برخی به طنز و شوخی، سال آینده را سال تودیع و معارفه می‌دانند. سالی که قرار است نسل اول و دوم انقلاب، هنر خود را در واگذاری «قدرت»، «مسئولیت» و «تکلیف» اداره کشور به نسل دوم وسوم، مؤمنانه نشان دهند.

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:

*************


از عراق تا ونزوئلا و دستگاه دیپلماسی ما

جعفر بلوری در روزنامه کیهان نوشت:


«رابطه ایران و عراق، الگویی نمونه در منطقه است…آماده‌ایم با همه همسایگان مثل عراق، بهترین رابطه را داشته باشیم.» این بخشی از اظهارات دیروز رئیس‌جمهور محترم در جمع مردم بوشهر است. به همان اندازه‌ای که سفر آقای روحانی به عراق مهم بود، این اظهارات هم مهم‌اند، البته به شرطی که در حد «اظهارات» باقی نمانند. این اظهارات آن هم پس از ۶ سال می‌تواند به معنای ناامیدی از آن چند کشور بدعهد غربی باشد. ناامیدی که همیشه بد نیست! این رویگردانی - در صورت صحت- اگرچه دیر صورت گرفته اما از قدیم گفته‌اند… «جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است.»


نمی‌توان منکر این حقیقت شد که، دستکم دولت اول آقای روحانی تقریباً خلاصه شده بود در «وزارت خارجه»، وزارت خارجه خلاصه شده بود در آقای «ظریف» و تمام هم و غم ایشان هم شده بود، مذاکرات هسته‌ای. این یعنی ۴ سال گره زدن دستگاه مهم و عریض و طویل خارجی به یک مسئله! در حالی که سیاست خارجه یعنی...


وزیر خارجه فلان کشور، هزاران کیلومتر سفر می‌کند تا یک اجماع جهانی علیه یک کشور بسازد. یعنی وزارت خزانه‌داری فلان کشور، چیزی بالغ بر ۶۰۰ نفر را مأمور کنترل فعالیت‌های تجاری یک کشور هدف می‌کند تا تحریمی دور نخورد. یعنی وزیر خارجه فلان کشور طی دو سه ماه، دو سه بار به منطقه غرب آسیا می‌رود تا مبادا کشوری یک قطره نفت بیشتر از آن چیزی که توافق کرده‌اند از فلان کشور بخرد یا بفروشد. یعنی یک موبایل فروش را تا آن اندازه از کمک به دور زدن تحریم‌های اعمال شده علیه یک کشور می‌ترساند که جرأت نکند، یک باطری به شهروند کشوری بفروشد که تحریم است. یعنی از خاک یک کشور دیگر به وزیر اقتصاد آن کشور نامه می‌زند، اگر با چین رابطه تجاری برقرار کنی، به شدت برخورد خواهد شد و....


غرض، ظرفیت موجود در دستگاه سیاست خارجی، نوع استفاده کشورها از این ظرفیت و فرصتی بود که ما در این ۴ سال از دست دادیم. اما سفر روحانی به عراق امیدوارکننده بود. چرا؟!
آقای رئیس‌جمهور، وزیر خارجه و سایر مقامات دولتی در این ۶ سال به کرات به آن چند کشور اروپایی درگیر برجام سفر کردند. تا توانستند «نرمش» نشان داده و بعضاً حتی پا را از حد فراتر گذاشتند و به هر سازی که زده شد رقصیدند! شاید به این خاطر که همان اول «همه امتیازها را یک جا داده بودند». کاسب جماعت اصطلاحی دارند با این مضمون که «وقتی مالت دست بدهکار است، مجبوری با هر ساز او برقصی!». دولت هر آنچه خواستند را با امید به «امضای کری تضمین است» داد و نتیجه شد، وضعیتی که امروز در آن است!


به عنوان فقط یک نمونه سفر آقای ظریف به آلمان و بی‌بنزین ماندن هواپیمایش در این کشور را به یاد آورید و آن را بگذارید کنار سفر آقای روحانی به عراق و استقبالی که از او شد. همه در عراق به استقبال رئیس‌جمهور آمده بودند؛ وقتی نتیجه یک سفر ولو دیر هنگام به عراق می‌شود، آن عزت و احترام و قرارداد ۲۰ میلیارد دلاری، نتایج سفر به ۱۵ کشور همسایه چه خواهد شد؟! همین‌طور به کشورهای دیگر.


