کد خبر 933996
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۹

یکی از افتخارات دستگاه قضایی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، مقابله با جریان‌های نفوذی، کودتاگران و کسانی بود که در اوایل پیروزی انقلاب درصدد برآمدند تا به‌نظام نوپای اسلامی ضربه بزنند.

به گزارش مشرق، یکی از افتخارات دستگاه قضایی جمهوری اسلامی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، مقابله با جریان‌های نفوذی، کودتاگران و کسانی بود که در اوایل پیروزی انقلاب درصدد برآمدند تا به‌نظام نوپای اسلامی ضربه بزنند.

دادگاه انقلاب اسلامی ارتش نقش مؤثری در این ماجرا داشت و در مدت نسبتاً کوتاه فعالیت و تا زمان تشکیل رسمی سازمان قضایی نیروهای مسلح، توانست خدمات ارزنده‌ای را با متلاشی ساختن چند باند نفوذی و کودتاچی برجای بگذارد.

محاکمه اعضای حزب توده از محاکمات تاریخی انقلاب اسلامی ایران بلکه از محاکمات تاریخی جهان بود و از تمامی محاکمات پس از انقلاب اسلامی درآن مقطع، اهمیت بیشتری داشت. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به‌ویژه در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ ارتباطات محدودی بین افراد نظامی و برخی از سران حزب توده وجود داشت و این‌گونه ارتباطات بیشتر از طریق مسافرت‌های امرای ارتش سابق به خارج از کشور صورت می‌گرفت.

دادگاه شبکه مخفی حزب توده

در دهه ۵۰ سازمانی به نام «نوید» در حکم تشکیلات مخفی حزب توده فعالیت می‌کرد که مسئولیت آن با فردی به نام «محمدمهدی پرتوی» (خسرو) بود. پس از پیروزی انقلاب و بازگشت «کیانوری» رهبری حزب توده به داخل کشور، وی به این تشکیلات اعلام کرد که پلنوم شانزدهم حزب کمونیست، در روزهای نخستین پیروزی انقلاب، در خارج از کشور تشکیل و در آن بر مخفی ماندن تشکیلات «نوید» تأکید شده است. زیرا برخورداری از نیروی ذخیره مخفی به علت جلوگیری از ضربات احتمالی به حزب تا زمان تثبیت انقلاب لازم است.

البته به گفته «پرتوی» بعدها مشخص شد که مسئله به همان ترتیب که «کیانوری» به آن‌ها منتقل کرد، نبود و این تصمیم نه در پلنوم شانزدهم، بلکه به دستور مستقیم حزب کمونیست شوروی سابق اتخاذ شده بود. پس از پیام حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر خروج اعضای گروه‌ها و احزاب سیاسی از قوای نظامی و انتظامی، ارتباطات تشکیلات نظامی به پیچیده‌ترین و مخفی‌ترین مرحله خود وارد شد.پس‌ازاین پیام، حزب منحله توده به‌ظاهر خواستار خروج کلیه اعضاء و هواداران خود از نیروهای نظامی و انتظامی یا قطع ارتباط آن‌ها با حزب شد؛ اما در حقیقت، عناصر اصلی نظامی را در تشکیلات مخفی سازماندهی کرد.

به‌طوری‌که کلیه ارتباطات آنان را با تشکیلات علنی حزب قطع و حتی در سال ۱۳۶۱ نیروهای جدید جذب کرد. جمع‌آوری و اختفای سلاح‌های تحت اختیار اعضای حزب که در جریان انقلاب از پادگان‌ها به دست حزب رسیده بود، ایجاد چاپخانه مخفی، تدارک رده‌های خروج از مرز برای فرار احتمالی رهبران حزب در شرایط دشوار و نیز ایجاد خانه‌های امن برای نگهداری و اختفای رهبران حزب در شرایط تعقیب قانونی، از دیگر اقدامات این شبکه مخفی بود.


