تونی کارتالوکی با اشاره به اسناد و بررسی وقایع دو دهه اخیر پاسخ‌های جالبی به اتهامات آمریکا علیه ایران می‌دهد و در عوض پرسش‌های بی‌پاسخی را در مورد «صادرات آشوب»‌ مطرح می‌کند.

سرویس جهان مشرق- فعالیت منطقه‌ای و حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی، با چه هدفی؟ دستیابی به هژمونی منطقه‌ای. این مهمترین اتهام به ایران در هفته‌ها و ماه‌های اخیر از سوی ایالات متحده است اما جای یک پرسش باقی است: اگر با کسی که به ادعای شما در پی هژمونی منطقه‌ای است سر جنگ دارید، پس با دولتی که اکنون هژمون منطقه است چه خواهید کرد؟ بله، دولت ایالات متحده آمریکا.

این پرسشی است که تحلیلگر «نگاهی جدید به شرق» (New Eastern Outlook) مطرح می‌کند. تونی کارتالوکی به اتهامات آمریکا به ایران را اشاره نموده و پرسش‌های بی‌پاسخی را مطرح می‌کند:

تروریسم

ایران به حمایت از حزب‌الله و حماس متهم می‌شود. آیا شبه‌نظامیان القاعده و داعش، لیبی و سوریه و یمن و افغانستان را به خاک و خون نکشیده‌اند و عملیات تروریستی در خاک اروپا و آمریکا انجام نداده‌اند؟ حالا حزب‌الله لبنان بیشتر لایق تعبیر تروریسم است یا القاعده و داعش؟ چه کسی از القاعده و داعش حمایت کرد و جریان انتقال پول و تسلیحات را برای آنان فراهم کرد؟ چگونه است که القاعده و داعش تنها در قلمروهایی از سوریه که تحت نظارت آمریکا و ناتو هست حضور دارند، از جمله در ادلب؟

حماس نیز که اساساً در بسیاری از میدان‌ها مستقل از ایران عمل می‌کند و حتی در جنگ داخلی سوریه کاملاً در تضاد با رویکرد ایران عمل کرده است. چگونه می‌تواند هر گونه اقدام از سوی حماس را بر گردن ایران انداخت؟

آمریکا حتی از گروه‌های تروریستی درون ایران مانند سازمان مجاهدین خلق نیز حمایت می‌کند و اصلاً مشاور امنیت ملی ترامپ که داعیه‌دار اصلی جنگ با ایران است، خود در همایش‌های مجاهدین خلق حاضر می‌شود.

بخشی از گزارش آژانس اطلاعاتی پنتاگون در سال ۲۰۱۲ که نشان می‌دهد آمریکا حامی تشکیل داعش بوده است.

اینکه آمریکا از تروریسم در منطقه حمایت کرده، چیزی است که آژانس اطلاعاتی پنتاگون نیز بر آن صحه گذاشته است. DIA در گزارشی به سال ۲۰۱۲ میلادی برآورد می‌کند «با تداوم وضعیت کنونی امکان تأسیس یک قلمرو سلفی در شرق سوریه (حسکه و دیرالزور) وجود دارد. این دقیقاً همان چیزی است که قدرت‌های حامی اپوزسیون می‌خواهند تا با این روش، رژیم سوریه را که عمق استراتژیک توسعه شیعی (عراق و ایران) است را منزوی کنند». در واقع در آن زمان از حمایت نسبت به داعش به عنوان یک تاکتیک موفقیت‌آمیز یاد می‌شده است.

در یمن نیز داستان به همین ترتیب است. سی‌ان‌ان در فوریه ۲۰۱۹ میلادی طی تحقیقی به این نتیجه رسید که «عربستان سعودی و شرکای ائتلافش تسلیحات آمریکاساز را به جنگجویان مرتبط با القاعده، شبه‌نظامیان تندرو سلفی و سایر گروه‌هایی که در یمن جنگ به راه انداخته‌اند، منتقل کرده‌اند که این نقض توافقات پیشین آنها با ایالات متحده است». پرسش اینجا است که اگر کاخ سفید با این روند مخالف است چرا مصوبه کنگره برای توقف فروش سلاح به عربستان را وتو می‌کند؟

تازه باید در نظر داشت که گروه‌های مورد حمایت ایران عمدتاً در مقابل گروه‌های تروریستی مورد حمایت واشینگتن در منطقه می‌جنگند. آیا شما اگر جای ایران بودید، صبر می‌کردید تا آمریکا با اتمام موفقیت‌آمیز (!) مرحله اول، وارد مرحله دوم شده و ایران را به تسخیر درآورد؟

