به گزارش مشرق، دومین دوره از پویش کتابخوانی «کتابقهرمان» در باغ کتاب آغاز شد. مراسم افتتاحیۀ دومین دوره از پویش کتابخوانی «کتابقهرمان» و رونمایی از تیزر سینمایی این اثر، در باغ کتاب با حضور سعید اوحدی رئیس سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران، حجتالاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، حجتالاسلام مصطفی رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، مهدی رحمتی رئیس سازمان بسیج صداوسیما، میثم نیلی مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، میرزامحمد سلگی فرمانده گردان ابوالفضل لشکر ۳۲ انصارالحسین در دوران دفاع مقدس، حمید حسام نویسندۀ کتاب «آب هرگز نمیمیرد»، حسین دارابی کارگردان تیزر سینمایی کتاب و چهرههای فرهنگی دیگری همچون سهیل کریمی، سیدمحمود رضوی، گلعلی بابایی، علیاکبر تورانیان و فضهسادات حسینی برگزار شد.
پویش کتابقهرمان به دنبال معرفی الگوهای حقیقی
سیدسجاد موسوی، دبیر پویش، در ابتدای برنامه گفت: این پویش آمد تا الگویی را نشان دهد؛ به این صورت که با فضای رسانهای خوب کتاب را تبلیغ کنیم و رسانش خوبی نیز اتفاق بیفتد تا کتاب در دسترس مردم قرار بگیرد. این الگو تجربه شده که اگر کتاب خوب را خوب به مردم معرفی کنیم و در دسترس آنها قرار گیرد، از آن استفاده خواهند کرد. در اولین دورۀ پویش کتابقهرمان، کتاب «سرباز کوچک امام» را محور قرار دادیم که در آن دورۀ حدود سهماهه، ۵۵۰۰۰ نسخه از آن کتاب به فروش رسید. در حدود ۲۰ استان از آقای طحانیان دعوت شد و در این پویش اتفاقات کمنظیری را تجربه کردیم.
وی همچنین گفت: در پویش کتابقهرمان به دنبال معرفی الگوهایی هستیم که مظلوم واقع شدهاند؛ اما برای جوانان نیاز هستند. با این پویشها باید الگوهای غلط از بین بروند و الگوهای حقیقی مانند امثال میرزامحمد سلگی معرفی شوند. در آینده نیز برای دسترسی سادهتر به کتابهایی که در پویشها آنها را محور قرار میدهیم، برنامههایی داریم.
شهدای دفاع مقدس خودشان و خاطراتشان گنجینهای بزرگ هستند
سعید اوحدی، رئیس سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران، در ادامه سخنرانی کرد. وی گفت: شاید این سؤال در ذهن ما ایجاد شده باشد که چرا اینقدر اصرار داریم به برگزاری پویش برای کتابهایی مانند «سرباز کوچک امام» و «آب هرگز نمیمیرد». آقای سلگی سال ۶۶، همه چیز خود را فدای این کشور کرد. آیا میشود آرمانی را که آقای سلگی با همۀ وجود و اعتقاداتش از آن دفاع کرد، با یک مراسم تجلیل در دو کفۀ ترازو قرار داد؟
سعید اوحدی ادامه داد: همۀ اتفاقات جنگ هشتساله که سرنوشت تاریخ جهان را تغییر داد، در راستای اتفاق عظیمی بود که ۱۴۰۰ سال پیش صورت گرفت. در ظهر عاشورا، بعد از اینکه برای حضرت علیاصغر آن فاجعۀ تاریخی اتفاق افتاد، آنجا بود که حضرت سیدالشهدا «هل من ناصر ینصرنی» را اعلام کردند. چرا حضرت سیدالشهدا بعد از شهادت همۀ اصحاب، آنجا این را فرمودند و در تاریخ این جمله ماندگار شد؟
وی سپس گفت: امروز هرچه در جمهوری اسلامی و در منطقه داریم، از برکت دفاع مقدس است. همچنین عزتی که امروز داریم که در نتیجۀ آن، پهباد آمریکایی را میزنیم و کشورها در دامان جمهوری اسلامی میآیند. طبق فرمایش مقام معظم رهبری، شهدای دفاع مقدس هم خودشان و هم خاطراتشان سرمایه و گنجینهای بزرگ هستند. امروز مردم یمن و سوریه از کسانی همچون آقای سلگی و طحانیان تأسی میکنند.