شکل‌گیری تشکیلات مخفی نظامیفکر شکل‌گیری یک تشکیلات مخفی نظامی، به اوایل سال ۱۳۵۸ بازمی‌گشت که گروهی از نظامیان تحت تأثیر تبلیغات و شعارهای حزب قرارگرفته و هوادار حزب شده بودند. این افراد به دفتر حزب مراجعه یا از طریق رابطان حزبی تقاضای عضویت کرده بودند. ازاین‌رو، کیانوری، وظیفه برقراری ارتباط با این افراد را برعهده «پرتوی» گذاشت.

این‌گونه ارتباطات در سال ۱۳۵۸ محدود بود و مسئولان تشکیلات مخفی، به‌صورت پراکنده با افسران، درجه‌داران، همافران ارتش و نیروهای شهربانی و ژاندارمری ارتباط برقرار می‌کردند.به گفته «پرتوی» در اوایل سال ۱۳۵۹ به دستور «کیانوری» قرار بر این می‌شود که برای ازدیاد تدریجی نظامیان در تشکیلات مخفی، تشکیلات جداگانه‌ای برای آن‌ها ایجاد شود.

به اعتراف «پرتوی» منظور از ایجاد تشکیلات مستقل، مخفی‌تر شدن فعالیت و ضمانت بیشتر برای حفظ این نیروها بود. بدین ترتیب از سال ۱۳۵۹ برخی از کادرهای با سابقه تشکیلات مخفی که پیش از انقلاب فعالیت می‌کردند از تشکیلات مخفی جدا شدند و در یک یا دو شاخه مجزا مسئولیت افراد نظامی را برعهده گرفتند.

شاخه اول تحت مسئولیت «شاهرخ جهانگیری» و نظامیان شاغل در نیروی هوایی و نیروی دریایی و شاخه دوم تحت مسئولیت «محمد معزز» افراد وابسته به نیروی زمینی، شهربانی و ژاندارمری را شامل می‌شد.از جمله وظایف اساسی و جاری بخش ارتش تشکیلات مخفی، گسترش فعالیت‌ها بود که از دو طریق صورت می‌گرفت:

الف) انتقال افراد مراجعه‌کننده به دفتر حزب یا کسانی که از طریق آشنایان خود در تشکیلات علنی حزب با حزب تماس می‌گرفتند، به تشکیلات مخفی.

ب) از طریق اعضای شاخه مخفی نظامی که زمینه‌های مساعدی برای جذب نیروهای جدید داشتند.برای برقراری ارتباطات تشکیلاتی و حفظ اعضا، مکانیسم‌های حفاظتی برقرار و رهنمودهای امنیتی خاصی داده می‌شد. ارتباطات تمامی اعضا به‌صورت انفرادی برقرار می‌شد و هر عضو نظامی تحت نظر یکی از کادرهای حزبی فعالیت می‌کرد. رهنمودهای مسئولان تشکیلات مخفی به نحوه پنهان کردن عقاید مارکسیستی و تظاهر منافقانه به اسلام بود. به‌طوری‌که نیروهای نظامی بتوانند در محل شغلی خود موقعیتشان را تثبیت کنند و حتی موقعیت‌های تازه‌ای به دست بیاورند.

پرتوی در دادگاه (نفر وسط) در کنار سرهنگ عطاریان (چپ) و سرهنگ کبیری (راست)

بنابراین اهداف مرحله‌ای و کوتاه‌مدت تشکیلات مخفی، در قالب نوعی کار اطلاعاتی منظم برآورده می‌شد.اطلاعات مورد نظر از درون ارتش، شهربانی و ژاندارمری از طریق مناسبات شغلی و تماس با نظامیان یا از طریق برخی از مقامات سیاسی کشور که افراد نظامی امکان تماس با آن‌ها را داشتند جمع‌آوری می‌شد و «پرتوی» تمامی این اطلاعات را به «کیانوری» می‌داد. علاوه بر این، افسران کا. گ. ب. برخی اطلاعات نظامی خاص را نیز به‌طور مستقیم از حزب می‌خواستند که به دستور «کیانوری»، «پرتوی» در چندین مرحله به نیروهای آن‌ها تحویل می‌داد.

