سرویس جهان مشرق- در حالی که مکرون رئیسجمهور فرانسه از «مرگ مغزی» ناتو خبر داد، به نظر میرسد انگشتان ناتو نیز بیحس شده است. ترکیه به عنوان پایگاه نفوذ ناتو در بازوی شرقی مدت ها است از «استاندارد» هایی که ناتو برای اعضایش تعریف میکند فاصله گرفته است.
اندیشکده دربار انگلیس مشهور به کیتو مجبور شده یادداشت نشنال اینترست با عنوان «ترکیه ارزش عضویت در ناتو را ندارد» بازنشر دهد. در این یادداشت، دوگ باندو توضیح میدهد مسیری که اردوغان در دو دهه اخیر برای ترکیه تعریف کرده آشکارا با سایر اعضای ناتو زاویه دارد.
وی با وجود اینکه ترکیه را اکنون نسبت به دوره قبل از اردوغان به دیکتاتوری نزدیکتر میبیند و نام آن را «دیکتاتوری نرم» میگذارد، اما صراحتاً آرزو میکند کاش سلطه ارتش بر سیاست ترکیه باقی میماند و دلیل آن را اینگونه بیان میکند: «ملت فوقالعاده ملی گرای ترکیه نشان دادند با واشینگتن تخاصم دارند اما هر چه بود ارتش که نوعی وتو نسبت به سیاستمداران داشت تضمین میکرد سیاست ترکیه در ریل واشینگتن باقی میماند».
منظور او از «دیکتاتوری نرم»، با پنبه سربریدن از مخالفان است، با روشهایی مثل بستنِ مالیات زیاد بر شرکتهایی که در اختیار سیاستمداران مخالف است، تضعیف رسانههای مخالف و کنارگذاشتن منصبدارانی که رابطهای با سازمانهای فرهنگی فتح الله گولن داشتهاند.
البته بعد از کودتای نافرجام در 2016، روشهای سخت نیز به بهانه احتمال کودتای مجدد علیه مخالفان به کار گرفته میشود که یکی از آنها نپذیرفتن نتایج انتخابات شهرداری استانبول بود؛ هر چند بعد از اینکه سران حزب عدالت و توسعه متوجه شدند این اقدام آنها ریزش جدی در هواداران ایجاد کرده، مجبور شدند به آن تن بدهند.
همه این تغییرات در آنکارا در حالی است که ترامپ هنوز از اردوغان به عنوان «دوست» یاد میکند. چرا؟ به نظر میرسد امید واشینگتن نه به رجب بلکه به دوران پسارجب است و اینکه بتواند اکنون با حفظ دوستیاش، نفوذش در سیاست ترکیه و حمایت خود از کمالیستهای سکولار را حفظ کند. ترکیه که فقط اردوغان نیست.
یک احتمال دیگر آن است که ترامپ میخواهد با حفظ دوستیاش، ترکیه را به عنوان جانشین خود در شمال سوریه داشته باشد. شاید آمریکا آرزو میکرد آنکارا اکنون که واشینگتن در شمال سوریه به آن احتیاج دارد، در مشت ناتو باشد. اما این گونه نیست. با این حال اگر بتواند کاری کند که لااقل ترکیه با توافقاتی به برخی اهداف آمریکا در شمال سوریه جامه عمل بپوشاند، باز هم بد نیست. حداقلش این است که ترکیه اجازه ندهد بار دیگر سیل مهاجران در اروپا راه بیافتد.
چماق و هویج، آن هم هدفمند
این وضعیت موجب شده آمریکا مجبور شود عضوی را در ناتو نگه دارد که نه تنها محافظان رئیسجمهورش در دیدار او از واشینگتن به تظاهراتِ آمریکاییها حمله میکنند، بلکه رسماً نافرمانی از واشینگتن را در میان سایر متحدان ترویج میکند. اردوغان در عین مخالفت صریح واشینگتن به خرید سامانه اس-400 از روسیه اقدام کرد و عزم جدی برای خرید جنگندههای سوخو به حای اف-35 آمریکایی دارد.
درخواست تحریم ترکیه از سوی کنگره آمریکا بعد از تجاوز ترکیه به شمال سوریه و مخالفت رئیسجمهور با آن تنها یکی از دوراهیهای آمریکا در قبال ترکیه بود که در آن، واشینگتن تصمیم گرفت همکاری اقتصادیاش را با آنکارا حفظ کند؛ کمااینکه در دوراهی دیگر، واشینگتن تصمیم گرفت همکاری نظامیاش با ترکیه را کاهش دهد و فروش اف-35 را لغو کرد.
این دو تصمیم که یکی چماق و دیگری هویج است، فعلاً راهکاری است که از مجموع بردارهای متضاد در واشینگتن به دست آمده است. مصطفی اکیول در پایگاه اندیشکده کیتو همین نظر را تأیید کرده و برای پشتیبانی از آن نوشته اگر آمریکا با ترکیه مانند یک دشمن کامل رفتار کند (کاری که با ایران انجام میدهد) دیری نخواهد پایید که ترکیه مجبور میشود به آغوش روسیه پناه ببرد.
بنابر این آمریکا باید به جای حمایت احساسی از آرمان کُردهای سوریه، برخی نگرانیهای آنکارا را به رسمیت بشناسد و در عوض از اردوغان بخواهد میل به سرکوب آزادیها در داخل را مهار کند تا پرستیژ یک عضو ناتو در افکار عمومی جهان خراب نشود!
دوراهیهای روزافزون
دوگ باندو دستیار ویژه ریگان در دوران ریاستجمهوری بر آمریکا در نشنال اینترست نوشته است دوراهیهای واشینگتن در قبال آنکارا روز به روز بیشتر هم خواهد شد که یکی از مهمترین آنها تصمیمگیری در مورد همکاری هستهای یعنی حدود 50 کلاهک هستهای در پایگاه اینجرلیک ترکیه است. آمریکا اگر میگوید نمیتواند به دلیل نزدیکی سیاست ترکیه به قدرتهای رقیب، اف-35 در اختیار آنکارا قرار دهد، چگونه بمبهای اتمیاش را در مشت ترکیه نمیبیند؟
همکاری امنیتی در خاورمیانه نیز حوزه مناقشهبرانگیز بعدی است. سران ترکیه راه به راه با ایران و روسیه در مورد مقدرات غرب آسیا جلسه میگیرند در حالی که آمریکا پایبند عربستان و اسرائیل است و دوست دارد ترکیه با این دو ضلع کار کند. به نظر میرسد راهحل فعلی آمریکا حفظ همکاریهای موردی با ترکیه برای کمینهسازی صدماتِ این جدایی است.
اگر این همکاریهای موردی جواب نداد، آمریکا راهی جز اخراج یا حداقل تعلیق ترکیه در ناتو نخواهد داشت. تعلیق، هم به سایراعضا هشدار میدهد، هم دسترسی ترکیه به اطلاعات ناتو را فعلاً محدود میکند و هم به غربگرایان در ترکیه انگیزه میدهد تا قبل از اخراج کامل از ناتو آنکارا را به دست آورند.
منابع
https://www.cato.org/publications/commentary/transatlantic-alliance-mistake-turkey-isnt-worthy-nato-membership
https://www.cato.org/blog/keep-relationship-turkey-carrots-sticks-principles