به گزارش مشرق، نوشتار حاضر تلاش میکند ضمن بررسی محتوای احتمالی گفتوگوهای راهبردی بغداد و واشنگتن در ژوئن آینده، چالشهای این گفتوگو و تأثیر نخستوزیری احتمالی مصطفی الکاظمی بر آن را بررسی کند.
اندیشکده راهبردی تبیین- در حالی که بیماری کرونا هنوز در جهان جولان میدهد و قیمتهای نفت هر مسئلهای را در آینده به ویژه برای کشورهای صادرکننده نفت ازجمله عراق، در هالهای از ابهام قرار داده است، در پنجم آوریل سال جاری دفتر رسانهای نخستوزیر عراق با اشاره به دیدار «عادل عبدالمهدی» و «متیو تولر»، سفیر آمریکا در بغداد از توافق طرفین برای آغاز گفتوگوهای راهبردی میان عراق و آمریکا خبر داد.
بیشتر بخوانید:
دو روز بعد، «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که موضوعات مهمی در این گفتوگوها که در ژوئن آینده آغاز خواهد شد مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. در این بین، برهم صالح رئیسجمهور عراق و مصطفی الکاظمی مأمور تشکیل کابینه آینده نیز این مذاکرات را مهم و جدی خواندند. در واقع پرسشی که میتوان در این زمینه مطرح کرد این است که شرایط محلی، منطقهای و جهانی و همچنین شرایط دو کشور عراق و آمریکا تا چه حد میتواند برای شکلگیری یک معاهده راهبردی بلندمدت آمادگی داشته باشد؟
تروریسم، امنیت ملی آمریکا و آینده عراق
بقایای داعش و ناآرامیهای منطقهای از سوی پژوهشگران مؤسسه رند دو عاملی هستند که در منطقه امنیت ملی آمریکا را با تهدید مواجه میکنند[۱]. از همینرو نیروهای آمریکایی پس از بیرون رفتن نیروهای داعش از مناطق مسکونی و شهری در پایگاههایی به صورت مشترک با نیروهای عراقی مستقر شدند، مسئلهای که بعد از مورد هدف قرار گرفتن شهید قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس از سوی پارلمان عراق مورد تجدید نظر قرار گرفت. پارلمان عراق با استناد به اظهار نظر نخستوزیر عراق مبنی بر پیروزی رسمی بر داعش، خواستار خارج شدن نیروهای آمریکایی از خاک خود شدند، اما به نظر میرسد آمریکاییها به این سادگی قصد خروج از عراق را ندارند. از همینرو به این تهدید، با دید فرصت مینگرند و برآنند تا با پایان دادن به حضور خود مبنی بر درخواست نخستوزیر وقت عراق برای جلوگیری از تهدیدات داعش، توافقنامه دیگری با عراق منعقد سازند.
به صورت کلی پژوهشگرانِ مؤسسه رند در پژوهشی در سال ۲۰۱۸، تروریسم را عنصری ثابت تلقی میکنند که باید با سه سناریوی متفاوت، با آن مبارزه کرد. یکی از این راهها، مقابله دائم با تروریسم از طریق ایجاد توافقاتی با کشورهای منطقه و گرفتن حق دستیابی و ایجاد و تمرکز مستمر و فزاینده بر اطلاعات در عراق و سوریه و حملههای هوایی و هدف قرار دادن مسؤلان بلندپایه گروههای دشمن است[۲]؛ روشی که اخیراً بیش از پیش به چشم میخورد.
یکی دیگر از سناریوهایی که از سوی مؤسسه رند پیشنهاد میشود، ایجاد و بازسازی دولتهای ملیِ متمرکز و قدرتمند در منطقه برای ایجاد ثبات و امنیت و در نهایت جلوگیری از مورد تهدید قرار گرفتن مصالح آمریکا در این کشورهاست[۳]؛ در این سناریو، این دولتهای ملی نباید به گونهای باشند که گرههای موجود برابر حضور آمریکا را پیچیدهتر سازند، بلکه بنا بر پیشنهاد رند باید بتوانند با مقابله با تهدیدات، در واقع نقش حمایتکننده از مصالح ایالات متحده را نیز بازی کنند[۴].