اهداف تشکیل سازمان مخفی نظامی حزب توده از تأسیس تشکیلات نظامی، دو هدف عمده کوتاه‌مدت و بلندمدت را تعقیب می‌کرد. هدف کوتاه‌مدت حزب، گسترش نفوذ و جذب نیروهای جدید از نظامیان دارای گرایش‌های مارکسیستی و کسب و جمع‌آوری اطلاعات راهبردی مربوط به جنگ تحمیلی و اطلاعات نظامی بود.

هدف بلندمدت آن نیز سوق دادن سیستم نظامی جمهوری اسلامی در جهت نزدیکی هرچه بیشتر به بلوک شرق و ایجاد سازمانی مخفی و قدرتمند که در درازمدت و در لحظه‌ای مناسب بتواند با وارد کردن ضربه‌ای خاص، قدرت را به دست بگیرد، ترسیم شده بود.نورالدین کیانوری رهبر حزب توده ایران نیز در دادگاه، درباره اهداف سازمان مخفی افسران گفت: «این تشکیلات فقط با این هدف شکل گرفته بود که در صورت وقوع تحولات دامنه‌دار و بحران‌های اجتماعی غیرقابل‌پیش‌بینی، حزب از نیروهایی که قادر باشند عملی را انجام بدهند برخوردار باشد.»

سوابق مسئول سازمان مخفی «محمدمهدی پرتوی» (خسرو) مسئول سازمان مخفی، از سال ۱۳۵۲ به‌اتفاق چند نفر که از زندان شاه آزادشده بودند، از طریق «رادیوپیک ایران» با خط‌مشی حزب توده آشنا و در جهت شعارها و روش‌های پیشنهادی حزب که از طریق رادیو منتشر می‌شود، عمل می‌کنند. بدین ترتیب به‌تدریج گروهی به نام «سازمان نوید» پدید می‌آید و در سال‌های پیش از انقلاب فعالیت خود را گسترش می‌دهد.

مهم‌ترین عرصه فعالیت این گروه، انتشار نشریه مخفی «نوید» بود و درعین‌حال ارتباطات محدودی با مرکزیت و رهبری حزب توده در خارج از کشور نیز داشتند که عمدتاً برای گرفتن رهنمودهای سیاسی و تبادل اسناد و نشریات حزبی صورت می‌گرفت و این روال تا هنگام پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

«پرتوی» در جریان برگزاری دادگاه، صریحاً به سوابق فعالیت‌های جاسوسی حزب توده اشاره کرد و اظهار داشت که حزب توده در طول ۴۱ سال فعالیت به‌عنوان شعبه یا بخش ایران «حزب کمونیست شوروی» عمل می‌کرد و جز متابعت کورکورانه از دستورهای مرکزیت حزبی در شوروی، مأموریتی را به انجام نرسانده و پس از پیروزی انقلاب، با بازگشت رهبری و مرکزیت حزب توده به داخل کشور، دور تازه و گسترده‌ای از فعالیت‌های جاسوسی در ایران شروع شد.

وی اضافه می‌کند: «پس از انقلاب، مسئله ارائه اطلاعات در عرصه‌های مختلف مملکتی به عوامل شوروی آغاز می‌شود و از اواسط سال ۱۳۵۸ که «کیانوری» سازماندهی شماری از افراد نظامی مرتبط با تشکیلات مخفی را به من واگذار کرد، از من خواست که اطلاعات نظامی خاصی را شامل کتاب‌ها، جزوات و اخبار فوق‌العاده سری و دارای اهمیت جهانی، از اعضای نظامی حزب اخذ و در اختیار عوامل شوروی قرار دهم.»

