به گزارش مشرق، یکی از آفتهایی که میتواند هر جامعهای را تهدید کند این است که مسائل مبتلابه آن جامعه، بهجای قرار گرفتن در مسیر کارشناسی، تبدیل به ابرازهایی برای مناقشات سیاسی و کشمکشهای رسانهای شود. چنین حالتی، علاوه بر اثرات مخرّبی که بر افکار عمومی دارد، به لاینحل ماندن آن مسائل منجر میشود.
بیشتر بخوانید:
وقتی حامیان «قاتلِ یک زن» برای«دختر آبی» هشتگ میزنند!
حضور زنان در ورزشگاه،پیگیری درس های عاشورا است!
تقلای ناکام موجسواران در سواستفاده از خودسوزی یک دختر جوان
حضور زنان در استادیومهای ورزشی از جمله مسائلی است که جامعه ایرانی بهخاطر ارزشهای حاکم بر آن، از جمله اهمیت حفظ کرامت بانوان، همواره در حال دستوپنجه نرم کردن با آن است.
در این میان متأسفانه بخشی از رسانهها و جریانهای سیاسی، بهجای تلاش برای قرار گرفتن این موضوع در مجرای صحیح و کارشناسی، همواره آن را در راستای مقاصد سیاسی خود بهکار گرفتهاند.
مروری بر رسانههای جریان اصلاحات نشان میدهد که آنها در دهههای ۸۰ و ۹۰، دو سیاست کاملاً متفاوت را نسبت به حضور بانوان در استادیوم، اتخاذ کردهاند.
اوایل روی کار آمدن دولت نهم، وقتی رئیسجمهور به رئیس سازمان تربیت بدنی دستور داد تا زمینههای ورود زنان به استادیومهای فوتبال را فراهم کند، برخی رسانههای اصلاحطلب و چهرههای این جریان سیاسی، ساز مخالف کوک کردند.
روزنامه آفتاب یزد در صفحه نخست خود در تاریخ ۷ اردیبهشت ۹۴؛ یعنی چند روز پس از دستور احمدینژاد، تیتر یک خود را به مخالفت با این موضوع اختصاص میدهد و در سرمقاله خود مینویسد: «... بعضی ایرادهای شکلی بر این دستور میبینیم که احتمالا در ذهن عدهای از مخاطبان روزنامه نیز وجود دارد، یکی از این ایرادها، میزان اولویت این دستور میباشد... بدون اغراق میتوان گفت کماهمیتترین خواسته اصلاحطلبان نیز در مقایسه با دستور اخیر رئیسجمهور، از اولویت بیشتری برخوردار بود».
آفتاب یزد در ادامه، دومین اشکال بر دستور رئیسجمهور وقت را «بیتوجهی به دیدگاه کارشناسان مستقل اجتماعی، مذهبی و سیاسی» میداند و اینطور نتیجهگیری میکند: «میتوان به قاطعیت ادعا کرد که دستور اخیر حتی دغدغه یک درصد جمعیت کشور نبوده است و از این جهت سرگرم ساختن جامعه به آن و مشغولسازی سیاستمداران و شخصیتهای ذینفوذ به آن به هیچوجه مصلحت نیست».
این روزنامه، چند روز بعد، با تیتر «دستور غیر شرعی احمدینژاد، شعری که در قافیه آن ماندهاند» خواستار برخورد تندتر مراجع تقلید با دستور احمدینژاد میشود.
روزنامه شرق نیز در یادداشتی با عنوان «وقتی کسی گرسنه است به او چیپس تعارف کنید»، با اشاره به دستور احمدینژاد مینویسد: «یقیناً ایشان میدانند که ورزشگاه رفتن از جنس تفریح و سرگرمی است و وقتی در کشوری زندگی میکنیم که برای تفریح و سرگرمی چند هزار دختر نوجوان، شجاعانه به میدان میآیند و دستورالعمل صادر میکنند، انتظار غیرواقعی نخواهد بود اگر توقع داشته باشیم برای مسائل حیاتی زنان و حقوق مسلّمی که به سرنوشت، حیات و ممات میلیونها زن مربوط میشود و شکستنش نیاز به جسارتهایی از این دست دارد نیز چشم انتظار دستورالعملی دیگر باشیم. وقتی کسی گرسنه است، نباید به او چیپس تعارف کرد».
جمیله کدیور: ورود زنان به استادیوم اولویت نداشت
جمیله کدیور، فعّال سیاسی اصلاحطلب که در آن زمان، نماینده مجلس بود در مصاحبهای با ایسنا در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۵ میگوید: «این موضوع نیز هرچند توسط سخنگوی دولت و سایر دستاندرکاران اصلاح و تصحیح شد، آخر هم معلوم نشد منظور از طرح این موضوع در این مقطع زمانی که اولاً مملکت در عرصه داخلی و بینالمللی با مشکلات عدیده مواجه است و ثانیاً اگر قرار بر اولویت بخشی به خواستهای زنان بود و توجه به حقوق تضییع شده آنان، اصولاً این مسأله در ردههای پایین جدول خواستههای آنان قرار میگرفت، چه بوده است».
واکنش منفی نماینده اصلاحطلب به ورود بانوان به استادیوم
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله ۷ اردیبهشت ۹۵ خود به نقل از ولیالله شجاعپوریان، نماینده اصلاحطلب مجلس مینویسد:«اگر این موضوع در دوران اصلاحات به وقوع میپیوست کفنپوشان در خیابانها راه میافتادند.»
روزنامه اعتماد هم با تیترهای منفی به استقبال دستور رئیس دولت نهم درباره ورود بانوان به استادیوم میرود.
اکنون و در روزهایی که رسانههای اصلاحطلب سردمدار مطالبه ورود زنان به استادیوم شدهاند، میطلبد این سؤال در معرض قضاوت ناظران منصف قرار گیرد که آیا دود سیاسی کردن مسائل اجتماعی و برخورد دوگانه با آنان، بیش از همه به چشم مردم نمیرود؟
و آیا امروز این شائبه برای افکار عمومی پدید نخواهد آمد که اصلاح طلبان امروز برای مقاصد سیاسی حامی ورود بانوان به استادیوم شدهاند چراکه در ایامی که رئیسجمهور غیراصلاحطلب پیگیر ورود بانوان به استادیوم بود، فعالان اصلاحات در رسانههایشان مطالبی در نقد این اقدام نوشتند!