اصرار برخی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای نزدیک به دولت به ادامه همان روند خسارت بار گذشته، با چه توجیهی صورت می‌گیرد؟ تلاش برای تخریب روابط ایران و عراق، ایران و روسیه؟ ایران و چین، و…چطور؟ آیا دولت این تغییر رویه را ادامه خواهد داد؟ این تغییر رویه چقدر در بهبود شرایط مؤثر واقع شد؟ چه کسانی و چرا نمی‌خواهند این تغییر رویه صورت بگیرد؟


از سوال آخر شروع می‌کنیم. برخی از اصلاح‌طلبان و نفوذی‌ها در بدنه دولت به‌اشکال مختلف نشان داده‌اند، مخالف این تغییر روندند حتی اگر روز قبلی، همچنان خسارت‌بار باشد. این طرز تفکر می‌تواند دو دلیل داشته باشد. یا نفوذی صورت گرفته یا تفکرات لیبرالیستی بر آنها حاکم است. نفوذ، یکی از گزینه‌های محتمل است که مراکز اطلاعاتی باید آن‌را جدی بگیرند. وقتی پایگاه اطلاع‌رسانی دولت (پاد) پس از سفر موفقیت‌آمیز و پر بار رئیس‌جمهور به عراق، کلیپی منتشر کرده و آن طور به منافع و امنیت ملی چوب حراج می‌زند و ساعاتی بعد و پس از انتشار گسترده آن پیام با جمله «اشتباه شد» تلاش می‌کند، آن را تقلیل دهد یعنی، کاسه‌ای زیر نیم کاسه است. این فیلم، زمان انتشار و محتوای آن، نشتی یک بشکه است! مراکز اطلاعاتی حتماً باید بررسی کرده و نفوذی‌ها را شناسایی کنند. انتشار گزارش سرتاسر کذب و خائنانه آن زردنامه اصلاحات درباره زائران عراقی در مشهد، نشتی دیگری شبیه به همین کلیپ بود که ظاهراً با فرد خاطی برخورد شده است.


منافع این عده در خدمات‌رسانی به غرب است. این عده درست مثل کودتاچیان در ونزوئلا هر آنچه آمریکا دستور دهد اطاعت می‌کنند. در ونزوئلا همین غربگرایان بودند که با حمله به زیرساخت‌های برقی این کشور، مردم را با قحطی و گرسنگی و بدبختی مواجه ساختند. من آنها را لیبرال هم نمی‌دانم. لیبرال‌ها در غرب، هر چه که باشند، به منافع ملی اهمیت می‌دهند و هر جا احساس کنند به منافع ملی‌شان ضربه وارد می‌شود، از اصول لیبرالیستی اندکی هم که شده کوتاه می‌آیند. این عده منافع ملی را هم نمی‌فهمند پس لیبرال هم نیستند!


اینکه این تغییر رویه چقدر می‌تواند مؤثر باشد، را می‌توان از سفر به عراق متوجه شد. سفر به عراق آورده خوبی برای هر دو کشور داشت. سوریه یکی از متحدین استراتژیک ماست. این کشور از سوی داعش و همین آمریکا نابود شده و نیاز به بازسازی دارد. همین حالا که در حال مطالعه این وجیزه‌اید، کشورهای زیادی به صف شده‌اند تا در بازسازی این کشور مشارکت کنند، حتی عاملان تخریب این کشور! به گفته بالاترین مقامات سوری، ایران اولویت نخست دمشق برای کمک به بازسازی سوریه است. این یک فرصت استثنایی هم برای سوریه و هم برای شرکت‌های ایرانی است که به آن کشور و به کار خود رونقی بدهند. ما با ۱۵ کشور همسایه‌ایم. با بسیاری از کشورها هم که همسایه نیستیم، روابط خوبی داریم. مثل همین ونزوئلا…


آنهایی که همه چیز را با مقیاس «منافع ملی» و «سود و زیان» می‌سنجند توجه داشته باشند کمک به دولت قانونی مادورو در ونزوئلا، فقط کمک به یک کشور و حمایت از مقاومت در برابر یک دشمن مشترک نیست. کمک به منافع ملی خودمان هم هست. ونزوئلا یکی از اعضای اوپک است. «گوایدو» رهبر کودتاچیان ونزوئلا هم یک مهره آمریکایی است. موفقیت آمریکا در به نتیجه رساندن کودتای خود در این کشور عضو اوپک و تسلط‌اش بر نفت آن یعنی، تولد یک عربستان دیگر. عربستان همواره مهم‌ترین عامل در مؤثر واقع شدن تحریم‌های نفتی غرب علیه ایران بوده. آمریکا صراحتاً اعلام کرده به دنبال صفر کردن صادرات نفت ایران است اما نگران شوک حاصل از آن هم هست. تسلط آمریکا بر نفت ونزوئلا، اهرم قدرتمندی خواهد شد در دستان آمریکا برای خنثی کردن اثر «صفر شدن صادرات نفت ایران»! دولت ونزوئلا از ایران، روسیه، چین و کوبا خواسته در برابر کودتای آمریکا کمکشان کنند. دولت تردید نکند و به کمک ونزوئلا بشتابد.


