به گزارش مشرق، در نتیجه یک رشته اقداماتی که در ماه های اخیر در عراق و در سطح خاورمیانه صورت گرفته، واشنگتن این منطقه را مجبور به چرخشی راهبردی به سمت چین و تا اندازه ای به سمت روسیه و دور شدن از ایالات متحده کرده است. اگر رویدادها همچنان در مسیر فعلی ادامه پیدا کنند، می توان گفت دلیل اصلی حمایت واشنگتن از بی ثبات کردن اسد در سوریه و جلوگیری از احداث خط لوله در نظر گرفته شده ایران-عراق-سوریه (که البته اکنون عملی خواهد شد) احتمالا به اجرا گذاشتن سیاست زمین کاملا سوخته در منطقه بوده است. این همان چیزی است که می توانیم آن را پیامدهای ناخواسته بنامیم.
اگر طبیعت از خلاء بیزار است، پس در مورد مسائل ژئوپلتیک نیز می توان همین را گفت. وقتی پرزیدنت ترامپ ماه ها پیش طرح هایی را برای خارج کردن سربازان آمریکایی از سوریه و به طور کلی از خاورمیانه اعلام کرد، روسیه و به خصوص چین بی سر و صدا شروع به تشدید تماس های خود با دولت های کلیدی در این منطقه کردند.
مشارکت چین در توسعه صنعت نفت عراق و دیگر پروژه های زیرساختی با وجود بزرگ بودن، به طور قابل توجهی در نتیجه اشغال حدود یک سوم از خاک عراق از سوی داعش مختل شد. در سپتامبر ۲۰۱۹ واشنگتن از عراق خواست که برای تکمیل پروژه های زیرساختی کلیدی که در جنگ با داعش ویران شده بوند - جنگی که واشنگتن در کنار آنکارا، اسرائیل و عربستان سعودی نقش کلیدی پنهانی را در آن بازی کرده بودند – با دادن ۵۰ درصد از درآمدهای نفتی عراق به دولت آمریکا پول لازم برای تکمیل آنها را بپردازد؛ تقاضای بی شرمانه ای که مودبانه بیان شده بود.
محور عراق ـ چین
عراق از این کار امتناع کرد. به جای آن عادل عبدالمهدی نخست وزیرعراق برای گفتگو درمورد مشارکت چینی ها در بازسازی عراق، در راس هیئتی ۵۵ نفری راهی پکن شد. این دیدار در واشنگتن بدون واکنش نماند. حتی قبل از این سفر نیز روابط عراق و چین به سطح قابل توجهی رسیده بود. چین شریک تجاری شماره یک عراق بود و عراق سومین منبع تامین نفت چین بعد از عربستان و روسیه به شمار می رفت. در آوریل ۲۰۱۹ لی جون معاون وزیر روابط خارجی چین در بغداد گفت که چین آماده مشارکت در بازسازی عراق است.
برای عبدالمهدی سفربه پکن موفقیت بزرگی بود؛ او این سفر را «جهشی بزرگ» در روابط دو کشور نامید. این دیدار با امضای هشت یادداشت گسترده تفاهم، چهارچوب یک توافق اعتباری و اعلام طرح هایی برای پیوستن عراق به ابتکار یک کمربند یک راه چین به پایان رسید. این همکاری شامل مشارکت چین در بازسازی زیرساخت های عراق و نیز توسعه میادین نفتی این کشور بود. برای هر دو کشور آنطور که چینی ها دوست دارند بگویند این توافقات یک معامله «برد-برد» بود.
تنها چند روز بعد از گفتگوهای عبدالمهدی درپکن بود که اعتراضات سراسری علیه فساد و سیاست های اقتصادی دولت عراق این کشور را فرا گرفت که در آنها معترضان برکناری عبدالمهدی را فریاد زدند. رویترز شاهد تک تیراندازانی بود که با شلیک حساب شده به معترضان بر آتش این اعتراضات می دمیده اند و این احساس را القا می کرده اند که این سرکوب ها کار دولت است، شبیه کاری که سیا در فوریه ۲۰۱۴ در کیف یا در سال ۲۰۱۱ در قاهره انجام داده بود.
