به گزارش مشرق، شهادت «حاج قاسم سلیمانی» داغ فراموش نشدنی تاریخ معاصر بر دل ملت ایران است؛ شهادتی که عظمت آن به قدری بود که فراتر از مرزهای سرزمینی ایران، مسلمانان و آزادیخواهان جهان آن را فراموش نخواهند کرد و هنوز هم قابل باور نیست.
حالا ملت ایران درباره این شخصیت برجسته، فرصت فکر کردن پیدا کرده است تا باری دیگر به قهرمانان خود ببالد و وظیفه این مهم را ادبیات و کتاب بر دوش خواهد داشت. کمی بعد از شهادت حاج قاسم کتاب «این مرد پایان ندارد» منتشر شد؛ چیستی و چگونگی روند شکلگیری این اثر بهانهای بود که برای رسیدن به پاسخهای آن با سیدعلی بنیلوحی به گفتوگو بنشینیم که نتیجه آن را در ادامه میخوانید؛
**: «این مَرد پایان ندارد» اولین کتاب منتشر شده درباره حاج قاسم سلیمانی، بعد از شهادتشان است، رفتن به سمت ایشان و نوشتن از چنین شخصیتی کار سادهای بهنظر نمیرسد، چطور شد چنین جرائت و جسارتی بهخرج دادید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. با درود به پیشگاه مقدس حضرت روحالله و شهدای انقلاب اسلامی؛ یادمان نمیرود که با شهادت حاج قاسم یک غصه بزرگی روی دل یاران انقلاب اسلامی نشست چون آمریکاییها او را به نامردی زدند. در آن شرایط سخت پیام اول حضرت آقا ضمن اینکه تسلی بخش دلهای غصهدار بود یک نکتهای راهگشا هم داشت، اینکه فرمودند «با رفتن او به حول و قوهی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد» بعد بلافاصله فرمودند «انتقام سختی در انتظار جنایتکاران است» هم تکلیف را مشخص کردند که آنها که ماندهاند باید کار حسینی کنند و ادامه دهند و هم هدف را هم دشمن را مثل قبل مشخص کردند که دشمن اصلی آمریکاست.
در آن روزهای سخت که هر کس دلش میخواست یک قدمی بردارد، خدا به حقیر توفیق داد یا به قول شما یک جراتی داد که کار را شروع کنم. مخصوصاً که از همان لحظه آغاز تصمیم گرفتم کتاب برای قبل از چهلم شهید آماده توزیع شود. اول دو رکعت نماز حضرت زهرا (س) خواندم و به حضرت مادر هدیه کردم و عرض کردم: قاسم از حرم دخترتان دفاع کرد تا یک کاشی از آن کنده نشود و از ایشان خواستم توفیق دهند حقیر هم ذرهای باشم در آن اقیانوس حضور صادقانهی امت اسلام. و کار را شروع کردم. البته با نگرانی و لحظه به لحظه ترس و دعا و بالاخره این کتاب قطرهای شد در آن اقیانوس و خدا را شکر.
**: اسم کتاب اولین دریچه برای شناخت یک اثر است؛ مخصوصاً وقتی کتاب درباره یک شخصیت شهید باشد، آن هم حاج قاسم سلیمانی که هیچ ایرانی وجود ندارد که او را نشناسد، با این تعابیر شاید اگر اسم حاج قاسم روی جلد کتاب نقش بسته بود به کتاب کمک بیشتری میکرد، چرا اسم «این مَرد پایان ندارد» را برای این کتاب انتخاب کردید؟
برای انتخاب اسم کتاب دغدغه داشتم چون معتقدم بخش عمدهای از اثرگذاری فرهنگ مکتوب به طراحی جلد و نام کتاب باز میگردد. حدود ده اسم در طول بیست روزی که کار تدوین و جمعآوری طول کشید به ذهن من خطور کرد که آنها را با دوستان طرح میکردم تا اینکه یکی از دوستان فرهنگی به نام آقای حمیدرضا این اسم را و البته سه اسم را پیشنهاد کردند که «این مرد پایان ندارد» خیلی به دلم نشست و پر از مفهومهای عالی مخصوصاً برای شهید جبهه مقاومت بود. راستی راستی حاج قاسم پایان ندارد.