پاسخ قطعی دادن به این سوال که «آیا دولت تغییر رویه را ادامه خواهد داد یا خیر؟» کمی زود است. نقل قول ابتدای این وجیزه از سخنرانی آقای روحانی علامت خوبی است از اینکه دولت تغییر رویه داده است. اگر ایشان به سوریه، ارمنستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، پاکستان، هند و…هم سفر کند و ظرفیت‌های عظیم موجود در دیپلماسی را آزاد نماید، قطعاً سیلی محکمی بر آمریکا و تحریم‌هایش خواهد زد.


کسانی که تلاش می‌کنند نگاه دولت، تحت هر شرایطی به آن چند کشور غربی بد عهد «زیر برجام زده» باشد، همان‌هایی هستند که تلاش می‌کنند نگاه به سمت عراق، سوریه، چین، روسیه، پاکستان، هند و خلاصه باقی کشورهای دنیا نباشد. شناسایی آنها کاری ندارد. به تیترها، گزارش‌ها، خبرها، موضع‌گیری‌ها و فعالیت‌هایشان در شبکه اجتماعی اگر نگاهی بیندازید، قابل شناسایی‌اند. این عده هنوز هم با وجود خسارت‌های برجام، «برجام برجام» می‌کنند و دنیا را آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریکا می‌دانند، حتی اگر از سوی این کشورها تحقیر شوند! غربزدگی واقعاً یک بیماری است. بیماری از این بالاتر که، هر بلایی خواستند سرت بیاورند، خرشان که از پل گذشت، به ریشت بخندند و شما همچنان دستتان به سویش دراز باشد؟! داعش را بسازند، به جانت بیندازند، از عقب مانده‌ترین رژیم‌های عصرحجری و بدترین دشمنانت حمایت کنند، تحریمت کنند، تحقیرت کنند اما همچنان مشتاقشان باشی؟!


راه، همانی است که رئیس‌جمهور محترم با سفر به عراق در آن قدم گذاشته و زمان بهتر از هر تحلیلگری میزان عیار اظهارات خوب آقای رئیس‌جمهور را مشخص خواهد کرد. فعال شدن دستگاه سیاست خارجی فقط یکی از ظرفیت‌هایی است که می‌تواند اوضاع را دگرگون کند انشا الله…

تا خراسان باقی است «روزنامه خراسان» می‌ماند

جواد نوائیان رودسری در روزنامه خراسان نوشت:

۱۱۰ سال از روزی که سیدحسین اردبیلی، روزنامه خراسان را با کمک جمعی از مشروطه‌خواهان مشهدی، مانند زنده‌یاد ملک‌الشعرای بهار منتشر کرد، گذشت؛ هرچند که دوره نخست انتشار این روزنامه ماندگار، پس از انتشار ۲۴ شماره متوقف و انتشار دوباره آن با همین نام، چند دهه بعد ممکن شد اما در دوران فترت بین دو دوره انتشار روزنامه خراسان، عواملی که دست اندر کار انتشار آن بودند، ذیل عنوان جراید دیگری همچون «بهار» و «طوس» به فعالیت‌های مطبوعاتی خود ادامه دادند و افزون بر آن، با تأسیس چاپخانه خراسان، توسط زنده‌یاد شیخ احمد بهار، در سال ۱۲۹۰ خورشیدی، جمع روزنامه‌نگاران و اهالی فعال در روزنامه خراسان دور اول، پایدار ماند و میراث ارزشمند خود را به نسل بعد، انتقال داد؛ نسل توانمندی که افرادی همچون زنده‌یاد حسن عمید، نخستین سردبیر روزنامه خراسان در دوره جدید و نویسنده فرهنگ فارسی «عمید» را در جمع خود داشت.

