گروه فرهنگی مشرق-"ساختمان پزشکان" بهترین مجموعه تلویزیونی طنز شد؛«ورود آقایان ممنوع» بهترین فیلم جشن لبخند آفتاب شد؛تندیس لبخند زرین بهترین بازیگر مرد در دستان «رضا عطاران» و...خبرهایی که یک خبرگزاری داخلی از برگزاری یک جشنواره با موضوع فیلم های کمدی در تالار اندیشه حوزه هنری به صورت همزمان بر روی خروجی خود میرود. بیشترین اطلاعاتی که می شود از این جشنواره در میان خبرهای این خبرگزاری پیدا کرد این است که نام این جشنواره "لبخند آفتاب" بوده و با موضوع کمدی برگزار می شود.
اما لبخند آفتاب را کجا و با چه حمایتی برگزار می کند؛ در عکس های منتشر شده از مراسم اختتامیه این جشنواره می شود در گوشه و کنار نام دو حامی این جشنواره را دید؛"وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی" و " شهرداری تهران" و البته "حوزه هنری"..
موسسه ای فرهنگی، ورزشی، هنری و باقی قضایا
جست و جویی بیشتر در فضای اینترنت می تواند شما را به سخنرانی امیر رضا خادم درباره جشنواره لبخند آفتاب برساند و شما خواهید فهمید که این جشنواره را موسسه " فرهنگی"،"هنری" و "ورزشی" نسل آفتاب برگزار می کند؛ امیر رضا خادم در این سخنرانی گفته است:" به عنوان مؤسسه فرهنگی-ورزشی 5 سال است که تجربه برگزاری همایشها و برنامههای مختلف را در حوزه فرهنگ و هنر داریم."
موسسه نسل آفتاب آن طور که در وبگاه اینترنتی اش معرفی شده است در حال حرفه ای شدن در برگزاری همایش ها، بزرگداشت ها و جشنواره ها است؛ تقدیر از هنرمندان، ورزشکاران، پیشکسوتان هنر و ورزش، جشنواره تئاتر، جشنواره وبلاگ دفاع مقدس و حالا جشنواره فیلم کمدی.
البته ماجرا به همین موضوعات محدود نمی شود؛امیر رضا خادم در وبلاگش که از فروردین سال گذشته تا به امروز به روز نشده است و در یادداشت آخر وبلاگش درباره نشریه ارگان موسسه "نسل آفتاب" نوشته است که قرار است این نشریه با رویکرد گردشگری منتشر شود:" درسال جدید قراره بیش متمرکز بشیم روی موضوعات حوزه گردشگری.به همین خاط اولین برنامه متفاوتمون سر و سامون دادن یک تور گردشگریه با حضور یکی از چهره های ورزشی یا هنری کشور.اولیش چون دقیقا بعد ایام تعطیلات عید بود رو تو تهران برگزار کردیم ولیدر یا همون چهره آشنا هم خانم لاله اسکندری بود که ۵ شنبه برگزار شد و قرار عکسا و گزارشش رو تو این شماره ماهنامه بزاریم."
در سال های پایانی دهه هفتاد و نیمه اول هشتاد در فضای سیاسی ایران این سنت وجود داشت که سیاسیون از نشریات زرد برای استفاده تبلیغاتی استفاده می کردند، البته این به سیاسیون گمنام محدود نمی شد؛ بسیاری از نمایندگان مشهور مجلس نشریات زرد تاسیس کرده بودند؛ که گشت کوتاهی در آرشیو نشریات اوایل دهه هشتاد می تواند برخی از این سیاسیون نام آشنا را معرفی کند. سهیل کریمی یکی از روزنامه نگارانی است که در همین دوره با یکی از این سیاسیون مصاحبه کرده است.
اما به نظر می رسد با آغاز دهه نود تئوری تبلیغات عامه پسند در حال تکوین است و به حیطه های رشد یافته تری گسترش می یابد. ان جی او ها جای نشریات را می گیرند و این بار به جای اینکه گفت و گو های جنجالی با هنرپیشه ها ابزار تبلیغ شوند، جشنواره ها خودنمایی می کنند.