فعالیت منطقه‌ای

آمریکا در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ میلادی جای پای خود را در عراق و افغانستان محکم کرد و در دهه اخیر به بهانه مبارزه با تروریسم در لیبی، سوریه و یمن فعالیت نظامی دارد. فرض کنیم یکی از کشورهای منطقه چنین فعالیت نظامی گسترده‌ای داشت. آیا آمریکا نباید به هژمونی‌طلبی در خاورمیانه متهم شود؟

در چنین شرایطی آمریکا دائماً ایران را به عنوان هدف نظامی بعدی خود مطرح می‌کند، آن را محور شرارت خوانده و در تمام کشورهای اطرافش پایگاه نظامی دارد. حالا آمریکا فعالیت منطقه‌ای علیه ایران دارد یا ایران علیه آمریکا؟

وی می‌نویسد «آنچه آمریکا به عنوان تجاوزگری ایران مطرح می‌کند صرفاً گام‌های منطقی‌ای است که هر حکومتی که در محاصره نیروهای متخاصم قرار گیرد، برای دفاع از خود، قلمرو و مردمش انجام می‌دهد». بنابر این ایالات متحده به جای زیرسؤال بردن این اقدامات بهتر است توجیهی برای این ابهام بیابد که چگونه از هزاران کیلومتر دورتر از منطقه به خود اجازه می‌دهد هژمون خاورمیانه بماند؟

آمریکا در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ میلادی جای پای خود را در عراق و افغانستان محکم کرد، در دهه اخیر به بهانه مبارزه با تروریسم در لیبی، سوریه و یمن فعالیت نظامی دارد
و بارها از ایران به عنوان هدف بعدی نام برده است. حالا آمریکا علیه ایران فعالیت منطقه‌ای دارد یا ایران علیه آمریکا؟

تهدید جهانی

پرسش دیگر این است که ایران چگونه می‌تواند تهدیدی واقعی برای جهان باشد در حالی که «توانایی اقتصادی و نظامی» لازم برای این کار ندارد؟

حالا به آمریکا بنگرید که نه تنها توانایی اقتصادی و نظامی لازم را دارد، بلکه تجربه تاریخی‌اش نشان داده ممکن است با ایران اتهام به این و آن در جهان یک جنگ تجاوزگرانه جدید را به راه اندازد. چه کسی با جنگ‌هایش در منطقه، توسعه اقتصادی و اجتماعی خاورمیانه را چند دهه عقب نگه داشته است و با تهدیدهایش علیه ایران به شرکای این کشور در جهان ضرر زده است؟

جمع‌بندی

کارتالوکی به توسعه تدریجی نفوذ چین و روسیه در خاورمیانه اشاره کرده، می‌افزاید پکن برای توسعه قدرت خود برخلاف آمریکا به صلح و ثبات نیاز دارد. چین از چند سال پیش با کشورهایی که در مرز شرقی خاورمیانه هستند، کار خود را آغاز کرده و از آن سو بواسطه فعالیت در آفریقا با مرزهای شرقی خاورمیانه نیز همسایه شده است.

همزمان نه تنها ایران، حتی متحدان پیشین آمریکا مانند ترکیه به دنبال خرید تسلیحات روسی هستند و همه این‌ها نشان‌دهنده ناتوانی آمریکا از توقف تغییراتی است که در جریان است. بنابر این ایالات متحده برای توقف این تغییرات، راهی جز ایجاد جنگ برای توجیه حضور نظامی و تأسیس پایگاه نظامی نمی‌بیند. جنگ علاوه بر این کشورهای ثروتمندی چون عربستان سعودی و امارات متحده عربی را به خرید تسلیحات بیشتر از آمریکا سوق می‌دهد و از طریق این همکاری اقتصادی، اتحاد راهبردی واشینگتن نیز با برخی کشورها در منطقه پایدار می‌ماند.

تحلیلگر «نگاه جدید به شرق» نام این پروژه را «صنعت مولتی تریلیون دلاریِ…صادرات آشوب» می‌گذارد و اضافه می‌کند «تنها واشینگتن به آن حد بی‌شرم است که می‌تواند چنین پروژه‌ای را تداوم بخشد».

منابع

https://journal-neo.org/2019/06/02/us-iran-inverted-reality-real-war

https://www.judicialwatch.org/wp-content/uploads/2015/05/Pg.-291-Pgs.-287-293-JW-v-DOD-and-State-14-812-DOD-Release-2015-04-10-final-version11.pdf

https://edition.cnn.com/interactive/2019/02/middleeast/yemen-lost-us-arms