سرویس فرهنگ و هنر مشرق - طبق پژوهش اخیر آکادمی ملی علوم آمریکا، ۷۲٫۲٪ از دانشمندان به وجود خدا باور ندارند. ۲۰٫۸٪ خود را ندانمگرا توصیف کرده و ۷٪ نیز به وجود خدا باور داشتند. طبق گزارشی که پس از این نظرسنجی روزنامه دیلی میل منتشر کرد، دانشمندان بی اعتقاد به وجود خدا از هوشمندی بیشتری نسبت به باورمندان برخودارند.
در این لیست ۹۵ درصد دانشمندانی که اعتقادی به وجود خداوند ندارند، در پنجاه سال گذشته موفق به دریافت جایزه نوبل شدهاند. نفی آفریدگار توسط دانشمندان قرن بیستم از عصر روشنگری در اروپا فراتر رفته و «دگراندیشی» مدرن و الحادی یک مواجهه فلسفی برمبنای عقل به عنوان مبنای سیستم زیباشناسی با مبنایی دین نیست.
در عصر روشنگری فیلسوفان مدافع عقل که به نفی خداوند روی آوردند ادعا داشتند که بر اساس حقیقت قابل مشاهده، جنبش نفی آفرینش و وجود خدا را بنیان گذاشتهاند. اما اغلب دانشمندانی که در لیست مذکور خود را خداناباور معرفی کردند، فیزیکدان، ریاضیدان، زیستشناس پژوهشگر ژنتیک، کالبدشناس هستند و البته طیف وسیعی از آنان اخترفیزیکدان یا کیهانشناس هستند.
اما در دهه هفتاد که جنبشهای خداناباوری در آمریکا و اروپا توسط دانشمندان به اوج خود رسید در کشور ایران انقلاب اسلامی رخ داد و موج علمی نفی آفریدگار که از طریق مدیا و رسانهها به کلیه کشورهای دنیا سرایت پیدا کرده بود، چهل سال دیرتر به ایران رسید.
در میان جمع این دانشمندان افراد متوسطی نیز وجود دارند که از گروه و دسته دانشمندان محسوب میشوند اما ماموریت خاص آنان نشر خداناباوری در جهان با ارائه داستانهای عامه پسندانهای است که به عنوان مستندات علمی معرفی میشود.
اگر موقعیت دانشمندان را به جایگاه کارگردانان و مولفان اثر سینمایی خداناباوری تشبیه کنیم، بازیگران و سلبریتیهایی هستند که حوزه فعالیت آنان نشر خداناباوری در رسانههای مدیایی است.
استیون هاوکینگ، ریچارد داوکینز، کارل ساگان(سیگن)، ریچارد داوکینز، سم هریس، لیلا وارد، ماریان داوکینز، استون جی گالد، لاورنس ام کراس، ای سی گریلینگ، سوزان بلک مور، نیل د گراس تایسون، ای او ویلسون، میچیو کاکو و... و. شماری از چهرههای مشهوری هستند که طی سه دهه اخیر به ترویج خداناباوری در رسانههای جمعی مشغول بودند و در مهمترین رسانههای مهم جهان با تولید برنامههایی با تم خداناباوری مشارکت جدی و پررنگی داشتهاند و چهرههای مشهور سینما نیز برای پیوستن به جریان خداناباوران برایشان مثل یک برند تبلیغاتی بوده است و اغلب بازیگران هالیوودی نقش موثری در تبلیغ اندیشه مجموعه دانشمندان خداناباور داشتهاند.
یکی از شاخصترین آنان مورگان فریمن است که مجموعه بسیار مفصل «جهشی در علم» ( Through the Wormhole ) را روایت میکند. با راهاندازی شبکه من و تو، این مجموعه یکی از آثاری است که در زمان پربیننده این شبکه به صورت مرتب و مکرر پخش تاکنون پخش شده است و «داستان خدا با مورگان فریمن » ( The Story of God with Morgan Freema ) با مضمونی مشابه از همین شبکه نمایش داده است. نکته جالب این است که دو شبکه من و تو و شبکه نشنال جئوگرافیک فارسی به صورت همزمان اقدام به پخش این مجموعه میکنند.
در مورد شبکه نشنال جئوگرافیک فارسی باید به این مهم اشاره کرد که این شبکه زیر مجموعه شاخه عربی آن است و با حمایت مستقیم شیخ ولید از مدیران تلویزیونی وابسته به کشور عربستان اقدام به پخش چنین آثاری میکند.
