سرویس سیاست مشرق- روز ۲۱ اسفند، اکبر رنجبرزاده، عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از رویه دولتمردان و مسئولان برای مدیریت مقابله با ویروس کرونا، گفت:
" امروز شاهدیم که ویروس کرونا در اغلب شهرها و استانهای کشور سرایت کرده و مردم و دستگاههای خدماترسانی و امدادی با آن دست به گریبان هستند".
وی با ابراز تأسف از نحوه مواجهه رئیسجمهور و یا معاون اول وی برای مواجهه با بحران پیش آمده در کشور به واسطه همهگیری ویروس کرونا، افزود:
"امروز در شرایطی قرار داریم که همه دستگاهها باید بهطور جدی در امر مقابله با ویروس کرونا و جلوگیری از شیوع گسترده آن به میدان بیایند، اما شاهدیم که رئیسجمهور و دیگر اعضای هیئت دولت بار تمامی مشکلات را به دوش وزارت بهداشت انداختهاند. "
رنجبرزاده تاکید کرد:
"به تازگی نیز جمعی از نمایندگان مجلس در نامهای به آقای لاریجانی رئیس مجلس خواستار پیگیریهای لازم برای تغییر مدیریت ستاد مقابله با کرونا شدهاند. همچنین نمایندگان خواستار این شدهاند که ریاست ستاد مقابله با کرونا را رئیسجمهور و یا معاون اول وی به عهده بگیرند. "
وی با اشاره به مفاد نامه نمایندگان مجلس به رئیس قوهمقننه برای تغییر در مدیریت ستاد مقابله با کرونا، گفت: نمایندگان مجلس در این نامه خواستار این شدهاند که نسبت به عملیات و فرماندهی ستاد مقابله با کرونا تجدیدنظر شود، زیرا وزیر بهداشت همطراز دیگر وزراست و نمیتواند مسئولیتهایی برای دیگر وزرا و تعیین کند. [۱]
همزمان، روز چهارشنبه، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی، در جلسه هئیت دولت در واکنش به همین درخواست مورد اشارهی نمایندگان برای ریاست رئیس جمهوری بر ستاد ملی مبارزه با کرونا، گفت:
"اخیراً بعضی از دوستان نامه نوشتند، بعضی از نمایندگان محترم مجلس و دیگران که من ستاد را به عهده داشته باشم؛ دوستان بدانند حداقل هفتهای یک جلسه ستاد با ریاست و مدیریت خود من تشکیل میشود. "
سپس روحانی اجمالا به تحرکات خود در این زمینه اشاره کرد:
"در هفتهای که الان رو به پایان است، از شنبه جلسه گذاشته بودیم و هفته آینده هم جلسه داریم؛ در ایام تعطیلات عید هم باز جلسه خواهیم داشت؛ خود من جلسات را هفتهای یکبار میگذارم؛ اگر مشکلی داشتم معاون اول میگذارد و خود ستاد ملی به ریاست خود آقای دکتر نمکی به طور منظم در هفته هر چند بار لازم باشد جلساتش گذاشته میشود. "[۲]
در همین حال، طیف طرفداران دولت، بعضا با مواضع خود، برخی دلایل این انفعال و بیعملی محسوس در سطوح بالای دولت در نسبت با بحران کرونا را لو می دهند. برای نمونه، «سعید شریعتی»، محکوم امنیتی عضو حزب منحله مشارکت در فتنه ۸۸ و از مریدان سعید حجاریان و عضو شورای مرکزی حزب اصلاحطلب «اتحاد ملت»، در توئیتی این انفعال را به نداشتن «اختیارات کافی» توسط روحانی پیوند زد:
این بهانهگیری و گروکشی از یک وضعیت بحرانی برای رسیدن به مطامع سیاسی وقتی خود را به صورت یک برنامه طراحی شده در اتاقهای فکر نزدیک به دولت نشان می دهد که تیتر اصلی روزنامه اصلاحطلب شرق(۲۱ اسفند) را هم لحاظ کنیم:
این آدرس اشتباه و این «باجگیری» سیاسی در حالی است که همین حالا اقدامات رییسجمهور اصلا در حد جایگاه، اختیارات و قدرت قانونی حسن روحانی به عنوان مسوول اجرایی کشور و نفر دوم کشور نیست.
رییس قوه مجریه (که حدود ۹۰ درصد بودجه و امکانات کشور را در اختیار دارد)، و رییس شورای عالی امنیت ملی که می تواند قوای نظامی و انتظامی کشور را جهت تصمیمات خود در اختیار داشته باشد، مسوولیت مقابله با یک بحران عمومی و گره خورده با امنیت ملی را به وزیر بهداشت محول کرده است و جالب این که همین وزیر که نهایت توان خود را در کابینهی خسته و رخوتزده به میدان آورده، نه تنها از سوی وزارتخانههای دیگر کابینه، که بعضا از درون وزارتخانهی خود همراهی کامل را ندارد.
