به گزارش مشرق، اولین باری که نام خان طومان به گوشمان رسید اردیبهشت سال ۹۵ بود. شنیدیم تعدادی از رزمندگان مدافعان حرم که اغلب از نیروهای لشکر ۲۵ کربلای استان مازندران بودند در این منطقه به شهادت رسیدند و پیکر پاکشان در شرایطی نیست که بتوان به عقب برگردند.
این منطقه سوریه از ابتدای آغاز جنگ در اوایل دهه ۹۰، همیشه مورد توجه مجاهدان مدافع حرم و تکفیری ها بوده است. هرگاه هر طرف موفق می شد بر منطقه مسلط شود نیروی مقابل تمام سعی خود را می کرد تا این نقطه از مناطق تحت تصرف خودش باشد.
صحنه های نبرد مدافعان حرم در خان طومان. در این فیلم برخی شهدا حضور دارند.
اما چرا به دست آوردن چنین زمینی در جنگ مهم است؟
خان طومان نام روستایی است در «جبل سمعان» استان حلب که کافی است ۱۰کیلومتر راه را طی کنید تا از طریق بزرگراه حلب_دمشق وارد پایتخت سوریه شوید. این موضوع یکی از دلایل مهمی است که خان طومان را مورد توجه قرار داده است. همچنین منطقه سوق الجیشی این روستا روی تپهای واقع در شرق رودخانه «قویق» قرار دارد که موجب می شود زاویه دید مسلطی به اطراف بدهد.
سال ۹۵ در حالی که این منطقه به دست نیروهای ایرانی مدافع حرم افتاده بود آتش بسی کوتاه بین دو طرف داده می شود. در همین حین بود که تکفیری ها از فرصت پیش آمده سوء استفاده کردند و منطقه را پس از بمباران و به شهادت رساندن جوانان مازندرانی تصرف کردند.
پس از آن همچنان درگیری ها ادامه پیدا کرد تا اینکه تنها چند روز پس از به شهادت رسیدن سردار حاج قاسم سلیمانی مجاهدان اسلام توانستند برای همیشه خاک این منطقه را از لوث وجود تکفیرهای وهابی پاک کنند و این قطعه از خاک سوریه در تاریخ گواه خون های پاکی باشد که رویش به زمین ریخت.
مادر شهید محمود رادمهر از شهدای خان طومان در سال ۹۵ عنوان کرد: «ما نباید به دشمن اطمینان کنیم، ما نباید به هیچ کشور دیگری اعتماد کنیم و این را بدانیم ابرقدرتها تا زمانی که منافعشان در خطر نیفتد با ما هستند و زمانی که منافعشان به خطر بیفتد ما را رها میکنند. روسیه موظف بود بچههای ما را ساپورت کند، چطور شد روسیه از ساعت ۱ تا ۷ بعدازظهر حرکت نکرد؟ من برای مسئولین اجرایی کشور خودم جداً متاسفم، مسئولین اجرایی مملکت ما با دشمن ما دست میدهند و مذاکره میکنند، این چه چیزی را میرساند؟ یعنی خون شهدای ما کشک است؟
امام سجاد در مقابل یزید میگویند: «ای یزید! فردا که در قیامت با پیغمبر ملاقات کردی چه جوابی میخواهی بدهی؟» حال این مسئولین فردا به شهدا در محضر عدل الهی چه میخواهند بگویند؟»
سینه زنی ماندگار رزمندگان مازندرانی که برخی از آنها در خان طومان به شهادت رسیدند.
همچنین صالحی داماد خانواده علی جمشیدی تنها بسیجی شهید شده در جمع شهدای خان طومان مدتی پس از شهادت علی بیان کرد: «بنده خودم مدتی را در خانطومان کنار دیگر برادران میجنگیدم. در واقع ۲۶ آذر بود که وارد شهر خانطومان شدیم. آن روز بعد از نماز صبح با چند گروه از بچههای فاطمیون و رزمندگان پاکستانی و نیروهای حزبالله به خط زدیم و از چند نقطه حمله را آغاز کردیم که شک عجیبی به دشمن وارد شد. سپس توانستیم شهر را تا شب آزاد کنیم. خانطومان شهر مهمی بود و مقر فرماندهی جبههالنصره هم همانجا مستقر شده بود زیرا به لحاظ موقعیت سیاسی و استراتژیک برایشان اهمیت فراوانی داشت.
این منطقه ۵ ماه دست ما بود و بچههای لشکر ۲۵ کربلا خط پدافندی آنجا را تشکیل داده بودند که در این مدت حدود ۵ بار دشمن به ما حمله کرد و آخرین دفعه توانست تعدادی از بچهها را به شهادت برساند و بقیه هم عقب نشینی کردند. تروریستها تصمیم داشتند به هر ترتیبی شده خانطومان را بگیرند که طبق گفتهها و شنیدهها بالغ بر ۱۷۰۰ نفر نیرو به این منطقه اعزام کرده بودند. در حالی که رزمندگان ما کمتر از ۵۰۰ نفر بودند اما با این حال تا آخرین لحظه و تیری که داشتند ایستادند و جنگیدند.
انصافا اگر ایستادگی همین تعداد اندک از بچهها نبود یقیناً هم اسیر میدادیم و هم تعداد جانبازان و شهدا بیشتر میشد. دلیل عقب نشینی باقی بچهها هم تمام شدن مهمات بود.
درست زمانی که رزمندگان توانستند محاصره خانطومان را بشکنند اعلام آتش بس شد و ما آموخته ایم که در زمان آتش بس از پشت به کسی خنجر نزنیم و حمله نکنیم اما دشمن به آتش بس عمل نکرد و ما شکست خوردیم.»
روایت جانباز مدافع حرم امیر حسین حاجی نصیری از شهادت تعدادی از همرزمانش در منطقه خان طومان
اما سربازان اسلام که تحت فرماندهی مجاهد بزرگ حاج قاسم سلیمانی تربیت شده بودند پس از شهادت دوستانشان جدی تر به مبارزه ادامه دادند و توانستند نه تنها خان طومان بلکه بسیاری دیگر از مناطق تحت سیطره داعش را آزاد کنند.