تیزر؛ بهترین روش معرفی کتاب
مهدی رحمتی، رئیس سازمان بسیج صداوسیما، در ادامه گفت: در بسیج صداوسیما به این مسئله فکر کردیم که بهترین قالب رسانهای و موفقترین روش برای معرفی یک کتاب چیست که در نهایت به تیزر رسیدیم. چون یک گره مناسب از داستان را خوب معرفی و مخاطب را بیشتر با خود همراه میکند. لذا با این کار سعی کردیم به معرفی کتاب کمک کرده باشیم. امیدوارم توانسته باشیم وظیفهای را که بر عهدهمان بوده، بهدرستی انجام دهیم.
کلام سلگی پر از حادثه و حماسه است
در ادامه حمید حسام، نویسندۀ کتاب «آب هرگز نمیمیرد» گفت: از اتفاقی که برایت یقینی و امری واقع است، اما از بس عجیب است که خوانندۀ کتاب تصور میکند ساختۀ خیال و ذهن نویسنده است، چگونه میتوان نوشت؟ حرف میرزامحمد سلگی حرف خودش نیست؛ بلکه حرف یک تاریخ است و مربوط به یک نفر نیست؛ بلکه انعکاس ایده، آرمان و آرزوهای یک نسل است.
وی افزود: دعوای درونی من این بود تا اینکه دیدم کلام آقای سلگی پر از حادثه و حماسه است و هیچ نیازی به تلاش و دست و پا زدن قلم من ندارد و همان روایت صادقانه است که حضرت آقا فرمودند. اگر این مسئله کشف شود و معدن کلام میرزامحمد سلگی باز شود، میشود این را باورپذیر دانست و خواننده کتاب را با میل میخواند و میپذیرد. در تاریخ شفاهی چیزی را خلق نمیکنیم؛ بلکه چیزی را که بوده، کشف میکنیم.
حمید حسام سپس عنوان کرد: به دنبال شناسنامۀ عاشورا در جنگ بودم که بگویم هرچه داریم، از سیدالشهدا است. دیدم روضههایی که پدر ایشان در کودکی برای ایشان میخوانده، قطعۀ اول پازل را شکل داده است. تا زمانی که ایشان اصرار میکند نام گردان را «ابوالفضل» بگذارند. تأسی به مرام حضرت ابوالفضل مثل آب نخوردن و تشنه ماندن نیز دیده میشود. وقتی از یک گردان ۴۵۰ نفره، ۸۰ نفر باقی مانده، ایشان تازه رجز حضرت ابوالفضل را میخواند. تا آنجا که میگوید چرا همه شهید شدند و من ماندم و از خدا میخواهد تا شهید شود. تا اینکه دعای همسر ایشان مستجاب میشود که از خدا خواسته بود ایشان دیگر پای رفتن نداشته باشد و در نهایت، دو پای ایشان قطع میشود.
وی همچنین گفت: شهید حسین همدانی فرمانده ایشان بود؛ اما خودش را مرید ایشان میدانست. دایرةالمعارفی از هر آنچه در جنگ وجود داشت و میتوانست آیینۀ تمامنمای جنگ باشد، در کلام ایشان دیدم. ایشان از روزی که زیر ذرهبین توجه قرار گرفته، دارد عذاب میکشد و رنج میبرد. چون هنوز در قاعدۀ همان سلوکی است که در شهدا بود.
در دورهای به سر میبریم که همان صفآرایی دوران دفاع مقدس وجود دارد
مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، در ادامه گفت: خوشحالم در جمع کسانی حضور پیدا کردهام که در صحنهای سختتر و رزمی پُر زدوخوردتر از دفاع مقدس در حال پیکار هستند. حمید حسام که خودش شاهد بود و راوی، گفت آنچه گفتنی است. آنچه بنده عرض میکنم، ضرورت و نیاز امروز ما به چنین بیانهایی است. در جامعه و محیط و زمانی زندگی میکنیم که همان صفآرایی دوران دفاع مقدس وجود دارد. در آن زمان، سرسپردگی و اتکای به خداوند و باور به پیروزی، ملت را به آن قهرمانیها و پیروزیها و عظمتهایی رساند که امروز هم بر سر همان سفره، بازدارندگی و امنیت و عزتمان را مدیون آن هستیم.
