سرویس جهان مشرق- کریستینا فریلند معروف به «کریستیا» در اقدامی خاص به عنوان دستیار نخستوزیر کانادا تعیین شد تا ترودو بتواند وزارت خارجهاش را از دست این سیاستمدار بانفوذ راحت کند؛ سیاستمداری که در دوره دو سال و ده ماه وزارتش افراط یکطرفه به نفع آمریکا را در دستور کار خود قرار داده بود.
این پست ۴۲ سال پیش توسط پدر ترودو که در آن زمان نخستوزیر بود ایجاد شد، بعد از ۱۰ سال که او در این جایگاه قرار داشت. بعد از آن انتخاب هر فردی به این سِمت یعنی دستیار نخستوزیر معنای خاصی داشته است. گاهی به معنای رویکرد دولت به تجارت آزاد و گاهی مدیریت یک بحران در داخل یا ایجاد توازن با حزب مخالف.
حالا پرسش این است که تعیین فریلند به عنوان دستیار ترودو چه معنایی دارد؟ شاید برخی بگویند او توانست توافقات اقتصادی خوبی با آمریکا بعد از ضربههای ترامپ به پیمان تجاری نفتا برقرار کند، بنابراین به چنین جایگاهی ارتقا یافت؛ یا اینکه ترودو خواست فریلند کنارش باشد تا نفوذش در دولت برای او رقیبتراشی نکند مخصوصاً اینکه گفته میشود ستارههای زن در دولت او پرفروغ نمیمانند.
اما به نظر میرسد هدف مهمترِ ترودو از اعطای سِمَت جدید به فریلند، کنار گذاشتنش از وزارت خارجه است. وقتی وزیر جدید، فرانسوا فیلیپه شامپاین اولین اولویتش را مذاکره با چین اعلام کرد، شست همه خبردار شد که چرا فریلند نباید وزیر خارجه میماند. شامپاین که پیشتر وزیر تجارت بینالملل و وزیر زیرساختها نیز بوده است، دو سال پیش در مصاحبه با یک شبکه دولتی چینی از مدیریت شی جین پینگ بر چین تعریف کرده بود و آن را به دلیل «ثبات، پیشبینی پذیری و قانونمندی، منحصربفرد» دانسته بود.
او گزینه خوبی برای ترودو است که در تبلیغات انتخابات اخیر گفته بود ترجیح میدهد در صورت تشکیل مجدد دولت به مسائل داخلی بپردازد و تنشهای خارجی را کم کند. وزیر قبلی روابط اتاوا با مسکو و دهلی نو را نیز به تنش کشیده بود و وقت آن بود که یک عملگرا به میدان بیاید.
دسته گلی که فریلند برای خوش رقصی جلوی آمریکا به آب داد
در دوره وزارت فریلند خانم منگ وانژو یکی از مدیران هوآوی در ونکوور کانادا بازداشت شد چون ترامپ گفته بود دولتهای غربی باید هوآوی را تحریم کنند. اقدام اشتباه فریلند موجب شد پس از آن روابط دیپلماتیک پکن با اتاوا محدود شود و پکن نیز در پاسخ به اقدام خارج از عرف کانادا چند کانادایی را در دسامبر ۲۰۱۸ بازداشت کند.
اوتاوا نه تنها رفتارش را تغییر نداد بلکه اقدام چین را «دیپلماسی گروگانگیری» نامید و نظرسنجیها نیز نشان میداد اقبال کانادایی ها به روابط با پکن کاسته شده است. حالا فیلیپه شامپاین قول داده که آزادکردن این بازداشتیها اولویت اصلی او است و به همین دلیل در اولین روزهای کاری با حضور در نشست گروه ۲۰ در ژاپن به مدت یک ساعت پشت درهای بسته با وانگ یی وزیر خارجه چین گفتگو کرد.