در این مدل تکامل یافته جایی برای طرح چهره های روشنفکری نیز هست و دیگر تنها عکس لمپن ها نیست که تیراژ را بالا میبرد. جشنواره های عامه پسند مزیت دیگری نیز دارد و آن این است که نهادهای فرهنگی می توانند بدون دغدغه ای از چنین جشنواره هایی و از آنها حمایت کنند. حوزه هنری یکی از همین نهادها است که نامش را می توان بر روی بنر برنامه لبخند آفتاب مشاهده کرد.
حوزه هنری و تجلیل از "ساختمان پزشکان"
در قدم اول ممکن است به این میان تیتر ایراد گرفته شود که "ساختمان پزشکان" چه ربطی به حوزه هنری داشته باشد، اما وقتی یک نهاد آرم خود را به عنوان اسپانسر پایین پوستر یک جشنواره قرار می دهد یعنی از خروجی این جشنواره دفاع می کند.
"ساختمان پزشکان" یکی از جنجالی ترین مجموعه های طنز صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود که علاوه بر واکنش منفی نخبگانی و عمومی بنا بر برخی نقل قول ها تذکرات مقامات عالی نظام را به همراه داشت. اگر چه یکی از مسوولان صدا و سیما در جلسه تجلیل از عوامل این سریال گفته بود که در برابر انتقاد مسوولان نظام از این سریال دفاع کرده است، اما با این حال این سریال هیچگاه مورد اقبال عمومی آنچنان که مسوولان رسانه ملی مدعی بودند قرار نگرفت.
جالب تر اینکه این سریال در حالی به عنوان بهترین سریال طنز در این جشنواره مطرح می شود که فردای این تجلیل خبرگزاری ایسنا از آغاز تولید سری دوم این سریال در رسانه ملی خبر می دهد.
در چنین شرایطی آیا می توان نمونه ای تمام عیار از آثار طنز با رویکرد انقلاب اسلامی پیدا کرد؟ بررسی آثار سینمایی و تلویزیونی تولید شده در این حوزه جواب منفی به این سوال خواهد داد؛ آیا نهادهای متولی هنر انقلاب جوابی نیکو به این سوال دارند؟
جشنواره 100 ثانیه ای؛ حوزه هنر و اندیشه ی....؟
"بیست و هفت یا بیست و هشت سال پیش با جمعی آشنا شدم که زیر یک سقف گرد آمده بودند تا در فضایی صمیمی با شور و اخلاص و اشتیاق ، خود را در عظیم ترین انقلاب این عصر شریک کنند . مجموعه ای که آن زمان نامش «کانون نهضت فرهنگی اسلامی» بود . جایی در خیابان فرانسه آن ایام و اگر خطا نکنم نبش کوچۀ اتفاق. یک بنای قدیمی که پیش از انقلاب انجمن فلسفه بود. هستۀ فرهنگی هنری انقلاب اسلامی از همانجا شکل گرفت. بانیان این مجموعه شخصیت های برجسته ای از انقلاب بودند و هم بسیاری از چهره های شاخص فرهنگی که شاید برخی شان امروز در میان ما نباشند. مدتی بعد (شاید یک یا دو سال) این کانون به جای دیگری منتقل شد، ساختمانی در خیابان فلسطین امروز کمی پایین تر از زرتشت، (که بعدها دیدم همانجا فروشگاه تعاونی مصرف یکی از ادارات شده است) و پس از آن دوباره به مکانی دیگر منتقل شد: تقاطع خیابان حافظ و سمیه. نام آن هم به حوزۀ اندیشه و هنر اسلامی تغییر یافت و پس از آن که قرار شد زیر مجموعه ای باشد از سازمان تبلیغات اسلامی نامش شد حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، یعنی همین جایی که امروز یاد و خاطرۀ بسیاری را به ذهن ها متبادر می کند."