شکلگیری دولتهایی مشروع، کارآمد و مورد رضایت مردم به ویژه در عرصه اقتصادی در عراق و سوریه سناریوی سومی است که از سوی مؤسسه رند پیشنهاد میشود[۵]. در این سناریو، خواستگاههای تروریسم نه به صورت مستقیم بلکه به صورت غیر مستقیم خشکانده میشوند. در واقع رند، سناریوی نخست را راه حل کوتاهمدت و سناریوهای دوم و سوم را سناریوهایی بلند مدت برای از بین بردن تروریسم و مقابله با تهدید مصالح آمریکا در منطقه تلقی میکند[۶]. در این بین دولت ملی متمرکز و قدرتمند و مشروع و کارآمدی که در پژوهش مؤسسه رند از آن سخن گفته میشود باید به آمریکا به عنوان همپیمانی قدرتمند و اساسی نگاه کند. مانند چنین مسائلی در پژوهشی که در سال ۲۰۱۸ زیر نظر رایان کروکر سفیر سابق آمریکا در عراق صورت پذیرفته نیز دیده میشود[۷]. در این پژوهش حمایت بیش از پیش آمریکا از یک دولت قدرتمند در عراق به مثابه راهی برای کم کردن نفوذ ایران به عنوان یک هدف راهبردی برای آمریکا تلقی شده است.[۸]
سناریوی کوتاه مدت در برابر سناریوی بلند مدت یا قدرت هوشمند؟
با توجه به پژوهش مؤسسه رند و گزارش گروه آینده عراق به رهبری رایان کروکر به نظر میرسد راهبرد جدید آمریکا در عراق، بازسازی دولت ملی قدرتمند و مشروع و کارآمدی است که به جای ایجاد مانع در برابر مطالبات آمریکا، واشنگتن را به عنوان همپیمانی راهبردی تلقی کند. به نظر میرسد این راهبرد بلندمدت ایالات متحده در عراق مورد نظر مذاکرهکنندگان آمریکایی در ژوئن آینده خواهد بود؛ راه حلی که بیش از هر چیز نیازمند فعالسازی قدرت نرم نزدیک به ایالات متحده است؛ قدرتی که بیشک در یکی دو سال اخیر کار خود را با وجود برخی عقبنشینیها به نفع قدرت سخت همچون عملیات ترور شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس[۹] انجام داده است. اما راه حلهای اطلاعاتی و استفاده از پهپادهای نقطهزن را باید کوتاهمدت قلمداد کرد. در واقع واکنش نه چندان محکم پارلمان عراق به آمریکا را میتوان، واکنشی برابرِ راهبرد کوتاهمدت آمریکا در عراق تلقی کرد، واکنشی که چهبسا خود نیز به راه حلی کوتاهمدت و با بردی نه چندان قدرتمند تبدیل شود.
پس به نظر میرسد آنچه در ژوئن آینده روی میز مذاکره آمریکا و عراق قرار میگیرد، میتواند بر اساس مطالبه پارلمان عراق، گونهای محدود شدن حضور فیزیکی نیروهای آمریکایی باشد که به قدرت نرم و مشروعیت طولانیمدت رابطه آمریکا و عراق لطمه زده است تا از طرفی استقلال و قدرت نخستوزیر نزدیک به سیاستهای آمریکا را به عنوان راهبرد بلندمدت واشنگتن در عراق نیز تثبیت کند؛ اما در عین حال به نظر میرسد دسترسیهای اطلاعاتی و مجوزهای مختلفی از جمله حضور پهپادهای اطلاعاتی-امنیتی MQ-9 Reaper نیز یکی از دستور کارهای مذاکرات راهبردی آینده بغداد-واشنگتن قرار گیرد.
