به گزارش مشرق به نقل از روزنامه البناء آمریکاییها خوب میدانند که ترور سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس معاون فرمانده نیروهای حشد شعبی یک حادثه معنوی به شمار میآید که تاثیر آن فراتر از سطح کشور و مقاومت و منطقه است.
آنها همچنین میدانند که بمباران مواضع گردانهای حزبالله عراق در منطقه مرزی القائم در مرز میان عراق و سوریه٬ هرگز راه بغداد و دمشق را نخواهد بست؛ بنابراین آنها چه میخواهند؟
بیشتر بخوانید:
واکنش محمود صادقی به اظهارات ترامپ
اینستاگرام ایوانکا ترامپ پُر از پرچم ایران +عکس
اول از همه باید توجه داشت که شرایط آمریکا در خاورمیانه دیگر مانند حدود یک دهه قبل نیست؛ چرا که شرایط ایالات متحده اکنون در سوریه و لبنان و یمن و عراق بحرانی بوده و نابودی ایران نیز یک امر غیرممکن برای آن است؛ به طوری که حتی مالزی نیز قصد دارد از سیطره آمریکا خارج شده و ائتلافهایی با ایران و ترکیه ایجاد کند.
بنابراین میتوان با قطعیت گفت که دوران آمریکا در خاورمیانه به سر آمده است.
این شرایط بد ایالات متحده در منطقه منجر به نوعی قیام در کشورهایی شده که به حمایت آمریکا تکیه کردهاند. برخی کشورهای حوزه خلیج فارس به سمت اروپا و نیز اخیرا رژیم صهیونیستی روی آوردهاند تا از طریق ایجاد ائتلاف با آنها٬ دولت دیکتاتوری خود را از خطرات بیداری ملتها مصون نگه دارند.
صهیونیستها از ناتوانی آمریکا در استقرار در سوریه به شدت نگراناند. سوال این است که بدون اینها اهداف ژئوپلیتیکی آمریکا در مناطقی که گنجهای پنهان شده از نفت و گاز دارند و سلاحهای آن را تنها صرف حمایت از ساختههای غرب میخرند٬ چه میشود؟
این مسائل با پیشرفت محور مقاومت در منطقه گره خورده است که این محور همچنین یک چشمانداز امیدوارکننده با چین نیز دارد؛ همانطور که در مانورهای دریایی مشترک روسیه و ایران و چین در چند روز متوالی در دریای عمان دیده شد.
در حال حاضر ذهن آمریکاییها فاقد برنامههای جدید برای مقابله با این برتری مقاومت است و آنها معتقدند که ناتوانیشان در نابودی این محور از طریق درگیریهای مستقیم در محورهای اصلی منجر به کوتاه شدن دست آنها از ایجاد اختلال در روابط اعضای محور مقاومت و از جمله آنها سوریه و عراق میشود؛ چرا که این روابط منجر به ایجاد یک معادله سیاسی عظیم میان 60 میلیون نفر در قلب شرق عربی میشود که دریای مدیترانه و خلیج فارس را درهم آمیخته و مرزهای وسیعی با شبه جزیره عربستان دارد.
بنابراین آمریکاییها تصمیم به ایجاد تنشهای نظامی میان نیروهای اشغالگر خود در عراق با یکی از ارکانهای اصلی محور مقاومت یعنی حشد شعبی گرفته٬ مواضع گردانهای حزبالله را در عراق بمباران و دو رهبر برجسته مقاوت به نامهای سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را ترور کردند.
آمریکا برای رسیدن به اهداف خود در منطقه و ضد محور مقاومت٬ مجبور است بار دیگر به تحریک گروههای تروریستی و گسترش مساحت تحرکات آنها در مناطق مرزی سوریه پرداخته و طبق عادت معمولش فرهنگ ضد ایرانی را در میان کشورهای منطقه رواج دهد.
شاید برخی معتقد باشند که این سناریو موجب میشود تا مناطق نفتخیز عراق در جنوب از سیطره آمریکا خارج شود؛ اما سود این اتفاق برای ایالات متحده بیشتر است؛ آمریکاییها معتقدند که سود استراتژیک آنها از نابودی و تجزیه عراق بیشتر از خسارتهایی است که آنها در مناطق نفتخیز عراق که درحال حاضر برای آنها نیست متحمل میشوند. درواقع آنها اعتقاد دارند همین که مدت طولانیتری در خاورمیانه بمانند و از گنجهای نفتی خود در شبه جزیره عربستان محافظت کرده و مانع نفوذ روسیه در منطقه و نیز گسترش اقتصادی چین شوند٬ یعنی سود کردهاند.