نشنال جئوگرافیک فارسی پس از یک دوره تعطیلی دوباره احیا شد و مهمترین برنامههایش معطوف به آثاری با مضمون ترویج و تبلیغ خداناباوری با حضور چهرههای مشهور و سلبریتیهای هالیوود با زبانی کاملا علمی بود.
بیشتر بخوانید:
ترویج مشکوک کتابهای مروج بیخدایی در ایران
محوریتری مسئلهای که در قصههای ظاهرا علمی خداناباورانه در اغلب این برنامهها به عنوان نفی آفرینش مطرح میشود، مهبانگ یا بیگبنگ است و در ذیل این تئوری اصولی دینی ادیان ابراهیمی به چالش کشیده میشود.
افسانهای علمی - تخیلی که پیوستهای علمی فراوانی برای آن در طول چندین سال اخیر ضمیمه است و همانطور که اشاره شد شبکههای مهم فارسی زبان خارج از کشور پخش آثاری با این مضمون خداناباوری را به عنوان یک ماموریت مهم و پیگیرانه مهم دنبال میکنند.
در حالیکه مستندهای سیاسی شبکه من و تو در تیررس انتقادات داخلی قرار میگرفت اما شبکههای فارسی زبان در یک هجمه اساسی و هماهنگ خداناباوری را در بستههای جذاب تصویری تبلیغ و ترویج کردند و در داخل کشور کانالهای تلگرامی، توییتری، اینستاگرامی فراوانی و سایتهای اینترنتی فراوانی اقدام به تبلیغ این مستندات میکنند.
اما ترویج خداناباوری مستندمحور در داخل کشور نیز در فضای مجازی در قالب آثار مستند نیز در ساختاری کاملا هماهنگ با شبکههای فارسیزبان توزیع وسیعی دارد. سایت اینترنتی «ایران فیلم» که هم اکنون با پیگری دستگاههای قضایی مسدود شده است و گردانندگانش تلاش میکنند دوباره آنرا احیا کنند یکی از مجموعه مستندهای بسیار شناخته شده خداناباوران را به صورت غیرقانونی دوبله و منتشر کرد که در فضای مجازی بسیار مورد توجه قرار گرفت.
«کیهان: یک اودیسه فضایی» یکی از مجموعه مستندهای است که اجرای آنرا یکی از اخترفیزیکدانان مشهورخداناباورنیل دگراس تایسون (Neil deGrasse Tyson) اجرا میکند. تقریبا تفاوتی میان ۱۳ قسمت این مجموعه با مجموعه جهشی در علم مورگان فریمن نیست با این تفاوت که تایسون با زبان علمی مهبانگ را به اثبات میرساند و با گزارههای علمی فراوانی وجود پروردگار و خالق جهان را نفی میکند. این مستند با دوبله سایت ایران فیلم بیش از سه نوبت از شبکه GEM و شمار فراوانی از شبکههای افغانی و تاجیکی در حال پخش است.
اما در مورد این مجموعه اشاراتی تاریخچهای لازم است. نیل دگراس تایسون از مهترین خداناباورانی است که برنامه گفت و گو با ستارگان را همچنان در حال پخش دارد. این برنامه مشهور تبلیغ و ترویج خداناباوری از شبکه جنوگرافیک فارسی به صورت هفتگی (با دوبله فارسی) پخش میشود.
تایسون از شاگردان کارل سیگن است. سیگن اخترشناس آمریکایی، اخترشیمیدان، مشاور سازمان ناسا، نویسنده و مروج اخترشناسی، اخترفیزیک و سایر علوم طبیعی بود. او پیشگام اخترزیستشناسی و بنیادگذار طرح جستجوی هوش فرازمینی معروف به «سِتی» بود. مجری برنامهٔ علمی گیتی: یک سفر شخصی (کاسموس) بود که ۶۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بیننده داشت.
او برنده جایزه پولیتزر ۱۹۷۸ بود. میلیاردها و میلیاردها، اژدهای بهشت، جهان دیوزده و نقطه آبی کمرنگ از جمله مهمترین تألیفات او بهشمار میروند که برای ترویج علوم (افسانه) خداناباوران منتشر شدهاند. مجموعه مستند «کیهان: اودیسه فضایی» تایسون درواقع بازتکرار کتاب مهم سیگن با عنوان «کیهان: یک سفر شخصی» و بازتولید برنامه هفتگی این چهره است که در سال ۱۹۹۶ درگذشت.