اکنون شواهد محکمی وجود دارد که گفتگوها با چین و زمانبندی تظاهرات خودجوش اکتبر ۲۰۱۹ علیه دولت عبدالمهدی با هم مرتبط بوده اند. دولت ترامپ حلقه واسط این دو اتفاق است. بر اساس گزارش فدریکو پیراچینی «عبدالمهدی طی سخنانی در پارلمان گفت که چگونه آمریکاییان این کشور را ویران کرده اند و اکنون از تکمیل زیرساخت ها و پروژه های شبکه برق استنکاف می کنند، مگر آنکه ۵۰ درصد منابع نفت به آنها داده شود که عبدالمهدی از این کار خودداری کرده است.» سپس او بخش هایی از سخنرانی عبدالمهدی را نقل کرده که از زبان عربی ترجمه شده بود: «به همین دلیل بود که من از چین دیدار کردم و توافق مهمی را با آنها امضا کردم تا به جای آمریکا آنها کار بازسازی را در دست بگیرند. به محض بازگشتم ترامپ با من تماس گرفت و از من خواست که این توافق را فسخ کنم. وقتی من از این کار امتناع کردم. او تهدید کرد که تظاهرات های بزرگی را علیه من به راه خواهد انداخت که به نخست وزیری من خاتمه خواهد داد. تظاهرات های بزرگ علیه من تحقق یافت و ترامپ دوباره با من تماس گرفت تا تهدید کند که اگر من به درخواست های او تن ندهم، به منظور فشار آوردن بر من تک تیراندازان نیروی دریای آمریکا از بالای ساختمان های بلند هم تظاهرکنندگان و هم پرسنل نظامی را هدف قرار خواهند داد. من دوباره از این کار خودداری کردم و استعفایم را دادم. تا امروز آمریکاییان همچنان اصرار دارند که توافق خود را با چینی ها پس بگیریم.»
اکنون سوء قصد به جان ژنرال ایرانی قاسم سلیمانی درست به محض فرود در فرودگاه عراق که گفته می شود از یک ماموریت میانجیگری با عربستان سعودی از طریق عبدالمهدی باز می گشته، کل منطقه را در آشوبی سیاسی فرو برده و در این میان از راه افتادن یک جنگ جهانی سوم سخن به میان می آید. حملات موشکی «تلافی جویانه» کم شدت ایران به پایگاه های آمریکایی در عراق و پذیرش شگفت انگیز تهران که آنها به طور تصادفی هواپیمای مسافربری اوکراینی را هنگام ترک تهران سرنگون کرده اند، همگی در لابه لای گزارش هایی در این باره منتشر شده که ترامپ و روحانی به کانال گفتگوهای محرمانه برای آرام کردن اوضاع بازگشته اند و بسیاری را در این وضعیت در تحیر اینکه واقعا چه اتفاقی درجریان است به سر خاراندن افتاده اند.
راه ابریشم «بی سر و صدا»
یک نکته کاملا روشن است. پکن در حال بررسی چشم اندازهای سیطره بر سیاست های عراق در کنار روسیه است که از زمان جنگ اشغال سال ۲۰۰۳ عراق از سوی آمریکا، در اختیار واشنگتن قرار داشته است. وب سایت اویل پرایس در ابتدای اکتبر و درست بعد از مذاکرات موفیت آمیز عبدالمهدی در پکن گزارش می کند که عراق صدور روزانه ۱۰۰ هزار بشکه نفت خام خود را به چین در قالب توافق ۲۰ ساله نفت در برابر احداث زیرساخت بین دو کشور آغاز کرده است. بر اساس منابع وزارت نفت عراق، چین با شروع سرمایه گذاری در حوزه های نفت و گاز عراق و احداث زیرساخت های این کشور از جمله کارخانجات و خطوط راه آهن با استفاده از شرکت ها و پرسنل چینی در کنار کارگران عراقی، نفوذ خود را در این کشور شروع کرده است. کارخانه های احداث شده از سوی چینی ها از همان خطوط مونتاژ و ساختاری استفاده خواهند کرد که با کارخانجات مشابه در چین یکی است.
اسحاق جهانگیری معاون رئیس جمهوری ایران اعلام کرده است که ایران قراردادی را با چین برای تکمیل یک پروژه تولید راه آهن برقی ۹۰۰ کیلومتری که تهران را به شهر شمالی مشهد در نزدیکی مرز ترکمنستان و بعد به افغانستان متصل می کند به امضا رسانده است. جهانگیری افزوده است که این خط راه آهن تا شمال غرب و تبریز امتداد پیدا می کند. وب سایت اویل پرایس می نویسد: «تبریز که محل برخی سایت های کلیدی مرتبط با گاز، نفت و پتروشیمی و نقطه آغاز خط لوله گاز تبریز- آنکاراست یک نقطه محوری در راه ابریشم جدید ۲۳۰۰ کیلومتری خواهد بود که اورومکی (پایتخت استان شین جیانگ در غرب چین) را به تهران متصل می کند وبعد از اتصال قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان در مسیر خود، از طریق ترکیه تا اروپا امتداد پیدا می کند. با پیشرفت بیشتر طرح های این پروژه، چین خطوط حمل و نقل را به داخل عراق در غرب توسعه خواهد داد.»
