به گزارش مشرق، تاکنون مستندها و برنامههای تلویزیونی زیادی پیرامون شخصیت فردی، اجتماعی و فعالیتهای عملیاتی سردار قاسم سلیمانی ساخته شده است؛ این برنامهها تلاش کردند تا با پرداخت به خود سردار سلیمانی، ایشان را روایت کنند؛ در کنار این دست برنامهها جای خالی تولیدات دیگری نیز احساس میشود و آن هم مستندهای پرتره از همرزمان سردار سلیمانی است؛ کسانی که سالها در کنار ایشان بودند، دوشادوش سردار با دشمنان جنگیدند و حتی در کنار ایشان به شهادت رسیدند؛ ساخت مستندهای اینچنینی از این نظر دارای اهمیت است که میتوان شخصیت حاج قاسم را از آینه نزدیکان او دید و چه بهتر این که این آینه تمام نمای قدی از چهل سال همراهی با حاج قاسم در سختترین نبردها باشد.
بیشتر بخوانید:
شب گذشته مستندی از شبکه یک سیما پخش شد که درباره شهید حسین پورجعفری بود و روایتگر قریب به 40 سال دوستی و همراهی این سردار سرتیپ با سپهبد قاسم سلیمانی بود؛ کسی که نزدیکترین فرد به ایشان بوده و از ابتدای جنگ تا سوریه و عراق دوشادوش شهید سیلمانی بوده است؛ فرض کنید دو نفر نزدیک به 40 سال در کنار هم باشند؛ در سختی و آسانی؛ در عملیات و جنگ؛ آیا شبیه به هم نمیشوند؟ بنابراین انتخاب نام «شبیه قاسم» برای این فیلم مستند بهترین انتخاب ممکن است.
در بخشی از این مستند یکی از نزدیکان سردار سلیمانی صحبت میکند و در مورد دوستی حسین پورجعفری و سردار سلیمانی میگوید: خیلی از افرادی که از حاج قاسم محافظت میکردند، شیفتی بودند؛ یعنی چند مدتی همراه ایشان بودند و چند روزی استراحت میکردند اما سردار حسین پورجعفری بیش از 38 سال در کنار حاج قاسم بود و لحظهای او را تنها نگذاشت؛ حسین پورجعفری گنجینه اسرار حاج قاسم و سنگ صبور درد و دلهای او بود.
راوی فیلم که از قضا خود نیز مستندساز است به خوبی در بخشهایی از فیلم که دارای ضعف روایت است وارد شده و نریشن میخواند؛ صدای راوی به خوبی روی فیلم نشسته است؛ در کنار اینها تصاویر بکر و دیدهنشدهای از همراهی دو شهید در کنار یکدیگر را در عراق و سوریه میبینیم؛ این تصاویر هم به خوبی جای خود را در این فیلم باز کرده است. احتمالا بهترین تصویر این فیلم نماز دو نفره این دو شهید است؛ جایی که سردار سلیمانی به عنوان امام ایستاده و شهید پورجعفری همانند 40 سالی که به حاج قاسم اقتدا کرده بود به ایشان اقتدا میکند و صحنهای زیبا از نماز جماعت دونفره این دو دوست قدیمی اقامه میشود.
در بخش دیگری از این مستند 23 دقیقهای به سراغ خانواده شهید پورجعفری میرود و روایتی احساسی را ارائه میکند؛ گفتوگو با دختر شهید و بیان لحظات آخرین سفر پدر، آخرین تماس تصویری با او تنها 3 ساعت قبل از آن اتفاق و شنیدن خبر شهادت پدر از زبان نزدیکان باعث میشود اشک بر گونههایش جاری شود و این جمله را به زبان بیاورد که «هنوز شهادت پدرم را باور ندارم»
مستند «شبیه قاسم» فقط 23 دقیقه بود اما همین زمان کوتاه برای معرفی نزدیکترین فرد به حاج قاسم کافی بود؛ آینهای تمام قد که علاوه بر نمایش شهید حسین پورجعفری، بعد جدیدی از سردار سلیمانی را نشان داد و آن هم پایبندی او به رفیق اش است؛ رفیقی که حتی دوری یک ماههاش را هم نمیتواند تحمل کند و با دلنوشتهای 4 صفحهای از او استقبال میکند، دو رفیق که در نهایت هم در آغوش همدیگر شهید شدند؛ جای خالی این چنین مستندهایی در تلویزیون بسیار خالی است؛ مستندهایی که بتواند در عین زمان کوتاه اما با اطلاعات دقیق، شهدای بزرگ کشورمان را به مردم و به ویژه نسل جوان معرفی کند. احتمالا بهترین توصیف را راوی این فیلم در انتهای آن داشته است؛ جایی که میگوید «قصه مردان بزرگ را باید از انتهای زندگیشان تعریف کرد».