مصطفی الکاظمی و سیاست خارجی؛ ایران و آمریکا
در صورتی که مصطفی الکاظمی به عنوان نخستوزیر عراق انتخاب شود و در این منصب باقی بماند، مرحله جدیدی در عراق آغاز خواهد شد که با دوره جدید سیاستورزی آمریکا در عراق نیز منطبق خواهد بود. درواقع روی کار آمدن الزرفی یا الکاظمی را میتوان تنومندشدن بذری تلقی کرد که آمریکا از سال ۲۰۰۳ در خاک عراق نشاند، نیروهایی که هریک به شیوه خود و پس از بیش از یک دهه و نیم حضور آمریکاییها در عراق به عنوان نسل دوم سیاستمداران عراقی محسوب میشوند[۱۰]؛ افرادی که بیش از سایرین، منطق سیاستورزی آمریکایی را فهم میکنند.
رویکرد مصطفی الکاظمی را میتوان در مقالات فراوانی که پیش از ریاستش بر دستگاه مخابرات عراق در المانیتور به نگارش درآورده، بررسی کرد. البته الکاظمی این مقالات را در دوره زمانی چند ساله پیش از ۲۰۱۶ یعنی پیش از ریاستش بر دستگاه اطلاعاتی عراق نوشته و پرسش اساسی میتواند این باشد که چقدر میتوان گفت که رویکردهای الکاظمی در این مقالات همان نگاههای امروز اوست؟ شاید یک راه برای رسیدن به پاسخی برای این پرسش، میتواند این باشد که میزان باورمندی الکاظمی به مطالب مقالاتش در المانیتور به صورت اجمالی با سخنان امروز وی مقایسه شود.
الکاظمی در دوره ریاستش بر دستگاه اطلاعاتی، بیشتر وقت خود را در تقابل با داعش گذرانده است، مسئلهای که باعث شده او به هر حال با همپیمان راهبردی دیگر عراق یعنی ایران همکاریهایی داشته باشد. به نظر میرسد الکاظمیِ مخابرات(سازمان اطلاعات عراق) و الکاظمیِ امروز، نسبت به الکاظمیِ المانیتور نزدیکی بیشتری به ایران میتواند داشته باشد. از طرفی الکاظمیِ ژورنالیست، سخت منتقد سیستم سهدهی موسوم به «المحاصصه» محسوب میشود[۱۱]؛ این در حالی است که اخبار واصله در روزهای پیش از اعلام هیئت وزیران عراق (در زمان نگارش این مقاله) نشان از این دارد که او نیز تا حدی به دام محاصصه افتاده است،[۱۲] هرچند باز اخبار واصله (تا ساعت نگارش این سطور) نشان میدهند الکاظمی در انتخاب وزرای امنیتیِ دفاع و کشور به دور از فرآیند «محاصصه» که در مقالهای در سال ۲۰۱۵ بر آن تأکید میکند،[۱۳] همچنان در برابر گروهها و احزاب مقاومت میکند.[۱۴] در هر صورت به نظر می رسد رویکرد کلی الکاظمی در المانیتور در این چند سال به ویژه نگاه راهبردیاش به روابط عراق با دیگر کشورها نمیتواند دستخوش تغییرات اساسی شده باشد. از همینرو این مقالات منبع خوبی برای فهم نگاه الکاظمی نسبت سیاست در عراق تلقی شود.
