به گزارش مشرق، محمدر ضا مرادی، روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه خاورمیانه طی یادداشتی نوشت:
دونالد ترامپ با دستور ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس معاون حشد الشعبی باعث ایجاد دور تازه ای از تنش در خاورمیانه شد. در ادامه حمله ایران به پایگاه عین الاسد آمریکا در استان الانبار عراق ضربه راهبردی و حیثیتی برای آمریکا بود. این حمله از نگاه رسانه ها به معنای تثبیت قدرت بازدارندگی ایران در برابرآمریکا توصیف شد. اما پیامدهای منطقه ای ترور سردار سلیمانی و عملیات موشکی ایران چگونه خواهد بود؟
گذار از نظم آمریکایی
تاکنون خاورمیانه یا غرب آسیا شاهد نظم های متفاوت بوده است. از پایان جنگ جهانی دوم تا فروپاشی شوروی در دهه ۹۰ میلادی نظام دو قطبی بر دنیا حاکم بود. اما از دهه ۹۰ به بعد آمریکا سعی کرد تا خود را در نظم سلسله مراتبی به عنوان قدرت برتر جهان معرفی کند و به همین دلیل نظم مورد نظر آمریکا در مناطق مختلف از جمله خاورمیانه حکمفرما شد. مهم ترین ویژگی نظم آمریکا در خاورمیانه نیز حمایت از امنیت اسرائیل بوده است. نظم آمریکایی حاکم بر خاورمیانه ضمن در نظر داشتن جایگاه بازیگران، سیاستهای آمریکایی را در این منطقه پیاده میکند.
بیشتر بخوانید:
ترامپ چگونه خاورمیانه را به ایران باخت؟
پانتا: راهبرد ترامپ در قبال ایران همچنان مبهم است
این نظم ضمن جلوگیری از حضور موثر دیگر بازیگران فرامنطقه ای، به تنهایی نظام امنیتی حاکم در خاورمیانه را تعیین کرده و با توجه به منافع خود به ایفای نقش میپردازد. بازیگران موثر منطقهای در این نظم و نوع نظام امنیتی تاثیر بسیار کمی دارند و اکثریت آن ها به عنوان مجریان سیاستهای آمریکا عمل میکنند.
با شروع تحولات جهان عرب و انقلاب های عربی از سال ۲۰۱۱ نشانه های تغییر نظم آمریکایی در خاورمیانه نیز پررنگ تر از قبل دیده می شود. در واقع این تحولات باعث شد تا برای نخستین بار نظم منطقه ای براساس محوریت بازیگران منطقه ای و نه فرامنطقه ای تحت تاثیر قرار بگیرد. ترکیه در دوره ای با حمایت از اخوان المسلمین مصر به دنبال تشکیل «محور اخوانی» در منطقه بود و پس از ناکامی در این مسیر سعی داشته با تاکید بر «نوعثمانی گری» در منطقه نقش آفرینی کند.
هرچند انقلاب های عربی در منطقه و تحولات جهان اسلام و به ویژه شکست پروژه تجزیه سوریه باعث تضعیف نظم آمریکایی در منطقه شد اما برای ناکارآمدی این نظم یک عامل مهم تر نیاز بود. شهادت سردار سلیمانی و حمله ایران به پایگاه عین الاسد به عنوان بزرگترین پایگاه آمریکا در عراق باعث شد تا نظم مورد نظر آمریکا به شدت تضعیف شود. چرا که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا پیش از این عملیات تهدید کرده بود که در صورت حمله ایران به پایگاه ها آمریکا، ۵۲ نقطه ایران هدف قرار خواهد گرفت. اما پس از این عملیات، ترامپ با لحنی متفاوت و در یک سخنرانی ۹ دقیقه ای که ۵۸ بار نیز در میانه آن مجبور به نفس کشیدن شد، اعلام کرد که به دنبال جنگ نیست. این واکنش باعث شد تا رسانه های غربی ماند «سیانان» اعلام کنند که ترامپ خاورمیانه را باخت.
بزرگترین ضامن نظم آمریکایی در خاورمیانه حضور پایگاه های نظامی آمریکا در کشورهای عربی به شمار می رود. اما ایران برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم به صورت رسمی به یک پایگاه آمریکا حمله کرد و واشنگتن هیچ اقدامی نکرد. بسیاری از ر سانه ها اعلام کردند که جهان شاهد تولید یک ابرقدرت موشکی است و معادلات منطقه ای در یک نقطه عطف مهم قرار دارد. تاکید رهبر معظم انقلاب پس از این عملیات موفق بر اخراج نظامیان آمریکایی و مصوبه پارلمان عراق در این مورد همه به معنای این است که نظم آمریکا با بزرگترین چالش مواجه شده است.