همین نسل بود که بعدها، زمینه را برای انتشار مجدد روزنامه خراسان فراهم کرد و افرادی مانند زنده‌یاد ابراهیم توسلی که دیرزمانی در چاپخانه خراسان مشغول کار بودند، مجدد چرخ انتشار روزنامه خراسان را به گردش درآوردند. خراسان طی دوران طولانی حضورش در میان مردم مشهد، به بخشی از هویت آن تبدیل شده است؛ امروز کمتر مشهدی و حتی خراسانی را می‌شناسیم که در مواجهه با کاریزمای روزنامه خراسان، احساسی آتشین نداشته باشد. بسیارند افرادی که در شهر مشهد و شهرستان‌های استان، روز را با خواندن صفحات روزنامه خراسان در کنار سفره صبحانه آغاز می‌کنند. سیل نظرات، تشویق‌ها و انتقاداتی که روزانه، از سوی خوانندگان پر و پاقرص روزنامه، به سوی آن روان می‌شود، گواه این است که خراسان، همچنان کاریزمای خود را حفظ کرده است و به مثابه بخشی از حافظه تاریخی خراسانیان، نقش راهبردی خود را در مسیر تنویر افکار عمومی و انعکاس دیدگاه‌ها و نظرات خوانندگانش ایفا می‌کند. طی سال‌های طولانی و متمادی حضور خراسان در میان مردم، این روزنامه، همواره انعکاس دهنده صدای نیاز و درخواست مردم بوده و در مسیر تحقق خواسته‌های آنها، سر از پا نشناخته و حتی گاه، تاوان سختی نیز به دلیل این حمایت، پرداخته است.

از سیل مهیب مشهد در سال ۱۳۲۹ و ایجاد ستون مخصوص «سیل‌زدگان» در روزنامه خراسان و انعکاس شکایات و نیازهای مردم شهر به مسئولان و پیگیری این مطالبات، تا انتشار اخبار مربوط به روزهای پرالتهاب انقلاب اسلامی و تا امروز، خراسان بازگوکننده هزاران خواسته و مطالبه مردم شهر مقدس مشهد و استان بزرگ خراسان بوده و این موضوع، به تدریج، روزنامه خراسان را به بخشی از زندگی، تاریخ و هویت این خطه تبدیل کرده است؛ آن‌گونه که مردمانش، با تعصبی برخاسته از عشق و شناخت، روزنامه را از خود می‌دانند و به آن مهر می‌ورزند. راز ماندگاری این روزنامه ۱۱۰ ساله را باید در مردمی بودن آن جست‌وجو کرد؛ رازی که باعث می‌شود تا خراسان و خراسانی باقی است، روزنامه خراسان هم باقی بماند و در خدمت دوستدارانش باشد.



انسجام ملی تنها راه‌حل عبور از مشکلات

سید مصطفی هاشمی طبا در روز نامه آرمان نوشت:

اخیراً معاون اول رئیس‌جمهور اظهار داشته که اقتصاددانان نمی‌توانند راهکاری برای تلاطم اقتصادی موجود در کشور پیدا کنند، در حال حاضر کشور فقط راهکار سیاسی می‌خواهد و هیچ راهی بجز روش سیاسی برای برون‌رفت کشور از معضلات پیش روی مردم وجود ندارد. در این راستا باید اذعان داشت؛ درست است که بسیاری از مسائل و مشکلات کشور به‌خصوص مسائل و مشکلات اقتصادی راه حل سیاسی دارد، اما این سخن بدین معنا نیست که اقتصاددانان راه حلی برای خروج کشور از بحران اقتصادی نداشته باشند. برون رفت از شرایط فعلی راه‌حل‌های متفاوت دارد، اما اقتصاددانانی که بعضاً نیز در مورد شرایط اقتصادی کشور اظهار نظر می‌کنند در هیچ زمانی تبعات استفاده از راه‌حل‌های موجود را نمی‌گویند. هر مسأله‌ای راه حلی دارد و نمی‌شود بدون راه‌حل باشد؛ آن‌هم اقتصاد کشور که می‌توان راهکارها و راه حل‌های بسیاری را برای آن ترسیم نمود.

اینکه هیچ راه حلی توصیه نمی‌شود و اگر هم توصیه شود هیچکس مسئولیت آن را بر عهده نمی‌گیرد، بدین جهت است که هیچکس جرأت پذیرش تبعات راه حل ارائه شده برای جامعه و مردم را ندارد. چرا که نمی‌توان شرایط و متغیرهای آینده را پیش‌بینی کرد. هر کشوری بر مبنای نظام سیاسی و اقتصادی خود بر اساس اصول ثابتی حرکت می‌کند که کمتر تابع ریسک است و از این جهت است که راه حل‌های زیادی ارائه نمی‌شود. چون درصد ریسک هر پیشنهادی به اندازه بار آن پیشنهاد بالاست. با رصد شرایط داخلی و بین‌المللی نمی‌توان حداقل در کوتاه مدت به شکوفایی اقتصادی دست یافت. از آنجایی که اقتصاد و سیاست ارتباط متقابل با یکدیگر دارند متغیرهای سیاسی تأثیر مستقیمی بر اقتصاد کشور می‌گذارند، از این رو داشتن اقتصاد ارزان و پر رونق نیازمند حل و فصل مسائل سیاسی در داخل و خارج است. گرچه متناسب با هر سیاستی یک شیوه اقتصادی متناسب وجود دارد که البته تبعات حاصل از آن نیز به دوش مردم خواهد بود. از طرف دیگر تأثیر سیاست خارجی بر اقتصاد به مراتب بیشتر از مسائل در سیاست داخلی است.