آن کودک حدود ۷-۸ ساله را یادمان نمیرود که جلوی دوربین صدا و سیما با یک قدرت و صلابتی، با رگهای برآمده گردن، انگار که شهید محمدحسین فهمیده بود که فریاد میزد «من قاسم سلیمانی هستم... من قاسم سلیمانی هستم»؛ کار ما حالا با آمریکاییهای وحشی که در عراق و افغانستان باعث شهادت مظلومانهی نزدیک به دو میلیون نفر شدند، تازه شروع شده است زیرا «حاج قاسم» پایان ندارد.
**: در خصوص طرح جلد این کتاب نیز انتخابهای خاص و هنرمندانه صورت گرفته است؛ جلد کاملاً قرمز کتاب با تاکید بر کلمه «پایان» آن هم بهطور ویژه، درباره این اتفاق صرفاً یک کار طراحی انجام شده یا نویسنده اعمال نظر خاصی در این زمینه داشته و با فکر چنین طرحی نهایی شده است؟
کار طراحی کتاب به برادرمان آقای مجلسی سپرده شد که کارشان درجه یک است. درمورد طرح جلد، البته ایشان شرح بهتری میدهند، اما این ملت شهیدپرور و جهان اسلام است که باید اثبات کند «پایا» است و پایان ندارد. به قول علامه طباطبایی «مجو پایان که پایانی نداری- به پایان تا رسی جانی نداری- به پایان نا رسیدن زندگانی است- سفر ما را حیات جاودانی است.»
رنگ جلد هم اول آبی بود ولی آن قطرات خون شهید، چهره کتاب را ملکوتیتر کرد. به نظر من همه چیز، نام کتاب و طراحی و نقش همه و همه در سایه یک لطف و عنایتی به نتیجه رسید.
**: مقدمه ارزشمندی که بر کتاب نوشتهاید چند نکته جالب دارد؛ شروع با روضهی امیرالمومنین علی علیهالسلام برای حضرت زهرا (س) و سپس عبارت جالب «سیدالشهدای پاسداران جبهه حق»، این دو نکته مخاطب را برای ورود به روایتهای کتاب آماده میکند. ورودی که قطعاً با روضه و معنویت همراه خواهد بود، چه شد که خواستید با این مقدمه مخاطب را به کتاب دعوت کنید؟
وقتی کتاب تمام شد، نگران مقدمه بودم و اینکه بنویسم یا ننویسم. واقعاً یک گونه ترسی از مقدمه داشتم چون آن را بسیار مهم تصور میکردم. بار دیگر توسل و این بار نماز امام حسن (ع) را از طرف ایشان به حضرت زهرا (س) هدیه کردم و قلم را برداشتم که شروع کنم که ناگهان به ذهنم خطور کرد با این مصیبت شروع کنم، بدون هیچ زمینه و فکر قبلی.
نهج البلاغه را برداشتم و گشتم و آن را پیدا کردم و یکضرب مقدمه نوشته شد. آنجا که یادی از ۲۲۰ هزار شهید انقلاب اسلامی، همت، خرازی و باکری میشود دیگر اصلا قلم حقیر نیست، لطف خداوند است. آن فراز آخر تکمیل شروع مقدمه است.
حضرت آقا بر عدالت اجتماعی خیلی تاکید دارند آنچه متاسفانه کمتر به آن توجه شده است. انگار امام علی (ع) پس از روضه و مصیبت خوانی، ما را به عدالت توجه میدهند. «ای مردم! دنیای سرای گذرا و آخرت خانه جاویدان است» همان چیزی که حضرت آقا تاکید میکنند که «محاسبهی الهی را جدی بگیرید» و حاج قاسم از همان اولین روزی که خود را مفتخر به لباس سبز سپاه کرد محاسبهی الهی را سخت و جدی گرفت. وقتی مقدمه تمام شد و خواستم تاریخ بزنم، دیدم شب شهادت حضرت زهرا (س) است.
