به گزارش مشرق، جدا از جناحبندیهای سیاسی همه مردم امروز به این نتیجه رسیدهاند که دولت نتوانسته است به وعدههایی که داده عمل کند. هرآنچه اعضای این دولت در مورد وضعیت اقتصادی گفتند برعکس از آب در آمد و نمونههای مختلفی برای این ادعا مثل نرخ ارز و قیمت اجناس و… موجود است.
اما مشکل ورای سطح کلی دولت دامنگیر شخص رئیس قوه مجریه هم شده و برای مثال این روزها وعدههای رییس جمهور طنزگونه به باد نقد گرفته میشود به این صورت که هروقت رئیس جمهور میگوید «خیالتان از بابت فلان موضوع راحت باشد، دقیقاً همان کالا نایاب و گران میشود! این مسئله البته از منظر روش شناسی سیاسی حاکم بر دولت دوازدهم و دولتمردان آن بویژه شخص رئیس جمهور قابل بررسی است و باید مورد مداقه صاحبنظران قرار گیرد.
بیشتر بخوانید:
وعده های تکراری دولتی هابه مترو
جنایت اقتصادی اردوگاه دروغ ۱۰ ساله شد
به مردم وعده بده و بعد بگو کدام وعده؟!
این ضعفهای موردی شاید به تنهایی از اهمیت بالایی برخوردار نباشند ولی قطعاً اعتبار جایگاه سیاسی دولت را مورد خدشه قرار میدهند. این دولت با شعار مذاکره با آمریکا برای رفع تحریم ها از مردم رای گرفت و حال با گذشت ۶ سال از عمرش، نه تنها تحریمی لغو نشده، بلکه تشدید و وضعیت اقتصادی مردم بدتر از گذشته شده است، دلالها همه جا هستند و گویی که اقتصاد کشور را دلال ها مدیریت میکنند. جالب است یک روز سیب زمینی کمیاب و گران میشود، دوره اش که تمام میشود تخم مرغ گران و کمیاب میشود، کمی بعد بازار تخم مرغ آرام شده و بازار گوشت به همین بلا دچار میشود و گویی دلال ها نوبت به نوبت عمل می کنند!
در شرایط تحریم دولت مجبور است برای فروش نفت و انواع تولیدات به کشورهای دیگر واسطهای پیدا کند، این واسطه یا یک تاجر است و یا یکی از نزدیکان دولت که کار پنهانش تجارت است. سود تجارت بسیار زیاد است و حالا اگر کشور در حالت تحریم بماند و یا تحریم تشدید شود، چه تعداد از تجار با دلالی میتوانند هم از توبره بخورند و هم از آخور؟
جواب ساده است؛ بنای این دولت از ابتدا رفع تحریمها نبود ولی مثل بقیه وعدهها که عملی نشد، این وعده به زیرکانهترین شکل ممکن به حاکمیت برگشت که «نمیگذارند مذاکره کنیم و اگر مذاکره نکنیم تحریم ها زیاد می شود و وضع اقتصادی بدتر خواهد شد» و به دروغ معیشت مردم را به برجام گره زدند.
پرواضح است که اتاق فکر این دولت از ابتدا میدانست آمریکا قابل اعتماد نیست و تحریمها برداشته نخواهد شد. اما بازی را تا تمام شدن دولت اوباما ادامه داد و فکر نمیکرد شخصی مثل ترامپ رییس جمهور آمریکا شود.
با حضور ترامپ قاعده بازی به هم ریخت؛ ترامپ بازی را بهم زد چون خودش تاجر است. دیگر با وضعیت ترامپ نمیشد برجام را کش و قوس بدهند تا این دو سال آخر به پایان برسد. ترامپ بصورت علنی برجام را زیرپا گذاشت و این دولت مجبور شد در کنار حاکمیت بیاستد و بگوید آمریکا قابل اعتماد نیست. در حالی که برنامه پنهان این دولت ادامه دادن وضعیت برجام به مانند یک برزخ بود. از ابتدای مخالفت یک عده با برجام شانتاژگران دولت میگفتند اینها کاسب تحریم هستند! در حالی که بیشترین سود را از تحریم واسطههای آشنایی بردند که با خیال راحت تجارت کردند و سودهای کلان بردند.
سوالی که مطرح میشود این است که چرا در این چندسال اخیر وضعیت اقتصادی اینگونه بهم ریخته است؟ واقعیت این است که عدهای تا سود کلان واسطهها را دیدند، سعی کردند هرکدام به نحوی در قسمتی از بازار نفوذ کنند. تاجر بخش عمدهای از یک جنس کالا را صادر میکند، دلالهای مرتبط همان هنگام آن کالا را انبار میکنند تا با گران شدن سود بیشتری ببرند. حالا که دم خروس بیرون زده، معلوم است کاسبان تحریم چه کسانی هستند. همانها که به بهانه رفع تحریم معیشت مردم را به مذاکره گره زدند.