«پرتوی» تأکید می‌کند که این‌گونه اطلاعات برای نیروهای شوروی حائز اهمیت فوق‌العاده بود، به‌طوری‌که برای دریافت آن‌ها پافشاری بسیار زیادی می‌کردند.

با این‌همه، تمامی تمهیداتی که حزب توده برای جذب نظامیان فراهم نمود نتوانست جز عده‌ای انگشت‌شماری را که محاکمه شدند، گمراه کند و شاکله ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیداری، هشیاری و پایبندی به تعهدات خود در راه تحقق اهداف ایران اسلامی به نبرد حق‌جویانه خود ادامه داد.

ماجرای جاسوسی «بهرام افضلی» دادگاه‌هایی که به ریاست حجت‌الاسلام‌والمسلمین ری‌شهری به‌عنوان رئیس وقت دادگاه انقلاب اسلامی ارتش تشکیل داد، مرتبط با نفوذی‌های حزب توده در نیروهای مسلح بود. البته شماری از غیرنظامیان، شامل مسئولان شاخه‌های نظامی نیز با آن‌ها محاکمه شدند. دادستانی این دادگاه‌ها را سرهنگ انقلابی و خدمتگزار «سید لطف ا… اتابکی» دادستان انقلاب اسلامی ارتش به عهده داشت.

بهرام افضلی

جلسه نخست، به محاکمه ناخدایکم «بهرام افضلی» اختصاص داشت. فعالیت تشکیلات نظامی حزب به‌مرور زمان همراه با جذب افراد رده‌های بالاتر ادامه یافت. «افضلی» شخصی بود که با سوءاستفاده از فضای نیروهای مسلح در سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی و با برنامه‌ریزی سازمان اطلاعاتی «کا. گ. ب» تا رده فرماندهی نیروی دریایی در دوران جنگ تحمیلی ارتقاء یافته بود.اتهامات «افضلی» اقدام علیه امنیت ملی از طریق جاسوسی و عضویت و فعالیت در تشکیلات مخفی با هدف براندازی بود.«بهرام افضلی» در سال‌های ۳۳- ۱۳۳۲ با مسائل سیاسی آشنا شده و فعالیت خود را در ارتباط با «سازمان جوانان حزب توده» آغاز کرده بود.

پس از مدتی، در حین نوشتن شعار، دستگیر و اندک زمانی بعد آزاد شده بود. بعد از آزادی، او فعالیت سیاسی خود را قطع و در پایان تحصیلات دوران متوسطه وارد ارتش شده بود.پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره با حزب توده تماس گرفته به عضویت تشکیلات در آمده بود.

«افضلی» نخستین بار در اواسط سال ۱۳۵۸ با تشکیلات مخفی ارتباط پیدا می‌کند. وی فعالیت خود را در شبکه مخفی نظامی تشکیلات با نام مستعار «آرش» و تحت مسئولیت «جوادی» (سید محمد معزز) و «خسرو» (محمدمهدی پرتوی) آغاز کرده بود.

«افضلی» برخی جلسات تشکیلاتی را در منزل خود و یکی از افراد تشکیلات مخفی همراه مسئولان تشکیلاتی خود برگزار می‌کرد. اطلاعاتی را که «افضلی» به حزب داده بود، دارای جنبه‌های متنوع سیاسی و نظامی بود.

مجموعه اطلاعات دریافتی از وی در حوزه نظامی به مسائل کاری، فعالیت‌ها، مشکلات کاری، اطلاعات موجود در محیط نیروی دریایی، مسائل مربوط به خلیج‌فارس، مشکلات نظامی موجود در خلیج‌فارس، عبور کشتی‌ها، فعالیت‌های نظامی عراق در خلیج‌فارس و مسائل دیگری از این قبیل بازمی‌گشت.