الکاظمی در این مقالات خود تجدید نظر در روابط عراق با آمریکا را امری ضروری تلقی میکند،[۱۵] هرچند از نظر وی آمریکا در هر صورت همپیمانی راهبردی برای عراق تلقی میشود.[۱۶] الکاظمی معتقد است آمریکا که قرار بود از رهگذر توافقنامه استراتژیک سال ۲۰۰۸ از اشغالگر به یک شریک راهبردی برای عراق تبدیل شود، در این کار موفق نبوده است، چرا که نگاه آمریکا از ابتدا به عراق به مثابه پایگاهی بود جهت هدف قرار دادن آنچه بوش در آن روزها محور شرارت میخواند.[۱۷] الکاظمی خواستار شکلگیری عراقی قدرتمند و عاری از نفوذ بیگانه است که بتواند از موضع قدرت با آمریکا شراکتی راهبردی برقرار سازد؛ شراکتی که هرگاه کمرنگ شده از نظر الکاظمی راه را برای نفوذ ایران باز کرده است.[۱۸] در هر صورت الکاظمی پیش از هر چیزی خواستار شکلگیری عراقی قدرتمند است که بی شک بخشی از این قدرت از نگاه وی به کمک آمریکا تأمین خواهد شد. الکاظمی در مقالات خود نگاهی نهچندان خوشبین به سیاستهای ایران در عراق دارد و در چندین مقاله خواستار ایجاد رابطهای دو سویه و متوازن و به دور از محورهای سیاسی با ایران میشود،[۱۹] هرچند قرار گرفتن در کنار آمریکا را به گونهای قرار گرفتن در یک محور سیاسی دیگر تلقی نمیکند. [۲۰]
مصطفی الکاظمی در یکی دو مقاله، ضمن انتقاد از سیاستهای عربستان سعودی و کشورها عربی از سال ۲۰۰۳ و اشاره به نگرانیهای آنها نسبت به عراقی که به دامان ایران افتاده، خواستار ایجاد روابط قوی با عربستان سعودی جهت ایجاد موازنه با ایران میشود.[۲۱]
مصطفی الکاظمی همچنین در اظهار نظری مهم معتقد است که این کشورهای خارجی از جمله ایران و یا ترکیه و یا عربستان و یا قطر نیستند که به طور مستقیم خواستار نفوذ در عراق باشند، بلکه این سیاستمداران برآمده از نظام محاصصه هستند که در رقابت با همآوردان داخلی خود پس از هر انتخابات، وضع را به جایی میرسانند که مجبور شوند از کشورهای منطقه برای دخالت کمک گرفته و باعث نفوذ کشورهای دیگر در عراق شوند.[۲۲] به نظر میرسد این اظهار نظر نیز در نهایت، به شکلگیری عراقی قدرتمند و متمرکز و به دور از نظام «محاصصه» و به دور از نفوذ کشورهای خارجی نظر دارد.
در واقع به نظر می رسد الکاظمی در سیاست خارجیای که در المانیتور مطرح میکند، طرفدار شکلگیری گونهای توازن در عراق بین کشورهای منطقهای برای کم کردن نفوذ ایران و شکلگیری عراقی قدرتمند است. جالب است که الکاظمی در نسبت آمریکا با عراق به یک رابطه متوازن باور ندارد، و بیشک وی آمریکا را مهمترین همپیمان راهبردی عراق تلقی میکند. این مسئله را میتوان در نگاه بدبینانهاش در برخوردی که با روسیه میکند، دریافت.[۲۳]
امروز و با ظهور غول چین و رد پای این کشور در عراق به نظر میرسد الکاظمی با توجه به اظهاراتی که تاکنون از وی دیده شده، بیش از آنکه به محور روسیه، چین و حتی ترکیه و قطر نزدیک باشد، به محور آمریکا، عربستان سعودی و امارات نزدیک است. نزدیکی بیشتر الکاظمی به امارات و دوری نسبیاش از قطر را میتوان حتی در مقالات المانیتور احساس کرد و استقبال امارات از انتخاب الکاظمی به عنوان نخستوزیر عراق در روزهای اخیر و عدم واکنش قطر نسبت به این موضوع خود میتواند نشانهای باشد بر این موضوع.[۲۴]
گفتوگوهای راهبردی و چند نکته
با توجه به آنچه گفته شد، به نظر می رسد رویکرد الکاظمی به سیاستهای بلندمدت آمریکا نسبت به عراق نزدیکی بسیاری دارد؛ عراقی قدرتمند و متمرکز و مشروع و کارآمد و البته عراقی که آمریکا را به عنوان همپیمان شماره یک خود بپذیرد. در این بین شاید الکاظمی گزینه خوبی برای آمریکاییها با هدف جلوگیری از نفوذ چین در عراق باشد؛ مسئلهای که چندی است به صورت جدی مطرح شده است. اما این همه ماجرا نیست. در واقع مسائل مختلفی وجود دارد که احتمالا به دلیل وجود آنها آمریکا نخواهد توانست «طرح مارشال» دیگری و اینبار برای عراق تهیه کند.