تایسون با توجه به عدم استقبال مجموعههای خداباوران هیچگاه به صورت مستقیم دست به نفی ساعتساز (به تعبیر او آفریدگار) نمیزند بلکه استدلاهایش را به همان ترتیب موثر علمی سیگن مطرح میکند. در این مجموعه ماجرای خلقت را به صورت یک تقویم ۱۲ ماه مطرح میکند که هر ماه آن یک میلیارد سال و هر روز معادل ۴۰ میلیون سال است و در روز نخست انفجار بزرگ، افسانه مهبانگ که منجر به آفرینش شد رخ میدهد.
در قسمت دوم این مجموعه که بسیار حرفهایتر از برنامههای سیگن ساخته شده، موضوع تکامل به شکلی علمی و باور پذیر برای مخاطب تشریح میشود، مثلا عضوی همچون چشم از حیات باکتریوار در اثر تعامل با مجموعه زیستی کره زمین شکل گرفته است، اما قبل از توضیح این مسئله با یک شگرد اساسی در ابتدای مجموعه به رنگ پوست خرس های سفید و قهوهای در اثر سازگاری با محیطشان اشاره میکند.
در مورد سگها که زیرگونه گرگی هستند به این موضوع اشاره میشود پس از استقرار انسان در کره زمین گرگها برای زندگی راحتتر برای اینکه استقرار و غذا برایشان فراهم شود با انسانها سازگار شدند و به جای دشمنی با انسان تعامل با آن انسان را پذیرفتند واز گونه گرگ تبدیل به سگ شدند.
تایسون با تاریخی زیستی در روی کره زمین اشاره به تاریخ درک نشدهای میکند که آتشفشانها ادامه پیدا کردند، جریان اقیانوسها متوقف شد و اغلب جانوران خشکی از بین رفتند و ۹۰ درصد از گونه های زمینی از میان رفتند و ادعای ویژه ای که در قسمت دوم مطرح میشود این است که حیات نابود و دوباره احیا شد.
تایسون و سلبریتیهای مثل او در میان جهان علمی و رسانهای به دنبال نفی دین و آنچه خداوند درباره خلقت از طریق ادیان ابراهیمی به انسان رسانده است سعی میکنند بدون اینکه اشاراتی مستقیم به الگوی حیات توسط ادیان به راحتی صورت مسئله را در ساختاری متفاوت عرضه میکند. در قسمت سوم موضوعی در این مجموعه بررسی میشود که بازهم حرکت روی مدار نفی خالق است. نظم منظومه شمسی هدف قرار میگیرد که تایسون و سایر دانشمند مشابه او تلاش میکنند این نظم را به پدیده تکامل نسبت دهند. عطف به فصل دوم، کارکرد منظومه شمسی به صورت ساعت نتیجه کشف ایزاک نیوتن (دانشمند یهودی) است. در این قسمت به نکتهای اشاره میشود که با سایر آموزش خداناباورانه سایر شبکههای فارسی زبان هماهنگ است و شبکه بیبیسی فارسی که یکی از ماموریتهایش در برنامه پرگار، بررسی مبانی خداناباوران است، در اغلب مستندهایی که پخش میکند گزارههای اخترفیزیکدانان مختلف را به صورت مرتب به مخاطبانش ارائه میدهد. بیبی سی فارسی بیش از ۱۵۰ قسمت از مجموعههای این چنین را طی ۱۰ سال اخیر در ساعتهای پربیننده تلویزیونی حوالی ساعت ۹ الی ۱۰ شب پخش کرده است.
تایسون نیز در این مستند قانون جاذبه را که وجهی علمی و عمومی دارد دلیل نظم کلی جهان برای زیرسئوال بردن خالق بزرگ بیهمتا استفاده میکند.
در ابتدا به گزاره طرح شده در میان کتب ادیان ابراهیمی اشاره میکند: «آیا خدا منظومه شمسی را اینچنین ساخته است؟»
سوره مبارکه یس آیه ۴۰ میفرماید: «لاَ الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلاَ اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ»؛ «نه خورشید را سزا است که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی میگیرد، و هر کدام در مسیر خود شناورند». در تعبیر این آیه چنین عنوان میکند:
این آیه به ممتنع بودن برخورد خورشید با ماه و یا ناپدید شدن روز بواسطه شب اشاره میکند و به ما گوشزد میکند که آنها هر کدام مداری مخصوص به خود دارند. علم معاصر دریافته است که هر کدام از ماه، زمین و خورشید دارای مدار مخصوص به خود بوده و تحت تأثیر تعادل دقیق نیروی جاذبه، شناور هستند. توجیه اعجازی که میتوان بیان کرد این است که، راهنماییهای آیات قرآن با کشفیاتی که به واقعیت پیوستهاند، همخوانی دارد.