بعلاوه به گفته وزیر برق عراق لوئی الخطیب «چین گزینه اول ما به عنوان یک شریک راهبردی در دراز مدت است...ما کار را با یک چهارچوب ۱۰ میلیارد دلاری برای یک مقدار محدودی نفت به منظور تامین بودجه برخی پروژه های زیرساختی شروع کرده ایم...اما بودجه های چین با رشد تولید نفت عراق افزایش پیدا خواهد کرد.» این یعنی هرچه چین نفت بیشتری در عراق استخراج کند، بودجه پروژه های بیشتری را در این کشور می تواند تامین کند. امروز عراق به دلیل فقدان زیرساخت های کافی در بخش گاز، برای تامین گاز مورد نیاز ژنراتورهای برق خود به ایران متکی است. چین می گوید که این وضعیت را تغییر خواهد داد.
یک منبع دیگر در وزارت نفت می گوید که روسیه و چین بی سر و صدا در حال آماده کردن زمینه برای به راه انداختن دوباره خط لوله انتقال گاز ایران- عراق- سوریه از حوزه گازی عظیم ایران در خلیج فارس که با قطر مشترک است می باشد. جنگ نیابتی با حمایت آمریکا که در سال ۲۰۱۱ علیه بشار اسد آغاز شد، درست بعد از آن بود که او قرارداد احداث این خط لوله را با ایران و عراق امضا رساند و پیشتر پیشنهاد قطر را برای احداث یک مسیر جایگزین برای این خط لوله رد کرده بود. ترکیه و عربستان سعودی و قطر میلیاردها دلار را به شکل کمک های مالی پنهانی برای کمک به گروه های تروریستی نظیر القاعده و بعدتر داعش در تلاشی بیهوده برای سرنگون کردن اسد هزینه کردند.
چین در تلاش های خود در عراق و در سراسر خاورمیانه تنها نیست، در حالی که سیاست خارجی عجیب و غیرقابل پیش بینی آمریکا متحدان پیشین آمریکا را از این کشور دور می کند. روسیه به تازگی پیشنهاد فروش سیستم دفاع ضد هوایی پیشرفته اس -۴۰۰ تریومف خود را به عراق داده است، پیشنهادی که حتی تا همین چند هفته پیش فکر کردن به آن نیز ممکن نبود. با رای نمایندگان مجلس عراق و درخواست خروج تمام نیروهای خارجی از جمله آمریکا و ایرانی ها از خاک عراق به دنبال ترور گستاخانه سلیمانی در بغداد، قابل درک است که بغداد در این مقطع چنین پیشنهادی را با وجود اعتراضات واشنگتن بپذیرد. عربستان سعودی، قطر، الجزایر، مراکش و مصر همگی در ماه های اخیر در حال گفتگو با روسیه برای خرید این سیستم دفاع هوایی روسی بوده اند که گفته می شود موثرترین سیستم از نوع خود در جهان است. ترکیه نیز قبلا این سیستم را خریدادری کرده است.
پیش از ترور سلیمانی از کانال های مخفی چندین تلاش برای کاستن از جنگ های پرهزینه ای که از زمان بهار عربی با تحریک آمریکا در سراسر این منطقه بین عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران و عراق درگرفته در جریان بود. روسیه و چین هر دو به طرق مختلف نقشی کلیدی در تغییر دادن تنش های ژئوپلتیک ایفا کرده اند. در حال حاضر اعتبار واشنگتن به عنوان تنها شریک وفادار اگر نگوییم به کلی از بین رفته، تا حد بسیار زیادی تنزل پیدا کرده است.
آرامش موقتی ایجاد شده به دنبال پذیرش ساقط کردن هواپیمای اوکراینی از سوی ایران، به هیچ وجه حکایت از این ندارد که واشنگتن ساکت خواهد نشست. ترامپ و اسپر وزیر دفاع آمریکا با حالتی ستیزه جویانه دعوت نمایندگان عراقی برای خارج کردن سربازان آمریکایی از این کشور را رد کرده اند. رئیس جمهور آمریکا به تازگی در توئیتی به زبان فارسی از تظاهرات ضد دولتی جدید در ایران حمایت کرده است. به روشنی پیداست که ما در خاورمیانه گرفتار مشکلی به شدت ناخوشایند هستیم، در حالی که واشنگتن می کوشد برای حل پیامدهای ناخواسته اقدامات اخیر خود در خاورمیانه کاری کند.
نویسنده: ویلیام انگدال (William Engdahl) مشاور و استاد ریسک راهبردی
منبع: https://b۲n.ir/۱۷۴۸۵۵