نکته نخست این است که آمریکا با طرح مارشال پس از جنگ جهانی دوم، توانست خود را به قدرت برتر جهان تبدیل کند، این در حالی است که امروزه و در سایه بحران کرونا و بحران قیمت نفت بسیاری از تحلیلگران نسبت به ادامه سلطه آمریکا بر جهان اظهار تردید میکنند، در واقع به نظر میرسد، این آمریکاییها هستند که از مذاکرات ژوئن راه نجاتی برای خود جستوجو می کنند، نه عراق.
نکته دوم اینکه برخی برآنند که هدف مذاکرات ژوئن، شکلگیری یک موفقیت برای ترامپ، پیش از انتخابات آمریکا است. در واقع پرسش این است که چقدر میتوان در وضعیت کنونی آمریکا در دوره ترامپ و شیوع بیماری کرونا به مذاکراتی جدی برای رسیدن به یک توافقنامه همهجانبه و مستحکم امید بست؟
سوم اینکه به نظر میرسد عراق نیز امروز در وضعیت با ثباتی قرار ندارد تا بتواند در فضایی آرام توافقنامهای بلندمدت با یک قدرت جهانی ببندد. الکاظمی به گفته خود، نخستوزیر دوره بحران است. نخستوزیر موقتی که وظیفه اصلیاش برگزاری انتخابات زودهنگام و هموار ساختن شکلگیری یک قانون انتخابات جدید است. در چنین وضعیتی که به نظر میرسد عراق در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد، واقعا چگونه میتوان به یک توافقنامه بلندمدت امید داشت. توافقنامهای که نهایتاً باید در پارلمانی تصویب شود که قرار است سازوکارهای انتخابش زیر و رو شود، که اگر نشود وضع بهتر نخواهد شد که بدتر نیز خواهد شد.
نکته چهارم اینکه توافقنامهای که قرار است بین آمریکا و عراق امضا شود بر مبنای نفت بشکهای چند دلار خواهد بود؟ بیشک یکی از راههای کمک آمریکا به همپیمانان خود، ایجاد توازن در قیمت نفت و قیمت برابری دلار است. حال که آمریکا خود نسبت به قیمت نفت مسئله دارد، چگونه میخواهد آیندهای برای عراق تضمین کند؟
پنجم اینکه مصطفی الکاظمی در هر صورت فردی حزبی نیست و احمد الچلبی یکی از کسانی است که مصطلفی الکاظمی با همراهی وی در ۲۰۰۳ به عراق آمد. این در حالی است که احمد الچلبی یکی از کهنهکارترین سیاستمداران عراقی چگونه در جهت شکل دادن بیت شیعی تلاش کرد و تا حد زیادی خود را از برخی نهادهای آمریکا مانند سیا دور کرد و به همان نسبت به ایران نزدیک شد. پس در هر صورت دور از ذهن نیست که مصطفی الکاظمی چرخش گفتمانی معنیداری در دوره نخستوزیری خود داشته باشد. هرچند چنین چیزی را به سختی میتوان برای کسی مانند عدنان الزرفی متصور بود.
