دکتر علام صالح عضو تحریریه نشریه انگلیسی مطالعات خاورمیانه معادلات غرب آسیا را به نفع ایران و گزینه‌های روز میز آمریکا را در وضعیت کنونی بسیار محدود دانست.

سرویس جهان مشرق- دکتر علام صالح طی یادداشتی در پایگاه الکترونیک روابط بین‌الملل با عنوان «ترامپ در مورد ایران راست می‌گوید اما هنوز در اشتباه است» به بررسی تحولات ماه‌های اخیر در منطقه پرداخت.

عضو تحریریه نشریه انگلیسی مطالعات خاورمیانه ابتدا اشاره می‌کند که ترامپ در موارد متعددی راست می‌گوید اما مشکل اینجا است که اشتباه عمل می‌کند. او درست می‌گوید که:

  • بوش یا حمله به عراق، خلأ قدرتی ایجاد کرد که کسی جز ایران را یارای پرکردن آن نبود.  
  • توافق هسته‌ای توانست فاصله ایران و قدرت‌های غربی را در فضای دیپلماتیک بردارد با به اصطلاح، ایران را در غرب از انزوا خارج کند.

با این حال شرایطی که با آن روبرو شده و اینکه در موارد متعددی کار از کار گذشته است، ممکن است او را به تصمیمات اشتباه سوق دهد.

چرا آغاز جنگ احتمالی با آمریکا است

یکی از تصمیمات اشتباه آمریکا در ماه‌های جاری، تأمل در گزینه جنگ بوده است. آمریکا جنگ را با دست پس زده و با پا پیش کشیده است و در حال مزمزه این گزینه خطرناک بوده و این طبیعی است که ایران به دنبال جنگ نبوده، زیرا ایران نیازی به آن ندارد. معادلات منطقه از دهه گذشته در حال تغییر به نفع ایران بوده و هست.

به نظر دکتر علم صالح، سه رخداد پیش از روی کار آمدن ترامپ، معادلات غرب آسیا را به نفع ایران برگردانده بود و کار چندانی از ترامپ در این زمینه برنمی‌آید: 

  • حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ که یک رقیب راهبردی را به دوست ایران تبدیل کرد.
  • بهار عربی در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ که خیلی از سرانِ ایران‌ستیز عرب را کنار زد.
  • گسترش قدرت نیروهای نیابتی ایران در منطقه

ایران در گزینه آخر یعنی گسترش نیروهای نیابتی تنها نبود. خلأ قدرتی که در خاورمیانه شکل گرفته بود دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را به دست‌یازیدن به حداکثر مهره‌های ممکن در رقابت برای شکل‌دادن به موازنه قوای آینده واداشت اما در این میانه، ‌ این ایران بود که پیروز شد زیرا در کنار گروه‌های سنی، نیرویی که دیگران در دهه‌های اخیر روی آن حساب باز نکرده بودند یعنی گروه‌های شیعی را نیز تقویت کرده، تشکل بخشید.

یکی از دلایل مزمزه گزینه جنگ توسط آمریکا این است که ترامپ باورش نمی‌شود به جز تحریم، گزینه دیگری ندارد و واقعیت این است که «این تحریم‌ها اگر چه محدودیت‌های جدی برای ایران به وجود می‌آورد اما مشخص است برای اجبار ایران و عقبگرد در تمایل فزاینده‌اش برای نفوذ در سیاست منطقه کافی نیست» زیرا سایر قدرت‌ها برای اعمال فشار بیشتر بر ایران با ترامپ همکاری نمی‌کنند بنابر این «بیشتر به انزوای واشینگتن انجامیده است».

غرب با اعلام گروه‌های غیرنظامی مثل حماس و حزب‌الله به عنوان گروه تروریستی، امکان رایزنی خود را با آنها مسدود کرده و عملاً زمین بازی را به ایران واگذار کرده است. این البته عجیب نبود زیرا دکتر علم صالح نیز تأیید می‌کند که آمریکا از دهه‌های گذشته تمایل داشت به  «رهبران اقتدارگرا و خودکامه برای ایجاد ثبات لازم در خاورمیانه وابسته باشد» و این سازوکار غیرمتمرکز جدید با حضور نیروهای غیردولتی، واشینگتن را گیج می‌کرد.