اطلاعاتی که در سایر مسائل از «افضلی» اخذ می‌شد، شامل اطلاعات روز ارتش و خارج از ارتش در سطح بالای کشور بود که بخشی از آن در جریان گفتگو و ارتباطاتی که با مقامات مختلف جمهوری اسلامی به‌مقتضای کار «افضلی» برقرار می‌شد، به دست می‌آمد.

«پرتوی» به توصیه مؤکد «کیانوری» اطلاعاتی سیاسی را از «افضلی» برای حزب می‌گرفت تا از اوضاع کشور و موضع‌گیری‌ها و گرایش‌های شخصیت‌های طراز اول کشور آگاه شود و تحلیل‌های حاصل از این اطلاعات در داخل حزب استفاده شود و سپس به اتحاد جماهیر شوروی ارائه گردد.

سران تشکیلات مخفی پس از ارائه اطلاعات، درباره آن‌ها بحث می‌کردند و درباره موارد سیاسی مهم، برخی رهنمودهای عملی به «افضلی» می‌دادند. بیشتر این رهنمودها بر این مبنا بود که نظامیان عضو حزب باید در محیط کار خود نمونه باشند و به‌درستی کار کنند، چون لازم بود نیروهای نفوذی خود را هرچه بیشتر تثبیت نمایند تا بتوانند با تحکیم و ارتقای موقعیت، زمینه‌های بیشتری را برای کسب اطلاعات فراهم سازند.پرونده «افضلی» مشحون از اطلاعات سری و خیلی محرمانه‌ای بود که از طریق حزب توده در اختیار شوروی قرار گرفته بود.

نمونه‌ای از جاسوسی وی در حوزه نظامی، بازمی‌گردد به جمع‌آوری اطلاعات از درگیری مجاهدان افغانی با نیروهای ارتش این کشور در جریان تجاوز ارتش شوروی سابق به افغانستان.

نامبرده اطلاعاتی را که از طریق استراق سمع از واحدهای نظامی افغانستان که در نزدیکی مرز ایران جمع‌آوری و در بولتن اداره دوم آمده بود، به حزب توده منتقل و به رابطان توصیه می‌کند که این اطلاعات را به شوروی برسانند. وی همچنین به جاسوسان شوروی توصیه کرده بود که در صورت قرار دادن دستگاه «ساکروفون» روی ادوات مخابراتی، پیام‌ها برای جمهوری اسلامی قابل‌دستیابی نخواهد بود.

افزون بر این، پرداخت ماهیانه ۲,۰۰۰ تومان حق عضویت و کمک مالی مستقل به مبلغ ۲۰ هزار تومان و دادن کوپن نفت و بنزین به تشکیلات، از جمله اتهامات او بود. درباره این کمک‌ها اظهار می‌دارد: «برداشت من این بود که، چون آقایان کار و شغلی ندارند. باید به‌هرحال یک‌جوری مخارج آن‌ها را تأمین کرد!»

آخرین رهنمودهای حزب به افضلی «افضلی» درباره آخرین رهنمودهای حزب اظهار کرد که سران تشکیلات مخفی از وی خواسته بودند با علمای قم تماس بگیرد تا دریابد که در سطوح بالای جمهوری اسلامی چه تغییرات و تحولاتی در جریان است. وی بیان کرد که حزب قصد داشت متوجه شود که در ایران گرایش به راست بیشتر حاکم است یا جمهوری اسلامی ایران به شعار «نه شرقی، نه غربی» پایبند خواهد بود؟

بخشی از اطلاعات انتقال‌یافته از سوی افضلی

۱. گزارش فروش ده موشک به نیروی دریایی، کشتی‌های عبوری و میزان تلفات؛

۲. گزارش اختلافات داخلی در حاکمیت در زمان «ابوالحسن بنی‌صدر»؛

۳. گزارش تفصیلی درباره تغییر محل قرارگاه‌های جنگی جمهوری اسلامی ایران در جنوب کشور؛

۴. گزارش نتیجه سفر به لیبی و سلاح‌هایی که بنا بوده است از جانب لیبی به ایران داده شود؛

