به گزارش مشرق، ۱۳ آبان سال ۵۸ دانشجویان انقلابی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و جاسوسخانه آمریکاییها را برای محافظت از انقلاب نوپای اسلامی تسخیر کردند. چهل سال پسازآن رویداد تاریخی چه چیز میان ایران و آمریکا تغییر کرده است؟
تسخیر لانه جاسوسی در آبان ماه چهل سال پیش، روزی را در تاریخ رقم زد که معمار کبیر انقلاب آن را «انقلاب دوم» نامید و فرمود؛ «ما شعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانه فساد و جاسوسی آمریکا تماشا کردهایم» و «دانشجویان مسلمان و مبارزی که لانه جاسوسی را اشغال کردند ملت را سرافراز کردند.»
بصیرت دانشجویان و برملا شدن خیانتها
تا یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به عبارتی تا قبل از ۱۳ آبان ۵۸، فضای سیاسی و اجتماعی کشور بهگونهای بود که برای بخش مهمی از عوام و نخبگان، شناخت دوست و دشمن مشکل به نظر میآمد چه آنکه جریانها و گروههایی مانند جبهه ملی، نهضت آزادی و شعبههایی از سازمانهای ضدانقلاب که همچنان داعیه مارکسیسم و لیبرالیسم داشتند از حیات سیاسی برخوردار بودند و حتی بعضی از آنان که پیرمردهای جبهه ملی بودند به سرکردگی بازرگان در کابینه دولت حضور داشتند. «اینهایی که الآن در ایران مشغول فتنه هستند اینها از اسلام هیچ اطلاع ندارند و بهحسب آن طوری که من میفهمم، اینها مرتبط با آمریکا هستند ولو اینکه اسمشان برخلاف است! و ملت ما باید اینها را رد بکنند و اعتنایی به آنها نکنند و خودشان در همین سیل جمعیت ایران منحل خواهند شد». (۱۵/۱/۵۸، صحیفه، ج ۶، ص ۴۷۲) از همین رو بود که حضرت امام خمینی (ره) درباره نفاق داخلی فرمودند؛ «ما چقدر سیلی از این ملیت [ملی مذهبیها] خوردیم. «(۲۹/۴/۵۹، صحیفه، ج ۱۳، ص ۴۶)
بههرحال پس از تسخیر لانه جاسوسی و افتادن تشت رسوایی هواداران آمریکا، بازرگان و دوستانش که از برملا شدن هرچه بیشتر اسناد جاسوسی در سفارت آمریکا هراس داشتند، با ادامه تسخیر لانه جاسوسی مخالفت کردند. ازاینرو نزد حضرت امام رفتند و وقتی تأیید امام خمینی (ره) را دیدند، متوجه شدند کار از کار گذشته و پتهشان روی آب خواهد رفت. به همین دلیل بود که خود بازرگان استعفا داد و بعدازآن اسناد جاسوسی بازرگان و امثالی چون قطبزاده لو رفت و بصیرت دانشجویان در مواجهه با جریان نفاق نتیجه داد و موجب شد دشمن و غیر دشمن و دوست و غیر دوست از یکدیگر تفکیک و بازشناخته شوند.
خیانتهای آمریکا قبل انقلاب
حالا بعد از گذشت چهل سال از انقلاب، عدهای میگویند «نظام سرطان گرفته» و «باید ملی مذهبیها و نهضت آزادیها و تودهایها» و به عبارتی کسانی که روزگاری دوستان آمریکاییها بودند «سوار یک قطار شویم!» و دشمنی و ددمنشی آمریکا بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفته است! درحالیکه آمریکاییها قبل از انقلاب و از روزهای آغازین نهضت امام خمینی (ره) در دهه چهل، دشمنی خود با مردم و هرگونه مقاومت و انقلاب را بارها نشان دادهاند.
امام خمینی (ره) چند روز پس از تصویب لایحه آمریکایی کاپیتولاسیون فرمودند: «این از آن اموری است که ما باید دنبال کنیم و عزت اسلام را زنده کنیم... ما هدفمان یک هدف ارتجاعی نیست؛ ما هدفمان این است که از زیر یوغ استعمار آمریکا و اسرائیل بیرون بیاییم. ما میخواهیم یک ملت مستقل باشیم نه زیر یوغ استعمار آمریکا که مستشارانش در مملکت ما هر چه جنایت میخواهند بکنند، بکنند و هیچ دستگاه قضایی حق نداشته باشد آنها را دستگیر کند.»
بر اساس اسناد تاریخی، آمریکاییها نهفقط در تحمیل کاپیتولاسیون علیه مردم ایران، بلکه قبلتر از آن در کودتای ۲۸ مرداد، بازگرداندن شاه به ایران و حمایت از او هم دست داشتند.