این روایتی است که علی وزیریان درباره شکل گیری اصلی ترین نهاد فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی در یادداشتی که برای سایت مشرق نوشته است مطرح می کند. حوزه هنری برای پر کردن خلاء تولیدات فرهنگی و هنری هم جنس با انقلاب اسلامی و چشم انداز آن فعال شد تا درست در زمانی که جریان ناهمخوان هنری کشور از میدان دادن به بچه های انقلاب و افکارشان سر باز می زند این حوزه این جای خالی را پر کند. در چنین شرایطی بررسی آنچه که امروز این حوزه به عنوان تولید و برون داد عرضه می کند تصویر دقیق تری از کارنامه حوزه هنری خواهد داد. حوزه ای که باید بر اساس تعاریفش تمام توانش را برای تولید آثار مرتبط با انقلاب اسلامی قرار دهد.
همه چیز به یک سوال فلسفی باز می گردد، آیا ممکن است که سیستمی ضد خودش را تولید کند؛ این تقریبا آن چیزی است که به نظر می رسد مسوولان فعلی حوزه سعی می کنند ثابت کنند که ممکن است.
جشنواره فیلم 100 حوزه هنری تهران، در حالی چند شب پیش افتتاح شد که اختتامیه آن مجالی برای سخنرانی تبلیغاتی نورالدین زرین کلک استاد سابق دانشکده هنرهای زیبای تهران شد. زرین کلک زمانی که آزاده نامداری او را استاد خواند بر روی سن تاکید کرد که از دانشگاه اخراج شده است. اگر چه زرین کلک اشاره ای به دلیل اخراجش از دانشگاه نمی کند، اما باز هم جستجویی در میان اخبار می تواند جستجوگر را به نتایج دقیقی می رساند. این که استادی سر کلاس درس دست به زیر روسری شاگرد محجبه اش برده و چند تار موی او را بیرون بکشد اگر چه نمی تواند توضیح کاملی از تفکرات وی بدهد اما این موضوع را روشن می کند که او مانند همان جریان رایج هنری ایران در زمان وقوع انقلاب قرابت چندانی با انقلاب اسلامی ندارد.
در حکم انتصاب آقای محسن مومنی توسط رئیس محترم سازمان تبلیغات اسلامی آمده است:
« حوزه هنری میبایست همواره در راه تعالی و پیشرفت خود این فرمایش معمار بزرگ انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) را که فرمود «هنر دمیدن روح تعهد در کالبد انسانهاست» سرلوحه کار خود قرار دهد و راهبرد اصلی حوزه هنری را که در کلام مقام معظم رهبری (مدظله العالی) ترسیم شده است وجهه همت خود نماید که فرمودند:«حوزه هنری باید به عنوان یک پایگاه همیشه حزب اللهی بماند و در کار نفوذ ارزشها و معارف دینی در بدنه هنر از همه جلوتر باشد.».
وقتی این زرین کلک بر روی سن از اخراج شدنش حرف می زند و مجری ذوق زده نیز بر روی سن او را مدح کرده و با تشویق حضار مانند قهرمان از سن پایین می آید آیا باید منتظر بود که از این جشنواره های حوزه هنری و با چنین جو تبلیغاتی هنر انقلاب بیرون بیاید؟
محمد حسین نیرومند که از مدیران سینمایی حوزه هنری نیز محسوب می شد در یادداشتی در این باره می نویسد:" به احتمال زیاد مسئولان و برگزارکنندگان این جشنواره نیز این اتفاق را یک خطای مدیریتی تلقی کنند و آن را در مقابل کار بزرگی مانند برگزاری جشنواره 100 قابل اغماض بدانند. اما به اعتقاد نگارنده سوت وکف ممتد حضار در قبال صحبت استاد اخراجی در تالار اندیشه- آن هم در حضور رئیس محترم سازمان تبلیغات اسلامی جناب آقای دکتر خاموشی و آقای محسن مؤمنی رئیس حوزه هنری- باید بیش از هر اتفاقی در دیگر جشنواره مورد توجه قرار گیرد.
این اتفاق گواه آن است که متأسفانه جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ ثانیهای هم سو با راهبردهای حوزه هنری سازماندهی نشده است. همچنان که بسیاری از تولیدات سینمایی حوزه هنری بر اساس این راهبردها ساخته نشدهاند. شواهد و قراین متعددی مبین آن است که ظاهراً حوزه هنری در عرصه فعالیتهای مرتبط با سینما قرار نیست منطبق بر راهبردهای اصلی خود عمل نماید."