به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
برخی از نشریات مانند شرق، دیدار خصوصی و پشت درهای بسته روحانی با آبه را قابل توجه ارزیابی کردند، بیآنکه توضیح دهند دقیقا عایدی سفر چه بوده و چه کاری از ژاپن - با وجود تمکین کامل به تحریمهای آمریکا - برمیآید؟!
در همین حال صادق زیباکلام در روزنامه آرمان نوشت: همه شواهد و قرائن موجود حکایت از آن میکند که به نظر نمیرسد سفر رئیسجمهور و هیئت همراه به ژاپن صددرصد موفقیتآمیز بوده باشد. آنچه که در مورد آن زیاد نمیدانیم قریب به یک ساعت و نیم ملاقات خصوصی بوده که میان آن دو صورت گرفته است. ملاقاتی که نه آقای حسن روحانی مطلبی در مورد آن گفته و نه آقای آبه به مطلبی اشاره کرده است و از این نظر تا شواهد و قرائن روشن ودقیقی ارائه نشود، نمیتوان انتظار داشت که این سفر به همه نتایج خود رسیده است. مگر آنکه فرض بگیریم که آقای روحانی قبل از رفتن به ژاپن اختیارات خاصی را به دست آورده و توانسته در چارچوب آن اختیارات با آقای آبه مذاکره کند. واقع مطلب این است که آقای آبه در جایگاهی است که اتفاقا میتواند نقش مثبتی میان ایران و آمریکا ایفا کند.
بیشتر بخوانید:
حماسهی برجام را بهتر درک کنید!
اما آبه زمانی میتواند یخ میان تهران و واشنگتن را اندکی آب کند که آقای روحانی توانسته باشد موافقت کلی نظام را مبنی بر اینکه گامهایی به سمت تنشزدایی برداشته شود، به دست آورده باشد. اگر غیر از این بوده باشد صورت مسئله تفاوت خواهد کرد.
اما اگر آقای آبه بتواند موافقت ترامپ را جلب نماید و حتی بخشی از این پول را به ایران تحویل دهد، گام مثبتی خواهد بود. هدف دیگر ایران و ژاپن میتواند آن باشد که آقای آبه بتواند بهعنوان حسننیت مجوزی از ترامپ دریافت کند تا مقداری نفت از ایران خریداری کند. احتمال سومی که باز هم ممکن است آقای آبه بتواند موفق شود، آن است که ژاپنیها بتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند. اما همانطور که گفتیم همه این احتمالات منوط به آن است که آبه بتواند موافقت ترامپ را برای چنین امتیازاتی به ایران بگیرد. همه چیز بستگی به این دارد که آیا در رویکرد ایران نسبت به آمریکا تغییری به وجود آمده یا خیر. اگر تغییری به وجود نیامده باشد، میتوان نتیجهگیری کرد که سفر آقای روحانی به ژاپن چندان تاثیری در تغییر معادلات نخواهد داشت. ضمن اینکه بعید به نظر میرسد که آقای روحانی در این شرایط خاص، بدون در دست داشتن مجوز و اختیارات حاضر بوده باشد که به ژاپن برود. به بیان سادهتر نفس رفتن آقای روحانی به ژاپن مبین این واقعیت است که روحانی باید چراغ سبزهایی دریافت کرده باشد.
رویاپردازی بلاوجه آقای زیباکلام از سر لاعلاجی و درماندگی در قبال فریبکاریهای تحلیلی قبلی وی است. او هنوز درباره چک برگشتی وعدههای قبلی و فرشته ساختن از شیطان بزرگ، توضیحی به مردم نداده است.
ثانیا نگاه نظام و رهبری به عملکرد دولت ترامپ و نقش ژاپن در این میان کاملا روشن است و رهبر انقلاب در سفر چندماه قبل آقای آبه به تهران، پاسخ صریح و مفصلی ارائه کردند که به غیرقابل اعتماد بودن دولت آمریکا تاکید داشت. بر همین مبنا، ترامپ همان کسی است که برجام (الهه بیخاصیت و پرطمطراق امثال زیباکلام) را زیر پا گذاشت و در ۲ سال اخیر، برخلاف تعهدات صریح دولت آمریکا عمل کرد. چگونه میتوان به چنین دولتی اعتماد کرد؟
ثالثا وقتی آمریکا به برجام و تعهدات آن عمل نمیکند، ایران چرا باید امتیاز جدید بدهد و چه امتیازی بدهد؟ آیا این بار چنانکه آمریکاییها صریح میگویند باید امنیت ملی و اقتدار نظامی خود را در مقابل مشتی وعده واگذار کند؟! اگر ۳ کشور اروپایی و اتحادیه اروپا و چین و روسیه به علاوه قطعنامه شورای امنیت، نتوانستند برجام را در حداقل آن تضمین کنند، دولت ژاپن که مانند مهره حلقه به گوش آمریکا در این چند سال اخیر عمل کرده، میتواند تعهد آمریکا را ضمانت کند؟ (و این در حالی است که آمریکا هیچ تعهدی را ولو در لفظ عنوان نمیکند).