به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه جوان با طرح این موضوع نوشت: اولین برداشت این است که ایشان از عدد چهل سال یعنی کل دوران انقلاب شکایت دارد، نه ۱۰ سال، ۲۰ سال یا مثلاً بعد از دوم خرداد ۷۶ یا بعد از رحلت حضرت امام. پس معنای اول حرف ایشان این است که اصلاً چرا انقلاب کردیم، چون بحثها محصول کل عمر انقلاب اسلامی است و خدا رحمت کند حضرت امام را که رفراندومی را برگزار کرد -۱۲ فروردین ۵۸- که میتوانست برگزار نکند، اما اگر نمیکرد امروز مشکلات بیشتری داشتیم.
بیشتر بخوانید:
اتاق فکرهای دولت به فکر مردم باشند نه جنگ روانی با ملت
دومین برداشت اینکه اصل ۵۹ در حیطه مجلس است و ربطی به دولت ندارد، روحانی با طرح آن میخواهد خود را مجری قانون اساسی اعلام کند که طبق اصل ۱۱۳ به جز اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود با ایشان است. روحانی در این مدل فقط میخواهد از جایگاه خود دفاع کند نه برگزاری رفراندوم، زیرا رفراندوم، اصل ۵۹ در صلاحیت قوه دیگری است.
سومین برداشت این است که هرچه به سمت انتخابات میرویم نارضایتی از دولت در درون جریان حامی دولت رشد میکند و روحانی رگ خواب و راه سرکار گذاشتن اصلاحطلبان را (مبنی بر کلیشههای آنان) خوب میداند و اینگونه پیشکش خوشایند تولید میکند و اصلاحطلبان را دو، سه هفتهای در رسانه و محافل مشغول میکند.
چهارمین برداشت که امیدوارم بدفهمی نگارنده باشد اینکه: در وسط معرکه جنگ تمامعیار اقتصادی و روانی، به امریکا پیام میدهد که من و ملتم هرآنچه شما بخواهید موافقیم، اما موانعی وجود دارد. با عرض پوزش این همان سیره عبیدالله بن عباس در سال چهلم هجری است که سپاه آماده امام حسن(ع) را رها کرد و به دامان معاویه رفت و آن سرنوشت برای امام مسلمین رقم خورد و همین جماعت بعداً امام را «مذلالمؤمنین» نامیدند و به جای سرزنش خود رهبرشان را سرزنش میکردند.
پنجمین برداشت: روحانی از اول انقلاب پنج دوره در مجلس، چهار دوره در خبرگان و ۲۰ سال در سریترین مرکز امنیتی کشور بوده. چرا ۳۴ سال منتهی به ۱۳۹۲ از این عبارات و مطالبات نداشتهاند؟ مگر آن ۳۴ سال بحث نداشتهایم؟ مگر ایشان بحث را ۴۰ سال نمیداند؟ چرا حتی یکبار چنین مطلبی را حتی در یک مصاحبه نگفتهاند؟
علت اینکه چرا روحانی صریحاً مصداق را عنوان نمیکند، چیست؟ شاید میداند وسط جنگ نباید چنین کند و میکند، شاید اگر مصداق را بگوید خروارها مطلب از خودش علیه خودش منتشر میشود و متهم به تناقض و تضاد و ابنالوقتی میشود.
ششمین برداشت اینکه هر موقع فشاری روی روحانی بوده، مثل دستگیری فریدون، دادگاه اول، دادگاه تجدیدنظر، صدور حکم، رفتن زندان و... ایشان به میدان آمده و نیشگونی گرفته و کلاً نباید مسئله را عمیق برداشت کرد.
روحانی اگر میتواند دو سوم نمایندگان مجلس را قانع کند و این مسیر را طی کند. چرا موضوع را مشخص نمیکند یا با مجلس وارد گفتوگو نمیشود؟ مگر مکانیسم قانون اساسی برای اجرای رفراندوم اصل ۵۹ روشن نیست؟ چرا طی نمیکنید؟
چاره دوم اینکه بدانیم سازهای ناهمسو با نظام از درون حاکمیت یا روشنفکران امروز (سیاستورزان دیروز) سرجمع به صد نفر نمیرسند، اما سروصدای آنان بلند است و روحانی معمولاً خود را با آنان تنظیم میکند. نمیتوان کشور ۸۳ میلیونی را برای ۸۰ نفر که ۳۰ نفرشان هم جلای وطن کردهاند به سمت ذلت برد، اما این ذلت را پشت مردم مخفی کرد. این ۸۰ نفر هم اختلافشان ماهیتی/ هویتی است؛ آنان به نوع نظام دیگری رسیدهاند و بارها فریاد زدهاند و اصل ۵۹ مشکل آنان را حل نمیکند.