با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران و در روزهایی که ملت ایران شعار مرگ بر آمریکا سر میدادند، کاخ سفید کوشش بسیاری کرد تا رژیم شاه روی کار بماند. از همین رو بود که کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا، در دیماه ۵۶ در جریان سفری به کشورمان، ایران را «جزیره ثبات» در یکی از آشوبزدهترین نقاط جهان توصیف کرد و در اظهاراتی بر علاقه خود به رژیم دیکتاتوری شاه تأکید کرد.
اقدامات خصمانه بعد از انقلاب
بعد از انقلاب هم آمریکاییها دشمنی خود با ملت ایران را بارها به نمایش گذاشتند. با اوجگیری نهضت مردمی ایران علیه رژیم پهلوی، در جریان واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که جمعیت کثیری از تظاهرکنندگان به دست مزدوران شاه به شهادت رسیدند، دولت آمریکا نهتنها سکوت پیشه کرد، بلکه کارتر یک شب پس از این فاجعه خونین، طی تماس تلفنی با شاه، درحالیکه از عواقب رفتار خشونتبارش در این روز و اوجگیری مخالفتها بشدت نگران و مضطرب بود، حمایت کامل خود را از حکومت وی اعلام کرد.
اقدامات خصمانه آمریکاییها در چهل سال گذشته در سه حوزه جنگ سخت، جنگ نرم و جنگ نیمه سخت در ماجراهایی مانند جنایت خونین ۱۷ شهریور، حمله نظامی آمریکا به طبس، کودتای نقاب، حصر اقتصادی و اجرای تحریمهای گسترده ضد ایرانی (از سال ۵۹)، تحریک عراق به تجاوز به ایران، ورود مستقیم آمریکا به جنگ ایران و عراق در خلیجفارس، عملیات خرابکارانه علیه جمهوری اسلامی، ترور شخصیتهای سیاسی و مردمی در دهه ۶۰، حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایرباس (۶۷)، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضدانقلاب تحت عنوان «جنبشهای تجزیهطلبانه»، طرح ادعاهای بیاساس علیه ایران (مانند ادعای نقض حقوق بشر در ایران، حمایت ایران از تروریسم و گروههای تروریستی در جهان، تلاش ایران برای دستیابی به سلاحهای کشتارجمعی و اختلال در روند صلح خاورمیانه)، تحریک اراضی و نفتی همسایگان، اشاعه تروریسم القاعده و داعش برای فروپاشی ایران، ترور دانشمندان هستهای، عملیات خرابکارانه مانند استاکس نت و ... از فکر و ذهن مردم ایران و تاریخ این مرز و بوم هرگز محو نمیشود.
نتیجه تعامل و سازش چه بوده است؟
رئیس دولت اصلاحات در همان دوران دوم خردادی دولتهای هفتم و هشتم در جهت سیاست تنشزدایی در تریبونهای رسمی خودش، آمریکاییها را آزادیخواه میدانست و از مذاکره با آمریکا و گفتوگوی تمدنها صحبت به میان میآورد ولی نتیجه آن نرمشها و کرنشها این شد که بوش پسر در سخنرانی سالیانه خود در کنگره آمریکا در سال ۲۰۰۲ اعلام کرد ایران محور شرارت است!
جالب آنکه وی ماه گذشته در نامهای به گوترش، دبیر کل سازمان ملل خواستار گردآمدن همه خیرخواهان، سیاستمداران و نهادهای مدنی در سطوح ملی، منطقهای و جهانی تحت عنوان «ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت» شد و نوشت: «ایران با خشونتبارترین تحریمها و محاصرههای اقتصادی روبروست» و «تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران پررنگتر شده است.»
هرچند که نامه رئیس دولت اصلاحات در راستای دوگانه سازی جنگ و صلح تنظیم و نوشته شده بود اما مسئله تعجببرانگیز آن است که مدعیان اصلاحات بدون توجه به واقعیتهای موجود، هنوز هم از سیاست تنشزدایی، مذاکره و گفتگوی تمدنها سخن میگویند.
گفتنی است بااینکه چهل سال از ۱۳ آبان سال ۵۸ میگذرد و آمریکاییها هرروز بر سیاهه خباثتها و جنایتهای خود میافزایند مدعیان اصلاحات، هنوز هم از سیاست تنشزدایی، مذاکره و تعامل سخن میگویند!