از این جهت باید ابتدا نوعی بازنگری در رویکردهای سیاست خارجی داشته باشیم. این مساله از این جهت است که اساساً چون اقتصاد کشورمان بسیار به فروش نفت و واردات متکی است و بازار فروش نفت نیز تابع متغیرهای متعدد بین‌المللی است، گفته می‌شود باید در سیاست خارجی دقت نظر به خرج داد. یکی از بزرگترین مشکلات موجود هزینه‌های مترتب بر دولت است و دولت به هر دری می‌زند که این هزینه‌ها را تأمین کند، اما هر جا که نتواند از پس این هزینه‌ها برآید با کسری بودجه مواجه خواهد شد و مجبور به فروش اوراقی می‌شود که خود نوعی فروش آینده است. لازم به‌ذکر است یکی از مهم‌ترین راهکارهای سیاسی همدلی، وحدت و انسجام سیاسی میان جریانات سیاسی، قوا و سایر نهادهای تأثیرگذار در کشور است که بتوانند با رسیدن به راه حلی واحد راه خروج از بحران را پیدا کرده و بپذیرند و همه تلاش کنند تا دولت را در راه تلاش برای عبور از این پیچ خطرناک کمک و حمایت نمایند.


تفکر انقلابی؛ ضامن تحقق گام دوم انقلاب

سیدعبدالله متولیان در روزنامه جوان نوشت:


به فاصله یک ماه از صدور بیانیه «گام دوم انقلاب»، خبر مسرت‌بخش افتتاح پروژه گازی خلیج فارس و پیشی گرفتن از قطر در بهره‌برداری از میادین مشترک گازی بین دو کشور، مهر تأییدی بود بر ضرورت بازگشت به الگوی مدیریت جهادی که کام مردم را از میوه و ثمره‌ی تفکر انقلابی شیرین کرد. افتتاح پروژه گازی خلیج فارس ثابت کرد که اگر تفکر انقلابی (و یا به عبارت مصداقی آن تفکر بسیجی) در کشور جاری و ساری شود بی‌شک خواهیم توانست بر تمامی مشکلات غلبه پیدا کرده و از همه موانع عبور کنیم و به اهداف والای انقلاب دست پیدا کنیم.


تجربه ٤۰ سال گذشته ثابت کرده که تفکر انقلابی در تمامی حوزه‌ها و عرصه‌ها راه‌گشا و حلال مشکلات است. محصول تفکر انقلابی و بسیجی در دوران دفاع مقدس می‌شود: «بیش از ۲۰۰ هزار شهید عزیز و بزرگوار و حفظ استقلال کشور، حفظ عزت و کرامت مردم و نظام و حفظ تمامیت ارضی کشور» و در عرصه مقاومت و دفاع از حریم حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام در سوریه و عراق می‌شود: «صدها شهید عزیز همچون حججی و نابودی داعش و شکستن غرور مستکبران و بر هم خوردن همه نقشه‌های نظام سلطه و پیروزی محور مقاومت و حفظ عزت اسلام» و در عرصه علمی می‌شود: «فتح قله‌های دانش و معرفت در حوزه‌هایی نظیر دانش هسته‌ای، نانو، سلول‌های بنیادی، دارو و…» و در عرصه اقتصادی می‌شود: «شکستن شاخ تحریم و تهدید و آبادانی کشور، ساخت سد، تونل، ماهواره، بزرگ‌ترین پالایشگاه میعانات گازی جهان، و… و در یک کلمه می‌شود باطل‌السحر دشمن و شکستن شاخ تحریم و تهدید و شکستن شیشه عمر جادوگران سلطه‌گر غربی» و این‌ها همه تصاویر روشنی از جمله نورانی حضرت امام خمینی در ۲۱ فروردین ماه ۱۳۶۲ است که فرمودند: «ما امریکا را زیر پا می‌گذاریم»


