به گزارش مشرق، «ابوذر گوهری مقدم»، عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) و کارشناس مسایل آمریکا یادداشتی در «سیاست پارسی» درباره کارشکنی ظالمانه آمریکا در ممانعت از برداشتن تحریم های ایران حتی در دروران کرونایی نوشته است.
متن این یادداشت را در ادامه بخوانید:
با آغاز شیوع کرونا در ایران، مقامات جمهوری اسلامی و مقامات بسیاری از کشورهای دنیا سعی کردند با طرح الزامات پزشکی در بحران کرونا بحث تحریمها را مطرح کردند تا در خصوص بخشهایی از تحریم معافیتهایی به ایران داده شود. نکته قابل توجه رویکرد آمریکاییان به مساله وقوع و منتشر شدن کرونا در ایران است. آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران سیاستی یکپارچه در پیش گرفته است و در سالهای گذشته این سیاست تغییری راهبردی نداشت و چه از زمان اوباما و چه در دوران ترامپ که شاهد تشدید آن هستیم، تغییری در اصلی این سیاست پیش نیامده و همواره سلاح آمریکا در این مقابله، تحریمها بوده و به هیچ وجه به این ابزار اجازه کند شدن و یا فضای تنفسی داده نشده است.
سیاست اصلی آمریکا ایجاد تحریم و اعمال فشار بر ایران است و در این راستا وقوع دو اتفاق دنبال میشود. یا جمهوری اسلامی ایران تغییر رفتار خواهد داد و در چهارچوب سیاستهای آمریکا وارد مذاکره میشود و امتیازات مورد نظر آمریکاییان را به این کشور میدهد. حالت دوم این است که در نتیجه فشارهای تحریمی در حوزه اقتصادی تضعیف میشود و نارضایتی عمومی داخلی موجب فروپاشی نظام جمهوری اسلامی میشود.
آمریکاییها با تحریم این بازی دو سر برد را برای مقابله با کشورمان طراحی کردهاند. اگر این مبنا را به عنوان اراده کلی آمریکا در سیاست خارجی این کشور نسبت به ایران بپذیریم در مورد کرونا نباید انتظار داشت این کشور کوتاه بیاید. رفتار آمریکاییها در دو سه ماه اخیر به خوبی بیانگر این مطلب است. مقامات سیاسی آمریکا ضمن اینکه اصرار دارند بر موضع بشردوستانه خود تاکید کنند اما ذرهای از حرف خود کوتاه نیامده اند و در زمان شیوع این بیماری همچنان تحریمهای جدیدی وضع کردند.
آمریکا در مورد انتشار ویروس کرونا در ایران ارزیابی مشخصی دارند و چند نکته مد نظر آنها قرار دارد. آمریکا کرونا را فرصتی برای افزایش فشار بر ایران میدانند و عقیده دارند آنچه تحریمها بر علیه ایران نکرد کرونا در حال انجام همان است و بر این مبنا نباید فشار تحریم از روی ایران برداشته شود. آنها بنا دارند این روایت را در ایران جا بیندازند که نزدیکی راهبردی کشورمان به چین عامل گسترش ویروس کرونا در کشور است و در داخل کشور فضایی تبلیغاتی به راه انداختهاند که توجه به برخی مسائل ایدئولوژیک و نزدیکی به چین را عامل انتشار این ویروس در ایران معرفی میکند.
همچنین مساله مذهب و ارتباط آن با سلامتی مردم را در داخل دنبال میکنند و مردم را بر علیه سیاستهای دولت تحریک میکنند. آمریکا دولت و نوع مواجهه آنها با کرونا را غلط میداند و سعی دارد دولت را در راستای سرکوب شفافیت معرفی کند تا ایرانیان خود را قربانی این بی کفایتی بدانند. در مجموع این فشار اقتصادی چالشی جدی برای جمهوری اسلامی ایجاد میکند و موجب بی اعتمادی مردم به نظام سیاسی کشور میشود و ایران را مجبور میکند تا برای کاهش این فشار به سمت مذاکره با آمریکا برود.
آمریکاییها عقیده دارند نباید به اقتصادی که در حال فروپاشی است کمکی کرد از این رو با پرداخت وام به ایران مخالفت کردند در مجموع به لحاظ فضای تبلیغاتی همواره بر این نکته تاکید دارند که تحریمها شامل تحریمهای غذایی و دارویی نمیشود و بر این نکته تاکید دارند و به تعبیر آنها درخواست کمک مالی ایران مزورانه است و دولت ایران قصد دارد پولهای دریافتی را در مسیری غیر از مبارزه و پیشگیری از کرونا صرف کند. از این رو پیشبینی میشود اقدامات بینالمللی و معافیتهای احتمالی بسیار ضعیف و با فاصله زمانی طولانی و دیر هنگام و با هزینههایی سنگین باشد که عملاً فاقد کارآمدی بوده و نیاز کشور را رفع نخواهد کرد. اما در حقیقت فشارهای آمریکا بر ملت ایران وارد میشود و نتیجه این رفتار بازی با جان و سرنوشت میلیونها ایرانی است.
به همین دلیل به نظر میرسد این مساله باید به لحاظ سیاسی و از طریق سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری سازمان ملل و با استفاده از دیپلماسی دو جانبه و چندجانبه پیگیری شود و فشارهای سیاسی همچنان حفظ شود، اما در خصوص اثرگذاری این سیاستها چشم انداز مثبتی دیده نمیشود و ظرفیت بین المللی و جنبشهای عدم تعهد و همچنین ثبت این جنایات باید به شکلی جدی مطالبه شود تا شاید این فشارها در جهت تغییر رفتار دولت ترامپ مؤثر واقع شود.