درو اقع کمیّت و کیفیّت عملیات ایران علیه پایگاه آمریکایی عین الاسد، کلاسی فراتر از قدرت منطقهای بود. عملیات مقتدرانه علیه یک ابرقدرت که داعیه هژمونی (برتری و رهبری) جهانی دارد؛ ظهور یک قدرت جدید جهانی را نوید داد و طلیعه عبور از نظم یکجانبه گرایی به نظام چند قطبی و چند جانبه گرایی را عینیت بخشید. ریچارد هاس رئیس پژوهشکده روابط خارجی آمریکا پیش از این در مقالهای با عنوان عصر «بیقطبی،چندقطبی» که مجله فارین افرز آن را منتشر کرد، نوشت؛ آمریکا در آینده یک ابر قدرت نخواهد بود. وی با تصریح اینکه نظم آینده چندقطبی است، ایران را یک قدرت نوظهور جهانی در کنار سایر قدرتهای جهانی معرفی کرد. نظم آمریکایی که از فردای پس از جنگ جهانی دوم و به صورت کامل از فردای فروپاشی شوروی در خاورمیانه حاکم شده است با عملیات موشکی ایران و انفعال آمریکا باید جای خود را به نظم منطقه ای جدیدی بدهد که ایران مهمترین بازیگر آن خواهد بود. در نظم جدید منطقه ای بازیگران منطقه با همکاری با یکدیگر و بدون حضور قدرت های فرامنطقه ای به دنبال امنیت پایدار خواهند بود.
محافظه کار شدن کشورهای عربی
کشورهای عربی به ویژه عربستان، بحرین و امارات که با رفتار های ماجراجویانه خود امنیت منطقه ای را با چالش های زیادی مواجه کرده اند بزرگترین بازندگان تغییر نظم منطقه ای هستند. در واقع محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در سه سال گذشته سیاست اصلی خود در منطقه را «سد کردن راه نفوذ ایران» تعریف کرده اند. در این مسیر محمد بن سلمان با حمله به یمن، تشدید حمایت از تروریست ها در سوریه، کمک به کودتای سیاسی در عراق و تلاش برای حذف حزب الله از ساختار سیاسی لبنان سعی داشت تا منطقه خاورمیانه را بیش از پیش وارد آشوب و ناامنی کند. چرا که از نگاه ولیعهد سعودی شرایط آشوب به معنای تداوم حضور آمریکا در منطقه خواهد بود و این مسئله تداوم چتر امنیتی آمریکا برای کشورهای عربی را به همراه خواهد داشت.
اما در یک روند چند ماهه نگاه کشورهای عربی و به ویژه عربستان به این چتر امنیتی تغییر کرده و همین مسئله کشورهای عربی را به سمت اتخاذ «سیاست محافظه کارانه تدافعی» پیش خواهد برد. در این روند سه عملیات بسیار مهم بود: ساقط شدن پهپاد پیشرفته آمریکا در خرداد ماه ۹۸ توسط پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و عدم واکنش آمریکا ، حمله انصارالله به دو پالایشگاه البقیق و الخریص در شرق عربستان و بسنده کردن ترامپ به چند توییت حمایتی از عربستان، و در نهایت عملیات موشکی ایران علیه پایگاه عین الاسد و عقب نشینی ترامپ از تهدید های اولیه علیه ایران، به عنوان سه عامل مهم در محافظه کار شدن کشورهای عربی در منطقه موثر است. این مسئله می تواند به معنای نزدیک شدن منطقه خاورمیانه به صلح باشد.
آمریکا در ماجرای ساقط شدن پهپاد گلوبال هاوک شاهد تضعیف قدرت بازدارندگی خود در مقابل ایران بود. ترامپ با ترور سردار سلیمانی به دنبال بازسازی این بازدارندگی بود. اما واکنش ایران و حمله به پایگاه عین الاسد بار دیگر قدرت بازدارندگی ایران در منطقه را تثبیت کرد. تقابل نظامی تهران و واشنگتن در ترور سردار سلیمانی هرچند در ظاهر مسئله ای تنش زا تفسیر می شود اما در بطن خود می تواند باعث صلح در منطقه شود. چرا که آمریکا، قدرت بازدارندگی و موشکی ایران را تجربه کرده و کشورهای عربی نیز گزینه ها و پاسخ های راهبردی ایران را مشاهده کردند. این مسئله مانع از هرگونه ماجراجویی جدید منطقه ای خواهد شد. پیامد کلی این مسئله نیز فراهم شدن زمینه برای گذار از نظم آمریکایی حاکم بر منطقه خواهد بود.
منبع: سیاست پارسی