اول آذر ماه سال گذشته مقام معظم رهبری در جمع بسیجیان فرمودند: «روزی که ان‌شاءالله آن روز خیلی دور نخواهد بود، نیروهای جوان و مؤمن خواهند توانست معضلات اقتصادی را در کشور حل کنند، پیشرفت‌های علمی را مضاعف کنند، از لحاظ فرهنگی تسلّط محتوای فرهنگی و برجسته‌ی انقلاب و مفاهیم قرآنی و معارف اسلامی را در سرتاسر کشور و در همه‌ی زوایای این کشور ان‌شاءالله بگسترانند؛ این کارها خواهد شد ان‌شاءالله، تحقّق پیدا خواهد کرد به کوری چشم دشمنان» و امروز با افتتاح این پروژه به دست فرزندان انقلابی ملت ایران در سپاه، دومینوی تحقق پیش‌بینی‌های رهبری به حرکت درآمده است.


نقطه مقابل تفکر انقلابی و بسیجی، تفکری است که ما را به تمکین از قواعد بازی نظام سلطه و گرفتن بهانه از دشمن فرا می‌خواند. مروجان تفکر بازی برد / برد خوب می‌دانند که در این مسیر پازل دشمن را تکمیل می‌کنند و تردیدی هم ندارند که قواعد و قراردادهای نظام سلطه اولاً بر اساس رفع نیاز سلطه گران و حفظ هژمون و سلطه غرب بر کشورها نوشته می‌شود، ثانیاً در بسیاری از موارد با اصول و مبانی ما مغایر و متضاد است (مانند تعریفی که آنان از تروریسم ارائه می‌دهند)، ثالثاً پذیرش یک قرارداد به شکل دومینو مستلزم پذیرش قراردادهای بعدی است، رابعاً نظام سلطه هیچ‌گاه به همان تعهدات حداقلی خود هم عمل نکرده و نخواهد کرد. نامه ۷۵ نماینده مجلس خطاب به رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت سندی روشن بر این مدعاست که رسماً اعلام می‌کنند که «دولت طی سه سال گذشته همه الزامات مربوط به FATF را اجرایی کرده است و همین اقدام دولت موجب قفل شدن اقتصاد کشور و گرانی‌های اخیر است». در این نامه آمده است: «متأسفانه برخی عناصر دولتی علیرغم اینکه مدام بر ضرورت شفافیت در عرصه بین‌المللی تأکید می‌کنند، حقایق را از مردم و تصمیم‌گیرندگان نظام پنهان نگه داشته‌اند».


«ساخت بزرگ‌ترین پالایشگاه جهان»، «پیشی گرفتن از قطر در بهره‌برداری از میدان مشترک گازی»، «ساخت موشک‌های منحصر به‌فرد، دقیق و نقطه‌زن»، «تحمیل اقتدار نظام اسلامی بر نظام سلطه در عمق استراتژیکی ایران در سوریه و دریای مدیترانه» و… همه و همه نمادهایی از درستی راه و ضرورت بازگشت به تفکر بسیجی و انقلابی در عرصه مدیریتی کشور است و ناخواسته ما را به یاد سخن کشتیبان انقلاب می‌اندازد که در ۱۹ بهمن سال ۹۱ فرمودند: «من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام»


... و خلاصه کلام از زبان بنیان‌گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی سلام‌الله علیه که: «اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند».

فرصت عبور از سالِ سخت

ژوبین صفاری در روزنامه ابتکار نوشت:
 

شواهد و قرائن نشان می‌دهد که سال ۱۳۹۸ به لحاظ اقتصادی برای مردم ایران دشوار خواهد بود. نشانه‌هایی که مردم را نگران کرده و حال‌وهوای روزهای پایانی سال با اضطراب جمعی و فراگیر همراه شده است. سوال اینجاست که آیا می‌توان با تمهیداتی از بار بحران روانی مردم برای ورود به سال جدید کاست؟ بدون تردید مشکلات اقتصادی مردم را نمی‌توان با چند حرکت ساده طی یک سال آینده برطرف کرد و یا حتی به راحتی از وخیم‌ترشدن شرایط جلوگیری کرد.

اما قطعاً برای گذر از آن نیازمند آرامش بیشتر روانی و البته ایجاد اتحاد حاکمیتی هستیم. اتحادی که حتی اگر علی‏رغم میل باطنی صاحبان قدرت در حاکمیت باشد، ناگزیر به پذیرش آن هستند، چراکه اگر در بر همین پاشنه کنونی بچرخد به صراحت باید منتظر تعمیق بحران اجتماعی بود.


