکار اول و دوم او میخوانیم:
«۱- ابتدا رئیسجمهور اراده تحولات مهمی را در خود بسیج نمایید. ۲- رویه معمول، حداقل در دوره دوم ریاست جمهوری را کنار نهاده و با "روحیه جهادی" و خردورزانه کمر به حل معضلات و پیشبرد امور ببندند.»[1]
*ما قضاوت درباره فقدان «روحیه و مدیریت جهادی» در اجرائیات کشور را به عهده مخاطبان میگذاریم.
فقدانی که این روزها عالم و آدم و حتی آنها که در انتخابات به روحانی رأی دادند را نیز وادار به شکوه و شکایت کرده است.
و اساساً شاید همین فقدان بود که خبر راست یا دروغ احتمال حضور قالیباف در کسوت معاون اولی روحانی (برای حل مشکلاتی که دولت به آن مبتلی شده است) را متولد ساخت.
«روحیه جهادی» مقولهایست که به اذعان کارشناسان اگر دولت و اصلاحطلبان به آن متشبّث بودند، امروز نه تنها شاهد برخی گرانیها و مشکلات اقتصادی (که البته هنوز بحرانی نشدهاند) ایجاد نمیشد بلکه، قطار پیشرفت کشور با سرعتی بیشتر، راه میپیمود.
کمتحرکی و بیعملی شورای شهر تهران به نحویکه حتی رئیس شورا نیز بخاطر کمکاریها از مردم عذرخواهی کرده است؛ ثمره دیگری از حذف شدن مدیریت جهادی در عرصه اجرائیات کشور است.
گفتنیست، نمازی، سال گذشته نیز طی اظهاراتی در اشاره به نحوه انتصابات دولت و شهرداری گفته بود: اینکه دولت و شهرداری تهران چرا چنین رفتاری در انتخابهای خود دارند، طبق نظر شخصی من میتواند از عدم باور جدی به مواضع اصلاحطلبی و جمهوریت نظام باشد.[2]
***
قصه 2 عاشقی که هرگز نمیتوانند از هم طلاق بگیرند...
تئوریسین «حمایت به زور از روحانی» زمزمه عبور از روحانی سر داد!
«محمد نعیمیپور»، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با اشاره به رئیسجمهور روحانی نوشته است:
«بعد از انتخابات ٩٦ اصلاحطلبان به دلیل گردش آقای روحانی به سمت اصولگرایان دلخور بودند. آقای روحانی در ایام انتخابات وعدههایی داد که به فراموشی سپرد و همین باعث شد تا بی اعتمادی شدیدی در بین اصلاحطلبان و مردم ایجاد شود. دولت رویکرد گذشتهاش در حوزه سیاست داخلی را ادامه داد و با آقای لاریجانی و مجلسی که اکثریتش با اصولگرایان بود، پیوند خورد. همین مساله سبب شد که شاهد بی اعتناییای از سوی دولت نسبت به فراکسیون امید باشیم. هر چه خدمات و سرویس بود برای جریان منسوب به لاریجانی انجام داد و انتصاباتش در بدنه دولتی نشانگر نوعی شیفت از اصلاحطلبان به سمت جریان اصولگرای معتدل بود. همین مساله باعث شد تا ارتباط دولت با اصلاحطلبان کم شود. آقای روحانی کسانی را در بدنه دولت گمارد که حتی با اصلاح طلبان ضدیت داشتند و همچنین در حوزه سیاست داخلی با اصلاح طلبان همراهی نداشته است. در حوزه اقتصادی اصلاحطلبان بارها گفتند که این کابینه اقتصادی مناسب دولت نیست و توان حل مشکلات مردم را ندارد.»
او همچنین گفته است:
متاسفانه در حال حاضر برای آقای روحانی اهمیت ندارد که اصلاحطلبان در موردش چه بیندیشند. ظاهرا آقای روحانی به مسیری افتاده که نه به مردم احتیاج دارد و نه به اصلاحطلبان. وقتی دولت از مردم و اصلاحطلبان رویگردان شد اصلاحطلبان نمیتوانند کاسه داغتر از آش شوند![3]
*سؤال اینجاست که مگر در دولت یازدهم و در روزهایی که اصلاحطلبان میگفتند ما «فدائیان روحانی» و تضمین روحانی هستیم[4] برای رئیسجمهور مهم بود که آنها چه فکر میکنند و چه نظری دارند؟
مگر همان روزها محمد عطریانفر و مهدی آیتی از این نگفته بودند که روحانی توصیه پذیر نیست؟![5]
در واقع تعجب از آقای روحانی نیست که نسبت به دولت قبلی خود هیچ تغییری ندارد بلکه تعجب از اصلاحطلبانی مثل نعیمیپور است که معلوم نیست چرا در روزگار دولت یازدهم جرأتی برای نوشتن شکوائیه علیه روحانی نداشتهاند؟!