چرا پایان جنگ دست ایران است

تحلیلگر بریتانیایی سپس تصریح می‌کند «آمریکا شاید بتواند جنگ علیه ایران را آغاز کند اما این ایران است که تصمیم می‌گیرد چه زمانی جنگ پایان یابد»، پس آمریکا باید برای آغاز جنگ با ایران بیشتر تأمل کند.

«ژنرال‌های چهارستاره در واشینگتن» به خوبی می‌دانند که آمریکا نمی‌تواند وارد «یک جنگ بلندمدتِ نامتقارن با پایانِ باز» شود. اشغال ایران نیز «با ویژگی‌های جغرافیایی، طبیعی و جمعیت‌شناختی این کشور بسیار مشکل است»، کاری که آمریکا در افغانستان، ‌ سوریه و عراق نیز نتوانست انجام دهد چه برسد به ایران.

کسی منکر برتری نظامی و اقتصادی آمریکا نسبت به ایران نیست اما این منافاتی ندارد با واقعیتی دیگر: ایران دارای قدرت بازدارندگی نسبت به تجاوز نظامی آمریکا است. آمریکا نهایتاً در چنین تجاوزی از بمباران هوایی مراکز نظامی و هسته‌ای استفاده می‌کند اما ایران که موجودیت نظام خود را در چنین جنگی در خطر می‌بیند از همه ظرفیت‌هایش بهره می‌گیرد.

به نظر دکتر علم صالح، ایران در صورد وقوع حمله می‌تواند همزمان از سه راهبرد بهره گیرد:

  • تنوع دادن به جنگ مانند بستن تنگه هزمز، حمله به منافع مختلف آمریکا هر چند به جنگ مربوط نباشد، ...
  • گسترش دامنه جنگ با بهره‌گیری از نیروهای نیابتی در کشورهای اطراف، حمله به پایگاه‌های آمریکا در منطقه، ...
  • اطاله جنگ که خود یکی از اهداف دو راهبرد قبلی نیز هست.

ایران چند هدف اصلی برای اطاله جنگ دارد که دو مورد از آن عبارت است از: اول اینکه مردم زیر پرچم نظام در مقابل آمریکا بسیج شوند و آمریکا ادامه چنین تقابلی را در فضای بین‌المللی به منفعت خود نبیند. دوم اینکه اگر قیمت‌های نفت برای مدتی طولانی افزایش یابد، داد متحدان آمریکا و مردم آن کشور به دلیل هزینه‌ بالای سوخت درخواهد آمد.

وقتی ایالات متحده برای تحریم ایران نتوانسته متحدانش را کاملاً همراه سازد، قطعاً برای حمله به ایران نیز نخواهد توانست. ترامپ همین حالا نیز در مسائل مختلف دچار تنش با متحدان است و خیلی خیلی بعید است تنش جدی در یک موضوع دیگر مثل جنگ را به جان بخرد، آن هم در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری.

به همه این مشکلات، این را هم اضافه کنید که آمریکا نمی‌تواند تحریم را نیز برای مدتی طولانی ادامه دهد. اطاله تحریم، یعنی ایران راه‌های دورزدن آن را به خوبی ایجاد کرده،  بازارهای جدید برای محصولات ایرانی شکل گرفته و مردم ایران، حتی «غربی‌شده‌ها و سکولارها» ‌ هم آمریکاستیزی حکومت ایران را پذیرفته‌اند. پس اطاله تحریم یعنی آمریکا گزینه‌های خود را برای آینده محدودتر خواهد کرد.

جمع‌بندی

دکتر علم صالح در نهایت می‌نویسد جنگ‌های گذشته آمریکا در منطقه هیچ کدام به اهدافی که آمریکا می‌خواسته نرسیده، ‌ و همین تجربه، دلیل اصلی لرزش دست تصمیم‌سازان واشینگتن در هنگام امضای فرمان حمله به هر کشور دیگری در منطقه است، چه برسد به ایران که اکنون دستکم از دو قوت چشمگیرِ بازدارنده برخوردار است: تسلیحات متعارف و نیروهای نیابتی. بنابر این «ترامپ هیچ راهی جز تعامل با ایران ندارد».

بهتر است ترامپ به همان وعده‌ای که در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری داده پایبند باشد، یعنی کاهش مداخله در خارج. این به نفع همه به ویژه آمریکا است.

منبع

https://www.e-ir.info/۲۰۱۹/۰۷/۲۵/trump-is-right-about-iran-yet-wrong