فردا صبح در راه از راننده کرمانی سراغ زندی را گرفتم. گفت میشناسمش در همان عملیات فاو #شهید شد با افسوس گفتم عجب ولی نکته دیگرش بیشتر ناراحتم کرد گفت فرمانده گردان ادوات و خمپارهانداز لشکر ثارالله بود میگفتند خانمش وسط همان عملیات بهش پیغام داده که خودت را برسان دخترمان مریضه، وسط عملیات نتونسته نیروهاش را ول کنه بره و دختر فوت کرده بوده، بعد یک ماه وسط همان عملیات هم خودش شهید شده. نگاه اقا مکی کردم، سری تکان داد همین که یعنی چهها گذشته تا این مملکت مونده