به همین شرح، حزب کارگزاران نیز محل انتقاد است که در دولت یازدهم حتی یک نقد درشت هم علیه دولت نداشت و سخنگویش صراحتا میگفت: تمام کارهای روحانی قانونیست[6] اما این روزها حتی به نوشتن بیانیههای انتقادی علیه دولت نیز روی آورده و دبیر کل آن بدون هیچ واهمهای از این میگوید که ما از اول نسبت به دولت مشی انتقادی داشتهایم!
نعیمیپور، کرباسچی و همه اصلاحطلبانی که این روزها مهیّای «عبور از روحانی» میشوند اما خود در نزد مردم جزو مسببین وضع موجود و مشکلات پیشامده هستند و از طرفی قادر به پاک کردن سابقه خود در عشقبازی و مغازله با گفتمان رئیسجمهور هم نیستند.
شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که واضع تئوری «حمایت به زور از روحانی» شخص محمد نعیمیپور است که زمانی در دوران دولت یازدهم گفته بود: «حتی اگر حسن روحانی اعلام میکرد که من نمیخواهم اصلاح طلبان از من حمایت کنند ولی اصلاح طلبان راه خود را میرفتند و از او حمایت میکردند.»
برخی معتقدند اساساً فرض جدایی روحانی و اصلاحطلبان نیز فرضی محال است و چپها به دلیل ماجراهایی مثل «تَکرار میکنم» و عشقی که در ایام دولت یازدهم نسبت به سر تا پای دولت و برنامههایش (از جمله برجام) ابراز کردند؛ هرگز یارای جدایی از دولت را در نظر مردم نخواهند داشت و داغ کارنامه روحانی تا ابد بر پیشانی اردوگاه جریان چپ حک شده است.
***
پیام سرویس جاسوسی انگلیس به مشایی درباره اصلاحطلبان
مشرق گزارش داد: در ادامه جلسه محاکمه «اسفندیار رحیممشایی»، حجتالاسلام قاضی غضنفرآبادی درباره تلاش مشایی برای دیدار با جیسون رضاییان، خودداری از قرائت کیفرخواست، ارتباط با جاسوسان انگلیس و اسراییل، اعلام هویت پانتهآ فیوضی و آزیتا شفازند، واقعیت ارتباط لیلا زند با انگلیس و اینکه چرا سرویس امنیتی انگلیس به شما گفت فرآیند استفاده از بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را تئوریزه کنید، سوال کرد که مشایی از پاسخ به این سوالات خودداری کرد.
او همچنین در پاسخ به صحبت قاضی گفته است: میخواهم با کت و شلوار از خودم دفاع کنم!
که در جواب شنیده است: آقای مشایی، اینجا سفارت انگلیس نیست. اینجا دادگاه است؛ شما و آقای بقایی چه تفاوتی با سایر مردم دارید که خود را تافته جدا بافته میدانید؟[7]
*گزارهای که قاضی غضنفرآبادی درباره پیغام سرویس امنیتی انگلیس به مشایی پیرامون اصلاحطلبان گفته است، حاوی سؤالات و تأملات فراوانی است:
1_منظور از «بدنه اجتماعی اصلاحطلبان» کدام قشر یا کدام افراد بودهاند؟
2_آیا کسانی از اصلاحطلبان هم در جریان این پیغام بودهاند؟
3_آیا تقلای کسانی در سالهای آخر دولت احمدی نژاد برای ایجاد تنش و «اغتشاش اقتصادی» و تشابه آن مقوله با رفتارهای امروز اصلاحطلبان و تأکید افرادی از آنها به آغاز اغتشاش اقتصادی علیه نظام جمهوری اسلامی؛ ربط و ارتباط کانالیزه خاصی با یکدیگر دارد؟
4_ علت طمع یک سرویس جاسوسی به مشایی و اینکه آنها میدانستند او این توصیه سرّی را انجام خواهد داد چه بوده است و آیا باید پاسخ این مسئله را در گذشته مشایی جستجو کرد؟
5_ این پیغام مسئلهای نبوده است که مشایی به تنهایی بتواند آنرا راهبری کند. مرتبطین مشایی در این قضیه چه کسانی بودهاند و اوامر و نواهی مشایی به آنها چه بوده است؟
6_و از همه مهمتر اینکه مشایی چگونه این وظیفه را انجام میداده یا قرار بر انجام آن داشته است؟!
اینها سؤالاتی تحلیلیست که پاسخ به آنها میتواند تسهیل بیشتری در مسیر پیشرفت انقلاب اسلامی فراهم بیاورد و امنیت بیشتری را برای کشور و در عرصه افکار عمومی ایجاد کند.
گفتنیست، در ایام دولت دهم، «صادق زیباکلام» از فعالان اصلاحطلب طی اظهاراتی عنوان کرده بود که از مشایی بخاطر عدم بکار بردن لفظ فتنه تشکر میکند.
***
1_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/231587
3_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3795162