سال‌هاست گروهی که معمولاً تحصیل کرده علوم دینی و ادبیات نیستند و بیشتر لحن و صوت خوش دارند، سکاندار ارائه معارف دینی شده‌اند. البته همه این‌ها استثنائات بزرگی هم دارد.

به گزارش مشرق، می‌گوید: «چگونه گفتن مهم نیست، چه گفتن مهم است». او آثار شاعران جوان امروز را چه در حوزه شعر آیینی، چه در مضامین و موضوعات دیگر از لحاظ تکنیک، ساختار و ظرافت‌های ادبی در مقایسه با دوره‌های قبل پیشرفته‌تر ارزیابی می‌کند اما محتوای شعر آن‌ها را قابل نقد می‌داند. با محمدکاظم کاظمی، شاعر و پژوهشگرِ نام آشنا، درباره ادبیات و شعر آیینی گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

در جست‌وجوی حرف تازه
عده‌ای معتقدند شعر جوان امروز دچار ضعف و سردرگمی است و عده‌ای هم آثار شاعران جوان را قابل دفاع می‌دانند. محمدکاظم کاظمی اما طور دیگری وضعیت شعر جوان را ارزیابی می‌کند. او می‌گوید: «شعر امروز از لحاظ تکنیک و هنرمندی‌های شعری خیلی رشد کرده است و شاعران توانایی در نسل جوان داریم که نسبت به دوره‌های قبل واقعاً پیشرفته هستند، اما آن چه در شعر خیلی از شاعران امروز جای نقد دارد موضوع چگونه گفتن نیست، چه گفتن است. بسیاری از شاعران در این زمینه دچار ناتوانی‌اند. شاید بشود گفت آن مقدار از آگاهی، معرفت، دانش و پشتوانه فرهنگی که در شعر قدیم ما دیده می‌شود، در شعر امروز کمتر است». این شاعر و بیدل‌پژوه، دو علت برای این ناتوانی و ضعف بیان می‌کند: «یکی از علت‌ها کمتر شدن مطالعه شاعران است و علت دیگر این  که جامعه از لحاظ فرهنگی کمتر اهل رویارویی‌های فکری، تصادم آرا و اندیشیدن است. این البته به سیاست‌های فرهنگی سال‌های اخیر برمی گردد».

در نکوهشِ انحصار موضوعی
کاظمی درباره شعر آیینی امروز معتقد است بدنه عمومی این حوزه بسیار جوان‌تر از سال‌های گذشته است ولی نقدهایی هم به آن وارد است. او می‌گوید: «در گذشته اغلب شاعران آیینی پیش کسوت بودند و جوانان، حوزه‌های دیگری را تجربه می‌کردند و به همین دلیل، شعر آیینی تا حدودی از جریان‌های نو در شعر فارسی عقب بود اما امروز شاعران جوانی وارد حوزه شعر آیینی شده‌اند و این خوب است. از لحاظ تکنیک شعری هم نسبت به گذشته از نظر زبان و رهیافت‌های تکنیکی، بسیار پیشرفت داشته‌ایم اما آن چه شعر آیینی امروز ما را تهدید می‌کند، این است که بخش قابل توجهی از شعرها از معرفت،آگاهی و تحلیل دور است و بخشی از شاعران بیشتر در پی تجلیل از بزرگان دین هستند، بدون این که شعرشان ره‌آورد آموزنده‌ای داشته باشد. موضوع دیگر این است که شعر آیینی تا حدود زیادی در ستایش اهل بیت(علیهم السلام) خلاصه شده؛ در حالی که بسیاری از مضامین دینی مانند عدالت‌طلبی، حق‎‌طلبی و جلوه‌های عملی و اخلاقی دین از دید شاعران به دور مانده است».

بی‌توجهی بعضی مداحان به شعر فاخر
این روزها وقتی به برخی محافل و مجالس روضه‌خوانی و عزاداری سر می‌زنیم، کمتر شعرهای پخته و محکم به گوشمان می‌خورد. محمدکاظم کاظمی در این باره معتقد است: «بعضی شاعران ما شعر پرمعنی و فاخر دارند ولی این اشعار برای اجرا و رسیدن به دست مخاطب، باید از مسیر اجراکنندگان این مراسم که معمولاً مداحان و ذاکران هستند، بگذرد. واقعیت این است که در بعضی از این محافل روضه‌خوانی، غلبه با بعضی نگرش‌های تجلیلی است و در بعضی جاها گرایش‌های افراطی و رفتارهای غلو آمیز دیده می‌شود. به همین دلیل آن نوع شعری پسندیده می‌شود که به جای مضامین معرفتی حاوی رفتارهای غلوآمیز باشد و این نگران‌کننده است و شاعران را هم به همین سمت می‌کشاند».

کاظمی ادامه می‌دهد: «مشکل بزرگ ما این است که در قدیم کسانی که خودشان عالمان دینی بودند در بخشی از سخنرانی‌شان روضه هم می‌خواندند اما الان سال‌هاست گروهی که معمولاً تحصیل کرده علوم دینی و ادبیات نیستند و بیشتر لحن و صوت خوش دارند، سکاندار ارائه معارف دینی شده‌اند. البته همه این‌ها استثنائات بزرگی هم دارد». این شاعر و پژوهشگر ادبی در پایان از نگارش مجموعه مقالاتی درباره شعر مذهبی خبر داد و گفت: «این کتاب را به پیشنهاد یکی از دوستان تدوین کردم که شامل یادداشت‌ها و مقالات من درباره شعر مذهبی است و فعلاً مراحل بازبینی را می‌گذراند و زمان انتشارش مشخص نیست».

*خراسان