شامپاین بعداً به خبرنگاران گفت از مدت طولانی گفتگو باید متوجه شوید که «یک بحث مهم» داشته است. بله مشخص است زیادهرویهای یکطرفه فریلند به بیش از یک ساعت زمان نیاز دارد. کانادا به بازسازی روابط سیاسی نیاز دارد تا روابط اقتصادیاش با چین بهبود یابد. ممنوعیت تجارت کانولا با چین از دسته گل های فریلند است که شامپاین باید از سر راه تولیدکنندگان کانادایی بردارد و شاید شامپاین با تجربهاش در تجارت بتواند این مهم را به سرانجام برساند.
با کنار رفتن فریلند از وزارت خارجه، چین دوباره به اتاوا سفیر فرستاده و سفیر با خانم وانژو در حصر خانگی ملاقات کرده است. پکن اعلام کرده حاضر است در مورد آزادی کاناداییها مذاکره کند، اگر چه اعلام کرده اعزام سفیرش به معنای درخواست آزادی مدیر هوآوی به هر قیمتی نیست. با این حال به نظر میرسد در شرایطی که آمریکا همه تلاشش را برای منزویکردن چین انجام میدهد، تقویت روابط با همسایه و شریک تجاری آمریکا هر چند محدود باشد برای پکن غنیمت است.
برخی بر این باورند که با آغاز سال میلادیِ بعد و فرارسیدن سالروز به رسمیتشناختن چین از سوی کانادا، فرصت خوبی است تا به بهانه آن تجدید روابط به صورت یک جشن نمادین برگزار شود اما اگر بهبودی در وضعیت بازداشتیهای دو طرف دیده نشود، طبیعتاً این فرصت نیز از دست خواهد رفت.
تحلیلگران کانادایی تهدید کردهاند در صورتِ تداوم سردی در روابط دو طرف، المپیک زمستانه ۲۰۲۰ در پکن بدون حضور نمایندگان کانادا برگزار خواهد شد یا حتی اتاوا از بانک سرمایهگذاری زیرساختی آسیا (AIIB) که سال گذشته به آن پیوسته است خارج میشود. اما آنها باید به این نکته توجه کنند که آیا آمریکا که کانادا به دلیل فشارهای آن مجبور به پذیرش محدودیتهایی در روابط با چین شده است از این وضعیت سودی میبرد یا نه؟ مثلاً آیا چین برای خرید محصولات کشاورزی به جای کانادا به سراغ کشاورزان آمریکایی رفته است؟
جمعبندی
نه فقط کانادا، بلکه همه قدرتهای غربی باید در چهار پنج سال اخیر به این نتیجه رسیده باشند که هر چه بر طبل سلطه یکطرفه خود بر جهان بکوبند، تنها به اتحاد چین و روسیه برای همآوردی با غربیها کمک کردهاند. شاید اصولی که آنها از آن دم میزنند مانند آزادی و دموکراسی اصول همهگیر و یکسان برای جهان باشد، اما این به معنای تأیید شیوه آنها در گسترش این اصول نیست؛ شیوههای مخربی که تنها موجب گسترش تروریسم به اسم تغییر رژیم شده است.
در واقع «جهانیشدن» که فریلند در کتابش از آن دم میزند و از پلوتوکراتهای خوب و بد در این فضای جدیدِ چندملیتی نام میبرد، با «جهانیسازی» فرق دارد و حقوق بشر را نمیتوان به ارزشهای آمریکایی فروکاست. این سیاسیکاری، طبیعتاً طرف مقابل را به سیاسیکاری متقابل سوق داده، جنگ سرد جدید را بیش از پیش عینیت خواهد بخشید.
منابع
https://www.strategic-culture.org/news/2019/11/30/sea-change-canada-foreign-policy-as-freeland-is-replaced-by-pro-chinese-politico
https://globalnews.ca/news/6199691/francois-philippe-champagne-china
https://www.opencanada.org/features/a-tough-mandate-for-canadas-new-foreign-minister-fran%C3%A7ois-philippe-champagne
https://en.wikipedia.org/wiki/Chrystia_Freeland
https://nationalpost.com/news/politics/chrystia-freeland-appointed-deputy-prime-minister-heres-what-that-means
https://www.cbc.ca/news/politics/new-foreign-minister-china-detained-canadians-priority-1.5371257
https://www.theglobeandmail.com/opinion/article-the-crucial-china-opportunity-ahead-of-us