۵. گزارش دیدار با نخست‌وزیر؛

۶. گزارش دیدارهای مکرر با رئیس‌جمهور؛

۷. ارائه اطلاعاتی درباره جزیره خارک؛

۸. گزارش آغاز طرح پرونده حزب توده در دادستانی انقلاب ارتش؛

۹. گزارش آمار تلفات جنگ؛

۱۰. ارائه آمار فروش نفت و ارقام ذخایر ارزی؛

۱۱. گزارش تفصیلی درباره سمینار محرمانه سران نیروهای مسلح؛

۱۲. گزارش ملاقات با وابسته سیاسی ایتالیا؛

۱۳. ارائه اطلاعات نظامی مربوط به سلسله عملیات والفجر مقدماتی، والفجر یک و والفجر دو و نیز اشکالات پیش‌آمده در روند اقدامات عملیاتی نظامی ایران (این اطلاعات با توجه به کمک‌های ابرقدرت‌های شرق و غرب به عراق، جنبه کاملاً سرنوشت‌ساز داشت)؛

۱۴. ارائه آمار نیروهای سپاه و....

موقعیت، ارتباطات، تخصص، سواد و قرارهای مخفی «افضلی»، در پرونده دلالت بر آن داشت که بر وجود تشکیلات مخفی، ارتکاب جاسوسی و برنامه درازمدت حزب برای در دست گرفتن قدرت، وقوف کامل داشته است. در واقع مشخص بود که «افضلی» از مسئله براندازی نظام جمهوری اسلامی به‌وسیله حزب اطلاع داشت و به نحوی رفتار می‌کرد که در صورت در دست گرفتن قدرت توسط حزب توده، وی نیز بی‌نصیب نماند.افضلی در آخرین دفاع، خود را مقصر و مستوجب کیفر دانست و رأی صادره از جانب دادگاه را قبول کرد. وی مدعی بود که عقده حقارت شخصی و احساس او نسبت به رژیم گذشته او را پس از انقلاب به همکاری با حزب توده واداشت.

اعترافات تاریخی کیانوری در دادگاه در خاتمه دادگاه، «کیانوری» به توضیح مسائلی درباره حزب توده پرداخت. او چنان‌که در مصاحبه‌های تلویزیونی خود نیز گفته بود، اظهار کرد که حزب توده از آغاز تأسیس به‌صورت یک حزب کاملاً وابسته و تابع اتحاد جماهیر شوروی عمل می‌کرد و وابستگی حزب به شوروی، اعضاء و مرکزیت، آن را وادار به اقداماتی می‌کرد که به نحو آگاهانه خیانت به «ملت ایران» و «انقلاب واقعی مردم ایران» بود.

«کیانوری» اذعان داشت که انقلاب اسلامی ایران جریان جدیدی را در سراسر جهان پدید آورد. زیرا اغلب مبارزه با امپریالیسم غرب در انقلاب‌ها، مصادف با نوعی وابستگی و توسل به قدرت ابرقدرت شرق بوده است.

کیانوری اعتراف کرد که حزب توده عدم وابستگی انقلاب اسلامی به بلوک شرق را به‌طور عمیق درک نکرده بود. سپس اضافه کرد که در زمینه فعالیت‌های جاسوسی، حزب توده هر آنچه از عهده‌اش برمی‌آمد انجام داده است و با صراحت تمام افزود که در صورت دسترسی به اسرار بیشتر، اطمینان دارد که به‌طور حتم به عوامل شوروی منتقل می‌کردند.

او هدف حزب را دستیابی به قدرت در شرایط بحرانی عنوان کرد و گفت: «این واقعیتی است که همه آن‌هایی که با کمونیسم آشنا هستند می‌دانند و نمی‌توانیم آن را انکار کنیم.»وی با صراحت هرچه بیشتر ابراز کرد که اقدامات حزب برای ایجاد سازمان‌های افسری مخفی، نفوذ در ارگان‌ها و جاسوسی برای شوروی به‌منظور دستیابی به قدرت صورت گرفته است.