نکته ششم این است که دوره حاضر بیش از آنکه دوره روندهای ثابت باشد، دوره «وایلد کارت»ها و حوادث غیر قابل پیشبینی است. با توجه به این موضوع، پرسش این است که چقدر میتوان در فضای مبهم و متزلزل کنونی از یک دوره مذاکرات نفسگیر و ماراتنی بین آمریکا و عراق سخن گفت؟
نتیجهگیری
آنچنان که در سطور بالا مورد اشاره قرار گرفت، آمریکاییها به این سادگی قصد خروج از عراق را ندارند؛ از همینرو به درخواست پارلمان عراق برای خروج از این کشور، با دید فرصت مینگرند و برآنند تا با پایان دادن به حضور خود برای جلوگیری از تهدیدات داعش، توافقنامه دیگری با عراق منعقد سازند. در این میان اگرچه نخستوزیری مصطفی الکاظمی فرصتی برای انقعاد این توافقنامه است، اما چالشها و پرسشهای مهمی نیز در این مسیر وجود دارد که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفت.
منابع و پی نوشت ها
[۱] Ben Connable, Natasha Lander, Kimberly Jackson, Beating the Islamic State ,Selecting a New Strategy for Iraq and Syria, px, https://www.rand.org/pubs/research_reports/RR1562.html
[۲] Ibid,pxii
[۳] Ibid.
[۴] Ibid.
[۵] Ibid.
[۶] Ibid, pxiii
[۷] رایان کروکر، نسیبه یونس، تقریر مجموعه عمل مستقبل العراق،تحقیق استقرار طویل المدی لضمان هزیمه داعش، مرکز رفیق الحریری للشرق الاوسط، ۲۰۱۸، ص۲٫
[۸] همان.
[۹] Bamo Nouri, In Iraq, Soleimani assassination complicates soft power battle between US and Iran, January 16, 2020 ,https://theconversation.com/in-iraq-soleimani-assassination-complicates-soft-power-battle-between-us-and-iran-129733
[۱۰] محمد عبد الجبار الشبوط، الجیل الثانی، شبکه النبأ المعلوماتیه، الأحد ۲۰ نیسان
۲۰۲۰، https://annabaa.org/arabic/authorsarticles/22934
[۱۱] Mustafa al-Kadhimi,Overhauling Iraq’s intelligence services,Jun 15, 2015, https://www.al-monitor.com/pulse/originals/2015/06/iraq-security-intelligence-services-quota-terrorists.ac.html
[۱۲] https://www.alhurra.com/iraq/2020/04/23/أسماء-یصعب-تمریرها-تحالف-الصدر-غیر-راضٍ-ترشیحات-الکاظمی
[۱۳] Mustafa al-Kadhimi,Overhauling Iraq’s intelligence services,Jun 15, 2015
[۱۴] https://www.awla.news/المسعودی-الکاظمی-یحتکر-وزارتی-الداخل/
[۱۵] Mustafa al-Kadhimi,US-Iraqi relations need a reset, Oct 2, 2015, https://www.al-monitor.com/pulse/originals/2015/10/iraq-us-relations-strategic-partnership.ac.html
[۱۶] Mustafa al-Kadhimi,Can Iraq meet US, Russia halfway?,Oct 21, 2015, https://www.al-monitor.com/pulse/originals/2015/10/iraq-abadi-intervene-russia-us-islamic-state.ac.html
[۱۷] Mustafa al-Kadhimi,US-Iraqi relations need a reset
[۱۸] Ibid
[۱۹] Mustafa al-Kadhimi,Could Saudi-Iraqi ties be key to defeating Islamic State?, Oct 9, 2015, https://www.al-monitor.com/pulse/originals/2015/10/iraq-saudi-arabia-relations-extremism-isis-common-interests.ac.html, Mustafa al-Kadhimi,Balance Key in Iran, Iraq Ties, Jan 2, 2013, https://www.al-monitor.com/pulse/originals/2013/01/iraq-balanced-relationship-ir-1.html
[۲۰] Ibid.
[۲۱] Ibid.
[۲۲] Mustafa al-Kadhimi,Will Iraqi elections be decided in Iraq?,May 28, 2014, https://www.al-monitor.com/pulse/originals/2014/05/iraq-foreign-powers-influence-elections.html
[۲۳] Mustafa al-Kadhimi,Can Iraq meet US, Russia halfway?.
[۲۴] https://al-ain.com/article/1586768779