عبدالله ناصری، مشاور رئیس دولت اصلاحات روز گذشته در مصاحبه با یک روزنامه اصلاحطلب گفت: «تا بحث مذاکره با قدرتهای بزرگ جدی گرفته نشود و ایران مناسبات خود را با دنیای بینالملل حل نکند، طبیعتاً اتفاقی هم در اقتصاد و وضع معیشت مردم نخواهد افتاد. اگر این اتفاق رخ ندهد، با توجه به کوچک شدن سفره مردم در یک سال اخیر من بعید میدانم که اتفاقی در عرصه انتخابات ۹۸ رخ بدهد.»
ناصری در ادامه گفت: «دغدغه رئیسجمهور حل مسئله ایران و آمریکا است که البته این کار درست است و تا این مسئله رخ ندهد، مشکل بتوان مسائل اقتصادی و معیشتی را حل کرد».
اهم اقدامات آمریکا علیه ایران در ۱۸ ماه گذشته
کیهان پیشازاین در گزارشی نوشت، رفتارهای سیاسی نظام سلطه در مواجهه با ایران و بهویژه راهاندازی موج جدیدی از تحریمها، چالشها و منازعات دیپلماتیک در یک سال گذشته، حاکی از آن است که آنها اکنون و بیش از گذشته با طراحی سناریوی نخنمای «فشار حداکثری» و به قول رهبر معظم انقلاب با «آرایش جنگی» در پی محدود کردن، تضعیف و در صورت امکان شکست نظام جمهوری اسلامی ایران برآمدهاند.
اتخاذ مواضع تهاجمی و تهدیدآمیز و اتهامات تروریستی و ضد حقوق بشری علیه ایران، تأکید بر لزوم تغییر رفتار جمهوری اسلامی، تلاش برای تقویت مناسبات خود با ایادی منطقهای و به خط کردن آنان علیه ایران، وارد آوردن فشار به عراق و سوریه برای کاهش مناسبات با ایران، تقویت مناسبات با کشورهای اروپایی برای قرار گرفتن در کارزار تحریم و کاهش همکاریهای اقتصادی و تجاری با ایران، تشدید تحریمهای نفتی و عدم تمدید معافیت خرید نفت از جمهوری اسلامی برای دیگر کشورها و ارعاب با آرایش جنگی و القای حمله نظامی از سکانسهای سناریوی سوخته علیه جمهوری اسلامی است که آمریکاییها کارگردانی آن را بر عهده دارند.
به مهمترین اقدامات خصمانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی در یک سال و نیم گذشته (از زمان خروج آمریکا از برجام)، توجه کنید؛
بدعهدی و خروج آمریکا از برجام (۱۸ اردیبهشت ۹۷)
تعیین ۱۲ شرط ناممکن برای مذاکره با ایران (۳۱ اردیبهشت ۹۷)
تحریمهای طلا، فلزات گرانبها، دلار و خودروسازی (۱۶ مرداد ۹۷)
تشکیل گروه اقدام علیه ایران (۲۵ مرداد ۹۷)
تحریم بخش انرژی و اعلام تمدید برخی معافیتها (۱۳ آبان ۹۷)
تمدید وضعیت اضطراری ملی آمریکا در رابطه با ایران (۱۷ آبان ۹۷)
گنجاندن نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی (۲۶ فروردین ۹۸)
اعلام لغو معافیت تحریم نفت ایران برای تمامی کشورها (۴ اردیبهشت ۹۸)
تحریم صادرات آبسنگین و اورانیوم ایران (۱۴ اردیبهشت ۹۸)
ارعاب با آرایش جنگی و القای حمله نظامی/ اعزام ناو آبراهام لینکلن و بمبافکنهای بی۵۲ به خلیجفارس (هفته دوم تا هفته چهارم اردیبهشت ۹۸)
تأکید دوباره بر پابرجایی ۱۲ شرط پمپئو برای مذاکره با ایران (۸ خرداد ۹۸)
تهدید کشورهای طرف معامله با ایران (۱۱ خرداد ۹۸)
تحریمها علیه جمهوری اسلامی در بخش پتروشیمی ایران (۱۷ خرداد ۹۸)
اتهامات حقوق بشری و اجلاس و نشستهای ضد جمهوری اسلامی (طی یک سال اخیر)
راهاندازی ائتلاف نظامی دریایی در منطقه خلیجفارس (از تابستان ۹۸)
تحریم وزیر خارجه جمهوری اسلامی (مرداد ۹۸)
ادعای دست داشتن در عملیات خرابکارانه علیه تأسیسات هستهای ایران (شهریور ۹۸)
اعمال محدودیت تحمیلی علیه هیئت ایرانی در سازمان ملل (مهر ۹۸)
تحریمهای اخیر علیه ایران در عرصه عمران و ساختوساز (۹ آبان ۹۸)