**: اگر به متن کتاب بپردازیم یک تلفیق از خاطره، روایت شهید، آیات قرآن، نهجالبلاغه، صحیفه نور، بیانات رهبری و اشاره به خاطرات ذکر شده در کتابهای منتشر شده درخصوص شهید سلیمانی را شاهدیم که طراحی و جایگزینی خوبی را شکل داده که جالب توجه است، لزومی برای ایجاد چنین ترکیبی وجود داشت؟
یکی از مهمترین خصوصیتهای شهید سلیمانی، حکمتی بود که خداوند در بیان و کلام او قرار داده بود. خب این را کسانی که با او از نزدیک بودند دیده بودند ولی حالا با شهادت او پخش سخنرانی شهید از صدا و سیما، جلوهای بهشتی و الهی به خود گرفته بود و کلام حاج قاسم معجزه میکند.
«این مرد پایان ندارد» حاج قاسم از زبان و بیان خودش است
من تلاشم براین بود که ساختار اصلی کتاب برگفتمان شهید که متکی بر گفتمان انقلاب اسلامی است متکی باشد. یعنی حاج قاسم را از زبان و بیان خودش بشناسیم. این را اصل قرار دادم و البته با توجه به کمی وقت با تعدادی از فرماندهان دوران دفاع مقدس هم صحبت کردم و خاطراتی از زبان آنها اضافه کردم ولی تلاش کردم از گفتمان حاج قاسم که مرتب آنها را در آن ده بیست روز صدا و سیما پخش میکرد دور نشوم.
البته بسیار مفتخر با یکی دو سطر و حساب شده، مطالب را به هم پیوند دادم که یک ساختار قابل قبول در کتاب ایجاد شده باشد. کتاب را با خاطره حاج قاسم در مورد «حاج یونس زنگیآبادی» به انتها رساندم چون احساس میکردم او دوست دارد از یارانش گفته شود تا بیشتر از خودش. دفاع مقدس میعادگاه امثال حاج قاسم بود، اینگونه بود که حاج قاسم عصاره و تبلور خون ۲۲۰ هزار شهید شد.
**: با اینکه مطالب ارائه شده برای مخاطب عام خیلی جذاب و جالب است اما شاید برای کسانی که تخصصی ادبیات و خاطرات دفاع مقدس را دنبال میکنند، این کتاب خاطرهی منتشر نشدهای نداشته باشد، شما از این منظر به تولید کتاب توجه کرده بودید؟ یعنی با علم بهاینکه این خاطرات از حاج قاسم در کتابها و منابع دیگر ذکر شده است، چطور روایت و انتشار آنها را ضروری میدانستید؟
اگر برای حاج قاسم صد کتاب نوشته شود هیچ کدام طعم و عطر سخنرانیها و گفتمان خودش را ندارد، میشود تحلیل سیاسی کرد و به آن شاخ و برگ داد اما هرچه بیشتر میشود از حاجقاسم دورتر میشود. البته همانطور که عرض کردم به فراخور زمان و کمی وقت خاطراتی برای اولین بار نوشته شده است که دیگران با فرصتی بیشتر آنها را تکمیل و بهتر خواهند کرد.
«این مرد پایان ندارد» مقدمهای کوتاه بر مسیری طولانی
«این مرد پایان ندارد» میتواند مقدمهای کوتاه بر مسیری طولانی جهت شناخت سید سیدالشهدای جبهه مقاومت باشد. البته کتاب مزین به سخنان بسیار مهم و کم نظیر حضرت رهبری در مورد شهید است که برای اولین بار در کتابی توفیق چاپ یافته است و اضافه کنید به آنها، سخنان سید حسن نصرالله و روایت جنگ ۳۳ روزه را که همه برای اولین بار در فرهنگ مکتوب شکل گرفته است.
