به گزارش مشرق، همواره با نزدیک شدن به ایام انتخابات مجلس شاهد آن هستیم که رسانههای وابسته به کشورهای بیگانه و در رأس آن آمریکا همه توان خود را بکار میگیرند تا اولاً مردم را در دورنمای اقتصادی و سیاسی کشور ناامید کنند و ثانیاً با بینتیجه بودن رأی ملت به کاندیدای خود در سپهر اقتصادی و سیاسی مردم تشویق به حضور کمرنگ در انتخابات کنند.
بیشتر بخوانید:
درصد مشارکت مردم قم در ۱۰ دوره انتخابات مجلس +آمار
مشارکت مردم اردبیل در دورههای گذشته انتخابات مجلس
از همین رو در طول سالها یکی از نقاط اساسی که جبهه رسانهای دشمن بر آن حساب ویژهای واکرده کلانشهرها و استانها پرجمعیت است، زیرا که بهخوبی میداند در استانهایی با تراکم جمعیتی کمتر، از جهت برتری مسائل قومیتی بر امور اقتصادی و سیاسی کلان خیلی نمیتواند اثربخشی بالایی را داشته باشد.
به همین جهت طبیعی است که در این دوره از انتخابات نیز رسانههای وابسته در استان تهران با جمعیتی بالغبر ۱۷ میلیون نفر که حدود ۲۰ درصد از جمعیت کل کشور را شامل میشود سرمایهگذاری جدیای کرده باشند؛ اما وقتی از نگاهی تاریخی و مستند به تحلیل و بررسی میزان مشارکت مردم تهران در انتخابات گذشته مجلس تهران میپردازیم به نکات جالبتوجهی میرسیم.
با شروع فرآیند آغاز انتخابات مجلس یازدهم و ثبتنام کاندیداها شاهد آن بودهایم که همانند دوره گذشته عده از افراد ثبتنام کرده در هیئتهای اجرایی و نظارت توانستند صلاحیت لازم را جهت بهعنوان کاندیدای انتخاباتی در این دوره کسب کنند.
اما همین رد صلاحیتها دستاویزی شد برای حمله به شورای نگهبان که عدهای با تخریب آن سعی در ایجاد شائبه نگاه سلیقهای و سیاسی این نهاد در رد با تائید کاندیداها بودهاند البته پاسخ به اینم سؤال مفصل و مطلب دیگری را میطلبد اما بهصورت اجمال اگر نگاهی به اسامی ۹۰ کاندید رد صلاحیت شده مجلس کنونی بی اندازیم پی به این نکته میبریم که نمایندگان رد صلاحیت شده از همه طیفهای اصولگرا، مستقلین و اصلاحطلب مجلس دهم هستند که بهخودیخود خط بطلانی است بر ادعاهای مطرحشده.
درهرصورت اگرچه این نگاه برای اهالی سیاست و رسانه مردود است اما تمام تلاش شبکههای معاند و متأسفانه بعضی از مجریان انتخابات در این است که به این تحلیل ضریب دهند تا شاهد بدبینی مردم و بالطبع کاهش حضور آنها در پای صندوقهای رأی باشیم.
در ابتدا نگاهی به تاریخ و میزان مشارکت مرحله اول انتخابات مجلس در ده دوره گذشته خواهیم انداخت.
بر همین اساس با نگاه به جدول ذیل متوجه میشویم که بیشترین میزان مشارکت با ۷۱ درصد در انتخابات مجلس پنجم رقم خورده است جایی که اتفاقاً اصولگرایان یا جامعه روحانیت مبارز آن روزها به پیروزی رسیدند.
اما در دگرسو با نگاه به آمار حضور مردم در تهران و مقایسه آماری آن با شهر تهران نیز نکات جالبی را متوجه میشویم. ازجمله آنکه بیشترین میزان مشارکت در انتخابات مجلس اول رقم خورده است که از قضا تنها دورهای که میانگین نرخ تهران از میانگین کشوری نیز بالاتر است مربوط به همین دوره است.
آیا پروپاگاندای رسانههای غربی در کم کردن مشارکت جواب داده است؟
در پاسخ به این سؤال فارغ از نکات آماری اولاً باید توجه کرد که علاوه بر خط رسانهای ثابت و روتین رسانههای غربی برای تمامی ادوار انتخابات در دو انتخابات گذشته در سالهای ۸۲ و ۹۰ یعنی دور هفتم و دور نهم به جهت عدم حضور ظاهری و کمرنگ جریان اصلاحات این خط عملیاتی بهمراتب جدیتر دنبال شد؛ اما در همین انتخابات شاهد آن بودیم که هم در حوزه انتخابیه تهران و هم در کل کشور شاهد مشارکت ۶۰ و ۶۴ درصدی بودیم.
آیا اصولگرایان وقتی مشارکت پایین است، برنده انتخابات هستند؟
همانگونه که در دادههای آماری ملاحظه میکنیم بیشترین نرخ آمار مشارکت در کل کشور مربوط به سال ۷۴ و مجلس پنجم است که در آن دوره اکثریت کرسیهای مجلس به جامعه روحانیت مبارز تعلق و مجمع روحانیون مبارز (اصلاحطلبان امروزی) در کسب اکثریت ناکام ماندند. همچنین در دور اول انتخابات که تنها باری است نرخ مشارکت در تهران از میانگین کشوری بالاتر است بیشتر صندلیهای مجلس نیز به کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی تعلق گرفت که در مقابل آن طرفداران نهضت آزادی که قرابت فکری زیادی نیز اصلاحطلبان امروزی دارند از کسب کرسیهای منسب بازماندند.
پس میبینیم که برخلاف آنچه مطرح میشود در انتخاباتی که نرخ مشارکت مردم تهران بالاتر بوده است از قضا این اصولگرایان بودند که توانستند گوی سبقت را از حریفان خود بربایند.
جمعبندی
همواره درصد حضور مردم در پای صندوقهای رأی تابعی از اولاً عملکرد مجلس یا دولت وقت و ثانیاً شرایط سیاسی و اقتصادی آن زمان است. به همین سبب در حال حاضر با توجه به عملکرد مجلس دهم و اوضاع اقتصادی کشور که هردو در وضعیت مطلوبی به سر نمیبرند طبیعی است در مقایسه با سال ۹۴ که شرایط بهتری را شاهد بودیم نرخ مشارکت در این دوره از انتخابات کمتر باشد.
نمونه عینی این تجربه را میتوانیم در انتخابات مجلس هفتم مشاهده کنیم که با توجه به عملکرد نامطلوب و سیاسیکاری نمایندگان در دور ششم مجلس در دور هفتم انتخابات مجلس هم در کشور و هم در تهران شاهد ۱۰ درصد کاهش در میزان مشارکت بودیم. درهرصورت اگر کاهش مشارکتی نیز به رخ دهد همانطور که اشاره رفت آن را باید در کارنامه ضعیف جریان اصلاحطلبی و مدیران اعتدالی دولت جستجو کرد.