به گزارش مشرق، «دلشاد امامی» فعال فضای مجازی ساکن کانادا طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
مایک پمپئو، وزیر امور خارجهی ایالات متحده، در حالیکه یک سال پیش دوازده شرط تهدید آمیز برای مذاکره با ایران گذاشته بود، دوازدهم خرداد ۹۸ در کنفرانسی خبری اعلام کرد آمریکا حاضر به مذاکرهی بدون پیش شرط با ایران است.
وندی شرمن، معاون سیاسی اوباما و مذاکره کننده ارشد آمریکا در مذاکرات منتهی به برجام، در واکنش به این اظهارات پمپئو، به طعنه در توئیتر نوشت حدس میزند عکسهایی که ترامپ با مقامات کرهی شمالی گرفته، به جایی نرسیدهاند و حالا نوبت امتحان کردن ایران است.
اینها همه در حالیست که اخیراً تمام فضای رسانهای را اخبار مربوط به خطر جنگ پر کرده بودند. گرچه ترامپ شخصاً گفته بود اخباری که در رابطه با تهدید نظامی آمریکا علیه ایران منتشر میشوند «تقلبی» هستند، هنوز رسانهها و وبلاگهای معتبر سیاستخارجی انگلیسی و فارسی زبان، مملوند از تحلیلهای دو گروه تحلیلگران که این اخبار را واقعی و خطر جنگ را بسیار جدی میشمارند.
+ گروه اول را نئوکانها و نزدیکان اندیشهکدههایی مثل بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) و انستیتو واشنگتن (WINEP) تشکیل میدهند.
تحلیلگران نزدیک به این گروه در مطالب و مصاحبههایشان میگفتند ترامپ جنگ نمیخواهد ولی احتمال اینکه به هر حرکت کوچکی از متحدین ایران در منطقه (مثلاً حوثیهای یمن) به شکل حمله نظامی به ایران پاسخ دهد زیاد است و از این جهت، تهدید را جدی شمردند و نه تنها اخبار مربوط به اعزام نیروهای نظامی به خاورمیانه به قصد ایران را اخباری «تقلبی» نمیدانستند بلکه با هیاهوی خبری به آن ضریب میدادند و فضا را اضطراری توصیف میکردند. موسساتی که تحلیل گران نزدیک به این گروه در آنها مشغول به فعالیتند جز دولت آمریکا، اغلب تحت حمایت مالی «شلدون ادلسون»، اسراییلی-آمریکایی حامی جمهوریخواهان و دیگر اسراییلی-آمریکاییهای نزدیک به “حزب لیکود” اسرائیل هستند.
+ گروه دوم شامل لیبرالهای مدافع روابط ایران و آمریکا میشود که در خارج از ایران مثل وندی شرمن به دموکراتها و در داخل ایران به دولت فعلی ایران نزدیکند، و همینطور شامل واسطهی بین این دو، یعنی سازمان غیر انتفاعی نایاک در واشنگتن، با مدیریت تریتا پارسی.
این گروه اغلب در مورد اضطراری توصیف کردن شرایط با گروه اول همنظرند. این گروه هم پاسخ احتمالی ترامپ به «تحریکات ایران در منطقه» را جنگ دانستهاند و به تهدیدات بولتون و پمپئو ضریب دادهاند، با این تفاوت که برخلاف گروه اول، ترامپ را در خروج از برجام مقصر و جمهوریخواهان را جنگ طلب میدانند و مذاکره با دموکراتها به نظر اغلبشان راه عبور از شرایط «خطرناک» امروز است. چند تن از تحلیل گران نزدیک به این گروه در اندیشکدهی شورای آتلانتیک Atlantic Council مشغول به فعالیتند که تحت حمایت مالی «هیم سبان»، اسراییلی-آمریکایی حامی دموکراتها (و رقیب شلدون ادلسون) است. دولت فعلی ایران برای پیشبرد مذاکرات منتهی به برجام و تصویب آن در کنگرهی آمریکا پیشتر از این گروه تحلیلگران و فعالین رسانهای و سیاسی کمک گرفته بود، اما با توجه به شیوهی تعامل آنها با دولت فعلی آمریکا، به نظر نمیرسد آنها برای دولت ایران در شرایط کنونی، ابزار مناسب «مذاکره» محسوب شوند.
با توجه به این دستهبندی، توییت وندی شرمن و اینکه سعی دارد تلاش دولت ترامپ برای نزدیک شدن به ایران را تلاشی تبلیغاتی ارزیابی کند پیش از هرچیز نشان میدهد جناحهای مختلف سیاسی در آمریکا بر سر مذاکره و معامله با ایران در رقابتند.