**: نکته جذاب دیگر کتابتان، استفاده از تصاویری از حاج قاسم سلیمانی از دوران دفاع مقدس تا جبهه مقاومت و حتی دیدارهای با رهبر معظم انقلاب اسلامی است. برخی از تصاویر بااینکه در رسانههای مختلف دیده شدهاند اما برای مخاطب جذاب است؛ حجم زیاد استفاده از تصاویر و طراحی زیبای آنها به جذابیت کتاب کمک کرده است اما این سوال نیز بهوجود میآید که شاید این تصاویر برای کمک به کمبود متن بهکار گرفته شده باشند، نظر خودتان چیست؟
این کتاب معجونی از متن و تصویر است
وقتی کتاب آماده طراحی شد با یک دردسری حدود ۷۰ صفحه آن حذف شد که هر کدام برای خودش یک قشنگی و اثرگذاری خاصی داشت و ما نمیخواستیم کتاب حجیم شود. اثر گذاری تصاویر هم بعضاً به خاطر این است که همراه با خاطره یا بیان شهید و یا پیامهای بسیار مهم رهبر معظم انقلاب امام خامنهای، آمده است. در هر صورت این کتاب معجونی از متن و تصویر است و بسته به حال و هوای مخاطب میتواند اثرگذار باشد.
**: جایی در کتاب به آشنایتان با حاج قاسم سلیمانی در جریان حضورشان در لشکر امام حسین (ع) اشاره میکنید که نشان میدهد شما از دوران دفاع مقدس از نزدیک ایشان را میشناختید، فکر میکنید چه وجوهی از زندگی ایشان قابل روایت است و این کتاب چهاندازه توانسته حق مطلب را درباره ایشان ادا کند؟
اولین آشنایی از نزدیک ما با ایشان قبل از شروع عملیات فتح المبین بود که مامور تشکیل تیپ ثارالله شدند. ما در دوکوهه بودیم و پادگان در اختیار لشکر امام حسین (ع) بود، آنجا به ما ابلاغ کردند که ساختمان مورد نیاز را به بچههای کرمان بدهیم تا تیپ تشکیل بگیرد و سلاح و مهمات و کلیه لوازم نظامی را هم ما در حد چند گردان تحویلشان دادیم. این اولین آشنایی بود و بعدها مخصوصاً ارتباط فرماندهان اصلی دفاع مقدس با ایشان زیادتر شد.
همانطور که عرض کردم این کتاب مقدمهای است و ذرهای از مسیر عبور برای شناخت «شهید جبهه مقاومت». مهمترین مطلبی که از ایشان باید در مورد اتصال آن دوره به دهه چهارم مورد توجه باشد _خیلی از ابعاد معنوی_ این مسئله است که ایشان توانست تجربههای دوران دفاع مقدس را که در یک کلام جنگ انقلابی و بسیجی در مقابل جنگ کلاسیک است مورد استفاده قرار دهد و با آن تجربه داعش را به دنبال آن اتاقهای جنگ نظامیان دشمن را به شکست وادارد.
سلیمانی راهبرد انقلاب اسلامی را بهپیروزی رساند
در مقدمه گفتهایم که او توانست راهبرد انقلاب اسلامی ایران را در مقابل خطر داعشهای آمریکایی را در قالب تاکتیک منطقی و حسابشده به پیروزی برساند. این مهمترین فهم هر فرمانده دوران دفاع مقدس از اثرگذاری شهید حاج قاسم سلیمانی است.
**: بهنظرتان از نظر سلوک، نویسندهای که قصد نوشتن از شهدا و بهخصوص شخصیتی همانند حاج قاسم سلیمانی را داشته باشد باید به چه نکاتی توجه داشته باشد و خودتان در این زمینه چه نکاتی را رعایت کردهاید و میکنید؟
به ما فرمودهاند که «کونوا دُعاةَ الناسِ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم» باید اینگونه باشیم تا کلام ما اثرگذار باشد. ما دستمان از لحاظ آنچه باید باشیم خالی است و اگر کتاب اثرگذاری داشته باشد به خاطر لطف خداوند و کلام و سخن شهید است که حضرت آقا فرمودند «زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان کمتر از شهادت نیست» و انشاءالله این تلاشها که توسط بسیاری از جوانان گروههای جهادی تقویت میشود و شکل میگیرد مورد رضایت خداوند و باقیات صالحاتی برای همه باشد.
