به گزارش مشرق، «مهدی محمدی» در تحلیل بیانات روز گذشته رهبر انقلاب در نماز جمعه در کانال تلگرامی خود نوشت:
واکنش های اپوزوسیون به نماز جمعه روز گذشته رهبر انقلاب به طور کلی دو بخش بود. عده ای گفتند ایشان حرف خاصی نزد و عده دیگری گفتند به مسائلی که آنها انتظار داشتند، نپرداخت. آنها که به دنبال حرف خاص در سخنان ایشان می گردند در واقع انتظار داشته اند رهبری در خطبه جمعه، دست خود را از حیث برنامه هایی که در طی ماه های آینده در داخل و منطقه اجرا خواهد شد، رو کند یا حرفی بزند که آنها بتوانند از آن برای تشدید التهاب و بحران نمایی در جامعه استفاده کنند. آیت الله خامنه ای پس از بیش از ۵۰ سال سیاست ورزی، طبعا حرف های خاص خود را به این شکل پشت تریبون نمی گوید. آن برنامه ها را، آنها که باید ببینند در عمل خواهند دید و درباره برخی از آنها شاید تا ابد هم سخنی گفته نشود. آرام کردن جامعه و ندادن بهانه ای به دست اپوزوسیون که بتوانند با اتکا به آن وضعیت کشور را ویژه و بحرانی جلوه بدهند هم هنری است که احتمالا در این روزها فقط از آیت الله خامنه ای بر می آید. او هیجان زده نمی شود و درست در زمانی که همه انتظار شعارهای پرهیجان دارند، بر اصول و راهبردها تاکید می کند.
عده ای هم معترضند که چرا رهبری به مسائلی که آنها علاقه مند بوده یا انتظار داشته اند، نپرداخته است. این هم از ویژگی های آیت الله خامنه ای است که زیر بمباران پروپاگاندای مخالفان راه خود را گم نمی کند، مسئله خویش را تشخیص می دهد و در بازی هایی که مخالفان اساسا با هدف درگیر کردن بزرگانی چون او راه انداخته اند یا اساسا مشارکت نمی کند یا صورت مسئله را چنان تعریف می کند که آنها حس کنند هیچ کاسب نیستند. من درک می کنم که این وضعیت بسیاری از طراحان پروژه های تبلیغاتی علیه ایران را عصبانی کرده ولی خب نباید انتظار داشته باشند کسی که مردی به عظمت قاسم سلیمانی سرباز و شاگرد او بود، در بازی دلقک ها و خبرچین ها بیفتد.
بگذارید چند کلمه هم درباره تکراری بودن بگویم. گرچه سخنان رهبر انقلاب برای هر کسی که گوشی برای شنیدن داشته باشد نه تنها تکراری نبود بلکه بسی نکته های نغز داشت اما از یک نگاه راهبردی گاهی اینکه شما در مقام رهبر یک کشور مقاوم، نشان بدهید نه محاسبات و نه حتی ادبیاتتان تحت فشار عوض نشده، به خودی خود موضوعیت دارد. امریکایی ها فشار می آورند و خود را به در و دیوار می کوبند که همین یک چیز را به دست بیاورند و هر بار که بحرانی خلق می کنند منتظرند ببینند در موضع امام جامعه تردید و تزلزلی رخ می دهد یا نه. آیت الله خامنه ای بهتر از هر کس دیگر در ایران می داند که ثبات یا تزلزل رهبری، شاخص اثرگذاری یا عدم اثرگذاری فشار دشمن است و دشمن در صورتی که احساس ضعف و تزلزل کند، به صغیر و کبیر این کشور رحم نخواهد کرد. اینکه منطق بنیادین سخنان رهبری عوض نمی شود برای این است که نباید بشود و شاید اساسا این جمعه و جماعت برای همین است که دشمن دریابد در آن دلی که باید بلرزد و تغییر کند، همه چیز آرام و استوار و بلکه مستحکم تر از قبل است. بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی لابد خیلی ها انتظار داشتند نرمشی ببینند یا چراغ سبزی مشاهده کنند. رهبری این امید را ناامید کرد. منطق استراتژیک این تکرار، از بسیاری از آن نوآوری ها که افراد هیجان زده در پی آنند، استوارتر و عمیق تر است.