دموکراتها اساساً با وعدهی مذاکره با ایران و تبلیغات برجام به انتخابات میآیند و گرچه جنگطلبیشان در نقاط دیگر خاورمیانه با جمهوریخواهان تفاوتی ندارد (مثلاً در لیبی و یمن) اما سیاست حزبیشان در مقابل ایران، اخیراً به برجام منتهی شده بود و بنابراین از رابطه با ایران دفاع میکنند. اما چرا باید چنان مذاکراتی با ایران برای ترامپ تبلیغات محسوب شود؟ احتمالاً تنها به یک دلیل: «اینها نفسهای آخر دشمنی آنها با ایران» یا نفسهای آخر تیرگی روابط بین ایران و آمریکاست. این به آن معنا نیست که آمریکا قلدریش را در منطقه کنار خواهد گذاشت، یا ترامپ دست از تهدید و فشار به طور کلی بر خواهد داشت، بلکه فعلاً به این معناست که نظام سیاسی ایران موفق شده در مقابل قلدری آمریکا و متحدانش با گسترش نفوذ خود در منطقه ایستادگی کند و از این جهت، پر پیداست که در شرایط کنونی خطر جنگی وجود ندارد و واضح است که دموکراتهای همفکر وندی شرمن از دمیدن بر اخبار مربوط به «خطر جنگ»، اخباری که ترامپ «تقلبی» میخواندشان، اهداف جناحی خودشان را دنبال میکنند. «نه به جنگ» گفتن امروز فعالین رسانهای نزدیک به دموکراتهای آمریکا نه شعاری مطابق با ارزشهای صلحدوستانه، که تبلیغات آنها برای پیشی گرفتن در رقابت با جمهوریخواهان در مذاکره و معامله با ایران است.
در این فضا و در حالیکه هر دو گروه تحلیلگرانی که فضای مسلط رسانههای فارسی زبان غربی را اشغال کردهاند در ماههای اخیر میگفتند کوچکترین حرکتی در منطقه از جانب ایران و متحدانش منجر به خشم ترامپ خواهد شد، ترامپ برای توجیه مواضع جدید خود در صحبتهایش تاکید میکند که رفتار ایران در منطقه در سال گذشته تغییر کرده و تحریمها مؤثر بودهاند. در واقع، ایران «با سیاستی بی حاشیه» نفوذ خود را در منطقه در سال اخیر افزایش داده است، آنهم به رغم فشارهای اقتصادی و جنگ نابرابر رسانهای. سیاست ترس-تهدید-شبهه، تا عملی شدن واقعی تحریمها روی کشورهایی که خریدار اصلی نفت ایران هستند ادامه یافت و اکنون در آستانهی انتخابات درون حزبی آمریکا، سیاست خارجهی دولت ترامپ به وضوح به شعارهای انتخاباتیش نزدیک میشود.
اما فارغ از هیاهوی تبلیغاتی درباره خطرات جنگ در واشنگتن و تهران، آنچه مواضع امروز دولت امریکا را در قبال ایران شکل داده متأثر از قدرت واقعی نظامی و سیاسی ایران در منطقه و همینطور واکنشی به مجموعهی سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال گذشته (و سالهای اخیر) است. با بالا گرفتن اخبار مربوط به افزایش تهدیدهای آمریکا علیه ایران، اواخر فروردین امسال، رهبر ایران گفته بود: «آنچه که امروز دشمنان انجام میدهند نفسهای آخر دشمنی شأن با جمهوری اسلامیست». او (که در برجام با دولت دموکرات آمریکا نرمش به خرج داده بود) در پاسخ به «آرایش جنگی» دولت ترامپ و هجوم رسانهای نئوکانها و دموکراتها گفت: «جنگ نمیشود، مذاکره هم نمیکنیم». کمی بعد تر و به عنوان مکمل همان سیاست خارجه، وزیر امور خارجهی ایران در شبکهی فاکسنیوز آمریکا (که حامی ترامپ محسوب میشود) حضور پیدا کرد و تاکید کرد ترامپ در کمپینهای انتخاباتی خود، وعده میداد مایل به درگیری بیشتر آمریکا در خاورمیانه نیست و این ایده را تیم-ب (بولتون، بیبی نتانیاهو، بن سلمان، بن زائد) به ترامپ تحمیل میکنند. در بمباران رسانهای سعودی و اسرائیلی، و همینطور در آستانهی انتخابات درون حزبی آمریکا، در حالی که جمهوری اسلامی ایران به تبلیغات رسانهای نئوکان-دموکرات و «آرایش جنگی» آمریکا باج نمیداد، وزیر امور خارجهی ایران با حضور خود در رسانهی حامی ترامپ در آمریکا به عبور ترامپ از معاون جنگطلبش، جان بولتون، و همرا ه با بولتون، به عبور از سیاست مداخله در خاورمیانه (سیاست مشترک دموکراتها و نئوکانها) و بازگشت به وعدههای انتخاباتیش، کمک رسانهای کرد.
اینها همه به آن معناست که آمریکا قدرت ایران را در منطقه پذیرفته است. جناحهای مختلف سیاسی در آمریکا برای دستیابی به بازار ایران، در رقابتند. در این شرایط، همراهی با کمپینهای ضد جنگ دموکراتها درست مثل همراهی با جنگطلبی نئوکانها، بازی در زمین منفعت ایالات متحده است: دمیدن در هیاهویی که تنها قدرت چانهزنی ایران را کاهش خواهد داد.