و در سوره انعام آیه ۹۶ چنین آمده است: خداست شکافنده پرده صبحگاهان، و شب را برای آسایش (خلق) مقرّر داشته و خورشید و ماه را به نظمی معین (او به گردش) درآورده، این تقدیر خدای مقتدر داناست.
این آیه کریمه بر حرکت خورشید و ماه که بر طبق نظمی دقیق و حساب شده از زمان خلقت عالم تأکید دارد. تنها گزارهای که از منظر خداناباروان این نظم را به چالش میکشد قانون جاذبه است. در صورتیکه پیدایش قانون جاذبه بازهم نیاز به ساعت ساز بزرگ دارد.
با ساختن تصاویر چند بعدی نظریه نسبیت انیشتن را اثبات میکند و سفر در فضازمان را توضیح میدهد و سپس با سفری درون یک سیاهچاله مجازی، وجود این پدیده را اثبات میکند و در پی آمد مثل سایر مستندات، جهان مجازی، بعد سوم و مسئله فرازمینیها را اثبات میکند.
در قسمت پنجم این مجموعه اشاره میکند که تجزیه نور آنرا به نورهای متفاوت با رنگهای مجزایی تبدیل میکند و کشف ویلیام هرشل دستاویزی است تا تایسون مثل معلم خود گریسن اثبات کند همه آنچه در سیارهها، کهکشاهان زمین اسنان و منظومه شمسی از عناصر واحد ساخته شده است تا مسئله آفرینش مستقل انسان به چالش کشیده شود.
در قسمت ششم این مجموعه به صورت مفصلی نوترینو را معرفی می کند یک ذره الکترونیکی بنیادین که با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت میکند و با همین ذرات و رصد با تلکسوپ ماکرویو بیگ بنگ یا تابش به جامانده از مهبانگ را اثبات میکند. وی ادعا میکند که انرژی موجود در جهان قبل از دروغ بزرگی به نام بیگ بنگ، کوچکتر از تیله جمع شده است و تمام خلقت با شناسایی در یک تیله کوچک جمع شده و گسترش یافته و افزایش حجم کهکشانها نیز به کارکرد سیاهچالهها نسبت داده میشود.
اما نکته جالب اینجاست مشهورترین مستند در حوزه نشر و ترویج خداناباوری را شبکه چهارم سیما در قالب برنامه چهارسوی علم پخش میکند. این پخش در دوبله فارسیاش بسیار دقت فراوانی لحاظ شده است. به عنوان مثال در نسخه پخش شده از شبکه چهارم سیما واژه مهبانگ یا بیگبنگ حذف شده اما تئوری انفجار بزرگ و خلقت به همان صورت ادا میشود. عبارت داروین و نظریه تکامل کمتر استفاده اما مبنا و تئوری آن که در مستند تشریح میشود وجود دارد. این مسئله به هیچ وجه نمیتواند اتفاقی باشد.
سال گذشته در ایام نوروز شبکه مستند سیما نیز اقدام به پخش مستند مشابهی با عنوان یک سنگ شگفت انگیز کرد که چندی قبل در شبکه نشنال جئوگرافیک منتشر شده بود و در شبکه نمایش خانگی در پلتفرمهای VOD به شکل گستردهای توزیع شده بود. البته در روز مرگ استیون هاوکینگ مهمترین دانشمند سلبریتی خداناباور که گاهی شبکه من و تو یا به تعبیری شبکه هاوکینگ مستندهای فراوانی از این شخصیت پخش میکند تا مبانی هاوکینگ به عنوان اصول الحادی در سلولهای عقیدتی مخاطبانش جای گیرد، یک رپورتاژ گسترده و بینظیر ستایشگرایانه توسط مجریان برنامه علمی چرخ از شبکه چهارم سیما پخش شد تا شبکه مستند و شبکه چهارم سیما در نشر و ستایش خداناباوری از شبکه لندنی عقب نیفتند.