**: دوری از بزرگنمایی و بزرگگویی درباره شهدای دوران دفاع مقدس یکی از مطالبات جدی رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده که بارها مورد تاکید شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی نیز بوده است، برای مصونیت از این اتفاق چه باید کرد و چگونه میشود از آفت چنین اتفاقی دور ماند؟
فرماندهان جنگ کمتر از رهبری کتاب دفاع مقدس میخوانند
درست است، تحریف زیاد میشود، بزرگنمایی زیاد میشود. یکی از آفتهای این است که فرماندهان اصلی جنگ، ماندههای از راه مثلاً آن ۱۰۰ - ۱۵۰نفر باقیماندهی دفاع مقدس کتاب بخوانند، با اینکه آنها وقت بیشتری نسبت به حضرت آقا برای مطالعه دارند ولی کمتر از ایشان کتابهای مربوط به دفاع مقدس را مطالعه میکنند.
البته این یک آفت میشود باید جلوی آن را گرفت چون تبدیل به اپیدمی میشود. حالا این کتاب یک ویژگی خوبی که دارد که این است که بر اساس گفتمان حاجقاسم طرحریزی شده است و ریشه و اساس آن سخنان رهبری است. از اینروی دارای هیچگونه بزرگنمایی نیست. به طور کلی اگر آنها که در عرصه نبرد بودهاند از فرماندهان دسته تا گردان و بالاتر، خاطرات خودشان را صادقانه بنویسند این بهترین منبع است. آنجا که خاطرات دست به دست میشود و یک نویسنده نسل چهارمی پیاز داغ یک صحنه را زیاد میکند، این میشود تحریف. این تحریف را کسی مانند همان فرمانده دفاع مقدس در هر ردهای که باشد خوب میفهمد و میتواند جلوی آن را بگیرد.
**: چاپ نخست کتاب «این مَرد پایان ندارد» با تیراژ سههزار نسخه وارد بازار شده است، استقبال از کتاب چگونه بوده و بازخوردی از طرف مخاطبین نسبت به این کتاب دریافت کردهاید؟
الحمدالله کتاب طی ۲۰ روز به چاپ دوازدهم رسید. فکر کنم اثرگذاری خوبی داشته است ولی خیلی زود در دوران کرونا که همه چیز به رکود رسید، پخش کتابهای مختلف هم بی نصیب نماند و البته شاید در همین سال دهها کتاب برای شهید سلیمانی چاپ شده که هرکدام اثرگذاری خودش را خواهد داشت.
**: صحبت پایانی شما درباره کتاب، ادبیات دفاع مقدس و حاج قاسم سلیمانی که به تعبیر زیبای خودتان «سیدالشهدای پاسداران جبهه حق» است را بفرمائید.
فکر کنم بهترین سخن پایانی کلام حضرت آقا در مورد این موضوع مهم که حاجقاسم یک تفکر و اندیشه است و ما باید دور از احساسات و با دشمن شناسی دقیق راه را ادامه دهیم. من ضمن تشکر از شما و دوستانتان سخن را با دو فراز به اتمام میرسانم؛ اول سخنان رهبری معظم روحیلهالفدا، مورد حاجقاسم که فرمودند: «ما به حاج قاسم سلیمانی شهید عزیز، و به ابومهندس شهید عزیز، به چشم یک فرد نگاه نکنیم، به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درسآموز، با این نگاه کنیم، آن وقت اهمیت این قضیه روشن خواهد شد. قدر و قیمت این قضیه روشن خواهد شد.
حالا شهید «قاسم سلیمانی» پرچمدار و علمدار حماسهای است که امام روح الله رحمت الله علیه از سال ۱۳۴۲ و بر پایه اخلاص شروع فرمودند و امید است ما را به ظهور منجی متصل کند. آن کسی آخر و عاقبت به خیر میشود که خوب چشمان خود را باز کند، از شر شیطان به خدا پناه ببرد، گذشته سخت و ۴۰ ساله انقلاب اسلامی را با همه فراز و فرودها خوب بنگرد و این نصیحت حکیمانه شهید قاسم سلیمانی را لحظه به لحظه در ذهن خود مرور کند که به ما و به همه دوستداران حقیقت یادآوری کرد که: «یکی از شئون عاقبت بخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله، والله، والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است»