به گزارش مشرق، «عبدالله گنجی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
اینکه منشأ تولید کرونا کیست و چیست محل اختلاف و گمانهزنی است. اما در اینکه برای ایرانیان در ۷۰ سال گذشته پدیدهای منحصربهفرد است، تردیدی نیست. برخی از منظر علمی-پزشکی به دنبال توطئه نامیدن آن هستند، اما از کارکرد آن نیز میتوان به این تحلیل رسید که کارکرد آن بسیار شبیه تحریمهای حداکثری امریکا است. مهمترین ویژگی مشابه آن با تحریم، فراگیری یا دربرگیرندگی است. چه حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله و کولاک و چه فشارهای دشمن از قبیل تهدید نظامی و شبیخون فرهنگی هیچکدام مشابه تحریم و کرونا نبودند. فقط تحریم و کرونا هستند که ۸۰ میلیون را یکجا متأثر کردند. سیل، زلزله، تهدید نظامی یا فشار سیاسی و فرهنگی بخشی از ملت را متأثر میکرد، اما تحریم اقتصادی و کرونا، حزباللهی و غیر آن و مذهب و قوم نمیشناسد و همه را درگیر کردهاند. دومین ویژگی مشترک، کمرمق کردن کسب و کار و تولید و انسجام بازار است. هر دو باعث کندی چرخه اقتصاد و تولید میشوند و هر دو از طریق فشار روانی خود را نمایان میکنند. ضرر اقتصادی هیچیک کمتر نیست و کرونا حلقه تعطیلکننده ظرفیتهای فعال اقتصادی پس از تحریم است.
سومین ویژگی مشترک سخت شدن رفت وآمدهای بینالمللی است. کرونا همانقدر ویزا را بیاعتبار میکند که همسویی برخی کشورها با تحریمکنندگان آن را از خاصیت میاندازد. این روزها جنگ روانی علیه ورود ایرانیان به سایر کشورها همانند تحریم شخصیتهای ایرانی است که بعضاً برای آنان محدودیت ایجاد میکنند. البته «کرونای ترامپ» قبلاً ورود ایرانیان را به امریکا ممنوع کرده بود. اما ویروس واقعی کرونا از جای دیگر به امریکا وارد شد. بسته شدن برخی مرزها و انسداد پروازها، مکملی برای تحریم است که ظاهراً راه دور زدن نیز برای آن وجود ندارد.
چهارمین ویژگی مشترک کرونا و تحریم که ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند اثر تحریم بر درمان است. تحریمهای ظالمانه انسانی دشمن و نبود سیستم رد و بدل مالی، خرید اقلام پزشکی را سخت کرده است و در نتیجه تحریم اینجا مکمل کرونا شده است و سلامت بخشی از مبتلایان را با مخاطره مضاعف روبهرو کرده است. پنجمین ویژگی همبستگی ملی برای مقابله با هر دو است. قبلاً شعار دادهایم که «امریکا آرزوی تسلیم شدن ملت ایران را بهگور خواهد برد» و امروز شعار میدهیم «همه با هم کرونا را شکست میدهیم.» بنابراین همبستگی ملی برای مواجهه با هر دو شرط ناکامی طرف مقابل و عبور از این گردنههای سخت است. تسلیم هیچیک نباید شد. باید با هر دو جنگید و استقامت کرد. شرط این استقامت، همراهی، مسئولیتپذیری و وحدت فرماندهی است.
وجه ششم روش درمان است. در تحریم باید همه به میدان تلاش، صرفهجویی و جهاد اقتصادی وارد میشدند و در مبارزه با کرونا باید همه در منزل سنگر بگیرند. هر دو رزمایش ملی است، اما بخشی از رزمایش ایستادن در سنگر است. آماده شدن برای گذر و صبر لازم برای گذر از زمان است.
هفتمین ویژگی جنگ روانی است که مکمل هر دو است. هم در تحریم و هم در کرونا ملت و دولت ایران زیر فشار حداکثری جنگ روانی است. این نیز خواهد گذشت.
اما در داستان کرونا ملت ایران همدرد زیاد دارد. دهها ملت وضع مشابهی دارند. آنان که ما را تحریم کردند اکنون کرونا به سراغ اقتصادشان رفته است تا اقتصاد آنان را مانند اقتصاد تحریمشده ما کند و از منظر اعتقادی تحلیل این موضوع بسیار جذاب است و آنچه جالب است اینکه مهمترین پشتیبان ما در تحریم (چین) در کرونا همدردترین کشور نسبت به ما است. همکاری چین در دوران تحریم در کرونا مضاعف شد و کمکهای چین به ایران فراموش ناشدنی است.
آنچه وجه مشترک روانی داستان کرونا-تحریم است امید به پیروزی بر هر دو است؛ امیدی که از مسیر تلاش و همبستگی ملی میگذرد. ملت تحریمشده ایران اکنون درگیر بیماری ناشناختهای است و هر دو جبهه تحریم و بیماری با هم باز هستند. آزمایشهای سخت ملت ایران انشاءالله منشأ سربلندی در آزمون الهی خواهد شد و حلاوتی از پس این روزهای سخت و نفسگیر بسان بارقه امید خودنمایی خواهد کرد. وعدههای الهی به اهل آن حتماً محقق خواهد شد. بزرگان و اولیاءالله هیچ موقع بدون گذر از ابتلائات و آزمایشها سربلندی و عظمت خود را نظاره نکردند و این سنت و سیره الهی تاریخ حیات بشر است. پیروزی ملت تحریمشده ایران بر کرونا بسیار باارزشتر از پیروزی دیگران بر آن است. ایستادن روی پای خود و پیروز شدن در تاریخ برجستهتر خواهد ماند.