وی اضافه کرد: امروز هم همان صفبندی برای ناامید کردن این ملت و گسستن از آن گذشتۀ پرافتخار و حرکت نکردن بهسمت آیندۀ پرافتخارش بسیج شده است. وسیلۀ حمله، ارزشهای فراوانی است که در دل این ملت وجود دارد و باید کشف شود و از آنها استفاده شود. همچنان که حضرت آقا فرمودند، دفاع مقدس یک گنجینه است. امثال این کتاب حاصل معدنکاوی و گنجیابیهای هنرمندانه است. حاج محمد سلگی هنوز هم در حرکتبخشی، تأثیرگذار و طلایهدار است. برای جناب آقای حمید حسام هم آروزی آثار پربرکت بیشتری را داریم.
رزمندهای که خاطرات رزمش به نسل آینده منتقل نشود، رزمش ناقص میماند
میرزامحمد سلگی، فرمانده گردان ابوالفضل لشکر ۳۲ انصارالحسین در دوران دفاع مقدس، در پایان مراسم به ایراد سخنرانی پرداخت. وی گفت: مقام معظم رهبری میفرمایند اگر رزمندهای رزمش را نگوید و به نسلهای آینده منتقل نشود، رزمش ناقص میماند. دشمن در هشت سال دفاع مقدس، قوتهای ما را شناخته است. به تعبیر مقام معظم رهبری، این تهاجم فرهنگی یک قتل عام، غارت و شبیخون فرهنگی است. باید در مقابل این قتل عام و شبیخون هم مانند آن دوران بایستیم.
وی افزود: علی(ع) میفرمایند در مقابل دشمن مانند کوه باشید. اگر کوه جابهجا شد، شما نباید تکان بخورید و باید بایستید و دندانها را به هم بفشارید و انتهای صفوف دشمن را ببینید و بدانید نصرت از آن خداست و هرچه داریم از اینجاست. شعار ما در جنگ، حضرت ابوالفضل العباس بود و معتقد بودیم تا آخرین نفر باید بایستیم. همان طور که ایشان میفرماید: «إنی احامی أبداً عن دینی». هر شلیکی میکردیم، آیه «و ما رمیت اذ رمیت» را میخواندیم.
محمد سلگی سپس گفت: دو ماه قبل از شروع جنگ، از صدام میپرسند نظرت راجع به حمله به ایران چیست؟ میگوید برایم مانند یک تفریح میماند. اما امام(ره) گفت نترسید. دزدی آمده و سنگی انداخته و رفته و ما چنان سیلیای به او میزنیم که نتواند از جایش بلند شود. آیا همین گونه شد یا خیر؟ وعدۀ خدا مبنی بر اینکه «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً» اتفاق افتاد یا خیر؟ حقانیت امام و انقلاب و کمکهای غیبی و الطاف الهی باید برجسته شود. اگر توکل ما به خدا باشد، شک نکنیم که خداوند با ماست. در دفاع مقدس توکل رزمندگان ما بر خدا بود.
وی اضافه کرد: در هیچ کجای دنیا اتفاق نیفتاده که مردم بهصورت داوطلب اینطور در جنگ شرکت کنند. دشمن همین مسئله را هدف قرار داده است. در بیمارستانی در آلمان بودم. پرستار آنجا به همسرم اشاره کرد و گفت با این چادر ایشان خیلی گرمش میشود. من برای بیان فلسفۀ حجاب، به پرتقال اشاره کردم و گفتم اگر پوست نداشته باشد، میوۀ لطیفِ داخل آن خراب میشود. این مثال خیلی او را تحت تأثیر قرار داد. اما امروز برای فهماندن این معارف کار سختتر شده است و دِین بزرگی برای بیان این معارف بر گردن همۀ ما است.