«کیانوری» درباره زمان مورد نظر حزب برای براندازی گفت: «خواب‌وخیال و تصورات ما این بود که در زمانی که با برخوردهای داخلی، بحرانی به وجود آید از بحران استفاده کنیم و به قدرت برسیم حالا که آب‌ها از سرمان گذشته است. می‌فهمیم که واقعاً خام بودیم و کودکانه و احمقانه فکر می‌کردیم.»

او درباره جمهوری اسلامی افزود: «جمهوری اسلامی نیرومندتر از این بوده و هست. ما به علت کوری ناشی از وابستگی، این مسئله را نفهمیدیم. واقعیت این است که حالا می‌فهمیم در چه باتلاقی گرفتار بودیم.»

نکاتی درباره اهمیت این محاکمه تاریخی ۱- دستگیری کادر رهبری و اعضای مخفی حزب توده، به‌رغم سازمان پیچیده‌ای که داشتند، از جمله عنایات بزرگ الهی بود و می‌توان آن را یکی از معجزات بزرگ این انقلاب الهی به شمار آورد.

در واقع، کشف و انهدام چنین حزب سازمان‌یافته و هدایت شده‌ای، در عمل از عهده بزرگترین و نیرومندترین دستگاه‌های ضدجاسوسی جهان نیز خارج بود، اما دادگاه انقلاب ارتش با همکاری دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی درحالی‌که چندان انسجامی نیافته بود به کشف چنان دستگاه جاسوسی و سازمان مخفی پیچیده‌ای موفق شد.

۲- اعترافات اعضای حزب پس از دستگیری، از کشف شبکه مخفی آن مهمتر بود. در واقع، معجزاتی نظیر اعترافات اعضای حزب توده در مصاحبه‌ها قابل‌تحلیل نیست. این درحالی بود که برخی تحلیل گران رسانه‌های وابسته، همزمان تبلیغ می‌کردند که دستگیرشدگان با تزریق دارو اعتراف کرده‌اند و یا صدای افراد دیگری روی فیلم آن‌ها گذاشته‌شده است.

۳- دستگیری سران حزب توده، بارزترین تجلی شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بود. این نشانه‌ها و تحقق شعار فوق، گویای رد ادعای هر دو ابرقدرت، بر نقش دیگری در تحقق انقلاب اسلامی بود. زیرا همان دادگاهی که نوکران غرب را محاکمه کرد بدون هیچ ملاحظه و قائل بودن به تفاوتی، نوکران شرق را نیز محاکمه نمود.

۴- در دادگاه حزب توده، یک حزب و عده‌ای از فعالان حزبی و سیاسی محاکمه نشدند، بلکه چنان‌که روشن شد، عده‌ای جاسوس که تحت عنوان حزب به فعالیت جاسوسی می‌پرداختند، محاکمه گردیدند. اکثریت قریب به‌اتفاق اعضای سازمان مخفی حزب توده در زمره نظامیان بودند، ولی شمار نظامیانی که با حزب همکاری داشتند، اندک بود و به‌رغم تلاش‌های بسیار حزب توده برای جذب افراد بیشتر از ارگان‌های نظامی، در مجموع کمتر از ۲۰۰ نفر را در تمامی ارگان‌های نظامی و انتظامی- اعم از ژاندارمری، شهربانی و ارتش- جذب نمودند.

نهایتاً به حکم دادگاه انقلاب اسلامی ارتش تعدادی از نظامیان نزدیک به حزب از جمله افضلی در روز ۶ اسفند ماه سال ۱۳۶۲ به‌جرم طراحی کودتا و جاسوسی برای دشمن (اتحاد جماهیر شوروی) اعدام شدند و به‌سزای خیانت خود رسیدند.

منبع: میزان