به بیان دیگر، برای اینکه پیش‏بینی سخت‏بودن سال ۹۸ حداقل کمی درست از آب درنیاید، باید تغییرات گسترده‌ای در تفکر حاکمیتی و به دنبال آن افکار عمومی ایجاد شود. تا امروز اگر به پشتوانه درآمدهای نفتی، ماله‌ای سیاه بر ساختارهای بیمار اقتصاد کشیده شده بود؛ امروز حداقل فرصتی برای منازعات سیاسی و قربانی‏کردن سفره‌های مردم وجود ندارد. این تغییر حتی باید در نوع نگاه جامعه‏شناختی مسئولان تصمیم‌ساز، نسبت به اداره امور حاصل شود.


بیان اظهارنظرهایی مانند اینکه مردم چطور به خود اجازه می‌دهند برای اعضای فلان نهاد تعیین تکلیف کنند ناشی از درک نادرست از مقوله زمامداری است که حتماً می‌تواند به عنوان یک متغیر اساسی به بیشترشدن شکاف مردم و حاکمیت کمک کند. باید توجه داشت که تفویض اختیار به حاکمیت توسط مردم اگر با پاسخگویی همراه نباشد بی‌تردید به دیکتاتوری منجر خواهد شد. مسئله‌ای که اساساً انقلاب اسلامی برای مبارزه با آن شکل گرفت. از طرف دیگر، دولت برای پیشبرد اهداف خود نیازمند اقتدار است که این مسئله از دیدگاه جامعه‏شناسان بزرگ مانند روسو ابداً به معنای عبور از مفهوم دموکراسی نیست. به نظر می‌رسد آنچه که در شرایط فعلی باید تمرین کرد سلامت و شفافیت در عین داشتن قدرت سیاسی است که این مقوله می‌تواند به همسوکردن قوای اجتماعی در شرایط بحران اقتصادی با نظام سیاسی کمک کند.

سال ۱۳۹۸ علی‏رغم تمام تهدیدهای بین‌المللی‌اش می‌تواند معبری برای گذر از تفکر اشتباه در تفکر برخی از مسئولان باشد. به عبارت دیگر، همانگونه که مسئولان دولتی از جمله رئیس‌جمهوری کشور از مردم می‌خواهد تا به عنوان عیدی دولت به مردم! مردم در پیشبرد اهداف دولت به آن‌ها کمک کند، دولت نیز باید با همراهی سایر نهادهای حاکمیتی، تضمین سلامت سیاسی و اقتصادی در حکمرانی را مدنظر قرار دهد. برای این منظور، باید در سال جدید فضا برای تشکیل سازمان‌های مردم‏نهاد باز گذاشته شود تا نظارت بیشتری بر عملکرد نظام سیاسی مسئولان صورت گیرد.

این امر به همراه سایر اقدامات از جمله پرهیز از گفتاردرمانی به جای عمل، می‌تواند به اعتماد عمومی منجر شود. نبود اعتماد عمومی بدون شک منجر به قانون‌گریزی و احترام‏نگذاشتن به حقوق مدنی است. این معضل در جامعه‌ای که با ضعف مدنیت روبه‏رو است بارها به اشکال مختلف و در بحران‌های گوناگون خود را نشان داده است. یادمان باشد سال ۹۸ می‌تواند سال به‌مراتب سخت‌تری از آنچه فکر می‌کنیم باشد اگر نتوانیم لایه‌های دقیق ویژگی‌های جامعه را بکاویم و به سوی سلامت سیاسی، اقتصادی حرکت کنیم.


سال تودیع و معارفه

محمدکاظم انبارلویی در روزنامه رسالت نوشت:

برخی به طنز و شوخی، سال آینده را سال تودیع و معارفه می‌دانند. سالی که قرار است نسل اول و دوم انقلاب، هنر خود را در واگذاری «قدرت»، «مسئولیت» و «تکلیف» اداره کشور به نسل دوم وسوم، مؤمنانه نشان دهند. شاید سال آینده سال تودیع پیران و معارفه جوانان باشد. قرار است به فضل خدا و هدایت‌های الهی این انقلاب تا ظهور صاحب اصلی آن ادامه یابد.


بیانیه جمعی از جوانان انقلابی با عنوان عهدنامه جوانان انقلابی در لبیک به بیانیه گام دوم، متنی فاخر، انقلابی، جسورانه، امیدوارانه و توأم با حزم و تدبیر داشت.