حسن روحانی به راحتی می توانست از روز اول هر اقدام مقتضی را در جهت مقابله با شیوع کرونا و بسیج امکانات کشور برای مواجهه با این بحران و حتی «قرنطینه» شهرها، در دستور کار قرار دهد و قطعا (به مانند ۶ سال اخیر) هر جا که نیاز به حمایت رهبر معظم انقلاب بود، حمایت معظم له را نیز داشته باشد. بهتر است هواداران رییس جمهوری که اینچنین طلبکارانه هفتهای یک جلسه حضور در ستاد ملی کرونا را کافی می داند و از کمترین کاری که می تواند و باید انجام دهد، یعنی گرفتن مهار مدیریت بحران به دست و تشکیل جلسات مرتب و منظم ستاد استنکاف و کراهت دارد، دست از سفسطه و عوامفریبی بیش از این بردارند و لااقل سکوت پیشه کنند. می توان طبق همان نقل معروف از این سنخ همراهان دولت پرسید که اگر حرف زدن بلد نیستند، حرف نزدن هم بلد نیستند؟
همزمان، نیروهای انقلاب، در کمال گمنامی و بی ادعایی، در دایره اختیارات خود جور بحران را می کشند. همین امروز(چهارشنبه، ۲۱ اسفند)، سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران، اعلام کرد که تاکنون ۵ تن از پاسداران انقلاب در جریان خدمترسانی در مقابله با کرونا «شهید خدمت» شدهاند. [۳] در قم، طلاب جوان انقلابی، با قطع تعلقات دنیوی و زن و فرزند، پای در رکاب جهاد درمانی گذاشتهاند و به کمک پرسنل فداکار درمانی در قم و شهرهای دیگر کشور رفتهاند. این طلاب جوانمرد در تمام مراحل، از پذیرش اورژانس، تا خدمات بهیاری، تا نظافت بیمارستانهای درمان کرونا، تا حتی غسل و کفن شرعی بیماران فوتشده حضور دارند و همزمان از لحاظ معنوی هم کمکحال کادر درمان و بیماران هستند.
جوانان بسیجی، در گروههای خودجوش و حتی با هزینههای شخصی به ضدعفونی معابر عمومی، تولید ماسک و محلول ضدعفونی مشغول هستند. سپاه و ارتش پتانسیل و امکانات و نیروهای خود را پای کار آوردهاند تا مکمّل اقدامات وزارت بهداشت باشند. در حالی که روحانی حداقل ظهور و بروز در جلسات و پیگیری امور را دارد، حجتالاسلام ابراهیم رئیسی، رییس دستگاه قضاء، روز چهارشنبه(۲۱ اسفند) به صورت سرزده از در جلسه ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران حضور یافت. رییسی در این دیدار در جمع خبرنگاران تاکید کرد:
" ستاد مبارزه با کرونا در سطح عالیترین مسئولان کشور است، یعنی اینکه این ستاد عالی است و باید علیالقاعده با ریاست رئیسجمهور تشکیل جلسه دهد و اجرا کردن مصوبات را پیگیری کند. "[۴]
در چنین فضایی، حسن روحانی دقیقا نیاز به کدام «اختیارات» دارد که مثلا نیروها و امکانات را پای کار مبارزه با کرونا بیاورد؟ نیروهای انقلابی که منتظر رخوت و انفعال دولت نماندهاند و همین حالا وارد عمل شدهاند، گرچه گزارشهای متعددی از سنگاندازی دستگاههای اجرایی بر سر راه خدمترسانی آنان وجود دارد، و وزارتخانههای دولت و پرسنل و تجهیزات و تاسیسات و همه امور آنها(از صفر تا صد) تحت اختیار رییس قوه مجریه است.
با این اوصاف، حقیقتا این نوع «عملیات روانی»، این نوع «نعل وارونه» و «فرار به جلو»، در این شش سالی که اتحادیه «اعتدال-اصلاحات» زمام اجرایی و مدیریتی کشور را در اختیار دارد، بسیار تکراری شده است. استراتژی «طلبکاری همیشگی» و «اپوزیسیوننمایی مدام» (در عین برخوردار بودن از مواهب قدرت)، دیگر برای ملت(حتی طرفداران ارودگاه اصلاحات) قابل باور نیست و دستخالی این جریانات در حوزه عمل و اجرا، به ویژه در شرایط اضطرار امری عیان و آشکار برای اقشار مختلف مردم شده است. لیکن متاسفانه، اتاقهای فکر «امنیتی» های اعتدال-اصلاحات هم ظاهرا کفگیر خلاقیتشان به ته دیگ خورده است و حتی در حوزه مورد علاقه و مانوس خود، «جنگ روانی» هم دیگر سناریو جدیدی ندارند.