این بیانیه نشان می‌دهد جوانان نگران نظام دیوان سالاری کشور هستند و تحول ساختاری در این باره را ضروری می‌دانند. آنها به فکر حکمرانی خوب در قالب تحقق «دولت اسلامی» هستند و از دیدگاه آنها مردمی سازی حکمرانی با بهره گیری از آموزه‌های وحیانی و اندیشه‌های پاک و فرهنگ اهل بیت (ع) ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد و در این راه به کاربست تجربیات و ظرفیت‌های بی حد و حصر کشور و تجربیات بومی و موفق انقلاب به ویژه در دفاع مقدس و حرکت‌های جهادی نگاه ویژه دارند. روح بیانیه نشان می‌دهد آنها به دنبال «پیرزدایی» نیستند بلکه به دنبال هم‌افزایی تجربیات پیران انقلاب در اداره کشور و رسیدن به حکمرانی خوب می‌باشند.


اجماع سازی در میان نخبگان جوان برای رسیدن به اتحاد و اتفاق از نگاه آنها مخفی نمانده و در پی تشخیص اولویت‌ها و انتخاب مسیرهای جوانانه برای رویارویی با چالش‌ها و حل مشکلات هستند.


از نگاه جوانان انقلابی و جهادی کشور هیچ بن بستی در کشور وجود ندارد و آنها این روحیه را دارند که در برخورد با چالش‌ها، با «حزم» و «تدبیر انقلابی» و «درک واقعیت‌های میدان» به سلامت عبور کنند. آنها معتقدند «انسداد»، یک توهم است و هیچ بن بستی در کشور وجود ندارد. کافی است به آنها میدان داده شود تا صلاحیت و اقتدار آنها محک زده شود.


جوانان بیانیه را یک «عهد ایمانی» تلقی کرده‌اند تا با «پیمان برادری و جوانمردی» پای این عهد بمانند. عهد قرار گرفتن بر مدار و منطق انقلابی و اجتماعی سازی حل مسائل کشور کار عظیمی است و عظیم‌تر آنکه این کار بزرگ قرار است در پروسه شکل گیری «جامعه دینی ونظام انقلابی» صورت پذیرد.


رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای مجلس خبرگان با تأکید بر ضرورت شکل گیری یک گفتمان و فهم عمیق عمومی در باره مشکلات کشور و مواجهه با چالش‌ها و حوادث از ده «دوگانه» رونمایی کردند. خطاب معظم له هم به پیران و هم به جوانان انقلابی این بود که در مورد این دوگانه‌ها فکر کنند.


متأسفانه در برخی محافل و مجالس مربوط به اصلاح طلبان شنیده می‌شود؛ کشور در شرایط بحرانی است، مسائل لاینحل است، ما به انسداد رسیدیم، راه برون‌رفتی برای مشکلات نیست! دلیل برخی از استعفاهای زنجیره‌ای همین توهّم است.


اینان بسان جماعتی که؛ «خود گویی و خود خندی»، مشکلات را پدید می‌آورند و بعد هم می‌گویند لاینحل است! این جماعت روسیاه با کارنامه شرم آور خروج بر حاکمیت و خروج از حاکمیت، نمی‌توانند باری از دوش مردم بردارند و همواره بیراه روی آنها بر روی دست مردم و انقلاب هزینه گذاشته است.


رهبر انقلاب در دیدار یاد شده، دوراهی‌های سرنوشت‌ساز در پیش‌روی کشور را رونمایی کردند و فرمودند؛ برای عبور از مشکلات باید فعال و در موضع ابتکار باشیم و نیز امیدوارانه، با حزم و تدبیر توأم با شجاعت و دلیری حرکت کنیم، و نیز فرمودند؛ اگر تهدیدها و فرصت‌ها را بشناسیم و نقشه‌های دشمن را بفهمیم و از تجربیات گران‌سنگ بهره ببریم، از دوراهی‌های سرنوشت ساز به سلامت عبور می‌کنیم. سال آینده سال واگذاری قدرت به جوانان است. پیران انقلاب در هر جا هستند باید امانت‌هایی را که در اختیار دارند به اهل آن واگذار کنند. ماه پایانی سال ۹۸ موسم برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی است. سوال کلیدی این است؛ آیا انتقال قدرت به جوانان در مهم‌ترین نهاد مردمی نظام یعنی مجلس شورای اسلامی کلید زده خواهد شد؟


اگر این کار دقیق و هوشمندانه انجام شود، انتظار آن می‌رود سال بعد از آن، که انتخابات ریاست جمهوری است، تحولی عظیم در نظام دیوان سالاری کشور با انتقال قدرت به جوانان صورت پذیرد. آن وقت است که می‌شود اطمینان حاصل کرد؛ تحول نسلی و تحول ساختاری برای رسیدن به حکمرانی خوب ایجاد شده و انقلاب در دهه پنجم در مسیری که امام (ره) و رهبری تعیین کرده‌اند، به حرکت بالنده خود ادامه می‌دهد.